تاریخ : جمعه, ۴ آبان , ۱۴۰۳ 22 ربيع ثاني 1446 Friday, 25 October , 2024

نقش ایران و ترکیه در گسترش صلح منطقه‌ای

  • ۱۹ تیر ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۱
نقش ایران و ترکیه در گسترش صلح منطقه‌ای
گزارشی از سومین نشست تخصصی اندیشمندان ایران و ترکیه

#اختصاصی

به قلم: مریم شایگان؛ کارشناس مطالعات منطقه‌ای

سومین نشست تخصصی اندیشمندان ایران و ترکیه با موضوع «نقش ایران و ترکیه در گسترش صلح منطقه‌ای» در تاریخ نهم تیرماه ۱۴۰۳ به صورت آنلاین برگزار شد. انجمن علمی مطالعات صلح ایران، مجله تئوری، انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا و مرکز استراتژی ملی در ترکیه از برگزارکنندگان این نشست بودند.

شعله پرینچک و اردم ایلکر موتلو از کشور ترکیه و محمد فرازمند و اسداله اطهری از کشور ایران  در این نشست مجازی حضور داشتند. مدیریت این نشست نیز به صورت مشترک توسط سیامک کاکایی (دکترای روابط بین الملل و متخصص مسایل ترکیه) و جونیت آکالین (دکترای تاریخ و دانشیار دانشگاه مرمره ترکیه) انجام شد.

محمد فرازمند

(دیپلمات ارشد و سفیر پیشین ایران در ترکیه)

محمد فرازمند به روابط ایران و ترکیه از بعد اشتراکات تاریخی و فرهنگی پرداخت. به گفته فرازمند، ۴ دهه فعالیت او در منطقه غرب آسیا، او را به این نتیجه رسانیده که «روابط ایران و ترکیه می‌تواند الگوی یک رابطه همسایگی و پایدار موفق در منطقه غرب آسیا باشد.» او در ادامه افزود: «ظرفیت‌های بیشماری برای همکاری وجود دارد که برخی از آنها دست نخورده باقی مانده‌اند که به کمک اصحاب فکر و با ایجاد یک طوفانی فکری می‌توان به سیاست گذاران و دولت‌های دو کشور برای بهره برداری حداکثری از این ظرفیت‌‌ها کمک نمود.»

فرازمند تاریخ و فرهنگ را راهگشای میان دو ملت و دولت‌ ایران و ترکیه قلمداد کرد. او گفت: «در میان کشورهای غرب آسیا، شاید کمتر کشوری باشد که همانند ایران و ترکیه، تاریخ و فرهنگ راهگشای میان ملت‌ها و دولت‌ها باشند. تاریخ و فرهنگ در ایران و ترکیه مقوم همگرایی است.»

فرازمند به دوره مشترک تاریخ ایران و ترکیه و تجربه حکومت‌های مشترک میان دو ملت اشاره  کرد؛ آغاز تاریخ ترکیه در آناتولی با فتح ملازگرد است. در برخی دوره‌های تاریخی، حکومت‌های  واحدی در این دو کشور حکمرانی می‌کردند. در این میان می‌توان به سلجوقیان اشاره نمود که در سده‌‌های ۱۰ و ۱۱ در ایران و در اواخر سده ۱۱ در آناتولی در قدرت بودند که آغاز تاریخ  ترک‌ها در ترکیه محسوب می‌شود. در واقع،  تاریخ ترکیه از دل تاریخ مشترک ما شکل گرفته است.

او مفاخر ادبی را به عنوان دیگر عنصر مشترک فرهنگی میان دو کشور عنوان کرد و گفت: «تقریبا همه مفاخر فرهنگی ایران و ترکیه مشترک هستند. مفاخر فرهنگی بزرگ ایران از طریق ترجمه یا رجوع مستقیم به آثار آنان،  وارد جامعه ترک شده‌اند. در واقع، این موضوع تنها مختص مولانا نمی‌باشد؛ بلکه فردوسی، ابن سینا، خواجه نظام الملک توسی و فارابی از جمله مفاخری هستند که در هر دو کشور گرامی داشته می‌شوند.»

