تاریخ : جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴ 15 جماد ثاني 1447 Friday, 5 December , 2025

رویارویی آذربایجان با روسیه: از تنش تا دوستی

  • ۱۲ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۲
رویارویی آذربایجان با روسیه: از تنش تا دوستی
حس ضد‌استعماری نسبت به روسیه؛ احساسی که حتی در قانون اساسی آذربایجان نیز آمده و روسیه را به «الحاق آذربایجان و غارت منابع آن» متهم می‌کند.

#اختصاصی

نوشته: سرگئی ملکونیان، دکترای تاریخ، پژوهشگر در موسسه تحقیقات سیاسی کاربردی (APRI، ایروان)

چند ماه پس از آنکه روابط روسیه و جمهوری آذربایجان در اوت ۲۰۲۴ به اوج خود رسید، با سرنگونی یک هواپیمای آذربایجانی توسط روسیه در دسامبر ۲۰۲۴، این روابط سقوط شدیدی را تجربه کرد. اما «بحران هواپیما» علت اصلی بروز اختلاف نبود، بلکه بهانه‌ای برای تشدید تنش‌ها شد. سرد شدن روابط این امکان را به باکو داد که مسائل کلیدی منطقه را به نفع خود حل کند و مسکو را از روندهای تصمیم‌گیری دور نگه دارد. این پیامد یک خطای استراتژیک روسیه بود؛ مسکو پس از پذیرفتن وضعیت جدید بعد از ۲۰۲۳، تصور می‌کرد آذربایجان شریک اصلی جدیدش در قفقاز جنوبی خواهد شد. یکی از مهم‌ترین نشانه‌های بی‌اعتمادی و تقابل روزافزون میان دو کشور، بازداشت رمضان (رامیز) مهدی‌اف در اکتبر ۲۰۲۵ است؛ کسی که رئیس سابق نهاد ریاست‌جمهوری آذربایجان بود و به تلاش برای سازمان‌دهی کودتایی طرفدار روسیه متهم شد. اگرچه پس از نشست واشنگتن در اوت، نشانه‌هایی از تنش‌زدایی سیاسی دیده شد، اما پایدار ماندن آن بعید است، زیرا اختلافات میان دو کشور ریشه‌دار است و توازن ژئوپلیتیک منطقه مطابق خواست روس‌ها قابل بازگشت نیست.

۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴: اوج‌گیری دوستی روسیه و آذربایجان

روابط روسیه و جمهوری آذربایجان از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ در سطحی بسیار خوب قرار داشت. امضای «بیانیه تعامل متحدانه» در فوریه ۲۰۲۲ روابط دو کشور را بیش از پیش تقویت کرد. مسکو این توافق را دستاوردی بزرگ می‌دانست؛ زیرا در کنار ارمنستان—که عضو سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) است—متحد جدیدی در قفقاز جنوبی به‌دست آورده بود. علاوه بر این، روسیه این بیانیه را ابزاری برای ایجاد توازن در برابر نقش ترکیه می‌دانست؛ به‌ویژه پس از امضای «بیانیه شوشا» در ژوئن ۲۰۲۱ که اتحاد باکو–آنکارا را تقویت کرده بود.

الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، به خوبی می‌دانست که برای دستیابی به اهداف راهبردی کشورش—یعنی کنترل کامل قره‌باغ بدون حضور نیروهای صلح‌بان روسیه و پیشبرد قاطعانه‌تر موضوع «کریدور زنگزور»—نیاز دارد روابط خود با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه را ارتقا دهد. از این منظر، مهم‌ترین بخش بیانیه برای باکو، تأیید رسمی روسیه بر به‌رسمیت‌شناختن تمامیت ارضی آذربایجان بود.

