#اختصاصی
به قلم: استانیسلاو پریتچین؛ رئیس بخش آسیای مرکزی مرکز مطالعات پس از شوروی، IMEMO.
مقدمه
روابط روسیه و آذربایجان در دهههای اخیر ثبات رشک برانگیزی را در شرایط افزایش درگیری در روابط بینالمللی در سطح جهانی و در بعد منطقهای نشان داده است. علاوه بر این، سال به سال پویایی پیشرونده قابل توجهی در تعمیق و گسترش دامنه تعامل بین مسکو و باکو وجود دارد.
یکی از ویژگیهای مهم مدلهای سیاست خارجی دو کشور که عاملی مضاعف در روابط حسن همجواری و راهبردی آنهاست، عملگرایی و اتکای اولیه به ابزار مذاکره برای حل منازعات و اختلافات است. از این رو آذربایجان سالهاست که از تمامی فرمتهای مذاکره با ارمنستان حمایت کرده و به منظور یافتن فرمول بهینه برای تعامل در منطقه، در آنها مشارکت فعال داشته است. روسیه تا آخرین لحظه سعی در یافتن ابزارهای دیپلماتیک برای حل تناقضات با کشورهای غربی و ایجاد یک سیستم مؤثر امنیتی جهانی و منطقهای با در نظر گرفتن منافع همه بازیگران داشت که تا فوریه ۲۰۲۲ در اجرای منسجم مینسک تجلی یافت. توافقاتی که میتواند به فرمولی واقعی برای حل تناقضات بین مسکو و کیف تبدیل شود.
روسیه و آذربایجان علیرغم وجود عوامل منفی عینی و ذهنی در روابط دوجانبه، آمادگی خود را برای سازشجویی و ایجاد قالبهای تعاملی منعطف و سودمند متقابل نشان میدهند که به بهترین نحو منافع دو کشور را تامین کند.
در عین حال، مسکو و باکو هنوز کارهای زیادی برای عادی سازی نهایی اوضاع در قفقاز جنوبی دارند، زیرا مجموعهای از مسائلی که تا حدودی بر منافع دو کشور تأثیر میگذارد، هنوز حل نشده باقی مانده است. از جمله امضای معاهده صلح بین ارمنستان و آذربایجان، گشایش کریدورهای حمل و نقل و “انجماد” روابط سیاسی و اقتصادی در منطقه و همچنین شکل گیری یک مدل پایدار منطقهای از نظام روابط اقتصادی و امنیت با مشارکت هر دو کشور قفقاز جنوبی و سه بازیگر اصلی همسایه روسیه، ترکیه و ایران.
حل و فصل روابط ارمنستان و آذربایجان و عامل تعامل راهبردی روسیه و آذربایجان
علیرغم اینکه بیش از سه سال و نیم از پایان جنگ دوم قره باغ میگذرد، باید اذعان داشت که با در نظر گرفتن تمام تلاشهای انجام شده و میانجیگریهای بینالمللی، آذربایجان و ارمنستان در عادیسازی روابط و اجرای عناصر ضروری اعلامیه آتشبس سهجانبه، مصوب نوامبر ۲۰۲۰ و تعلیق مرحله داغ درگیری، پیشرفت کافی نداشتهاند. وضعیت فعلی که حاکی از کنترل آذربایجان بر سرزمینهای خود است، عمدتاً از طریق اقدامات یکجانبه و گاه خشن از سوی باکو حاصل شد، زیرا ابزارهای مذاکره به دلیل موقعیت ارمنستان عملاً کارساز نبودند.
تا به امروز، باکو و ایروان به فرمت دوجانبه مذاکرات روی آوردهاند. این اتفاق پس از آن رخ داد که طرف ارمنی در واقع مسیر مذاکرات روسیه را مسدود کرد، علیرغم اینکه تمام جزئیات فنی برنامه اقدام سهجانبه واقعاً مورد توافق و محاسبه قرار گرفته بود. انتقال به مذاکرات مستقیم بین دو کشور نیز با شکست واقعی طرحهای حل و فصل آمریکا و اروپا تسهیل شد، که نه ایدهها و قالبهای اساسا جدیدی برای عادیسازی روابط بین ارمنستان و آذربایجان به همراه داشت و نه پیشرفت قابل توجهی در پیشبرد خطوط حلوفصل در مسیر روسی تنظیم شده است.
