مصاحبه با سرگئی مارکدونوف، پژوهشگر برجسته در مرکز مطالعات یورو-آتلانتیک در IMI MGIMO وزارت امور خارجه روسیه:
– مشخص شد که ترکیه در حال ایجاد یک پایگاه نظامی در مرز با ارمنستان است. این برای وضعیت ماوراء قفقاز چه معنایی خواهد داشت؟ آیا این پایگاه بستری برای نفوذ آنکارا در مسائل امنیتی در سایر مناطق به ویژه در آسیای مرکزی خواهد بود؟
– استقرار یک پایگاه نظامی توسط ترکیه ممکن است تنها در نگاه اول بداهه به نظر برسد. آنکارا در تعدادی از مناطق اوراسیا شور تهاجمی بسیار زیادی از خود نشان میدهد. این امر توسط عوامل ژئوپلیتیک، سیاسی داخلی و تاریخی تقویت میشود. در سال ۲۰۲۰، ترکیه اولین کشور خارجی بود که در شکستن وضعیت موجود در فضای پسا شوروی مشارکت داشت. من نمی گویم که ترکیه با ارمنستان در حال جنگ بود، اگرچه این یک روایت رایج ارمنی است. اما آنکارا از آذربایجان حمایت سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی بی سابقه ای کرد. و جنگ ۲۰۲۰ تأثیر زیادی بر سایر مناطق فضای پس از شوروی داشت.
به عنوان مثال، در جریان بحران قزاقستان در اوایل سال ۲۰۲۲، جاه طلبیهای ایدئولوژیک بزرگ ترکیه تجلی یافت. آنکارا همچنین به منطقه دریای سیاه علاقه مند است: ترکیه همکاریهای نظامی-سیاسی با اوکراین را به شدت افزایش داده است و تامین تسلیحات ترکیه به عامل مهمی از جمله در طول رویارویی در دونباس تبدیل شده است.
اگر ما در مورد پایگاه نظامی در مرز ارمنستان صحبت کنیم، این تغییر نفوذ ترکیه در قفقاز است: ترکیه اعلام میکند که برای مدت طولانی و به طور جدی در این منطقه حضور دارد و برای این امر از فرمتهای مختلفی استفاده میکند. آذربایجان یک متحد استراتژیک ترکیه است و بیانیه شوشا در مورد همکاری راهبردی در زمینه امنیت در سال ۲۰۲۱ بین دو کشور به امضا رسید. برعکس، ارمنستان اصلیترین معارض منطقهای ترکیه است که تحت فشار قرار دارد. ترکیه بارها اعلام کرده است که شرط عادی سازی روابط ترکیه و ارمنستان بهبود روابط ارمنستان و آذربایجان خواهد بود.
آنکارا با احساس ذوق بازی در فضای پسا شوروی، تلاش میکند به «اصل مجموعه» روی بیاورد و اقدامات خود در سوریه و لیبی را با اقدامات در قفقاز و منطقه دریای سیاه مرتبط کند. مثلاً امتیازات خاصی که در جهت سوریه به مسکو داده میشود با اقدامات تهاجمی بیشتر در قفقاز و غیره جبران میشود.
یک منطق سیاسی داخلی نیز وجود دارد. سال ۲۰۲۳ زمان انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی است. از نظر تئوری، همه شاخههای حکومت میتوانند در ترکیه تغییر کنند. برای رجب اردوغان، مشکل این است که امروز دیگر احساس نمیکند که رهبری بلامنازع است. اگر ۸ تا ۱۰ سال پیش میتوانست با رقبای خود با آرامش رفتار کند و متوجه میشد که آنها رقیب او نیستند، امروز مطالعات جامعهشناسی نشان میدهد که در صورت کشیده شدن به دور دوم، ممکن است در انتخابات شکست بخورد.
دقیقاً به دلیل عدم اطمینان رئیس جمهور فعلی بود که در آغاز سال ۲۰۲۳ او شروع به صحبت در مورد احتمال انتقال زمان انتخابات کرد. انتخابات زودهنگام به اردوغان کمک میکند تا از مزیت دستگاه و منابع اداری خود استفاده کند. میبینیم که در حال حاضر به مخالفان اصلی رئیس جمهور حمله شده است، به ویژه اکرام امام اوغلو تحت تعقیب کیفری است.