سفر دولتی دو روزهٔ ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، به جمهوری آذربایجان در اوت ۲۰۲۴ نقطهٔ اوج روابط خوب میان دو کشور بود. این سفر چهار ماه پس از آن انجام شد که نیروهای حافظ صلح روسیه از قره‌باغ کوهستانی خارج شده بودند. توافق‌هایی که در آن زمان امضا شد، تمایل اعلام‌شدهٔ باکو برای نزدیک‌تر شدن به سازمان همکاری شانگهای و سازمان بین‌دولتی بریکس، و همچنین گفت‌وگوهای غیررسمی پوتین و علی‌اف در اقامتگاه رئیس‌جمهور آذربایجان، همگی نشان‌دهندهٔ تقویت روابط مسکو و باکو بود. افزون بر این، روسیه و آذربایجان اعلام کردند که «بیانیهٔ ۲۰۲۲» عملاً اجرایی شده است.

در همین سفر، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، به‌شکلی که خوشایند آذربایجان بود، اعلام کرد که «ارمنستان در حال کارشکنی در روند گشایش مسیرهای حمل‌ونقل است.» روشن بود که مسکو و باکو در تلاش بودند اجرای بند ۹ بیانیهٔ سه‌جانبهٔ نوامبر ۲۰۲۰ (که خواستار رفع انسداد تمامی مسیرهای اقتصادی و حمل‌ونقل در منطقه بود) را به ارمنستان تحمیل کنند؛ در حالی که خودشان بخش‌های دیگر آن بیانیه را نقض کرده یا به‌طور کامل اجرا نکرده بودند.

با این حال این تلاش‌ها به نتیجه نرسید؛ به دلایلی از جمله مقاومت ارمنستان در اجرای بند ۹، واکنش تند ایران به اظهارات لاوروف، و سپس واکنش تهران به «اعلامیهٔ واشنگتن» در اوت ۲۰۲۵ که برنامهٔ مسیر ترامپ برای صلح و امنیت بین‌المللی (TRIPP) را ارائه می‌داد.

با توجه به نزدیکی پوتین و علی‌اف و تجربهٔ مشترک آن‌ها در حل‌وفصل تنش‌های بالقوه—از جمله سقوط بالگرد نظامی روسیه بر فراز ارمنستان توسط آذربایجان در نوامبر ۲۰۲۰ و کشته شدن حافظان صلح روس در قره‌باغ در سپتامبر ۲۰۲۳ که هر دو به‌سرعت مدیریت شد—این انتظار وجود داشت که حادثهٔ سقوط هواپیما در دسامبر ۲۰۲۴ نیز بتواند به همان شیوه حل شود. بنابراین می‌توان گفت سرنگونی هواپیمای آذربایجانی علت واقعی تیرگی روابط نبود، بلکه بهانه‌ای برای آغاز روند تشدید تنش‌ها بود. عوامل اصلی را باید در جای دیگری جست‌وجو کرد.

دلایل احتمالی بحران: روسیهٔ تضعیف‌شده و وابستگی‌های نامطلوب

در مورد جمهوری آذربایجان، چندین دلیل احتمالی برای بروز بحران با روسیه وجود داشت. نخست اینکه باکو در سال‌های اخیر تلاش کرده است در «سطح بالاتری» به‌عنوان یک قدرت میان‌رده بازی کند؛ چنین تلاشی از جمله مستلزم به چالش کشیدن بازیگران قدرتمندتر است. یکی از این بازیگران فرانسه بود و آذربایجان یک کارزار «استعمارزدایی» علیه پاریس به راه انداخت تا برای آن مشکل ایجاد کند. تلاش مشابهی علیه مسکو نیز امکان‌پذیر شد، زیرا روسیه که در جنگ اوکراین گرفتار شده بود، دیگر قادر نبود همانند گذشته در فضای بزرگ‌تر پساشوروی اعمال نفوذ کند. احتمالاً مقامات آذربایجان این وضعیت را فرصتی دیدند تا روابط با روسیه را از حالت نامتوازن و به نفع مسکو، به سطحی برابرتر منتقل کنند.

