یوری آپوختین درگزارشی در پایگاه تحلیلی Topwar روسیه، طالبان را از نگاه روسی مورد بررسی قرار داده است:
آمریکایی ها به جای زمان از قبل اعلام شده یعنی سپتامبر، بدون اینکه حتی دولت افغانستان را در جریان قرار دهند، به طور پانیک وار از افغانستان فرار کردند و سرعت این فرار در حدی بالا بود که در برخی پایگاه های آمریکایی، تسلیحات باقی مانده از آنها به دست طالبها افتاد.
طالبان ابتدا با سرعت نواحی روستایی را تحت کنترل در آورد و سپس هم روی بر شهرهای بزرگ گذاشت. ارتش افغانستان که روحیه خود را از دست داده بدون مقاومت چندان مناطق را یکی پس از دیگری به طالبان می دهد و حتی نیروهای آنها گروه گروه تسلیم طالبان می شوند. در مناطق مرزی با تاجیکستان، ازبکستان و ایران هم که نیروهای مرزبانی به جای دفاع، به کشورهای همسایه فرار می کنند.
طالبان به سرعت مرزهای شمالی و غربی افغانستان با کشورهای ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و ایران را اشغال کرد. چند هزار نیروی نظامی افغانستان به تاجیکستان پناه آوردند و دولت آمریکا هم از کشورهای آسیای مرکزی خواست این سربازهای فراری را بپذیرند. تاجیکستان در این وضعیت اعلام کرده که ۲۰ هزار سرباز را به مرزهای خود با افغانستان فرستاده و از سازمان پیمان امنیت جمعی هم خواست در این راستا به دوشنبه کمک کند.
همسایگان که از تندروی های طالبان و احتمال گسترش این مدل به کشورهای خود هراس دارند، با چشمانی نگران شاهد حوادث افغانستان هستند که البته برای روسیه و چین هم از اهمیتی ویژه برخوردار است. به همین دلیل مسکو بارها طی بیانیه ها مختلف از اهمیت صلح در افغانستان گفته و به آمریکا هم یادآوری کرده که باید به مسئولیتی که پذیرفته اهمیت دهد.
در عین حال، روسیه همواره بر نگرانی خود از فعالیت داعش در افغانستان تاکید کرده و در رسانه های روسی هم گزارش هایی از احتمال فعال شدن داعش در کشورهای آسیای مرکزی و حتی رسیدن آنها به شهر سامارا در جنوب رسیده نوشته شده است.
اما در این قضا چقدر واقعیت و چقدر توهم نهفته است؟ طالبان و داعش چقدر قدرتمند هستند و پشتشان به چه کسی گرم است؟
طالبان با حمایت نظامیان و سرویس اطلاعاتی پاکستان در سال ۱۹۹۵ میلادی برای مقابله با دولت شوروی گرای نجیب الله در افغانستان به وجود آمد. در آن زمان اتحاد شمالی که عمدتا متشکل از تاجیکها و ازبک های افغانستان بود در مقابل طالبان ایستاد اما در نهایت طالبان آنها را شکست داد، کابل را فتح کرد و در سال ۱۹۹۶ میلادی حکومتی پر از ترور و حشت و به نظر خود آنها بر اساس قوانین صدر اسلام برپانمود.
هرچند طالبان دنبال یک سبک زندگی کاملا قرون وسطایی است و با علوم و سبک زندگی امروزی مخالف است، اما حمایتش در میان مردم افغانستان رو به فزونی بوده چرا که شعارهای طالبان برای بخشی از این مردم به ویژه روستاییان و کشاورزان مناسب است. دقیقا همین حمایت از طالبان را می توان در میان روستاییان و کشاورزان در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان هم دید. این در حالی است که رهبران طالبان همگی تحصیل کرده هم هستند.
آمریکا پس از ۲۰ سال جنگ بی اثر در نهایت به طالبان باخت و به همراه دیگر اعضای ناتو این کشور را ترک کرد. حالا واشنگتن معتقد است که باید میان کابل و طالبان مذاکرات صورت بگیرد و خودشان این مشکل را حل کنند. روسیه از این تصمیم آمریکا شگفت زده شد و لاوروف به آنها یادآوری کرد باید بر اساس برنامه ریزی های قبلی افغانستان را ترک کنند اما آمریکا هیچ واکنشی به این درخواست نشان نداد. حالا طالبان به سرعت پیش می رود و اعلام کرده که ۸۵ درصد از خاک افغانستان را گرفته است. البته هنوز نتوانسته هیچ یک از شهرهای بزرگ را به طور کامل در دست بگیرد.
