تاریخ : جمعه, ۲۱ آذر , ۱۴۰۴ 22 جماد ثاني 1447 Friday, 12 December , 2025

بیانیه ۲۰۲۵ شورای همکاری خلیج فارس؛ تغییر پارادایم امنیتی یا تاکتیک فشاری جدید؟

  • ۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۰
بیانیه ۲۰۲۵ شورای همکاری خلیج فارس؛ تغییر پارادایم امنیتی یا تاکتیک فشاری جدید؟
تغییر رفتار شورای همکاری خلیج فارس را نمی توان پدیده ای ناگهانی دانست، بلکه حاصل فرآیندی است که توسط متغیرهایی زمینه سازی شده است.

#اختصاصی

نوشته: معصومه فلاحتی، دکتری روابط بین الملل

بیانیه پایانی چهل و ششمین نشست شورای همکاری خلیج فارس (۲۰۲۵) که با ادعاهای تند و بی سابقه ای درباره حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه (بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک) و میدان گازی آرش همراه بود، پرسش های مهمی را درباره دگرگونی روندهای امنیتی در منطقه ایجاد کرده است. شورای همکاری خلیج فارس در پایان نشست سران خود در بحرین، بیانیه ای صادر کرد که از حیث محتوا و لحن، تمایز آشکاری با مواضع پیشین این شورا داشت.۱ تمرکز این بیانیه بر سه محور اصلی بود: ۱) تاکید قاطع بر ادعای حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه ایرانی  و توصیف هرگونه فعالیت عمرانی و نظامی ایران در این جزایر به عنوان اقدامی مغایر با قوانین بین المللی ۲) ادعای مالکیت انحصاری عربستان سعودی و کویت بر میدان گازی آرش و نادیده گرفتن حقوق ایران ۳) اتهام زنی درباره دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه.۲

بررسی این بیانیه در چارچوب نئورئالیسم، نشان می دهد که ما شاهد یک تغییر راهبردی در رفتار امنیتی بازیگران عربی همسایه هستیم. نئورئالیسم تهاجمی با تکیه بر اندیشه های نظریه پردازانی چون مرشایمر، بر این فرض استوار است که در نظام بین الملل آنارشیک، دولت ها برای تضمین بقای خود، همواره در جستجوی افزایش قدرت نسبی و دستیابی به موقعیت هژمونیک در منطقه خود هستند. در این دیدگاه، حتی دولتی با نیات دفاعی ممکن است مجبور به اتخاذ رفتار تهاجمی شود، زیرا عدم افزایش قدرت به معنای عقب افتادن از رقبا و افزایش آسیب پذیری است. امنیت یک کالای کمیاب است و دستیابی به آن مستلزم به حداکثر رساندن نفوذ و کنترل بر محیط امنیتی است. بیانیه اخیر شورای همکاری خلیج فارس را می توان تجلی این منطق دانست، تلاش برای تغییر وضع موجود به نفع خود و کاهش قدرت و نفوذ رقیب اصلی منطقه ای از طریق ابزارهای سیاسی، حقوقی و روانی.

بیانیه ۲۰۲۵ شورای همکاری خلیج فارس درباره ایران و جزایر سه گانه، در نگاه نخست، ادامه ای بر سنت بیانیه نویسی این سازمان و تکرار ادعاهای پیشین در خصوص حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه به نظر می رسد، اما اگر این متن در چارچوب نئورئالیسم تهاجمی خوانده شود، می توان استدلال کرد که شورای همکاری در شرایط گذار نظم منطقه ای و کاهش تمرکز مستقیم آمریکا در پی آن است که از طریق افزایش فشار حقوقی، گفتمانی و ائتلافی علیه ایران، قدرت نسبی خود را در خلیج فارس ارتقاء داده و دامنه مانور ایران را محدود سازد. بر این اساس، بیانیه اخیر، نه نشانه تغییر پاردایم به سوی امنیت تعاونی بلکه نشانه تعمیق منطق رقابت تهاجمی برای کسب برتری منطقه ای است، بیانیه، هم ابزاری برای تثبیت ادعای حاکمیت بر جزایر و میادین انرژی و هم اهرمی برای جلب حمایت قدرت های فرامنطقه ای در مهار ایران به شمار می رود.