باید اذعان داشت که رویکرد دوجانبه در حال حاضر اولین نتایج خود را به همراه داشته است. بدین ترتیب، واگذاری چهار روستای مرزی از سوی ارمنستان به آذربایجان در منطقه گازاخ مورد توافق قرار گرفت. پس از آن، مذاکرات جیحون بایراموف و آرارات میرزویان وزرای امور خارجه در آلماتی در قالب دوجانبه انجام شد.
رهبری آذربایجان اهمیت این فرمت خاص را با این واقعیت توضیح میدهد که از طریق آن میتوان از واسطهها برای ترویج منافع خود در منطقه اجتناب کرد و کل روند صرفاً بر اساس گفتگو و جستجوی سازش بین باکو و ایروان است. طرفین نسبت به چشمانداز امضای یک معاهده صلح که باید پایه اساسی عادی سازی روابط آذربایجان و ارمنستان را پیش از هر چیز در موضوع به رسمیت شناختن تمامیت ارضی یکدیگر قرار دهد، خوشبینی محتاطانهای نشان میدهند.
در عین حال، مشکلات و موانع آشکاری برای حل و فصل روابط وجود دارد. اول از همه، آنها به مشکلات سیاسی داخلی ارمنستان مربوط میشوند، جایی که حتی سازشهای محلی در روستاهای مرزی باعث اعتراض جدی مردم محلی میشود و به تحکیم مخالفان با دولت فعلی نیکول پاشینیان کمک میکند. بنابراین، هر گام جدید در روند مذاکرات بین باکو و ایروان نیازمند اراده سیاسی، ثبات و عزم بیشتر و بیشتر از سوی مقامات ارمنستان است.
در این راستا راه برون رفت از بن بست مذاکره میتواند اقدامات هماهنگ باکو و مسکو در زمینه ایجاد آیندهای جذاب و اقتصادی برای ارمنستان در رابطه با باز شدن مرزها باشد. یک اقدام ضروری توسعه یک رویکرد یکپارچه برای خروج جمهوری از محاصره حمل و نقل موجود و همچنین توسعه پروژههای اقتصادی مشترک اعلام شده است. همه اینها میتواند به یک استدلال قوی در جهت مصالحه با باکو برای ایروان در گفتگو با جامعه ارمنستان تبدیل شود.
بنابراین، میخائیل گالوزین، معاون وزیر امور خارجه روسیه، در آخرین مصاحبه خود، در مورد یکی از دشوارترین مسائل روند مذاکرات، یعنی کریدور زمینی آذربایجان تا نخجوان، موضع فعلی روسیه را این گونه تشریح کرد: «ما از اصطلاح کریدور زنگزور استفاده نمیکنیم». روسیه طرفدار ایجاد هیچ مسیر مشخصی نیست، بلکه خواستار رفع انسداد کامل ارتباطات اقتصادی و حمل و نقل در قفقاز جنوبی است». این رویکرد امکان رفع تعدادی از نگرانیهای موجود ارمنستان در مورد کریدور زنگزور را فراهم میکند که به طور عینی با سیستم حمل و نقل خود جمهوری ارتباط برقرار نخواهد کرد. علاوه بر این، همانطور که M. Galuzin خاطرنشان کرد، کلیه کارهای مربوط به تشکیل یک سیستم روابط حمل و نقل بین ارمنستان و آذربایجان قبلاً در سطح کارشناسان فنی و صنعتی در چارچوب یک کارگروه ویژه سه جانبه دولتی با مشارکت مهر گریگوریان معاون نخست وزیر ارمنستان، شاهینا مصطفیوا معاون نخست وزیر آذربایجان و الکسی اوورچوک معاون نخست وزیر فدراسیون روسیه مورد توافق قرار گرفته است.
علیرغم موفقیت محلی مذاکرات دوجانبه در مورد تحدید حدود و مرزبندی در منطقه گازاخ، کار طولانی و پرزحمت برای حل مشکل مرزی باقی مانده است، زیرا ۱۰۰۷ کیلومتر مرز بین دو کشور بیشتر در مناطق کوهستانی صعب العبور قرار دارد. برای سرعت بخشیدن به این روند، میتوان متخصصان روسی را بر اساس نقشههای موجود ذخیره شده در وزارت دفاع فدراسیون روسیه که در دوره اتحاد جماهیر شوروی تهیه شده است، درگیر کرد.
