#اختصاصی
به قلم: معصومه فلاحتی، دکتری روابط بین الملل
در دهه اخیر، معماری امنیتی اروپا دچار تحولات بنیادین شده است که نتیجه مستقیم جنگ روسیه و اوکراین، ورود فنلاند و سوئد به ناتو و روند تدریجی کاهش وابستگی اروپا به آمریکا بوده است. این تغییرات سبب شد تا کشورهای اروپایی به بازنگری جدی در ساختارهای دفاعی و امنیتی خود از جمله تشکیل شورای امنیت ملی آلمان و طرح ارتش اروپایی روی آورند. ۱ بررسی تحولات امنیتی اروپا نشان می دهد که این قاره در یک دوره گذار تاریخی و بی سابقه قرار گرفته است. شوک ناشی از بازگشت دکترین اول آمریکا در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و تجربه مستقیم جنگ در اوکراین، طرح A امنیت اروپا، یعنی اتکای بی چون و چرا به تضمین های امنیتی واشنگتن در چارچوب ناتو را به شکلی بنیادین با تردید مواجه ساخته است. ابتکارات جدیدی نظیر تاسیس “شورای امنیت ملی” و تلاش های فرانسه برای احیای ابتکاراتی مانند “مداخله اروپا” خارج از ساختار ناتو، گواه این تحول راهبردی هستند. در این گذار پر ابهام، ترکیه نه به عنوان یک متحد سنتی، بلکه با ویژگی هایی کاملاً نوین در حال نقش آفرینی است.
معماری امنیتی اروپا در حال تجربه یکی از عمیق ترین تحولات خود پس از جنگ سرد است. این تحول در دو سطح ساختاری و گفتمانی قابل تحلیل است. عضویت فنلاند و سوئد در ناتو، مرز مستقیم این اتحادیه با روسیه را صدها کیلومتر گسترش داده و مرکز ثقل استراتژیک ناتو را به شمال و شرق اروپا منتقل کرده است. ۲ این تغییر جغرافیای امنیتی، هزینه های دفاعی اروپا را افزایش داده و نیاز به توانمندی های دفاعی نوین را بیش از پیش آشکار ساخته است. در همین راستا، طرح ارتش اروپایی، افزایش همکاری دفاعی بین اعضاء مدیریت سه جانبه اروپا و تلاش برای ایجاد استقلال استراتژیک از آمریکا و ناتو مورد توجه قرار گرفته اند.
پیشنهاد اخیر ترامپ برای ارائه صرف پشتیبانی اطلاعاتی، لجستیکی و هوایی به یک نیروی امنیتی اروپایی در اوکراین، بدون تعهد به اعزام نیروی زمینی به به وضوح نشان می دهد که اولویت واشنگتن در دوره جدید، مشارکت های محدود و مشروط است.۳ این موضع، شکاف فراآتلانتیک را عمیق تر و فوریت یافتن راهکارهای اروپا محور را دو چندان کرد.
اتحادیه اروپا در پاسخ به این چالش ها با ابتکارات مختلفی در پی ایجاد استقلال راهبردی و تقویت توان دفاعی خود است. فرانسه از دیرباز خواستار استقلال استراتژیک اروپا بوده است. این کشور با فعال کردن ماده ۴۲٫۷ پیمان لیسبون (بند دفاع متقابل) پس از حملات تروریستی ۲۰۱۵ و نیز تاسیس ابتکار مداخله اروپا در سال ۲۰۱۸، سعی کرده تا همگرایی دفاعی اروپا را خارج از سایه کامل ناتو پیش ببرد.۴ آلمان نیز به عنوان قدرت محوری اروپا در حال نوسازی ساختارهای امنیتی داخلی خود است. تصویب تاسیس “شورای امنیت ملی” در آگوست ۲۰۲۵ را می توان یکی از مهم ترین اصلاحات نهادی این کشور پس از جنگ جهانی دوم دانست. هدف این شورا، هماهنگی بهتر میان وزارتخانه های مختلف و تسریع در فرایند تصمیم گیری در مواجهه با تهدیدات پیچیده ای چون امنیت سایبری و جنگ هیبریدی است. این تحول نهادی نشان می دهد که برلین، محور امنیت اروپا، در حال گذار از یک قدرت اقتصادی محض به یک بازیگر امنیتی فعال است. کمیسیون اروپا هم در مارس ۲۰۲۵ سند راهبردی جدیدی تحت عنوان کتاب سفید منتشر و طرح اقدام امنیتی اروپا را با بودجه ای پیشنهادی ۱۵۰ میلیارد یورو ارائه کرد. هدف این طرح، افزایش تولیدات مشترک دفاعی و تقویت صنایع امنیتی اروپا تا سال ۲۰۳۰ است.۵
گذار اجباری اروپا به سمت استقلال استراتژیک در سایه تغییر مواضع ایالات متحده آمریکا و جنگ اوکراین، نه تنها معادلات سنتی، که نقش آفرینی بازیگران را نیز دگرگون ساخته است. در این میان، ترکیه با پشت سر گذاشتن نقش سنتی “سرباز ناتو” با بهره گیری از توانمندی های بومی در صنایع دفاعی پیشرفته و دیپلماسی انرژی هوشمند، در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان یک قدرت فناور- امنیتی و شریکی اجتناب ناپذیر در معماری امنیتی آتی اروپا است. اکنون با توجه به شکنندگی نظم امنیتی سنتی اروپا و ظهور بازیگران جدید، سوال آن است که آیا ترکیه در معماری امنیتی جدید اروپا، یک شریک مصلحتی است یا یک متحد راهبردی؟ درک نقش جدید ترکیه مستلزم عبور از تحلیل های کلاسیک مبتنی بر جغرافیای استراتژیک و نگاه به دستاوردهای کیفی این کشور است. آنکارا از ابزار سنتی خود فراتر رفته و به قابلیت های منحصر به فردی دست یافته است.