از منظر نئورئالیسم تهاجمی، شورای همکاری را می توان نه صرفاً یک بلوک تدافعی بلکه پروژه ای تهاجمی برای بازتعریف قاعده بازی در خلیج فارس دید؛ پروژه ای که در آن ایران به عنوان مهم ترین رقیب بالقوه هژمون عربی، هدف اصلی فشارها قرار دارد. بیانیه ۲۰۲۵ این شورا را می توان تلاشی برای تغییر ساختار توازن قوا به زیان ایران دانست. تاکید مکرر براشغالی بودن حضور ایران در جزایر، اصرار بر ارجاع به دیوان بین المللی دادگستری، پیوند دادن پرونده جزایر بر امنیت کشتیرانی و جستجوی همراهی اتحادیه اروپا و دیگر بازیگران غربی، همه در راستای ایجاد یک محیط راهبردی خصمانه تر برای ایران و انتقال هزینه های حضور و نفوذ منطقه ای ایران است.

تغییر رفتار شورای همکاری خلیج فارس را نمی توان پدیده ای ناگهانی دانست، بلکه حاصل فرآیندی است که توسط متغیرهایی زمینه سازی شده است. کشورهای عضو شورا به ویژه عربستان، امارات و بحرین، اکنون با توهم پشتوانه امنیتی بزرگتر عمل می کنند. این پشتیبانی سه ضلعی شامل: اسرائیل که پس از عادی سازی روابط، همکاری اطلاعاتی و امنیتی علیه ایران را پیشنهاد می دهد، آمریکا و انگلیس با تقویت حضور دریایی و هوایی در خلیج فارس و اتحادیه اروپا، با ارتقاء مواضع ضد ایرانی از سطح اقتصادی به سطح امنیتی است.۳ همزمان شورا تلاش می کند این ادبیات را با بیانیه ها و مواضع بازیگران دیگر از جمله اتحادیه اروپا، برخی قدرت های غربی و حتی مواضع آژانس یا بحث های شورای امنیت درباره ایران هم افزا کند. این هم افزایی را می توان نوعی ائتلاف سازی تهاجمی دانست که هدف آن، تبدیل اختلاف دوجانبه به یک پرونده چندجانبه علیه ایران است. این همپیمانی نوظهور به کشورهای عربی اجازه می دهد تا با هزینه ای کمتر، مواضع تهاجمی تری اتخاذ کنند.

از سوی دیگر، سیاست ایران برای کاهش تنش با همسایگان، از سوی برخی بازیگران عربی نه به عنوان یک فرصت برای همکاری، بلکه به عنوان نشانه ای از کاهش سطح حضور میدانی یا مشغولیت داخلی تفسیر شده است. این سوء برداشت فضا را برای آزمون خطوط قرمز و افزایش مطالبات فراهم کرده است. در نهایت، تحولات سوریه، عراق و لبنان در دو سال اخیر و محدودیت های پیش آمده برای بخشی از ظرفیت های بازدارندگی محور مقاومت، از نگاه رقبای ایران به عنوان یک فرصت برای افزایش فشار سیاسی و حقوقی ارزیابی شده است. همزمان، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، پس از تجربه جنگ کوتاه اسرائیل و ایران و احساس آسیب پذیری، در پی بازیابی نقش فعال تر و تعریف نظم امنیتی جدیدی با کمرنگ کردن نقش ایران هستند. ۴