نیروهای حافظ صلح روسیه (RPC) پس از پایان جنگ دوم قره باغ، ماموریت اصلی خود را که تشکیل ضمانتهای امنیتی و رعایت آتش بس بود، انجام دادند. به گفته میخائیل گالوزین، در طول اقامت وی در منطقه، کارهای عظیمی روی زمین انجام شد: “بیش از ۶۸۹ کیلومتر جاده توسط نیروهای RMK پاکسازی شد، ۱۹۴۰ ساختمان بررسی شد . ۲۶۷۹۴ شیء انفجاری کشف و خنثی شد. عملکرد ۳۱ تأسیسات مهم اجتماعی، ۴۰ کیلومتر خط ارتباطی و ۲۰ کیلومتر خط لوله گاز تضمین شد. با مشارکت نیروهای حافظ صلح، بیش از ۲۲۲ تن کمکهای بشردوستانه به مردم محلی تحویل داده شد. تبادل اسرا و اسیران جنگی سازماندهی شد، ۲۱۳ نفر از جمله ۱۸۹ نفر به ارمنستان و ۲۴ نفر به آذربایجان بازگردانده شدند. ۲۲۴ خانه، ۹۵ کیلومتر خطوط برق، ۳۳ کیلومتر خطوط ارتباطی فیبر نوری، ۳۲ کیلومتر خط لوله آب، ۴۲ کیلومتر خط لوله گاز، ۳۶ پست ترانسفورماتور بازسازی شده است.
تصمیم در مورد خروج زودهنگام نیروهای حافظ صلح که توسط سران روسیه و آذربایجان در آوریل ۲۰۲۴ اتخاذ شد، با توجه به وضعیت کنونی میدانی، اقدامی منطقی است. در اکتبر ۲۰۲۲، نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان، در اجلاس سه جانبه «آذربایجان-ارمنستان- اتحادیه اروپا» در پراگ، تمامیت ارضی آذربایجان را به رسمیت شناخت و در نتیجه موافقت کرد که قره باغ کوهستانی بخشی از جمهوری آذربایجان است. خروج ارمنیان منطقه پس از عملیات نظامی ارتش آذربایجان برای بازگرداندن کنترل واقعی قره باغ کوهستانی در سپتامبر ۲۰۲۳، زمینه را برای حضور ارتش روسیه در منطقه از بین برد. بنابراین، یکی از وظایف اصلی پیش روی دومی، تضمین امنیت جمعیت غیرنظامی قره باغ کوهستانی بود. از منظر صلح بلندمدت، حفظ جمعیت غیرنظامی منطقه و استفاده از مثال ادغام مسالمت آمیز جمعیت ارمنی در نظام اداری-سیاسی آذربایجان با امنیت برای همه طرفها مهم است. تضمینهای RMC، تجربه مثبت زندگی مشترک ارمنیها و آذربایجانیها را نشان میدهد. متأسفانه علیرغم همه تلاشها، سناریوی بهینه محقق نشد. شاید در آینده در چارچوب عادی سازی روابط ارمنستان و آذربایجان، طرفین به این موضوع بازگردند.
بنابراین، علیرغم عدم مشارکت رسمی روسیه به عنوان میانجی در حل و فصل حل و فصل ارمنستان و آذربایجان در مرحله کنونی، مسکو به طور غیرمستقیم “ادارهکننده” غیررسمی مذاکرات است، زیرا روند مذاکرات بر اساس تصمیمات برنامهای و اسناد اتخاذ شده و تهیه شده با مشارکت روسیه در پایان ۲۰۲۰-۲۰۲۳ بوده است. این به نوبه خود به این معنی است که اجرای عملی موضوع باز کردن کریدورهای حمل و نقل یا تحدید حدود سیستمیک مرز به احتمال زیاد با استفاده از اسناد اتخاذ شده با مشارکت متخصصان روسی و مشارکت سرمایه گذاری شرکتهای روسی انجام میشود.
چشم انداز همکاری اقتصادی روسیه و آذربایجان
تعامل اقتصادی فعال و عملگرایانه بین روسیه و آذربایجان برای چندین دهه پایه و اساس روابط دوجانبه باقی مانده است. کشورها موفق به ایجاد پایگاهی از همکاری سودمند متقابل در قالب پروژههای زیرساختی بزرگ، در درجه اول کریدور” شمال-جنوب” که در آن روسیه و آذربایجان به عنوان آغازگر اصلی و در آینده، ذینفعان پروژه عمل میکنند، شدند. یکی دیگر از عناصر مهم روابط اقتصادی دوجانبه، سیستم توسعه یافته و متعادل همکاریهای تجاری و سرمایه گذاری است که رشد پایدار تجارت متقابل را تضمین میکند. در سال ۲۰۲۳، حجم مبادلات تجاری به ۴٫۳۵۸ میلیارد دلار بالغ شد که نشان دهنده افزایش ۱۷٫۵ درصدی تا سال ۲۰۲۲ بود. روسیه با سهم ۸٫۵ درصدی از گردش مالی تجارت خارجی، سومین شریک اقتصادی مهم آذربایجان پس از ایتالیا و ترکیه شد و واردکننده اصلی فرآوردههای نفتی آذربایجان شد.
