خلاصه اجرایی
- در تحلیل ماهیت و ابعاد بحران قره باغ به سه موضوع باید توجه کرد: اول مسئله عدم حضور ایالات متحده و قدرتهای بزرگ در این بحران؛ دوم نقشآفرینی بازیگران منطقهای و به خصوص ترکیه در این بحران؛ و سوم، اهمیت یافتن مناطق از جمله قفقاز جنوبی در سیاست بینالملل.
- ما شاهد یک تغییر وضعیت در قفقاز هستیم نه یک تغییر در استراتژی یا یک تغییر بزرگ در قفقاز.
- در بحران اخیر یک موضوع هشدار دهنده و جدید این است که این تحول بسیار مهم نه با تلاشهای سیاسی، بلکه از طریق اقدام نظامی مدیریت شده است.
- سیاست روسیه نسبت به درگیری بین آذربایجان و ارمنستان تلاش برای حفظ روابط متعادل با هر دو کشور بوده است. آذربایجان تلاش کرد تا با کمک ترکیه بحران را با نیروی نظامی حل کند که این برای روسیه غافلگیرکننده بود.
- اینکه گفته میشود روسیه از ارمنستان حمایت نکرد روایت غربی است که ترجیح میدهد با این تفسیر نقش روسیه را تنزل دهد. در واقع، روسیه تا آنجا که میتوانست از ارمنستان حمایت کرد.
- اگر روسیه از ارمنستان حمایت نمیکرد، نیروهای آذری و ترک در وضعیت کنونی خود نبودند. شاید آنها در حال حاضر به ایروان بسیار نزدیکتر بودند.
- بعید است که رهبران آذربایجان مرتکب اشتباهی شوند که باعث نارضایتی مسکو شود. آنها ثابت کردهاند که مذاکره کنندگان خوبی با مسکو هستند و درک خوبی از نیازهای مسکو دارند.
- رهبری جمهوری آذربایجان به روسیه نیاز دارد تا ابراز وجود ترکیه و تلاشهای آن برای تبدیل شدن به برادر بزرگتر آذربایجان را متعادل کند. در این حالت، حضور روسیه در قفقاز جنوبی مورد استقبال رهبری آذربایجان در باکو قرار خواهد گرفت.
- مسکو درک میکند که باکو روابط اقتصادی فشردهای با غرب ایجاد کرده است و تا حدی از نظر اقتصادی باکو بخشی از غرب است. اما از نظر سیاسی، آذربایجان بخشی از غرب نیست و گاهی هدف انتقاد غرب قرار میگیرد. آذربایجان علاقمند است که روسیه را وزنه مقابل فشار سیاسی و سلطهگری غربی بداند. به همین دلیل روسیه می تواند در این منطقه بازی کند.
- اکنون ترکیه موقعیت خود را از نظر حضور نظامی اول از همه در نخجوان و سپس دسترسی به دریای خزر تقویت کرده است.