تاریخ : سه شنبه, ۱۷ مهر , ۱۴۰۳ 5 ربيع ثاني 1446 Tuesday, 8 October , 2024

شورش واگنر؛ درسی دیگر از جنگ اوکراین برای چین

  • ۱۲ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۲
شورش واگنر؛ درسی دیگر از جنگ اوکراین برای چین
آیا حکومت‌ها می‌توانند همیشه از ناسیونالیسم بهره ببرند؟

#اختصاصی

 

به قلم: دکتر محمد جواد قهرمانی، کارشناس مسائل چین

به دنبال حمله نظامی روسیه به اوکراین، این موضوع که چین چه واکنشی نشان خواهد داد به یکی از موضوعات مهم محافل فکری و سیاستگذاری در نقاط مختلف جهان تبدیل شد. اساساً در غرب این مسئله که احتمالاً بیجینگ اقدام به همکاری با روسیه نماید به یکی از موضوعاتی بدل شد که همچنان نیز در مواردی از سوی مقامات این کشورها مطرح می‌شود. بی تردید روابط رو به رشد چین و روسیه طی سالیان اخیر بیش از همه به این موضوع دامن زده است. هرچند غربی‌ها با طرح این اتهامات تلاش می‌کنند از شکل گیری چنین همکاری‌هایی بویژه کمکهای نظامی جلوگیری کنند. در عین حال، اگرچه جنگ اوکراین فضای مناسبی برای وابستگی بیشتر روسیه به چین ایجاد کرده اما عملگرایی بیجینگ در مواجهه با این بحران در حوزه‌های مختلف به وضوح نمایان است.

با وجود پیامدهای جنگ برای اقتصاد جهانی، نقش آن در تضعیف هیمنه نظامی روسیه به عنوان یک شریک راهبردی و به تبع آن افزایش اعتماد به نفس آمریکا در مواجهه با رقبا، جنگ اوکراین درس‌های بسیار مهمی برای چین داشته است. با درنظر گرفتن مسئله تایوان این موضوع به خوبی آشکار می‌شود. علیرغم تأکید آمریکا بر سیاست «چین واحد» طی سالیان اخیر، تنش بر سر این موضوع بین دو طرف اوج گرفته، به گونه‌ای که عده‌ای، از تحولات اخیر به معنای گسست آمریکا از سیاست چند دهه‌ای «ابهام استراتژیک» یاد می کنند. علاوه بر کمکهای نظامی، آمریکا تلاش می‌کند حضور مستقیم خود را در آسیاپاسیفیک از جمله مناطق پیرامونی چین گسترش دهد و در عین حال بسط حضور تایوان در صحنه بین‌المللی از جمله نهادها و نشستهای بین‌المللی را دنبال می‌کند. به این امور، تلاش جهت همراه کردن دیگر شرکاء و متحدان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز باید افزود.

در سوی مقابل، چین نیز در برابر این تحولات ساکت ننشسته است. مانورهای نظامی بیجینگ در تنگه تایوان به امری متداول تبدیل شده است. این موضوع به سبب آنکه تایپه را همواره مجبور به آماده بودن در برابر اقدام نظامی احتمالی  بیجینگ می کند، می تواند توان نظامی و روحیه نیروهای نظامی و مردم را تحت تأثیر قرار دهد.

با این حال، با وجود اقدامات تحریک آمیز آمریکا طی سالیان اخیر، چین اقدامی که حرکت به سمت برخورد نظامی را تسریع کند انجام نداده است. در این ارتباط نمی توان نقش جنگ اوکراین را نادیده گرفت. اگرچه برخی انتظار داشتند که روسیه در مدت زمان کوتاهی بتواند به نتایج مدنظر خود دست یابد اما اکنون در حدود یک و نیم سال از آغاز جنگ می گذرد و روسیه درگیر جنگی طولانی مدت شده که سخن گفتن از زمان پایان آن دشوار است.

تا پیش از شورش پریگوژین، رئیس گروه نظامی واگنر، در تحلیلها به درسهای مختلف جنگ اوکراین برای چین اشاره می شد. یکی از این موارد انسجام و اتحاد بیشتر غرب در برابر چالشهای پیش رو است. به عبارتی جنگ اوکراین، علاوه بر آنکه اروپا را بیش از گذشته به آمریکا در موضوعات امنیتی وابسته کرد، حیات تازه‌ای نیز به ناتو بخشید. علاوه بر کمکهای نظامی به اوکراین، فشارهای اقتصادی به روسیه نیز قابل توجه است. این موضوع احتمالاً برای تصمیم گیران چینی در هرگونه اقدام علیه تایوان و همچنین رویکرد آنها به جنگ اوکراین عامل تأثیرگذاری به شمار می رود. چین اگرچه به لحاظ اقتصادی مختصات متفاوتی نسبت به روسیه دارد،  اما همچنان حفظ تعاملات اقتصادی با غرب را دنبال می کند. بنابراین، رفتار به گونه ای که حداقل بتواند گسستی را در روابط اروپا و آمریکا در رویکردشان به چین ایجاد کند از نگاه مقامات چینی ضروری است.