دومین انگیزهٔ احتمالی آذربایجان برای تشدید تنش‌ها با روسیه، تلاش عمدی باکو برای دور ساختن مسکو از قفقاز جنوبی بود. با توجه به روابط پیچیدهٔ روسیه با ارمنستان، اصطکاک فزایندهٔ آن با آذربایجان، و تمرکز مسکو بر جنگ اوکراین، قدرت نفوذ روسیه در تحولات منطقه‌ای به‌تدریج محدود شده است. این تغییر فرصت مناسبی برای باکو فراهم می‌کند تا وضعیت ژئوپلیتیک منطقه را به نفع خود دگرگون کند؛ همان‌گونه که در سال ۲۰۲۳ با پیامدهای مربوط به قره‌باغ انجام داد. برای رسیدن به هدف جدید خود—یعنی باز کردن «کریدور» به نخجوان از طریق ارمنستان—باکو در جریان سفر اوت ۲۰۲۴ و با اتکاء به مقصر جلوه دادن ایروان از سوی مسکو نتوانست موافقت ارمنستان را جلب کند. بنابراین باکو احساس کرد لازم است بازیگران خارجی جدیدی را وارد معادله کند تا مسکو را از مسیر کنار بزند.

نکتهٔ مهم دیگر برای مسکو این است که باکو پس از آغاز جنگ اوکراین به تحریم‌های غرب علیه روسیه نپیوسته است. همین امتناع آذربایجان از همراهی با سیاست تحریم‌های غرب ممکن است توضیح دهد چرا باکو در پروژه‌های اقتصادی راهبردیِ اعلام‌شده از سوی روسیه و ایران گنجانده شد. برای روسیه، وخامت روابط با «یکی از متحدان کلیدی منطقه» می‌تواند اجرای چنین ابتکارات راهبردی—including کریدور حمل‌ونقلی شمال–جنوب—را به خطر بیندازد.

اظهارات بعدی مقامات روسیه—مبنی بر اینکه «برخی نیروها می‌خواهند میان مسکو و باکو شکاف ایجاد کنند»—نشان می‌دهد که کرملین می‌خواهد مسئولیت علل اصلی بحران را از دوش خود و آذربایجان بردارد و به بازیگران خارجی نسبت دهد؛ اقدامی که بازگرداندن روابط به وضعیت پیشین را آسان‌تر می‌کند. برای نمونه، پوتین در دیدارش با علی‌اف در اکتبر ۲۰۲۵، حملهٔ پهپادهای اوکراینی را عامل حادثه دانست. آذربایجان نیز در این بازی نقش خود را ایفا کرد و محدودسازی فعالیت خبرگزاری اسپوتنیک در روسیه را با محدود کردن فعالیت BBC News Azerbaijan در کشور خود «متعادل» ساخت.

ارادهٔ تضعیف روابط از سوی باکو بود، نه مسکو. روسیه حتی زمانی که آذربایجان دو نقطهٔ حساس را هدف قرار داد، به اقدامات محدودکنندهٔ جدی متوسل نشد—نخست، وقتی الهام علی‌اف از اوکراین خواست «هرگز با اشغال کنار نیاید» و به نیروهای مسلح اوکراین گفت «به اقدامات خود ادامه دهند»؛ و دوم، زمانی که خبرگزاری دولتی آذربایجان روسیهٔ امروز را با آلمان نازی مقایسه کرد.

پیش از آنکه روسیه در اکتبر ۲۰۲۵ به‌طور علنی اشتباه خود را بپذیرد، تلاش کرد ماجرای سرنگونی پرواز ۸۲۴۳ شرکت آزال در دسامبر ۲۰۲۴ را به هر شکل ممکن مبهم جلوه دهد تا این حادثه بر روابطش با آذربایجان تأثیر نگذارد. با این حال، مسکو هم‌زمان از برآورده کردن خواسته‌های باکو—یعنی عذرخواهی علنی و مجازات علنی عاملان حادثه—سر باز زد. پس از این «رویکرد نرم»، روسیه به اتخاذ روش قاطع‌تری برای بازگرداندن روابط با آذربایجان روی آورد. بازداشت اعضای دیاسپورای آذربایجانی در روسیه، که طی آن دو نفر جان باختند، ممکن است تلاشی برای وادار کردن آذربایجان به احیای روابط با مسکو تلقی شود. اما این اقدام نتیجهٔ معکوس داد و بحران را عمیق‌تر کرد.