او در ادامه توضیح داد که علی رغم تاریخ مشترک ۱۰۰۰ ساله و فرهنگ مشترک میان ملت‌های ایران و ترک، به اندازه کافی از این عناصر برای ساخت سیاست‌‌های همگرایانه استفاده نشده است. از سوی دیگر، او پایداری روابط ایران و ترکیه در طول سده‌ها را یک عنصر بسیار مثبت توصیف کرد. او گفت: «روابط میان ایران و ترکیه در طول سده‌ها روابط پایداری بوده است. مرزهای پایدار که به آن مرزهای دوستی نیز گفته می‌شود، به مدت چهار سده میان ایران و ترکیه وجود داشته است. در واقع از زمان عقد قرارداد قصر شیرین از سال ۱۶۳۹، که مرزهای جهانشاهی ایران و جهانشاهی عثمانی ترسیم شد، مرزهای این دو کشور دست نخورده باقی مانده است. حتی پس از جنگ جهانی دوم تنها مرز ترکیه که دست نخورده باقی ماند، مرز با ایران بود.»

فرازمند روابط ایران و ترکیه در دوران سیاست خارجی مدرن در سده‌‌های ۱۸ و ۱۹ را پیشتازانه توصیف کرد و گفت: «ایران و ترکیه جزو نخستین کشورهای بودند که اقدام به افتتاح سفارت و تبادل سفیر کردند. سفارت ما در استانبول جزو نخستین سفارتخانه‎‌هایی بود که در دوران عثمانی در سال ۱۸۳۰ افتتاح شد.»

او بر این باور است بعد از آغاز جمهوریت در ترکیه، ۲ دوره استثنایی در روابط ایران و ترکیه وجود دارد: یک دوره همزمان با ریاست جمهوری مصطفی کمال آتاترک و رضا شاه در دهه ۲۰ و ۳۰ میلادی است که در این دوران، ریل گذاری روابط نوین ایران و ترکیه  توسط وزیر خارجه ایران و ترکیه پایه‌ گذاری شد. در این راستا، ۴ قرارداد میان دو کشور بسته شد که کماکان دارای اعتبار هستند. دومین دوره استثنایی در زمان کوتاه مدت نخست وزیری مرحوم نجم الدین اردکان روی داد که ایجاد خط لوله گاز میان ایران و ترکیه و تاسیس سازمان کشورهای گروه هشت از دستاوردهای این دوره بود.

فرازمند با توجه به ظرفیت‌های مشترک ایران و ترکیه، راهکار بهره‌مندی از ظرفیت‌های همگرایی و ایجاد صلح در غرب آسیا را «نیاز به تغییر دیدگاه» برشمرد؛ «نیاز به تعریف موثق‌تر از مفهوم امنیت در منطقه غرب آسیا» که بتواند منافع ایران، ترکیه و دیگر کشورها در منطقه را فراهم کند.

او به عضویت مشترک ایران و ترکیه در ۳ سازمان منطقه‌ای اشاره نمود: سازمان همکاری اقتصادی اکو، گروه هشت، سازمان کنفرانس اسلامی. اما از دیدگاه وی، این موارد کافی نیست. در واقع، او بر این باور است که ایران و ترکیه می‌توانند در تمامی سازمان‌‌های منطقه‌ای که هر کدام از طرفین عضو هستند، عضو شوند.

در پایان، فرازمند به مساله فلسطین و مدیترانه شرقی برای همکاری مشترک دو کشور اشاره نمود و گفت: «با توجه به موضع مشترک ایران و ترکیه درباره مسایل مدیترانه شرقی و فلسطین، مدیترانه شرقی می‌تواند یک حوزه بکر برای همکاری میان ایران و ترکیه بوده و منافع مشترکی برای آنان داشته باشد. در واقع، ایران می‌تواند از منافع ترکیه و نظرات ترکیه در برابر اروپا و دیگر قدرت‌های منطقه حمایت نماید.» او در پایان گفت: «نتیجه فعالیت‌ها و تجربه زیسته ۴۰ ساله، من را به این نتیجه می‌رساند که ایران اگر قلب دنیای ترک نباشد، قطعا پل دنیای ترک است و این پل نباید نادیده گرفته شود.»