در کنار این موضوع، تحولات عرصه میدانی درسهای مهمی برای چین داشته است. مقاومت مردمی اولین موضوعی است که با حمله به اوکراین خود را به نمایش گذاشت و شاید همین عامل در استمرار کمکها به اوکراین نقش برجسته ای ایفاء کرد. به عبارتی، عدم موفقیت اولیه نقش مهمی در تداوم کمکها و به تبع آن طولانی شدن جنگ ایفاء کرد. نقش رسانه ها و جنگ اطلاعاتی که می توانند نقش بسزایی در روحیه عموم مردم و همچنین سربازان داشته باشد، در این امر بسیار حائز اهمیت قلمداد می شود. یا در کنار این موارد، لجستیک و نیروگیری حرفه ای نیز از جمله درسهای مهمی به شمار می روند که بیجینگ در مدت زمان حمله روسیه به اوکراین احتمالا به خوبی آنها را دریافته است.

اما یک موضوع مهم پس از شورش واگنر خود را نشان داد و آن اینکه ناگهان برخی نیروهای تحت امر ممکن است مسیر هدف را برعکس کرده و به سمت پایتخت خودی حرکت کنند. یک موضوع نباید نادیده گرفته شود و آن اینکه اگرچه در شروع جنگ ناسیونالیسم میتواند نیرویی بسیج کننده باشد، اما با طولانی شدن جنگ به دلایل متعدد از جمله امکان ایجاد شکاف در میان نخبگان سیاسی و نظامی، کاهش کارآمدی اقتصادی حکومت یا احساس انزوای مردم از جهان بیرون می تواند بر استفاده حکومت از جریان ناسیونالیسم نیز تأثیر منفی بگذارد. موضوعی که چین در هر گونه تقابل نظامی احتمالی با تایوان آن را باید درنظر بگیرد.

همین ملاحظه رهبران چین را نسبت به فعالیت گروهای نظامی خصوصی نیز حساس تر خواهد کرد. اگرچه از این گروهها در چین با نام گروههای امنیتی (و نه نظامی) خصوصی یاد می شود، در سالیان اخیر به ویژه پس از طرح ابتکار «کمربند و راه» گسترش زیادی پیدا کرده اند. عمده ترین فعالیت این گروهها حفاظت از سرمایه گذاری های چین در خارج است و اساسا مهمترین ویژگی آنها نیز این است که عموماً تحت نظارت دولت فعالیت می کنند. طبق آمارها اکنون چین دارای بیش از پنج هزار شرکت خصوصی امنیتی است که البته تعداد معدودی از آنها فعالیت بین‌المللی انجام می دهند. یکی از نتایج تحت کنترل دولت بودن و غلبه شعار «حاکمیت حزب بر امور نظامی» این است که سبب می شود تجهیزات سنگین نظامی در اختیار آنها قرار نگیرد.

واگنر این موضوع را پیش روی رهبران چین قرار داد که تداوم همین روند احتمالاً به بهترین نحو در خدمت منافع بیجینگ خواهد بود. اهمیت بیشتر قائل شدن برای آنها و یا احاله مسئولیت‌هایی فراتر از محافظت از سرمایه‌گذاری‌ها یا تحصیل اطلاعات و یا جاسوسی در کشورهای مقصد، می تواند منابع قدرت آنها را افزایش دهد. این موضوع ممکن است در نهایت تهدیدی برای مرجعیت حزب کمونیست بوجود آورد.

در پایان، جنگ اوکراین اگرچه دارای پیامدهای جدی مهمی برای شریک مهم و راهبردی چین در صحنه بین‌المللی بوده اما درسهای مهمی نیز برای چینی ها داشته و همین امر می تواند از اقدام متهورانه بیجینگ به ویژه در موضوع تایوان حداقل تا آینده قابل پیش بینی جلوگیری کند. هرچند نباید از عدم قطعیت هایی که می توانند پیش بینی ها را مختل سازند، چشم پوشی کرد.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=8531
  • نویسنده : دکتر محمد جواد قهرمانی، کارشناس مسائل چین
  • منبع : موسسه مطالعات ایران اوراسیا (ایراس)
  • 516 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.