#اختصاصی
#نگاه روسی
به قلم: نیکولای سورکوف؛ کارشناس شورای امور بینالملل روسیه
در ۵ تا ۶ آگوست ۲۰۲۳، دومین نشست مشورتی بین المللی در جده در مورد چشم انداز حل و فصل بحران اوکراین برگزار شد. این رویداد به میزبانی و سازماندهی عربستان سعودی برگزار شد که تلاشهای قابل توجهی برای گرد هم آوردن هیئتهای ۴۲ کشور و اطمینان از مشارکت نمایندگان چین که در جهان عرب شریک اصلی روسیه محسوب میشود، انجام داد. اگرچه رایزنیهای دو روزه، همانطور که انتظار میرفت، دستاوردی نداشت، اما رسانههای سعودی و جامعه کارشناسی به اتفاق آرا این نشست را موفقیتآمیز خواندند. علاوه بر این، در مورد عربستان سعودی، میتوان استدلال کرد که این فقط لفاظی نیست – کنفرانس جده چیزی بیش از یک رویداد دیپلماتیک گذرا بود.
اولین و واضح ترین هدف کنفرانس مشورتی جده، نمایش تواناییهای دیپلماتیک عربستان سعودی و تضمین ارتقای آن به عنوان یک مروج صلح و امنیت بود. و ما در مورد عربستان سعودی “جدید” یا “دوباره جدید شده” تحت رهبری ولیعهد محمد بن سلمان صحبت میکنیم. این بخشی از یک استراتژی جامع برای ایجاد تصویری جدید است که در آن عربستان سعودی به عنوان یک بازیگر کلیدی در عرصه دیپلماتیک جهانی قرار میگیرد و در خط مقدم تلاشها برای حل مشکلات کلیدی کار میکند. پیام کلی کنفرانس این است که دیپلماسی سعودی موثر است زیرا ۴۲ کشور امید خود را به عربستان سعودی و تلاشهای این کشور برای غلبه بر بحران اوکراین بستهاند.
به عنوان بخشی از این موقعیت بلندپروازانه خود، عربستان روی “بی طرفی مثبت” شرط بندی میکند. نویسندگان سعودی به طور مداوم تاکید میکنند که پادشاهی، بیش از هر کشور دیگری، به اصل بی طرفی متعهد است و به همین دلیل میتواند به عنوان یک واسطه موثر عمل کند. ماهیت «مثبت» بیطرفی سعودی، طبق روایت رسمی، به این دلیل است که عربستان سعودی از طریق حل و فصل بحران اوکراین، به دنبال تضمین امنیت سایر کشورها است و الگوی رهبری سعودی الهام بخشی به رهبران سایر کشورها برای انجام تلاشهای حفظ صلح است.
در اینجا میتوانید نتایج جالبی در مورد جایگاه عربستان سعودی در دنیای مدرن بگیرید. پادشاهی خود را بخشی از نوعی جامعه بی طرف میداند که شامل هند، آفریقای جنوبی، بسیاری از کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین میشود. رویکرد سعودی فرض میکند که گروهی از دولتهای با نفوذ در جهان وجود دارند که نمیخواهند طرفی بگیرند و روابط کاری خود را با فدراسیون روسیه و اوکراین حفظ کنند. مفسران سعودی تأکید میکنند که اوکراین و روسیه هم از نتیجه نشست جده استقبال کردند (اظهارات ممتنع وزارت خارجه روسیه این گونه تفسیر میشود). بنابراین، این جلسه به عنوان موفقیت آمیز ارزیابی میشود و پایه و اساس کار بیشتر برای یافتن یک فرمول تسویه حساب میشود.
قابل ذکر است که عربستان سعودی مشارکت نمایندگان جمهوری خلق چین در نشست جده را یک پیشرفت میداند. ورود آنها توسط ناظران سعودی به عنوان حمایت از تلاشهای حفظ صلح ریاض تعبیر میشود و برخی از مفسران پا را فراتر گذاشته و در مورد تغییرات در حال ظهور در موضع پکن صحبت میکنند. به عنوان یکی دیگر از دستاوردهای نشست جده، “تقویت اجماع بین المللی” در مورد نیاز به حل و فصل زودهنگام دیپلماتیک بحران اوکراین ارائه شده است. نمایندگان عربستان هرگز از یادآوری اینکه این بحران برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه خطرناک است خسته نمیشوند. جهان توسعه یافته با یک رویارویی دوقطبی جدید، مملو از برخورد مستقیم ابرقدرتها مواجه است و برای جهان سوم تهدید گرسنگی و بی ثباتی سیاسی را به همراه دارد.
