ایرانشناسی در هند یکی از کهنترین و پربنیادترین حوزههای مطالعاتی در جنوب آسیاست؛ حوزهای که ریشههای آن نه تنها در روابط سیاسی و فرهنگی دو تمدن، بلکه در پیوندهای عمیق زبانی، دینی، ادبی و تاریخی میان ایران و شبهقاره قرار دارد. حضور پیوسته عناصر ایرانی از دوران هخامنشی و اشکانی تا دورههای غزنوی، گورکانی و صفوی، سبب شده است که هند به یکی از مهمترین مراکز مطالعه ایران در خارج از مرزهای ایران تبدیل شود.
پیشینه تاریخی
رابطه فرهنگی ایران و هند پیشینهای چند هزار ساله دارد. بسیاری از محققان، حوزه فرهنگی ایرانوایی (Indo-Iranian) را بنیان مشترک زبانها و سنتهای دو سرزمین میدانند. در سدههای میانه، با مهاجرت گسترده ایرانیان به شبهقاره و شکلگیری دربارهای فارسیزبان، زبان و ادبیات فارسی در هند به جایگاه زبان رسمی، اداری و فرهنگی رسید و حجم عظیمی از متون تاریخی، ادبی و عرفانی به فارسی در این منطقه نوشته شد.
از قرن نوزدهم و با ورود رویکردهای نوین شرقشناسی، دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی هند توجه سازمان یافتهتری به ایرانشناسی نشان دادند. پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی، نسخهشناسی، تاریخ ایرانی-هندی و مطالعات فرهنگی، بسترهای تازهای را برای توسعه این حوزه فراهم کردند.
مراکز علمی و دانشگاهی
هند امروز یکی از گستردهترین شبکههای مطالعات ایرانشناسی را در اختیار دارد. برخی از مهمترین نهادهای فعال عبارتاند از:
-
دانشگاه جواهر لعل نهرو (JNU – دهلینو): دارای بخش معتبر مطالعات فارسی و ایرانشناسی با انتشار مقالات و تربیت پژوهشگران برجسته.
-
دانشگاه علیگره: از تاریخیترین پایگاههای آموزش زبان و ادبیات فارسی در هند با کتابخانهای غنی از نسخ فارسی.
-
دانشگاه دهلی، دانشگاه بمبئی، دانشگاه حیدرآباد و دانشگاه عثمانیه: مراکز فعال آموزش و پژوهش در حوزههای زبان فارسی، تاریخ ایران و مطالعات فرهنگی.
-
کتابخانههای ملی کلکته و حیدرآباد: از مهمترین مخازن نسخههای خطی فارسی در جهان.
هند با بیش از صد هزار نسخه خطی فارسی، بزرگترین مجموعه میراث مکتوب ایرانی در خارج از ایران را در خود جای داده است که این امر نقش بنیادی در استمرار ایرانشناسی دارد.
گرایشها و حوزههای پژوهشی
ایرانشناسی در هند طی دهههای اخیر با رویکردهای متنوعی توسعه یافته است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
ایرانشناسی کلاسیک: پژوهش در زبان فارسی، ادبیات کلاسیک، نسخهشناسی، شعر فارسی در هند و روابط تاریخی ایران و هند.
-
مطالعات فرهنگی معاصر: بررسی تعاملات فرهنگی جدید، دیپلماسی فرهنگی، و حضور ایران در تحولات سیاسی و فرهنگی منطقه.
-
مطالعات ایران باستان و ایرانوایی: زبانشناسی تطبیقی، اوستاشناسی، تاریخ باستان و پژوهش در سنتهای دینی مشترک.
-
ایران و شبهقاره در دوره اسلامی: نقش ایرانیان در سیاست، هنر، معماری و عرفان در دوران غزنویان، گورکانیان و پس از آن.
جایگاه ایرانشناسی در هند امروز
با وجود چالشهایی مانند کاهش عمومی علاقه به زبانهای کلاسیک و رقابت رشتههای جدید دانشگاهی، ایرانشناسی در هند همچنان از جایگاهی برجسته برخوردار است. همکاریهای دانشگاهی دو کشور، برنامههای تبادل دانشجو، کرسیهای زبان فارسی، کنفرانسها و انتشار نشریات علمی مشترک به احیای این حوزه کمک کرده است. همچنین، افزایش توجه به دیپلماسی فرهنگی ایران، فرصتهای تازهای برای تقویت ایرانشناسی در مؤسسات آموزشی و پژوهشی هند فراهم آورده است.
نتیجهگیری
ایرانشناسی در هند نه تنها بازتابی از تاریخ پیوندهای فرهنگی دو کشور است، بلکه بخشی از حافظه تمدنی گستردهتری را شکل میدهد که ایران و هند را در یک مسیر مشترک تاریخی قرار میدهد. استمرار این حوزه نیازمند حمایت علمی، انتشار مشترک، دیجیتالسازی نسخههای خطی و توسعه همکاریهای پژوهشی میان دانشگاههای دو کشور است. با تقویت این جریان، هند همچنان میتواند یکی از مهمترین پایگاههای جهانی ایرانشناسی باقی بماند و نقش مهمی در گسترش شناخت بینفرهنگی ایفا کند.