در ژانویه ۲۰۲۴، به عنوان بخشی از بازدید الکسی اورچوک، که بر روابط با آذربایجان در دولت روسیه نظارت میکند، یک ” برنامه اقدام برای توسعه حوزههای کلیدی همکاری روسیه و آذربایجان برای سالهای ۲۰۲۴-۲۰۲۶″ که نقشه راه تعامل اقتصادی بین بخشی برای سه سال آینده است، به امضا رسید. بنابراین، در سطح ارتباط بین مقامات دولتی، مسکو و باکو برنامه عملی را تشکیل داده و به طور منظم «ساعتها» را با یکدیگر تنظیم میکنند و ابتکارات و پروژههای امیدوارکننده را مورد بحث و بررسی قرار میدهند که مهمترین تضمین برای تعامل پویا بین کشورهاست.
در حوزه اقتصادی، با برداشته شدن محدودیتهای سیاسی، فرصتها برای افزایش همکاری روسیه و آذربایجان هم در قالب دوجانبه و هم از طریق خط باکو- اتحادیه اقتصادی اوراسیا بازتر میشوند. الهام علی اف در سخنرانی خود در آوریل ۲۰۲۴ به طور کلی چشم انداز تعمیق تعامل با شرکای اتحادیه اوراسیا را مثبت ارزیابی کرد، به ویژه با در نظر گرفتن سطح فشرده توسعه روابط آذربایجان با سایر اعضای اتحادیه، در درجه اول قزاقستان، بلاروس و کشور ناظر ازبکستان. اما رهبر آذربایجان خاطرنشان کرد که برای تصمیم گیری در مورد ورود آذربایجان به اتحادیه اقتصادی اوراسیا، مهم است که بدانیم جمهوری در صورت ادغام چه پاداشها و مزایای بیشتری دریافت خواهد کرد.
در چارچوب عادی سازی تدریجی روابط بین آذربایجان و ارمنستان و احیای پیوندهای حمل و نقل، این جمهوری به اصلیترین راه ترانزیت زمینی در تجارت ارمنستان با روسیه و سایر کشورهای اتحادیه اروپا تبدیل خواهد شد که در استراتژی جمهوری آذربایجان برای استفاده حداکثری از پتانسیل ترانزیت آن به عنوان بخشی از تنوع اقتصادی میگنجد.
کریدور حمل و نقل شمال-جنوب برای روابط دوجانبه اهمیت اساسی دارد. علیرغم اینکه روسیه و آذربایجان از نظر آماده سازی زیرساختها مدتهاست به تمامی تعهدات خود در این پروژه عمل کردهاند، هر دو کشور تلاش کردند تا تکمیل بخش راه آهن باقی مانده در ایران را تسهیل کنند. به عنوان یک نتیجه، تنها در حال حاضر، با اتصال راه آهن روسیه به اجرای پروژه، یک زمانبندی مشخص برای تکمیل حلقه مفقوده راهآهن رشت – آستارا تا سال ۲۰۲۷ به وجود آمده است. در حال حاضر، در مرحله نهایی پروژه، برنامههایی برای گسترش راهرو در حال ظهور است. بنابراین، الهام علی اف، در همان کنفرانس آکادمی دیپلماتیک آذربایجان در آوریل ۲۰۲۴، خاطرنشان کرد که باکو متعهد شده است ظرفیت بخش جنوبی راه آهن باکو- آستارا را به منظور افزایش ترانزیت بالقوه تردد بار در زمان تکمیل خط عبور به بنادر ایران در خلیج فارس، از ۷ میلیون تن بار در سال به ۱۵ میلیون تن افزایش دهد.
