تاریخ : سه شنبه, ۲۰ آذر , ۱۴۰۳ 9 جماد ثاني 1446 Tuesday, 10 December , 2024

تحلیلی بر روایت مخالفت چین با حضور ایران در بریکس

  • ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۱
تحلیلی بر روایت مخالفت چین با حضور ایران در بریکس
پیش از این پکن در رابطه با پذیرش عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای چنین رویکردی را اتخاذ کرده بود. هرچند در آنجا وجود این تبصره که وجود تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل مانعی برای پذیرش دائم اعضای جدید است، دستاویز خوبی در اختیار این کشور قرار می‌داد و البته نشان دهنده تعهد پکن به نظم بین‌الملل موجود نیز به شمار می‌رفت.

#اختصاصی

 

به قلم: محمد جواد قهرمانی؛ کارشناس مسائل چین

پذیرش ایران به عنوان یکی از اعضای جدید بریکس، بحث‌های زیادی را در محافل داخلی و همچنین محافل بین‌المللی به دنبال داشت. بسیاری چه در داخل و چه در خارج، این تحول را نشانه‌ای از خروج گام به گام ایران از انزوای بین‌المللی تلقی کردند. به ویژه در دولت سیزدهم که سیاست «گرایش به شرق» به  طور جدی دنبال می‌شود این امر به عنوان دستاوردی مهم قلمداد می‌شود. پیش‌تر این موضوع در رابطه با عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای نیز وجود داشت؛ طوری‌که حتی در مواردی بر دستاوردهای اقتصادی احتمالی ناشی از  آن مانورهای زیادی داده شد.

عمدتاً حامیان چنین رویکردی، عضویت در چنین نهادهایی را به معنای جبران فشارهای غرب می‌دانند. نکته آنکه اساساً این ادراک تا حد زیادی محصول غلبه ادراک افول غرب با محوریت آمریکا است؛ به این معنا، که با افول آمریکا گسترش شراکت با کشورهای دیگر غیر از آمریکا می‌تواند نه تنها به کشور در ابعاد مختلف یاری رساند، بلکه به تقویت روایت افول آمریکا در سطح بین‌المللی نیز منجر می‌شود.

در زمره کشورهایی که در سالیان متمادی به عنوان یکی از مهمترین شرکای محوری و مهم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده جمهوری خلق چین است؛ بدون توجه به این موضوع که موقعیت کنونی پکن نه از تضاد با نظام بین‌المللی موجود که از پذیرش آن نشأت گرفته است. پکن در عین حال عضو بسیار مهم و تأثیرگذار دو نهاد ذکر شده یعنی سازمان همکاری شانگهای و بریکس به شمار می‌رود.

اما پس از خوش‌بینی‌ها در میان بسیاری نسبت به دستاوردهای احتمالی حضور در بریکس، گزارشی توسط نشریه هندی وایر منتشر شد که می‌تواند برای بسیاری سؤال برانگیز باشد. طبق گزارش این نشریه، چین تمایلی به پیوستن ایران به بریکس نداشته و در لیست این کشور، نام جمهوری اسلامی ایران وجود نداشته است. اگر این روایت واقعیت داشته باشد پرداختن به دلیل یا دلایل احتمالی آن ضروری است.

پیش از این پکن در رابطه با پذیرش عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای چنین رویکردی را اتخاذ کرده بود. هرچند در آنجا وجود این تبصره که وجود تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل مانعی برای پذیرش دائم اعضای جدید است، دستاویز خوبی در اختیار این کشور قرار می‌داد و البته نشان دهنده تعهد پکن به نظم بین‌الملل موجود نیز به شمار می‌رفت.