 

شعله پرینچک

(رییس مرکز استراتژی ملی در ترکیه)

پرینچک به اشتراکات ایران و ترکیه در مبارزه با امپریالیسم اشاره کرده و گفت: «ایران و ترکیه دو کشور قدیم و دوست هستند که هر دو کشور در دل دادگی به استقلال خود و مقاوت در برابر بیگانگان سنت تاریخی دارند و در برابر امپریالیسم ایستادگی و مقاوت قابل توجهی از خود نشان‌‌ می‌دهند.»

او به تغییرات جهان در سال‌‌های اخیر اشاره کرد و گفت: «در ابتدای سده ۲۱ دوباره در یک نقطه عطف تاریخی قرار گرفته‌ایم و دنیا بازهم در حال زیر و رو شدن است و بازهم یک نظم نوین جهانی در حال شکل گیری است و باز هم جغرافیای ما یک جغرافیای کلیدی در این نظم نوین است و باز هم چهار کشور مورد هدف این نظم نوین قرار دارند که عبارتند از ایران، ترکیه، روسیه و چین و از سوی دیگر بحران‌‌های اجتماعی و اقتصادی نشان می‌دهند نظام امپریالیسم با یک بن بست روبرو شده و با توجه به شرایط موجود، امکان ادامه دادن و چاره جویی در برابر بحران‌های موجود را ندارد.»

پرینچک به تقسیم بندی کشورهای جهان براساس نگاه آتاتورک اشاره کرد و گفت: «آتاتورک کشورهای دنیا را به دو گروه دسته بندی کرد: گروه اول کشورهای شرق هستند که موجودیت، انسانیت و استقلال خود را درک کرده و مبتنی بر ادراک این حقیقت دست به دست هم داده‌اند. گروه دوم کشورهای استیلاگر، متجاوز و حمله کننده هستند؛ کسانی که دنیا و کره زمین را به عنوان ابزاری برای ساخت و ساز خود نگاه‌‌ می‌کنند.»

او در ادامه افزود؛ «امروز پس از گذشت صد سال از این تقسیم‌بندی، همچنان شاهد آن هستیم که جریان امپریالیسم هیچ تغییری در نوع نگاه خود در جهان ایجاد نکرده است و همچنان این وضعیت ادامه دارد. ما به عنوان کشورهایی که درد مشترک داریم باید به سمت یک تعاون صمیمانه پیش برویم. ما هر کدام به تنهایی کشورهای قدرتمند و مستقلی هستیم، تنها در صورت همکاری با یکدیگر، غرب سلاح خود در برابر ما را کنار خواهد گذاشت. فاصله میان ما با اعتماد و محبت متقابل کمتر خواهد شد. با استقلال مالی و اقتصادی می‌توان این عرصه را به اوج خود رسانید. آسیای تولید کننده و در حال پیشرفت می‌تواند خود را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی احیا  نموده و در برابر امپریالیسم مقاومت کند و این شرط آغازین صلح است.»

پرینچک ۱۱ راه حل برای برقراری و حرکت در مسیر صلح به شرح زیر پیشنهاد کرد:

  1. «ترکیه باید از ناتو خارج شود و نیروهای مسلح ترکیه باید کنترل پایگاه هوایی اینجرلیک و پایگاه کوره جیک را که در خاک ترکیه متعلق به آمریکا هستند، به دست بگیرد.»
  2. «باید با ملت‌های ایران، فلسطین، سوریه، روسیه و یمن که در برابر امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم اسراییل در حال جنگ هستند، سیاست تعاون و همکاری را پیگیری کنیم. نمی‌شود پهبادهای خود را به دشمنانِ دوستان خود بفروشیم و اجازه بدهیم مسکو، ایران و غزه را بمباران بکنند. نمی‌شود هم برای کودکان فلسطینی اشک بریزیم و هم با آمریکا و اسراییل متحد شویم.»
  3. «ترکیه برای رویارویی با فعالیت گروه‌های تروریستی مثل داعش و یا «حزب کارگران کردستان(پ ک ک)» که تحت حمایت آمریکا و اسراییل است، لازم است با کشورهای همسایه خود یعنی ایران، سوریه، عراق و روسیه وارد همکاری نظامی شود و فعالیت‌‌های لازم را در هماهنگی با آنها انجام بدهد.»
  4. «در حوزه اقتصادی باید به سوی اشتراک‌گذاری منابع با یکدیگر حرکت نماییم. هر آنچه که در ایران هست، در ترکیه نیست و هر آنچه که در ترکیه هست، در ایران نیست؛ پس چرا باید گوش به فرمان آمریکا باشیم؟ و با تحریم‌‎های آمریکا علیه ایران همکاری کنیم؟ ما می‌توانیم در همراهی با یکدیگر به کار تولید بپردازیم و تولیدات خود را به اشتراک بگذاریم. لازم است با همسایگانی که امنیت انرژی ترکیه را فراهم می‌کنند، بر مبنای اعتماد متقابل، همکاری‌های خود را افزایش داده و مسیر همکاری‌های متقابل را هموار نماییم.»
  5. «در برابر فتنه انگیزی‌های امپریالیسم آمریکایی و صهیونیسم اسراییل مبتنی بر ایجاد درگیری میان سنی و شیعه باید اتحاد را حفظ کرد و به همکاری مشترک روی آورد.»
  6. «در برهه تاریخی‌ که کشورهای آسیایی از لحاظ تمدنی در حال جهش هستند، ترکیه باید سیاست‌های متداوم و باثباتی را در این جهت پیگیری کند. در همین راستا، ترکیه باید عضو سازمان همکاری شانگهای و بریکس شود و تمام شرایط لازم برای عضویت در این گروه‌ها را فراهم آورد.»
  7. «برای برقراری تمام شروط گفته شده، ابتدا لازم است افرادی که استقلال دولت‌های ملی را در نظر می‌گیرند و به دنبال یک ساختار عادلانه‌تر هستند را جذب نماییم.»
  8. «در راستای توسعه تمدن آسیایی باید فلسفه، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و هنر را از نظر تئوریک و نظری توسعه دهیم. باید به میراث اقوام آسیایی توجه کنیم و به داد و ستد فرهنگی با یکدیگر بپردازیم. باید به سوی ترجمه کتابهای مشترک و برگزاری کنسرت‌های مشترک حرکت کنیم.»
  9. «برای تربیت کسانی که دولت‌های ملی و مستقل را حمایت می‌کنند؛ لازم است به داد ستد علمی و فرهنگی و تاسیس دانشگاهای برادر با تمدن‌هایی بپردازیم که در آنها عنصر خانواده به رسمیت شناخته ‌می‌شود.»
  10. «برای رویارویی با فرهنگ منفعت‌گرا و فردگرا که بر آمده از فرهنگ امپریالیستی می‌باشد و شهروندان ما را به سوی انحطاط، خشونت، مواد مخدر، تنهایی، افسردگی و خودکشی رانده است، باید فرهنگ ملی مقاوم دو کشور که مبتنی بر وطن پرستی، جامعه گرایی، کوشش، همکاری و فداکاری است را تقویت نموده و این ارزش‌ها را در جوامع خود رشد دهیم.»
  11. «روابط مبتنی بر احترام و صلح متقابل میان دولت‌ها و ملت‌ها می‌تواند شرایط جدیدی را برای ما به وجود آورد. بهتر است به سوی گام‌های معین و عملی پیش برویم و دانشگاه‌های دو کشور به تبادل استاد و دانشجو بپردازند و پروژه‌‌های مشترک اجرا نمایند. برای تحقق این خواسته‌ها لازم است کمیسیون فعالیت و اقدام مشترک در حوزه دانشگاهی ایجاد شود.»

