#فرهنگی
به قلم: پریسا پارسا، دانش آموختهی روابط بینالملل، پژوهشگر مسائل هند
امروزه لباس علاوه بر پوششی برای بدن، به عنوان نمادی از فرهنگ و هویت ملی در هر جامعه محسوب میشود. به عبارت دیگر لباس یکی از مهمترین نمادها و مولفههای فرهنگی در یک کشور است. پوشاک با استفاده از مجموعه علائم مادی، نظام ارتباطی فرهنگی ویژه ای را در میان آنان برقرار میکند. گاهی ارزشهای نمادین موجود در جامعههای گوناگون در قالب لباس افراد، نمایان میگردد و نقش مهم و برجستهای در پاسداری از هویت اجتماعی و فرهنگی آنها و دوام بخشیدن به آن در طول زندگی تاریخی نسلها ایفا میکند. در آغاز شکل گیری اجتماعهای بشری، پوشاک صرفا جنبه حفاظتی داشته ولی با گذشت زمان به غیر از بعد زیبایی نشانگر شخصیت و هویت افراد گردید و به نوعی میتوان گفت طبقه اجتماعی، قدرت و نفوذ افراد را با زبان فصیح و شیوای پوشاک میتوان فهمید.
لباس، بیش از هر چیزی نشان دهنده هویت انسانی، اجتماعی و قومی انسانها است. پوشاک در هند قدمتی به بلندای چهار هزار سال دارد که افراد در این کشور در عین تنوع آداب و رسوم خاص خود دارای لباسهایی با برخی خصوصیات ویژه هستند که آنها را از دیگران متمایز میسازد و به آنها هویتی خاص میبخشد. با توجه به موضوع فوق به بررسی این مسئله پرداخته میشود که چه خصوصیات ویژهای در لباسهای هندی وجود دارد که به افراد هندی هویتی خاص میبخشد؟
پوشاک در هند دربرگیرندهی تاریخ گسترده ای میباشد که میتوان آن را به چندین دوره تقسیم کرد و تا به امروز مورد بررسی قرار داد. اما وجه مشترک همه این دورههای تاریخی ویژگیهایی است که به افراد هندی هویتی خاص میبخشد که این موارد عبارتند از :
۱. رنگ بندی، طرحها و موتیفها: لباسهای هندی معمولاً دارای رنگهای زنده و شاد هستند. از رنگهای مختلف در طراحی لباسها استفاده میشود که به آنها جذابیت میبخشد. همچنین پارچههای مورد استفاده هندیها، پارچههایی بس نفیس اند که حاصل ذوق و تلاش هنرمندان خلاق هستند این پارچهها که اصولا ابریشمین هستند غالب آنها رنگارنگ و متشکل از موتیفهای سادهاند که در اثر پخش شدن و درهم رفتن رنگها و نیز گره زدنها و باز کردنهای متوالی پارچه پدید آمده و باعث ایجاد تفاوت میان آنها شده است. در واقع لباسهای هندی به طرحها و موتیفهای مختلفی آراسته شدهاند. این طرحها و موتیفها معمولاً به نمادهای فرهنگی و مذهبی هندوستان اشاره دارند و به لباسها زیبایی و ارزش بیشتری میبخشند.
۲. نوع پوشش: یکی از خصوصیات لباسهای هندی، نوع پوشش آنها است. این نوع پوششها به تاریخچه و فرهنگ هندوستان مرتبط هستند و از آنها میتوان به راحتی هویت هندی را تشخیص داد. از میان انواع پوشاکی که در هند وجود دارد ساری به عنوان یکی از زیباترین و کهنترین این لباسها مطرح شده است. کلمه ساری از کلمه سانسکریت شاتی و شاتیکا گرفته شده که در واقع برای اولین بار در کتاب پنچاتنترا ظاهر میشود (حدود قرن پنجم پس از میلاد). کتب، متون، سکهها و مجسمههای بسیاری بر استمرار این پوشاک گواهی میدهند. در منابع ادبی و علم زیبایی شناسی گذشته، ساری به روشها و سبکهای مختلف پوشیده شده است. یکی از روشهایی که بسیار تکرار شده است روش یا سبک کاچچا روش نوینی و ترکیبی از سبکهای کاچچا و گاگرا میباشد. این روشهای متفاوت پوشیدن ساری درواقع انواع مختلف روشهای بستن ساری را به دیگر پوشاک قرض میدهد.