اما اگر انتخابات زودتر از موعد مقرر برگزار شود، باید رای دهندگان را برای آن گرم کرد، از جمله از طریق تهدیدات ژئوپلیتیک. ترکیه خود را به عنوان یک متحد واقعی و به عنوان کشوری قابل احترام معرفی میکند و درنظر دارد که هم در غرب و هم در روسیه مورد توجه قرار میگیرد و در چارچوب رویارویی جاری، با اطمینان در حال مانور دادن و تبدیل شدن به قطب بین غرب و روسیه است. و این چیزی است که میتواند فروخته شود، از جمله به مخاطبان داخلی، به این معنی که اردوغان با این کارت بازی خواهد کرد.
و در نهایت زمینه تاریخی. اکتبر ۲۰۲۳ صدمین سالگرد جمهوری ترکیه است. و کاملاً واضح است که برای اردوغان مهم است که نشان دهد او فقط یک چهره گذرا در تاریخ جمهوری نیست. و حتی اگر به دورههای ریاست جمهوری او نگاه کنید – او پستهای نخست وزیری و سپس رئیس جمهور را از سال ۲۰۰۳ بر عهده داشته است – این یک پنجم دوران استقرار نظام جمهوری در ترکیه است. و این کم نیست.
– در زمینه امنیت منطقه ای نمی توان از CSTO نام نبرد. آیا میتوان انتظار پاسخی از سوی آن به اقدامات ترکیه داشت؟ و چگونه باید به اطلاعات فاش شده مبنی بر امتناع ارمنستان از پذیرش رزمایشهای سازمان پیمان امنیت جمعی در خاک خود در سال ۲۰۲۳ نگاه کنیم؟
– من فکر میکنم که نیکول پاشینیان، به عنوان یک سیاستمدار، از حوادث سپتامبر ۲۰۲۲ و واکنش سازمان پیمان امنیت جمعی بسیار آسیب دیده و ناامید است. رابطه ایروان و CSTO مشکل امروزی نیست، نمیتوان آن را صرفاً در چارچوب چرخش یا برگشت پاشینیان در نظر گرفت.
ارمنستان از روسیه انتظار دارد و انتظار بیشتری داشت: تهاجمی بیشتر، صلابت بیشتر، نمایش آشکارتر قدرت علیه آذربایجان و ترکیه. من درباره درست یا نادرستی این مسئله حرف نمیزنم، از جهاتی این انتظارات به حق است، اما در جایی جلوهای از احساسات است. اما این احساسات در جامعه ارمنستان وجود دارد و پاشینیان سعی دارد از آن استفاده کند.
از نظر استراتژیک، شکایات زیادی در مورد چنین سیاستی وجود دارد، اما پاشینیان هنوز یک تاکتیکدان است، نه یک استراتژیست، یک سیاستمدار مستعد کمپینهای تماشایی روابط عمومی است که تأثیر کوتاهمدت میدهد. اغلب چیزهایی که اهمیت استراتژیک دارند کنار میروند.
با این حال، کاملاً بدیهی است که سازمان پیمان امنیت جمعی در قبال پایگاه ترکیه موضعی ساده اتخاذ خواهد کرد. همچنین واضح است که این نمیتواند برای ارمنستان مناسب باشد.
با این حال، CSTO و EAEU سازمانهایی هستند که به بهترین شکل ممکن بازی میکنند، نمیتوان انتظار بیشتری از آنها داشت. در فضای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هر پروژه ادغام، خواه طرفدار روسیه یا ضد روسیه، با عدم تمایل کشورهای مستقل جوان به تفویض بخشی از حاکمیت به نهادهای فراملی مواجه خواهد شد.
یک رویکرد کمی سادهلوحانه یا کودکانه به وجود میآید: چه خوب است که ساختاری بیاید و خودش همه کارها را برای ما انجام دهد، بدون اینکه در ازای آن چیزی از ما بخواهد. وقتی تصمیمات تاکتیکی مطرح میشود، در صورت عدم وجود استراتژی، منجر به ضرر و ناامیدی میشود.
CSTO به سادگی نمیتواند به سپری در برابر پیشرفت ترکیه تبدیل شود و ناامیدی در ارمنستان افزایش خواهد یافت. از این رو تلاشهایی برای یافتن حامیان خارج از CSTO وجود دارد. من در مورد چنین جست و جوهایی بسیار بدبین هستم، اما قطعا نمیتوان گفت که همه چیز به پاشینیان و سیاست خارجی او مربوط میشود.
– آیا میتوان گفت که ارمنستان در آینده ای قابل پیش بینی از CSTO خارج میشود؟
– من فکر میکنم که به طور رسمی خروج از سازمان را دنبال نمی کند، اما از آنجایی که در جامعه نگرش نسبتاً انتقادی نسبت به CSTO وجود دارد، به ناچار این موضوع هر از گاهی مطرح میشود. اما این گفتمان فقط از نظر تاکتیکی خوب است، از نظر استراتژیک بسیار خطرناک است.