 

اردم ایلکر موتلو

(دانشیار دانشکده حقوق در دانشگاه حاجت تپه ترکیه)

موتلو در این نشست به بحث امنیت منطقه‌ای با تمرکز بر ایران و ترکیه، راه‌های رویارویی با تحکم غربی در غرب آسیا و شیوه مدیریت روابط ایران و ترکیه در ذیل دو سرفصل صحبت کرد:

  1. ضرورت‌‌های ژئوپلیتیک
  2. حل مسایل و مشکلات فیمابین

در خصوص مورد نخست، موتلو بر این باور است که دو ملت ایران و ترکیه دارای ارزش‌های وجودی مشترک در مبارزه با امپریالیسم هستند. او گفت: «از جنوب آسیا تا بالکان و در یک منطقه بزرگ جغرافیایی، هر دو ملت ایران و ترکیه، اصلی‌ترین مانع اجرای نقشه‌های امپریالیستی در این جغرافیا هستند. از این منظر هر دو ملت، به جهت زیرساخت فکری و وجودی، در فضایی هستند که با افکار مقاومت در برابر برنامه‌های امپریالیستی رشد می‌کنند.»

او در ادامه افزود؛ «آنچه که هژمونی غربی در تلاش برای انجام آن در عراق، سوریه، افغانستان و یمن بوده و هست، اصالتا در تضاد با منافع و زیرساخت‌های وجودی مردمان این منطقه است. ما ملل آسیایی، به ویژه ملل ریشه دار آسیا، به جهت مدل توسعه اقتصادی و مدل تولید، طبقات اجتماعی و روحیه و وجدان اجتماعی متفاوت، مدل‌های مختص خودمان را تجربه کرده‌ایم. از این رو نمی‌توانیم در برابر آتشی که در خانه همسایگان ما برای اجرایی شدن سیاست‌های نولیبرال انداخته شده، ساکت باشیم و حرکتی نکنیم.»

موتلو در ادامه به سیاست‌های غرب‌گرایانه ترکیه و خلل ناپذیری اتحاد ترکیه با ملت‌های آسیایی اشاره کرد و گفت: «به این نکته باید توجه کرد که سیاست‌های غرب‌گرایانه که از ۱۹۵۰ به این سو در ترکیه پیگیری شده و تمامی کوششی که ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا و جامعه غربی انجام داده، دارای تاثیرگذاری چندانی نبوده که بتواند زیرساخت‌های اجتماعی مردم ترکیه در همراهی با ملت‌های آسیایی به ویژه ایران را دچار خلل کند. چرا که تردیدی در این نیست که اتحاد اصلی، اتحاد قلبی و معنوی است که میان ملل این منطقه در حال رخ دادن است. در این چهارچوب، مقاومت برادران فلسطینی ما و انرژی، شور و هیجان آنها به همه ملل منطقه سرایت کرده است.»

به اعتقاد موتلو، هژمونی غربی از راه انتصاب القاب منفی کوشش در تخریب و تضعیف چهره کشورهایی دارد که به رویارویی با امپریالیسم غربی‌‌ می‌پردازند. آنها همچنین، کوشش می‌کنند تا به وسیله «انقلاب‌های رنگی و یا حمله نظامی این کشورها را از پا در بیاورند و با هدف تحقیر آنها در عرصه بین الملل، از عناوینی همچون دولت سرکش و جانی استفاده می‌کنند.»

حمایت بی چون و چرای کشورهای غربی از اسراییل و کوشش برای گسترش جنگ در سوریه و لبنان و سرایت آن به کل منطقه، نشانگر این حقیقت است «که ما با یک جبهه اتحاد بزرگ روبرو هستیم و برای مبارزه با آن، باید متحد و یکدل باشیم. جبهه هژمونی غربی‌‌ می‌کوشد تا کشورها را به صورت مجزا از یکدیگر تعریف کرده و با ایجاد اختلاف، امکان همراهی و همکاری میان آنان را از میان ببرند. غرب با تحریک اقلیت‌ها و استفاده از تشکیلات مردم نهاد-که از سوی بنیادهای غربی تامین مالی میشوند- کشورها را به سوی درگیری سوق می‌دهند؛ برای نمونه، جنوب شرق ترکیه و شمال غرب ایران از جمله مناطق دارای پتانسیل فتنه افکنی هستند.