ادعای باطل و بی اثر خواندان تمامی اقدامات ایران در جزایر سه گانه، فراتر از یک اعتراض دیپلماتیک معمول است. این ادعا، تلاشی برای مشروعیت زدایی از حاکمیت ملی ایران و ساختن سابقه حقوقی برای فشارهای آتی در مجامع بین المللی است. شورا می کوشد روایت خود را از نظم مطلوب خلیج فارس (نظم عرب محور با ایران محدود شده) در قالب یک متن رسمی، تکرار و رسمی سازی کند. هدف نهایی، نه صرفاً ادعای ارضی، بلکه تغییر موازنه روانی و سیاسی در خلیج فارس وآزمون عکس العمل ایران است. به این ترتیب، بیانیه نه فقط ایران را به عقب نشینی از مواضع خود در جزایر وادار نکرده است بلکه حتی اگر از نظر عملی تغییر فوری ایجاد نکند، هزینه های دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی ایران را افزایش می دهد و این منطق نئورئالیسم تهاجمی است که هر ابزار نرم یا حقوقی، در نهایت باید در خدمت حداکثرسازی قدرت نسبی باشد.

تاکید این بیانیه بر مالکیت انحصاری عربستان و کویت بر میدان گازی آرش در حالی است که بخش قابل توجهی از این میدان در آب های ایران قرار دارد و ایران همواره خواستار گفت وگوی سه جانبه بوده است. این اقدام، نقض آشکار حقوق بین الملل دریاها است و کارکرد اصلی آن ایجاد یک پرونده اختلاف انرژی برای تحریک ایران، تقویت همصدایی با امارات و ایجاد بهانه برای حضور بیشتر نظامی غرب در منطقه است. بیانیه شورا با تکیه بر مفهوم امنیت جمعی اعضاء، هرگونه تعرض به یک عضو را تهدیدی برای تمامی اعضاء قلمداد می کند. در عمل، این گفتمان برای یکسان سازی مواضع و تحت فشار قرار دادن ایران به کار می رود، در حالی که خود اقدام شورا با تشدید تنش، بنیان های امنیت جمعی واقعی را تخریب می کند. این رفتار، نمونه ای از استفاده ابزاری از مفاهیم امنیتی برای پیشبرد اهداف تهاجمی است.

واکنش رسمی ایران، بیانیه را مضحک و مداخله ای در حاکمیت ارضی خوانده است و بر حق مسلم خود در برابر جزایر سه گانه (بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک)  و میدان گازی آرش تاکید کرده است.۵ در سطح تحلیلی، دیپلمات های ایران بر چند اصل پای فشاری کرده اند، اول، امنیت خلیج فارس تجزیه ناپذیر است و تهدید امنیت ایران، امنیت همه را مخدوش می کند. دوم، امنیت با تکیه بر قدرت های فرامنطقه ای قابل تامین نیست و باید از درون منطقه و با همکاری ایجاد شود و سوم، ایران در برابر هر تهدیدی با قدرت ایستادگی خواهد کرد.

بدین ترتیب، دو سناریوی محتمل برای آینده می توان ترسیم کرد: یک سناریوی تشدید تدریجی فشار که طرف مقابل به دنبال تنگ کردن حلقه سناریوی عملیاتی است و این سناریو شامل ادامه روند فعلی، یعنی تشدید تبلیغات بین المللی، تلاش برای طرح موضوع در نهادهای بین المللی و احتمالاً درگیری های محدود دریایی در منطقه میدان آرش است و هدف آن، وادار کردن ایران به عقب نشینی یا پذیرش مذاکره تحت فشار است. سناریوی دیگر، سناریوی بازگشت به تعادل جدید است که در صورت مقاومت قاطع و هوشمندانه ایران و افزایش هزینه های اقدام تهاجمی برای کشورهای عربی، ممکن است روند فعلی به یک بن بست برسد. در این حالت، امکان بازگشت به میز مذاکره، اما از موضعی متفاوت و با درک جدیدی از خطوط قرمز طرفین، وجود خواهد داشت.

در برابر این چالش، ایران نیازمند یک استراتژی چندبعدی و فعال است:

– در سطح سیاسی- دیپلماتیک: ارسال پیام روشن و بدون ابهام درباره خطوط قرمز ایران به جای تاکید صرف بر تنش زدایی، جهانی سازی پرونده میدان گازی آرش و افشای نقض حقوق بین الملل توسط عربستان و کویت در نهادهای تخصصی بین المللی و تعمیق شکاف درون شورای همکاری از طریق تقویت روابط با عمان، قطر و عراق.

