افغانستان همواره از سوی پاکستان و هند به عنوان یک منطقه راهبردی و عمق استراتژِیک شناخته میشود، و هر دو کشور در طول تاریخ معاصر سعی داشته اند تا حد امکان جای پای خود را در این کشور حفظ کنند.
گفتمان سیاست خارجی این کشور بر پایه ژئوپلیتیک بنیان نهاده نشده و تلاش دارد از سلطه زودهنگام ژئوپلیتیکی پرهیز کند.
دورنمای آینده قفقاز جنوبی پس از توافق واشنگتن و موضع ایران؛ فرصت یا تهدید؟
دوستان؛ برای اینکه چهره خود را سفید کنید و یا دلسوزی خود را به رخ بکشید، نیازی نیست که برای کشور هزینههای تازه بتراشید!
اگرچه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از تضعیف ایران و بازیگران غیردولتی متحد آن سود می برند اما برای آن ها به ویژه صعودی ها، ثبات منطقه ای در اولویت است، زیرا رفاه اقتصادی نمی تواند در یک سناریوی بی ثبات محقق شود.
تحلیلگران ایرانی از این پروژه به عنوان "کریدور تورانی " یاد میکنند که هدف آن اتحاد جهان ترک زبان از بالکان تا آسیای مرکزی، با حذف ایران است.
"اسرائیل امیدوار بود جنگ ۱۲ روزه با ایران را به نقطهی آغاز تازهای برای پیشبرد پروژهی هژمونی منطقهای خود تبدیل کند؛ اقدامی برای تحمیل جایگاه برترش بر کشورهای منطقه، بهویژه در چارچوب نظمی که میتوان آن را صلح آمریکایی–اسرائیلی نامید."
باید این واقعیت را پذیرفت که نگرانی آسیای مرکزی در حوزۀ ترانزیت تا سطحی «واقعی» و «طبیعی» است و از این حیث باید به آن توجه شده و پاسخهای روشنی در بستر زمان به این نگرانیها ارائه کرد. با این حال بخش دیگری از واقعیت «بزرگنمایی» این وضعیت با محوریت گفتمانسازی غرب است. همچنین باید توجه داشت که برخی بازیگران جانبی نظیر طالبان، آذربایجان و ترکیه در شرایط بهوجود آمده بهدنبال تقویت حداکثری موضع و منافع خود هستند.
از دست دادن قرهباغ (آرتساخ)، نفوذ ارتش آذربایجان به خاک ارمنستان، و امتیازات یکجانبه مرزی، عناصر اصلی امنیت ملی و جایگاه ژئوپلیتیکی ارمنستان را تضعیف کردهاند.