تاریخ : دوشنبه, ۲۶ آبان , ۱۴۰۴ 27 جماد أول 1447 Monday, 17 November , 2025

سازمان همکاری شانگهای و آینده اوراسیا: همزیستی نگاه‌های رقیب

  • ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۹:۵۴
سازمان همکاری شانگهای و آینده اوراسیا: همزیستی نگاه‌های رقیب
سازمان همکاری شانگهای نه حامل یک پروژه بزرگ چندقطبی و نه ابزار سلطه چین، بلکه سکویی برای مدیریت روابط پیچیده کشورهای کلیدی اوراسیا است.

#اختصاصی

به قلم: دکتر محسن شریعتی‌نیا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و عضو شورای علمی ایراس

اجلاس تیانجین ۲۰۲۵ بزرگ‌ترین اجلاس تاریخ سازمان همکاری شانگهای بود. تصویب راهبرد ده‌ساله، ایجاد مراکز امنیتی و طرح‌های تازه در حوزه مالی و انرژی نشان داد که سازمان به مرحله‌ای جدید در فرایند نهادینه شدن رسیده است. با این حال، تفسیر جایگاه واقعی آن در معماری اوراسیا محل مناقشه باقی مانده است. برخی این تحولات را نشانه‌ای از شکل‌گیری یک زیرساخت چندقطبی می‌دانند، برخی دیگر آن را پوششی برای چین‌محوری تلقی می‌کنند، و گروهی نیز بر کارکرد حداقلی آن در مدیریت روابط متعارض تأکید دارند.

از منظر خوش‌بینانه، سازمان همکاری شانگهای به تدریج به بستری برای تحقق چندقطبی‌گرایی در نظم بین‌الملل بدل می‌شود. تصویب «راهبرد توسعه ۲۰۲۵۲۰۳۵»، ایجاد مراکز امنیتی در حوزه‌های تروریسم، امنیت سایبری و جرایم سازمان‌یافته، و پذیرش شعار تمدنی هند در اعلامیه تیانجین، همگی شواهدی هستند که از توان سازمان برای همگرایی نمادین میان رقبای بزرگ حکایت می‌کنند. حضور بیش از بیست رئیس دولت و نمایندگان بیش از سی کشور و سازمان بین‌المللی در این اجلاس نیز ظرفیت گردهم‌آورنده سازمان را آشکار کرد. از این زاویه، سازمان نه به عنوان یک اتحاد سنتی، بلکه به مثابه «معماری نرم چندقطبی» عمل می‌کند و با انباشتن سازوکارهای بخشی، بدیلی تدریجی در برابر نظم بین الملل لیبرال ایجاد می‌کند.

در نگاه انتقادی، همین تحولات نشانه‌ای از تناقض‌های درونی سازمان هستند. تجربه ناکام نشست وزرای دفاع در ژوئن ۲۰۲۵ که به دلیل مخالفت هند فاقد بیانیه مشترک ماند و تداوم مخالفت هند با ابتکار کمربند و راه در اجلاس سران در تیان‌جین، نشان می‌دهد که اجماع در سازمان بیشتر به تعلیق اختلافات می‌انجامد تا حل آنها. علاوه بر این، ابتکارات مالی مانند بانک توسعه، اوراق مشترک و طرح یوان دیجیتال عملاً جایگاه چین را تحکیم می‌کنند. تمرکز شدید بر ایجاد مراکز امنیتی جدید نیز بیانگر امنیتی‌سازی فزاینده‌ای است که مسائل اجتماعی و انسانی را به حاشیه می‌راند.

با این حال، نگاه عمل‌گرایانه تصویری متفاوت ترسیم می‌کند. از این منظر، سازمان همکاری شانگهای نه حامل یک پروژه بزرگ چندقطبی و نه ابزار سلطه چین، بلکه سکویی برای مدیریت روابط پیچیده کشورهای کلیدی اوراسیا است. حضور هم‌زمان رهبران چین و هند و در تیانجین، در حالی که اختلافات عمیق مرزی و ژئوپلیتیکی میان آنها حل‌نشده باقی مانده است، نشان می‌دهد سازمان بیش از هر چیز به یک فضای گفت‌وگو بدل شده است. پیوستن بلاروس به عنوان عضو جدید و پذیرش لائوس به عنوان شریک نیز گسترش تدریجی سازمان را نشان می‌دهد، بدون آنکه ماهیت آن را دگرگون کند. برای کشورهای آسیای مرکزی نیز، سازمان همکاری شانگهای بیشتر ابزاری برای تنوع‌بخشی شرکا و حفظ مانور ژئوپولیتیک است تا چارچوبی برای امنیت سخت یا توسعه جامع.

دگردیسی سازمان همکاری شانگهای را باید در بستر همزیستی این سه نگاه متعارض فهمید. خوش‌بینان آن را معماری نرم چندقطبی می‌دانند، منتقدان آن را ابزار چین‌محوری می‌بینند، و عمل‌گرایان آن را بیشتر به اتاق انتظار ژئوپولیتیک تشبیه می‌کنند، اتاقی که هزینه‌های رویارویی را کاهش می‌دهد، اما راه‌حل‌های نهایی ارائه نمی‌دهد. نشست تیانجین ۲۰۲۵ همه این برداشت‌ها را به‌طور همزمان تقویت کرد: هم نشانه‌ای از بلوغ نهادی، هم آشکارکننده تناقض‌های درونی، و هم یادآور محدودیت‌های ساختاری سازمان. آینده اوراسیا در پرتو سازمان همکاری شانگهای نه از خلال یک برداشت واحد، بلکه از رهگذر تعامل و تضاد این نگاه‌های رقیب شکل خواهد گرفت.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=12972
  • نویسنده : دکتر محسن شریعتی‌نیا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
  • منبع : موسسه مطالعات ایران و اوراسیا
  • 1045 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.