یکی دیگر از زمینههای بالقوه سودمند دوجانبه همکاریهای دوجانبه میتواند روند بازسازی قره باغ کوهستانی باشد. آذربایجان، با مشارکت شرکای خارجی، در حال حاضر فعالانه در حال ایجاد زیرساختهای جدید انرژی و معماری صنعتی منطقه اقتصادی قره باغ است. تاکنون شرکتهای روسی عملاً در روند احیای مناطق آزاد شده شرکت نداشتهاند، اما روسیه با در نظر گرفتن سرمایهگذاری و پتانسیل فناوری، نزدیکی جغرافیایی و تشابه ساختار فناوری روسیه و آذربایجان، میتواند نقش مهمی در توسعه اقتصادی منطقه ایفا کند.
بنابراین، با در نظر گرفتن برنامههای مشخص شده و پروژههای بالقوه سودمند آینده، روسیه و آذربایجان از فرصتهای زیادی برای دستیابی به سطح بالاتری از تعامل اقتصادی برخوردار هستند.
قالبهای چندجانبه تعامل در قفقاز جنوبی و منطقه خزر
با حل و فصل نهایی مناقشه بین آذربایجان و ارمنستان، تقاضای جدیدی برای پلت فرم همکاری «۳+۳» مطرح میشود که شامل سه جمهوری قفقاز جنوبی و سه همسایه مهم روسیه، ترکیه و ایران است. بر اساس این قالب، نه تنها میتوان یک معماری اقتصادی و لجستیکی جدید برای همکاریهای منطقهای ساخت، بلکه میتوان فضای امنیتی ویژه قفقاز جنوبی و گفتوگوی سیاسی خود را نیز شکل داد. مسکو و باکو رویکردهای مشابهی نسبت به این موضوع دارند که مبتنی بر تمایل به تشکیل یک نظام منطقهای خودکفا از روابط سیاسی و امنیتی در عین حفظ حداقل نفوذ بازیگران خارجی است.
همکاری روسیه و آذربایجان همچنین در تعهد مستمر به اصول حسن همجواری در چارچوب گفتگوی خزر بر اساس کنوانسیون وضعیت حقوقی بینالمللی دریای خزر در ۱۲ اوت ۲۰۱۸ بروز پیدا کرده است. روسیه و آذربایجان از اولین کشورهایی بودند که این سند را تصویب کردند. با توجه به مشکلات سیاسی داخلی، کنوانسیون هنوز در مجلس ایران تصویب نشده و عملاً لازم الاجرا نشده است. در این راستا، منفعت کشورهای حاشیه خزر، اولاً ادامه کار دیپلماتیک با تهران در موضوع تصویب نهایی این سند مهم برای امنیت و همکاری منطقهای است. ثانیاً، استفاده از سیستم موثر موجود گفتگوهای دیپلماتیک پنج جانبه برای ایجاد نه تنها یک محیط خوب همجواری و بدون منازعه در دریای خزر، بلکه استفاده از پتانسیل همکاریهای اقتصادی برای اجرای زیرساختهای بزرگ مشترک و همچنین پروژههای صنعتی حائز اهمیت است.
به سوی مرحله جدیدی از روابط روسیه و آذربایجان
روابط روسیه و آذربایجان در ۳۰ سال اخیر دورههای کاملا متفاوت و گاه بسیار دراماتیک را پشت سر گذاشته است. بنابراین، وقایع غم انگیز ژانویه ۱۹۹۰، کمک رسمی و غیررسمی روسیه به ارمنستان در مرحله اول درگیری آذربایجان و ارمنستان در دهه ۱۹۹۰، عامل اصلی بازدارنده سیاسی برای اعتماد کامل و گشایش در روابط مسکو و باکو بود. رهبری سیاسی آذربایجان بر اساس تجربیات گذشته، از روی اینرسی، اقدامات روسیه را بازی افزایش نفوذ در منطقه میدانست. اکنون، با پایان درگیری، با خروج نیروهای حافظ صلح روسیه، این عامل به خودی خود در حال محو شدن است و تصور قدیمی با ماهیت کاملاً جدیدی از روابط بین دو کشور – تعامل شرکای برابر و استراتژیک بدون بار اختلافات مرزی و ارضی حل نشده در منطقه و حضور نیروهای مسلح در قلمرو کسشور دیگر، جایگزین میشود.
طرفین آمادگی دارند تا بر اساس اسناد اساسی دوجانبه و در درجه اول بیانیه همکاری متفقین بین فدراسیون روسیه و جمهوری آذربایجان، که در جریان سفر الهام علی اف، رئیس جمهور الهام علی اف به مسکو در تاریخ ۲۲ فوریه ۲۰۲۲ به امضا رسیده است، روابط بر مبنای حسن همجواری و برابری ایجاد کنند. در این راستا، برای کشورها مهم است که همه جنبههای تعامل را با توافقات دوجانبه پذیرفته شده مطابقت دهند.
