رهبران سنتی طالبان به شمول ملا هبتالله آخوندزاده با فهم تاریخی که از تحولات افغانستان و آگاهی که از احکام اسلامی دارند، بدون شک حفظ و بقای دولت اسلامی را نسبت به هر امر دیگری مرجح میپندارند. فرضیه آنان بر این است که اگر «سقف» این دولت اسلامی را بر «ستون» شریعت و عرف بنا بگذارند، پایداری آن با حمایت توده مردمِ معتقد بیشتر استحکام پیدا میکند. از این منظر، نه تنها طرح سئوالی همچون ارجحیت اجرای شریعت یا بقای دولت در حکمرانی طالبان موضوعیت ندارد بلکه حتی اجرای کامل و دقیق شریعت لازمه بقا و استمرار این حکمرانی است. در مقابلِ رهبران سنتی طالبان، عدهای از سیاستگران و حامیان عملگرای طالبان، نسبت به جامعه افغانستان و شرایط زمانی، نگاه ترکیبی دارند و معتقدند که نگاه بسیط به حکومت دینی و محدودسازی مکلفیتهای دولت اسلامی تنها به «اجرای شریعت» با مقتضیات دنیای امروزی منافات دارد و نمیتواند انتظارات مردم را در داخل افغانستان و نیز انتظارات جامعه جهانی را تامین کند.