واقعیت‌سنجی: پیامدهای واقعی بحران

در ماه‌های اخیر، نفوذ روسیه در آذربایجان و جایگاه آذربایجان در روسیه هر دو به‌طور چشمگیری کاهش یافته‌اند. بازداشت رهبران گروه‌های جنایی و تاجران آذربایجانی، و کنار گذاشتن چهره‌های طرفدار آذربایجان از مناصب خود در روسیه، توان لابی‌گری باکو در مسکو را به شدت تضعیف کرده است. پیش‌تر، نمایندگان دیاسپورای آذربایجانی به دلیل وفاداریِ فرض‌شده‌شان به مسکو، موفق می‌شدند از منافع باکو دفاع کنند. اما سکوت آن‌ها در جریان بحران، نشانه‌ای از کاهش وفاداری آنان است؛ موضوعی که فضای مانورشان را محدود کرده و توان آن‌ها برای اثرگذاری بر سیاست روسیه به نفع آذربایجان را به‌طور جدی کاهش می‌دهد.

با وجود اینکه روابط اقتصادی دو کشور به شکل قابل‌توجهی از بحران سیاسی آسیب ندیده، اما برخی خسارت‌ها به دارایی‌های باکو وارد شده است. روسیه در اوت ۲۰۲۵ دو بار زیرساخت انرژی شرکت سوکار آذربایجان را در اوکراین هدف قرار داد. از لحاظ اقتصادی، روسیه همچنین شروع به محدود کردن واردات سبزیجات، میوه‌ها و محصولات لبنی از آذربایجان کرده است. به احتمال زیاد، پس از دیدار پوتین و علی‌اف در اکتبر ۲۰۲۵، روند تنش میان دو کشور به‌تدریج کاهش خواهد یافت.

ابزارهای قدرت نرم روسیه—از جمله اسپوتنیک آذربایجان و دفتر «روس‌تروادنیشستوو» (خانه روسیه) در باکو—عملاً تعطیل شده‌اند. حتی اگر عادی‌سازی کامل سیاسی رخ دهد، مشخص نیست این نهادها دوباره فعالیت خود را از سر بگیرند، زیرا باکو به‌دنبال کاهش حضور خارجی‌ها در کشور و محدود کردن نفوذ مسکو در داخل آذربایجان است. با این حال، ممکن است علی‌اف از این کارت به‌عنوان ابزاری برای احیای زیرساخت لابی‌گری خود در روسیه استفاده کند.

نکتهٔ مهم این است که اصلی‌ترین تغییراتِ دوران بحران نه در سطح روابط دوجانبه، بلکه در سطح منطقه‌ای رخ داد. «نشست واشنگتن» نقش ایالات متحده—و نه روسیه یا قدرتی دیگر—را به‌عنوان میانجی اصلی تثبیت کرد. در نتیجهٔ «اعلامیه‌ای» که با میانجی‌گری آمریکا حاصل شد، باکو به چیزی دست یافت که با حضور روسیه نتوانسته بود به آن برسد: موافقت ارمنستان با ایجاد جاده‌ای با دسترسی بدون مانع به نخجوان، هرچند TRIPP جدید همچنان تحت حاکمیت و صلاحیت حقوقی ارمنستان باقی خواهد ماند.

با تغییر آرایش منطقه‌ای و ورود آمریکا به صحنه، آذربایجان مسیر عادی‌سازی دوبارهٔ روابط با روسیه را در پیش گرفت. مجموعه‌ای از نشانه‌های مثبت—از جمله مشارکت آذربایجان در نشست «کمیسیون بین‌دولتی همکاری اقتصادی» در آستراخان در پایان اوت، موافقت دولت آذربایجان با ورود کشتی گارد مرزی سرویس امنیت فدرال روسیه (FSB) با نام «راسل گامزاتوف» به بندر باکو در سپتامبر، و دیدار فرماندهان نیروی دریایی دریای خزر در سنت‌پترزبورگ در اکتبر—همگی به یخ‌زدایی قابل توجهی در دیدار سران کشورهای مستقل همسود (CIS) در تاجیکستان در اکتبر انجامید.