با در نظر گرفتن مهمترین اولویت سیاست خارجی روسیه در عرصه بینالمللی – تشکیل نظم جهانی عادلانه و پایدار، رهبری آذربایجان در جنبش عدم تعهد و همچنین شبکه متنوع مشارکت جمهوری با نمایندگان جنوب جهانی، باکو را به یک متحد طبیعی برای مسکو در امر شکل گیری سیستم پایدارتر روابط بین الملل تبدیل میکند. در این راستا، استفاده از سطح تعامل موجود بین مسکو و باکو برای توسعه رویکردهای مشترک در مورد مهمترین موضوعات در دستور کار جهانی بسیار مهم به نظر میرسد.
نتیجه
برای اولین بار پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روابط روسیه و آذربایجان، پس از تصمیم برای خروج نیروهای حافظ صلح روسیه از خاک آذربایجان، در حال حرکت به سمت کیفیت کاملاً جدیدی است – تعامل شرکای برابر و استراتژیک که مسائل حل نشده اختلافات مرزی و سرزمینی ندارند و نیروهای مسلح در خاک طرف مقابل مستقر نکردهاند.
روسیه و آذربایجان در شرایط جدید عملاً هیچ مانع سیاسی هم برای اجرای پروژههای بزرگ اقتصادی و هم برای تعمیق روابط در سطح دوجانبه و در چارچوب انجمنهای چندجانبه منطقهای اوراسیا ندارند.
دگرگونی روابط در مثلث روسیه، آذربایجان و ارمنستان پس از تصمیم ایروان مبنی بر آغاز روابط نزدیک با کشورهای غربی با کاهش تدریجی روابط نظامی-سیاسی و در آینده، سرمایه گذاری و روابط اقتصادی با مسکو، زمینه ساز ایجاد روابط راهبردی نیز میشود. با تعمیق همکاری روسیه و آذربایجان در شرایط جدید، آذربایجان به جای ارمنستان، جای شریک استراتژیک اصلی روسیه در قفقاز جنوبی را میگیرد.
تمرکز اصلی بر موضوع عادی سازی روابط پس از جنگ در نوامبر ۲۰۲۰ بر احیای فعالیتهای اقتصادی در منطقه از طریق احیای ارتباطات حمل و نقل بین ارمنستان و آذربایجان و رفع انسداد مرزها بود. در این مرحله، آذربایجان با موفقیت برنامهای در مقیاس بزرگ را برای احیای مناطق بازگردانده شده و توسعه زیرساختهای حمل و نقل در قره باغ و اطراف آن اجرا میکند. ارمنستان هنوز نتوانسته است تصمیم بگیرد که روابط با آذربایجان را از نظر اقتصادی «یخزدایی» کند و خود را از مزایای اقتصادی آشکار ناشی از باز کردن مرزها و توسعه کریدورهای حمل و نقل محروم میکند.
علیرغم اینکه روسیه رسماً جایگاه میانجی در حل مناقشه ارمنستان و آذربایجان را ندارد، در مرحله کنونی مسکو به طور غیرمستقیم در روند عادی سازی روابط بین طرفین شرکت میکند، زیرا این روند مبتنی بر تصمیمات برنامهای و اسنادی است که با مشارکت روسیه در سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ تصویب و تهیه شده است. این به نوبه خود بدان معنی است که اجرای عملی موضوع باز کردن کریدورهای حمل و نقل یا تحدید حدود سیستماتیک مرزها به احتمال زیاد با استفاده از اسنادی که با مشارکت متخصصان روسی و مشارکت سرمایهگذاری شرکتهای روسی به تصویب رسیده است، انجام میشود.
تحلیل فرصتهای موجود برای توسعه قفقاز جنوبی در صورت حل و فصل تدریجی روابط ارمنستان و آذربایجان، زمینهای را برای پیشبینیهای مثبت نسبت به آینده برای اجرای ظرفیتهای انباشته شده برای همکاری منطقهای در قالب «۳+۳» با این کشور فراهم میکند. ارتباط با جمهوریهای قفقاز جنوبی روسیه، ترکیه و ایران. تقویت بسترهای منطقهای برای همکاریهای چندجانبه، از جمله فرمت خزر، شرایط لازم را برای ذهنیت بالا و خودکفایی سیستم امنیتی منطقه ایجاد میکند.