دیدگاه عربستان از وضعیت کنونی
به گفته ناظران سعودی، از اوایل آگوست ۲۰۲۳، یک بن بست در جبهه در حال ایجاد بود، زیرا هیچ یک از طرفین نتوانستند یک پیروزی قاطع به دست آورند و به اهداف اعلام شده دست یابند. ریاض اعتراف میکند که ارتش روسیه ضدحمله اوکراین را متوقف کرد، با این حال، آنها مطمئن هستند که بعید است که بتواند به حمله و پیروزی در جنگ ادامه دهد. علاوه بر این، جامعه کارشناسان سعودی به شدت تحت تاثیر حملات هواپیماهای بدون سرنشین به مسکو قرار گرفتند، که به عنوان تأیید دیگری بر آمادگی ناکافی روسیه برای جنگ مدرن تلقی میشد. در اینجا مناسب است فرض کنیم که تأثیر تجربه منفی خود ما در مورد حمله پهپادها و موشکهای بالستیک عربستان سعودی از خاک یمن وجود دارد. برخی از نویسندگان سعودی به صراحت می پرسند: اگر روسیه قادر به مقابله با ارتش اوکراین نیست، پس چگونه قرار است با ناتو مقابله کند؟
همچنین، تمایل به محاسبه منطق رفتار رهبری روسیه وجود دارد. در عین حال، احساس میشود که از دیدگاه عربستان سعودی، روسیه در حال جنگ برای بقا نیست، بلکه در یک ماجراجویی نظامی ناموفق (مانند جنگ علیه حوثیها در یمن) گرفتار شده است. اصولاً اگر بهای سیاسی و اقتصادی معینی (هر چند بالا) بپردازید، میتوانید از آن خارج شوید. به طور گسترده اعتقاد بر این است که عامل کلیدی در حل و فصل، اعتبار شخصی رئیس جمهور ولادیمیر پوتین است که ظاهراً نمی تواند بدون موفقیت از درگیری نظامی خارج شود، زیرا در این صورت چهره خود را از دست خواهد داد. چنین ارزیابی از آنچه اتفاق میافتد را میتوان بحث برانگیز تلقی کرد، اما به خوبی ویژگیهای فرهنگ سیاسی عرب را با دلبستگی گاه بیش از حد آن به شخصیت رهبر منعکس میکند.
در همین حال، بسیاری از ناظران عرب با احتیاط اشاره میکنند که تشدید بیشتر درگیری در بحبوحه بن بست در جبهه در حال ایجاد است. “جنگ بنادر” که در دریای سیاه آغاز شده است و همچنین جنگ احتمالی نفتکشها که از دهه ۸۰ قرن گذشته برای اعراب خلیج [فارس] به خوبی شناخته شده است، بسیار نگران کننده است. در نهایت، نگرانیها در مورد استفاده احتمالی از سلاحهای هستهای تاکتیکی و ورود آشکار کشورهای ناتو به جنگ همچنان وجود دارد. از این رو این پیام به شرح زیر است: اگر کشورهای دیگر تلاش نکنند و راهحلهای «خلاقانه» پیدا نکنند، تشدید در جبهه برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت و خطرات و چالشهای جدیدی را به همراه خواهد داشت.
به سمت اوکراین بپیچید
همانطور که در بالا ذکر شد، عربستان سعودی خود را یکی از رهبران جامعه کشورهای غیرمتعهد میداند که نمیخواهند در تقابل مجدد جهانی شرکت کنند. با این حال، اگر خط رفتار عربستان را با جزئیات بیشتری تحلیل کنیم، این تصور به وجود میآید که ریاض به طور فزایندهای همدردی خود را با اوکراین نشان میدهد.
در ماه مه امسال، رهبری عربستان سعودی از ولودیمیر زلنسکی برای حضور در نشست اتحادیه عرب دعوت کرد. شاهزاده فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه پادشاهی متحده به کیف سفر کرد. اکنون نمایندگان اوکراینی شرکت کنندگان فعال در نشست مشورتی در جده شدهاند، جایی که آنها این فرصت را داشتند که نقطه نظرات خود را به نمایندگان بیش از ۳۰ کشور از جمله چین منتقل کنند. ناظران سعودی آشکارا میگویند که ریاض با تماس با کییف موقعیت استراتژیک خود را (در درجه اول به ایالات متحده) نشان داده است.
مشارکت چین در نشست مشورتی به عنوان یک پیشرفت بزرگ تلقی میشود. ناظران سعودی از این فرض که پکن علاقهای به شکست روسیه ندارد، پیش میروند، زیرا در آن زمان چشمانداز بازگشت تایوان زیر سوال خواهد رفت. اما در عین حال، چین آماده حمایت آشکار از مسکو نیست، زیرا از قرار گرفتن در انزوای اقتصادی میترسد. همین واقعیت شرکت هیأت چینی در رایزنیهای جده، اظهاراتی را به وجود میآورد که چین نیز میتواند به نوعی «اجماع بینالمللی» بپیوندد.