اهمیت راهبردی روسیه برای آذربایجان پس از آنکه باکو «مسئلهٔ قره‌باغ» را به‌زعم خود حل کرد و با میانجی‌گری آمریکا موافقت لازم برای باز کردن مسیر نخجوان را گرفت، به‌طور چشمگیری کاهش یافت. آذربایجان عملاً از بحران برنده بیرون آمد. علی‌اف گفت که «هیچ عقب‌گردی» در روابط دوجانبه رخ نداده است، یعنی هیچ تغییر بنیادی‌ای ایجاد نشده. اما در سطح منطقه‌ای، باکو مسکو را از روندها کنار زد، در حالی که روسیه پس از خروج نیروهای صلح‌بان خود تصور می‌کرد متحدی جدید و قابل‌اتکا در قفقاز جنوبی به‌دست آورده است. به عبارت دیگر، باکو توانست شرایط را کاملاً به نفع خود تغییر دهد بدون آنکه پیامدهای منفی جدی متحمل شود. در عین حال، اهمیت آذربایجان برای روسیه همچنان حفظ شده است—چه در زمینهٔ اتصال و ترانزیت، چه در توسعهٔ «ناوگان سایه‌ای»، و چه در صادرات مجدد منابع انرژی روسیه.

گام بعدی چیست؟

افزایش جذابیت آذربایجان برای ایالات متحده و اتحادیهٔ اروپا احتمالاً تأثیری موقتی خواهد بود. باکو روابط خود با روسیه را تضعیف نکرد تا به غرب نزدیک‌تر شود، بلکه این کار را برای حل مسائل خود با استفاده از نفوذ آمریکا و اتحادیهٔ اروپا انجام داد. در صورت بروز تغییرات مهم—مانند پایان جنگ اوکراین و تمایل روسیه به بازیابی نفوذ خود در قفقاز جنوبی—آذربایجان ترجیح خواهد داد ریسک‌ها را کاهش دهد و همکاری نزدیک‌تری با همسایهٔ شمالی‌اش داشته باشد.

با این حال، روسیه مرتکب یک خطای راهبردی شد؛ زیرا تصور می‌کرد متحد جدید و قابل‌اعتمادی در منطقه به‌دست آورده و از همین رو روابط خود با ارمنستان را بر اساس افزایش گفت‌وگو با آذربایجان تنظیم کرد. هنوز برای سخن گفتن از «عادی‌سازی کامل سیاسی» خیلی زود است.

یک مشکل بنیادی در روابط باکو–مسکو همچنان باقی است، مسئله‌ای که علی‌اف صراحتاً آن را آشکار کرده: حس ضد‌استعماری نسبت به روسیه؛ احساسی که حتی در قانون اساسی آذربایجان نیز آمده و روسیه را به «الحاق آذربایجان و غارت منابع آن» متهم می‌کند. بازداشت رامیز مهدی‌اف—رئیس سابق نهاد ریاست‌جمهوری آذربایجان—در اکتبر ۲۰۲۵، یکی از مهم‌ترین نشانه‌های بی‌اعتمادی و تقابل مداوم میان دو کشور است. علی‌اف این اقدام را بلافاصله پس از دیدار با پوتین انجام داد.

در این میان، ارمنستان می‌توانست از فرصت تضعیف روابط آذربایجان و روسیه برای بهبود روابط خود با مسکو استفاده کند. باکو سال‌ها از تنش‌های سیاسی میان روسیه و ارمنستان بهره‌برداری کرده و خود را به‌عنوان متحد قابل‌اعتماد روسیه معرفی کرده بود. اکنون که بحران میان روسیه و آذربایجان در اشکال مختلف ادامه دارد، ایروان می‌تواند از این فرصت برای تقویت موقعیت خود استفاده کند.

لینک متن اصلی

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=13522
  • نویسنده : سرگئی ملکونیان، دکترای تاریخ، پژوهشگر در موسسه تحقیقات سیاسی کاربردی (APRI، ایروان)
  • منبع : https://apri.institute/azerbaijans-calculated-confrontation-with-russia-from-tension-to-advantage/
  • 132 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.