اما عدم تمایل به عضویت تهران در بریکس که عضویت در آن ساختار مشخصی ندارد، آن هم در زمانی که از یک طرف تنش‌های چین و آمریکا تشدید شده و از سوی دیگر، پکن تلاش‌هایی برای میانجی‌گری میان تهران و عربستان صورت داده، در نگاه اول موجبات شگفتی را فراهم می‌آورد. در موضوع اول، نگاهی به رخداد اخیر یعنی نشست کمپ دیوید(میان رهبران آمریکا، ژاپن و کره جنوبی) به خوبی عزم آمریکا در همسو کردن متحدان علیه پکن را به نمایش می‌گذارد. در موضوع دوم نیز پس از ایفای نقش میانجی توسط چین، نگرانی‌ها در آمریکا نسبت به افزایش حضور پکن در خاورمیانه و انتقادات به دولت بایدن مبنی بر جایگزینی احتمالی واشنگتن با پکن در خاورمیانه، روندی رو به فزونی پیدا کرد و همین امر دولت آمریکا را به انجام اقداماتی وا داشت که احتمالا به نگرانی‌ها در پکن نیز دامن زده است. اگرچه بسیاری از تحلیل‌گران تشدید حضور نظامی در منطقه خلیج فارس را در راستای مقابله با تهران تعریف می‌کنند، اما نباید غافل بود که بخشی از آن معطوف به نمایش تعهد به متحدان و در کنار آن سیگنالی به پکن مبنی بر عزم آمریکا برای ممانعت از شکل‌دهی به نظمی است که تصمیم گیران چینی به دنبال پیشبرد آن در خاورمیانه هستند.

بی تردید این تحولات در نوع نگرش پکن به حضور ایران در بریکس (آنگونه که نشریه وایر مطرح می‌کند)  تأثیرگذار است. در شرایطی که پکن به دنبال توسعه تدریجی حضور و نفوذ در منطقه خاورمیانه و البته در سطح نظام بین‌الملل است و می‌داند این موضوع با مخالفت جدی آمریکا روبرو است، واقف است که پذیرش عضویت ایران در بریکس به معنای به تصویر کشیدن آن به عنوان نهادی کاملاً ضد غربی خواهد بود، امری که به نظر نمی‌رسد چین در حال حاضر به طور جدی آن را دنبال کند؛ آن هم در زمانی که هر اقدام عملی با تصویرسازی‌های گسترده همراه خواهد بود.

قابل توجه آنکه تجارت چین با کل اعضای بریکس کمتر از تجارت با آمریکا است. بنابراین در شرایطی که هر روز خبرهایی از چالش‌های اقتصادی داخلی پکن به گوش می‌رسد، نوعی «رقابت مدیریت شده» با آمریکا دستاوردهای با اهمیت‌تری برای این کشور در پی خواهد داشت.

در کنار موضوع فوق، نکته‌ای که از دید نگارنده اهمیت دارد این است که پکن با اظهار عدم تمایل خود نمی‌خواسته این ذهنیت و ادراک در میان تصمیم گیران تهران تقویت شود که با عضویت در بریکس دیگر نیازی به تغییر مشی یا رویه در سیاست خارجی ندارند. احتمالاً تصمیم‌گیران چینی گمان می‌کنند حضور در بریکس ممکن است این ادراک را در  تهران ایجاد کند که اکنون نه تنها از انزوا خارج شده، بلکه می‌تواند از مزایای اقتصادی همکاری با اعضاء نیز بهره‌مند شود. این اقدام پکن از نگاه آمریکایی می‌تواند به عنوان مانعی در توافق احتمالی (به هر شکلی) با تهران به تصویر کشیده شود. همچنین، پکن اگرچه میان تهران و ریاض میانجی‌گری کرده اما تعدیل در سیاست خارجی ضد آمریکایی جمهوری اسلامی را گامی در راستای موفقیت این میانجی‌گری می‌داند و نمی‌خواهد چنین تحول دیپلماتیکی مانع از پیشبرد دستورکارهای کلان سیاست خارجی‌اش شود.

به عنوان گفته پایانی، این نکته باید مورد اشاره قرار گیرد که توجه به واقعیات نظام بین‌الملل امری مهم و حیاتی است. بدین معنا که اگرچه برخی کشورها توانسته‌اند سهم خود از منابع قدرت را افزایش دهند، اما همین کشورها همچنان از تعاملات گسترده‌ای با واشنگتن برخوردارند. حتی اگر این کشورها به این نتیجه رسیده باشند که نظام بین‌الملل در حال حرکت به سمت سیستمی چند قطبی است، این امر موجب یک طرفه شدن سیاست خارجی آنها نشده است. بنابراین، غفلت از این موضوع، صرفاً گزینه‌های در دسترس تصمیم‌گیران سیاست خارجی کشور  را محدود می‌کند.

 

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=9004
  • نویسنده : محمد جواد قهرمانی؛ کارشناس مسائل چین
  • منبع : موسسه مطالعات ایران اوراسیا (ایراس)
  • 669 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.