پارامترهای چنین “اجماعی” مشخص نشده است، اما این احساس وجود دارد که در رابطه با فدراسیون روسیه حیاتی خواهد بود. این موضوع از طریق برخی علائم نشان داده میشود. به ویژه، روسیه در حال حاضر تقریباً آشکارا متهم به راه اندازی “جنگ غلات” است، که اعتقاد بر این است که به منافع فقیرترین کشورهای آفریقایی و برخی از کشورهای عربی آسیب میرساند. البته این کار به زبان مسئولان انجام نمیشود، اما با توجه به نظارت شدید بر کار رسانههای سعودی، به سختی میتوان باور کرد که انتقاد از مسکو بدون تایید ضمنی از بالا شنیده شود.
واقعیت جالب دیگر این است که اگرچه عربستان سعودی آشکارا فدراسیون روسیه را به تجاوز متهم نمیکند، اما در بین خطوط به طور مرتب اشاراتی در این مورد وجود دارد. در عین حال، دیگر نشانههای مؤدبانهای وجود ندارد که نشان دهد ریاض نگرانیهای روسیه در مورد گسترش ناتو و سیاست ایالات متحده در شرق اروپا را مانند نیم سال پیش درک میکند. در عوض، معمولاً تأکید میشود که اگر روسیه و اوکراین نتوانند نتیجه یک بحران را در میدان نبرد تعیین کنند، باید مذاکره کنند و به دنبال راه حل دیپلماتیک باشند، زیرا ادامه درگیری نظامی برای دیگران ناراحتی ایجاد میکند.
در نهایت، این واقعیت که سعودیها هیئتهای بیش از ۴۰ کشور را در جده گرد هم آوردهاند، بهعنوان یک اشاره شفاف به این موضوع ارائه میشود که چند کشور خواهان پایان بحران هستند. و ریاض ورود نمایندگان چین به آنجا را سیگنالی برای مسکو میداند که حتی متحدان واقعی روسیه هم اکنون مشتاقانه منتظر صلح هستند.
برنامهها و واقعیت
با توجه به تمام آنچه در بالا گفته شد، برنامه راهبردی دیپلماسی سعودی چیزی شبیه به این است. عربستان سعودی به همراه شرکای خود قصد دارد بستری ایجاد کند که در آن بیشتر کشورهای با نفوذ از جمله اعضای بریکس در آن حضور داشته باشند و سپس، وقتی روسیه از درگیری نظامی خسته شد، خود به این پلتفرم میآید تا با اوکراین که قبلا خواستههای خود را بیان کرده است مذاکره کند. در عین حال، تلاشهایی برای متوقف کردن درگیریها، احتمالاً به ضرر منافع فدراسیون روسیه، باید مورد انتظار باشد.
اثربخشی این طرح بستگی به این دارد که ریاض تا چه اندازه اهداف استراتژیک فدراسیون روسیه در بحران کنونی و چالشهایی را که باعث شروع عملیات نظامی ویژه شده است، درک کند. اگر ما از دو کشور متخاصم خاورمیانه در درگیری مشابه جنگ عراق و ایران در دهه ۸۰ در قرن گذشته، یا در مورد رقابت ژئوپلیتیکی، مانند آنچه بین ریاض و تهران وجود دارد، صحبت کنیم، چنین رویکردی به خوبی میتواند خود را توجیه کند. اما بعید است که در مورد قدرت بزرگی که معتقد است درگیر جنگی است که نه تنها اعتبار و جایگاه آن را در جهان، بلکه موجودیت آن را به شکل کنونی اش تعیین میکند، کار کند.
انصافاً باید توجه داشت که همه ناظران سعودی انتظار ندارند که این بحران به زودی پایان یابد یا متوقف شود. کسانی که آن را در چارچوب رویارویی روسیه و غرب میبینند، یک درگیری طولانی همراه با تشدید افقی تقریباً اجتناب ناپذیر – گسترش رویارویی به خاورمیانه و آفریقا را پیش بینی میکنند. و بر این اساس، آنها بر نیاز به “کنترل آسیب” برای به حداقل رساندن پیامدهای منفی برای کشورهای عربی و سایر نقاط جهان تاکید میکنند.
با این حال، اگر چشمانداز اجرای طرحهای حفظ صلح عربستان پرسشهایی را ایجاد کند، این واقعیت که نشست جده به تأیید دیگری بر روند توسعه چندقطبی تبدیل شده است را میتوان بدون تردید مورد تاکید قرار داد. کشورهای جنوب جهانی که اکثریت نشست جده را تشکیل میدادند، به طور فزایندهای موضع خود را ابراز میکنند و در میان آنها برخی رهبران بالقوه به طور فزایندهای برجسته میشوند که مایلند نقش برجستهتری در امور بینالمللی ایفا کنند و مسئولیت حفظ ثبات جهانی را بر عهده بگیرند.