۳. استفاده از جواهرات: جواهرات از زمانی که تمدن بشر حاکم شد، بخشی جدایی ناپذیر از لباسهای هندی بودهاند. هندیها در لباسهای خود اغلب از جواهرات استفاده میکنند. از طلا، نقره، الماس و سنگهای قیمتی دیگر در زیورآلات استفاده میشود که به لباسهای هندی جلوه و شکوه بیشتری میبخشد.
۴. تنوع منطقهای: هند کشوری است با تنوع فرهنگی و منطقهای بسیار بالا، بنابراین، لباسهای هندی نیز بسته به منطقهی مربوطه دارای تفاوتهایی هستند. این تنوع منطقهای در لباسهای هندی به هر منطقه و قومیتی شخصیت و شناخت خاصی میبخشد.
۵. بقای پوشش هندی: شواهد امروز حاکی از آن است که علی رغم گذشت دورههای تاریخی و سلطه انگلستان بر این کشور و نیز ورود مدرنیسم به آن، نوع پوشش افراد به ویژه زنان غالبا دستخوش تغییر نشده است. دولت هند با ایجاد زمینههای مساعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نیز سرمایهگذاری در صنعت نساجی باعث حفظ و احیای پوشش شده و از این طریق به حفاظت از منظر فرهنگی کشور خود کمک کرده است. در واقع دولت هند از دو طریق به حفاظت فرهنگ و سنتهای خود پرداخته است؛ یکی آنکه سبب شده است پوشش سنتی در جامعه به عنوان بخشی از هویت آن باقی بماند و دیگر آنکه به احیای منظر فرهنگی خود پرداخته است تا جایی که در دنیای مدرن امروز که ساخت و سازها همگی به سوی یک سبک جهانی حرکت میکنند، هند، به لحاظ فرهنگی همچنان هویت خود را حفظ کرده است.
۶. نقش ایرانیان در فرهنگ پوشاک شبه قاره هند: در قرن ده میلادی ورود ایرانیان به شبه قاره هند آغاز شد و این امر بیشک شروع یک اختلاط فرهنگی بین هندیان و مسلمانان خارجی بود. البته لازم به ذکر است که نفوذ فرهنگ ایرانی در هند به پیش از اسلام و دوران باستان برمی¬گردد. در کل، دوره حکومتهای ترکی-ایرانی و امپراتوری گورکانیان از بهترین و توسعه یافتهترین دورانهای شکوفایی هنرها، بویژه در زمینه پوشاک و زینت آلات بودهاند.
با مطالعه این دوران میتوان به راحتی به نفوذ فرهنگ ایرانی در منطقه شبه قاره هند، پی برد. نفوذی که تا به امروز ادامه داشته و در جای جای آن به وضوح قابل مشاهده است. پوشاک زیبای فلات ایران در طی هزار سال آنچنان در شبه قاره هند جای خود را باز کرد که هم اکنون نیز میتوان بقایای آن را در همه جای شبه قاره و در بین اقوام مختلف دید. در واقع طراحی و بافت پارچه در این دوران در شبه قاره هند نیز الگو برداری کاملی از طراحی و بافت آن از ایران بوده است، به ویژه پادشاهان گورکانی این مسئله را با شدت و حدت بسیار دنبال کردند و با دعوت صدها هنرمند بافنده و طراح به هند رونق و غنای خاصی به عرصه پوشاک بخشیدند.
در نتیجه این موارد مهمترین و فقط بخشی از خصوصیات ویژه لباسهای هندی است که به افراد هندی هویتی خاص میدهد. در واقع پوشاک در این به منطقه به عنوان یک اصل مهم غیر زبانی ارتباطات را تشکیل میدهد و کمک میکند که هویت فرهنگی یک شخص بنا شود. به گونهای که منشا وطن دوستی افراد هندی جدای از عوامل دیگر، به این مولفه بر میگردد که هندیان در بهترین موقعیتها اصرار به پوشیدن لباسهای سنتی خود دارند.
منابع :
۱.پتک، آنامیکا. پوشاک در هند. ترجمه : نسیم کمپانی )۱۴۰۲). تهران : انتشارات اساطیر پارسی.
۲.خادمی, شهرزاد )۱۳۹۲). رمز بقای پوشش زنان هند. هنر و تمدن شرق، ۱(۲)، ۳۹-۳۴.
۳.موسویان حجازی، مائده السادات، نامجو، عباس (۱۳۹۴(. بررسی عوامل تاثیر گذار در طراحی ایکات هند . مطالعات شبه قاره، ۷ (۲۴)، ۱۴۱-۱۶۰.