اما عجیب تر این بود که یکباره شاهد حضور هیاتی از طالبان و دولت افغانستان در مسکو برای انجام مذاکرات صلح بودیم. طالب هایی که به مسکو آمدند، نماینده بخش سیاسی طالبان هستند و چند سالی است که در قطر سکونت دارند. همین گروه با آمریکایی ها برای خروج و انجام مذاکرات صلح در ارتباط بودند.
بر اساس گفته طالبان، دلیل حضور آنها در مسکو، گفتگو بر سر مزرهای شمالی بود برای اینکه مطمئن باشند همسایه های شمالی که کشورهای اسیای مرکزی هستند، در خصوص حوادث داخل افغانستان و رویارویی طالبان و دولت بی طرفی اختیار کنند. آنها به روسیه اطمینان دادند که به دنبال گسترش مرزهای خود نیستند. آنها در پایان نشست مسکو در کنفرانس مطبوعاتی گفتند که اهداف اصلی شان از این قرار است: ازادسازی ملت و کشور، ساخت یک سیستم سیاسی بر اساس ارزش ها و منافع ملی، ایجاد یک دولت اسلامی مستقل که بتواند از افغانستان دفاع کند. آنها همچنین قول دادند که به دنبال سرکوب دیگر ادیان و کنترل کامل بر همه ولایت ها افغانستان برای اجرای دقیق قوانین آنها نیستند.
طالبان همچنین در مسکو قول داد که به کشورهای همسایه حمله نکند و از خاک این کشور برای حمله علیه همسایگان استفاده نشود. آنها علاوه بر تضمین امنیت سفارت خانه ها و کنسولگری های خارجی در افغانستان، قول دادند که اجازه حضور داعش در خاک این کشور را ندهند. در خصوص حقوق بشر هم طالبان در مسکو اعلام کرد که قصد دارد گفتگویی برای دستیابی به صلح پایدار با نمایندگان قومی و مذهبی انجام دهد و از حقوق تحصیل و کار زنان البته بر اساس قوانین دینی و سنت افغانی هم دفاع می کند.
علاوه بر این گفته اند که با قاچاق مواد مخدر مقابله کرده و امنیت حمل و نقل های تجاری در مناطق تحت کنترل خود را کاملا تامین می کنند. فراتر از آن از آمادگی برای نشستن پای میز مذاکره با آمریکا برای آغاز فصل تازه ای از روابط گفتند. آنها در گفتگو با رسانه های چین هم گفتند که خواهان گسترش روابط با چین و جذب سرمایه چین برای بازسازی افغانستان هستند و به موضوع مسلمانان اویغور چین هم کاری ندارند. نباید فراموش کرد که بیشترین کمک به طالبان از سوی پاکستانی می رسد که دوست نزدیک چین است.
شایان ذکر است که طالبان از نوعی اسلام سنتی تبعیت می کند که با وهابیسم از نوع داعش مخالف است. اسلام طالب ها بر اساس ارزش های ملی است و مثل داعشی ها در پی فتح جهان و ایجاد خلیفه گری اسلامی نیستند. در حال حاضر تنها دو گروه افراطی اسلامی در این کشور ناآرام آسیای مرکزی حاضر هستند. یکی طالبان و دیگری داعش. طالبان حاضر است حضوری مسالمات آمیز با همسایگان داشته باشد اما داعش می خواهد با زور اسلحه همه جا را بگیرد و ارزش های خود را به دیگران تحمیل کند.
طالبان شاید تلاش کند بر هم نظران خود در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان اثر بگذارد اما به دنبال ادغام و یکی کردن آنها نیست. به همین دلیل است که با طالبان می شود و باید در خصوص آینده افغانستان، ارتباطش با همسایگان و راه های تامین و تضمین امنیت مرزهای جنوبی روسیه گفتگو داشت. اتفاقا منفعت چین هم بر خلاف آمریکا در همین است چرا که پکن هم به دنبال تضمین امنیت مرزهای خود با افغانستان است.