موتلو در بخش دوم سخنان خود به ارائه راه‌حل‌هایی برای رویارویی با این مشکلات پرداخت. او چاره را حرکت در مسیر «تشکیلات سازی» عنوان نمود. او گفت: «ترکیه در گذشته برای رویارویی با درگیری‌های نیابتی در منطقه با کشورهای گوناگون منطقه قراردادهای مختلفی امضا کرده است، مانند معاهده آدانا. اما مشکل این معاهدات موقتی و محدود بودن آنها است. با توجه به گستره و سطحی که درگیرها در آن قرار دارند، ضرورت دارد به سمت تشکیلات طولانی مدت برای برقراری چنین تفاهم‌هایی حرکت کنیم. پیشنهاد من حرکت در جهت اتحاد آسیایی است که وظیفه آن افزایش سطح و عمق فعالیت‌های سیاسی در آسیا می‌باشد. ایران، ترکیه، روسیه و چین می‌توانند کشورهای اصلی این اتحاد باشند. این اتحاد می‌تواند فارغ از فتنه انگیزی‌های جریان غربی، در حل مشکلات ارمنستان و آذربایجان و یا هند و پاکستان وارد عمل شده و تاثیرگذار باشد.»

 

اسداله اطهری

(عضو پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه و رییس انجمن مطالعات غرب آسیا در ایران)

دکتر اسداله اطهری در ادامه نشست به بحث درباره فرمت آستانه پرداخت و گفت: «به نظر من از ابتدای بحران سوریه تا کنون فرمت و مذاکرات آستانه، پایدارترین چارچوب سیاسی برای صلح سازی از سوی ایران و ترکیه بوده است. ایران، ترکیه و روسیه می‌توانند در دیگر راهبردهای منطقه‌ای نیز همکاری موثر داشته باشند.»

او اذعان داشت که کشورهای ایران، ترکیه و روسیه‌‌ می‌توانند با تسری مدل آستانه در دیگر مسایل و موضوعات منطقه‌ای همکاری راهبردی داشته باشند. او در ادامه افزود: «هیچ پدیده‌ای به وحشتناکی جنگ داخلی سوریه نبوده، بیش از ۳ میلیون انسان از این کشور فرار کردند، نزدیک به ۷ میلیون نفر جابجایی در داخل کشور داشتند و بسیاری از آنان نیازمند کمک هستند.»

اطهری بر این باور است اقدام و عمل به موقع ایران و ترکیه می‌توانست جلوی بسیاری از اقدامات اسراییل در فلسطین را بگیرد؛ «اگر ایران و ترکیه می‌توانستند زودتر مساله سوریه را حل کنند، امروز اسرائیل جرات نمی‌کرد چنین رفتاری را با فلسطینی‌ها داشته باشد؛ زیرا که ایران و ترکیه نماینده دو جهانشاهی بزرگ در منطقه هستند.»

اطهری در ادامه سخنان خود به مساله ائتلاف ایران اشاره کرد و گفت: «برخلاف گفته آقای سفیر، ایران نباید وارد اتحادیه‌ای شود که با هویت ملی آن منافات دارد. ایران باید با حوزه تمدنی و فرهنگی خود ائتلاف درست کند. ایران فرهنگی فراتر از ایران سیاسی است. ایران و ترکیه وظیفه سنگینی در صلح سازی منطقه‌ای دارند. به جای نگاه هژمونیک به منطقه، باید همکاری را در دستور کار خود قرار دهند. بازگشت به تنش صفر با همسایگان که از سوی یاشار یاکیش بیان شد می‌تواند دوباره ترکیه را به منطقه متصل کند. ایران نیز می‌تواند سیاست همزیستی مسالمت آمیز را در دستور کار خود قرار دهد.»

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=10752
  • نویسنده : مریم شایگان؛ کارشناس مطالعات منطقه‌ای
  • منبع : موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)
  • 1115 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.