– در سطح امنیتی- میدانی: تقویت بازدارندگی دریایی و پهپادی و ارسال پیام روشن درباره هزینه های هر اقدام متجاوزانه و اقدام عملی برای ممانعت از برداشت غیرقانونی از میدان آرش، حتی در سطح هشدار و ممانعت حداقلی به عنوان یک اقدام بازدارنده.

– در سطح فرهنگی- رسانه ای: تولید و انتشار منظم روایت مستند و علمی درباره مالکیت تاریخی و حقوقی ایران بر جزایر سه گانه به زبان عربی و بین المللی و افشای پیوند میان ادعاهای اخیر و طرح ادغام منطقه ای اسرائیل که به دنبال سلطه امنیتی و اقتصادی بر منطقه است.۶

در نتیجه، آنچه در سطح بیانیه ای رخ می دهد، در سطح ساختاری به تشدید رقابت تهاجمی میان دو پروژه رقیب منجر می شود: پروژه خلیج فارس با محوریت شورای همکاری که می کوشد با کمک قدرت های خارجی، نقش هژمون منطقه ای را تصاحب کند و دیگری، پروژه قدرت منطقه ایران است که بر عمق سرزمینی، ظرفیت های نامتقارن و ائتلاف های غیردولتی تکیه دارد. از این منظر، بیانیه ۲۰۲۵ را باید نه به عنوان یک رویداد مقطعی، بلکه به عنوان حلقه ای در زنجیره طولانی رقابت ساختاری دید. این بیانیه در منطق نئورئالیسم تهاجمی، تلاش شورای همکاری برای استفاده حداکثری از شرایط گذار نظم، بهره گیری از ابزارهای حقوقی و ائتلافی و تحمیل هزینه های افزاینده بر ایران است، تلاشی که هدف نهایی آن، نزدیک شدن به موقعیتی است که در آن پروژه هژمونیک عربی در خلیج فارس دست بالا را پیدا کند و ایران در حاشیه نظم مطلوب دیگران قرار گیرد.

نهایتاً، اگرچه منطق تهاجمی حاکم بر بیانیه، نشان از یک تغییر پارادایمی دارد، اما این تغییر برگشت ناپذیر نیست. تداوم ثبات قدم ایران، افزایش هزینه های اقدام تهاجمی برای طرف مقابل و هوشمندی در بهره گیری از شکاف های درونی منطقه ای و بین المللی می تواند معادله را به سمت تعادل امنیتی جدیدی هدایت کند که در آن گفت وگوی واقعی جایگزین زورگویی شود.

منابع:

۱- یورونیوز فارسی (۲۰۲۵)، تکرار ادعاهای شورای همکاری خلیج فارس: هر اقدام ایران در جزایر سه گانه مغایر با قوانین بین الملل است، parsi.euronews.com.

۲-  اقتصاد نیوز (۱۴۰۴)، ادعای شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه جدید خود علیه جزایر سه گانه ایران، eghtesadnews.com.

۳-امینی، محمودرضا (۱۴۰۴)، تغییر رفتار شورای همکاری خلیج فارس و سناریوی فشار چندلایه علیه ایران، جامعه خبری تحلیلی الف، alef.ir.

۴- نخعی، علیرضا (۱۴۰۴)، شیخ نشین ها در خاورمیانه ۲۰۲۵/دول حاشیه خلیج فارس پس از جنگ اسرائیل و ایران چه چشم اندازی در منطقه دارند؟،هم میهن، hammihanonline.ir.

۵- همشهری آنلاین (۱۴۰۴)، بیانیه مضحک علیه تمامیت ارضی ایران: ساخت و ساز در جزایر سه گانه محکوم است!ادعاهای بی اساس شورای همکاری خلیج فارس، hamshahrionline.ir.

۶- خبرگزاری آنا (۱۴۰۴)، از امنیت جمعی تا بحران سازی انفرادی؛ جزایر سه گانه آزمون عقلانیت امارات، ana.ir.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=13548
  • نویسنده : معصومه فلاحتی، دکتری روابط بین الملل
  • منبع : موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)
  • 126 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.