اتکا به فناوری بومی و ارائه راه حل های مقرون به صرفه: ترکیه با توسعه فناوری های پیچیده و راهبردی ماند سامانه های پیشرفته جنگ الکترونیک و پهپادهای کروز حمله، وابستگی خود به غرب را به شدت کاهش داده است. قدرت نوآوری ترکیه در تولید تجهیزات دفاعی کارآمد و مقرون به صرفه مانند خانواده پهپادهای بایراکتار، برای اروپایی هایی که با محدودیت بودجه مواجه اند به عاملی جذاب تبدیل شده است ۶ و این امر ترکیه را از یک متقاضی فناوری به یک شریک عرضه کننده فناوری تبدیل کرده است.
رئالپولیتیک انرژی و کاهش وابستگی راهبردی: ترکیه که زمانی به طور سنتی به گاز روسیه وابسته بود با امضای توافقنامه های بلند مدت برای واردات گاز طبیعی مایع از آمریکا، در حال متنوع سازی جدی منابع انرژی خود است. این حرکت هوشمندانه در راستای استراتژی بلندمدت آنکارا برای تبدیل شدن به یک هاب انرژی منطقه ای است. ۷ با کاهش وابستگی به روسیه، ترکیه دست باز یافته ای در مواجهه با مسکو پیدا کرده و خود را به عنوان شریکی با ارزش تر و قابل اعتمادتر برای اروپا مطرح می کند.
دیپلماسی عمل گرا و نقش میانجی گری انتخابی: در حالی که اروپا هنوز بر پایه اتحادهای بلندمدت و ارزش های لیبرال- دموکراتیک حرکت می کند، دیپلماسی ترکیه در سال های اخیر کاملاً عمل گرا و معامله محور بوده است. آنکارا با هر کشوری که در لحظه سودمند باشد از روسیه گرفته تا قطر، تعامل می کند. اگرچه ترکیه خود را به عنوان یک میانجی معتبر در بحران اوکراین مطرح کرده، اما همزمان، همکاری نزدیک خود با روسیه در حوزه هایی مانند انرژی هسته ای (پروژه آک کویو) را ادامه می دهد.۸ این پارادوکس، همان نقطه قوت دیپلماسی ترکیه است؛ توانایی همکاری و رقابت همزمان با قدرت های مختلف.
با وجود زمینه های مساعد برای همکاری، مسیر تبدیل ترکیه به یک شریک استراتژیک کامل برای اروپا، هموار نیست. در این مسیر موانع سیاسی ای وجود دارد. یونان، یکی از اعضای اتحادیه اروپا به دلیل اختلافات دیرینه مرزی و دریایی با ترکیه، با هرگونه مشارکت گسترده آنکارا در طرح های امنیتی اروپا مخالف است. از آن جا که تصویب توافقنامه های دفاعی رسمی با کشورهای ثالث در اتحادیه اروپا نیاز به رای اجماعی دارد، وتوی احتمالی آتن می تواند یک مانع بزرگ باشد. علاوه بر این، تفاوت در نگرش راهبردی میان اروپا و ترکیه نیز مطرح است. اروپا بر پایه اتحادهای بلندمدت و ارزش های لیبرال- دموکراتیک حرکت می کند، در حالی که دیپلماسی ترکیه بسیار عمل گرا و معامله محور است. این ناهمگونی در نگرش، می تواند مانع از شکل گیری یک اتحاد راهبردی عمیق شود. رقابت سیستماتیک قدرت های بزرگ نیز مانعی در مسیر تبدیل شدن ترکیه به متحد استراتژیک اروپا می باشد. ترکیه خود را در میانه رقابت فزاینده آمریکا و چین میبیند. درک برلین و پاریس از این رقابت و پذیرش این واقعیت که آنکارا لزوماً در همه موارد در جبهه غرب قرار نخواهد گرفت، برای شکل گیری یک رابطه بالغ و بادوام ضروری است.
تحول در معماری امنیتی اروپا یک ضرورت گریزناپذیر است و ترکیه با دارا بودن توانمندی های دفاعی نوین، دیپلماسی انرژی هوشمند و رویکرد عمل گرایانه، نقش بی بدیلی در این تحول ایفا می کند. با این حال، این نقش نه از جنس جایگزینی برای ایالات متحده آمریکا، بلکه در قالب یک شریک مصلحتی و توانمند تعریف می شود. اروپا برای بهره گیری از این فرصت، نیازمند یک تغییر نگرش راهبردی است. به جای حذف ترکیه یا انتظار برای تغییر رفتار آن، واقع بینانه ترین راهبرد، دنبال کردن همکاری های تاکتیکی براساس منافع مشترک در حوزه های مشخص است. این می تواند شامل مشارکت در پروژه های صنعت دفاعی اروپا، بهره گیری از تجربه رزمی ترکیه در آموزش نیروها و تقویت دیپلماسی مشترک در مدیریت بحران های منطقه ای باشد.
در نهایت، آینده این رابطه به توانایی دو طرف در عبور از اختلافات سیاسی و تمرکز بر منافع حیاتی مشترک بستگی دارد. اروپایی یکپارچه تر و مستقل تر در عرصه امنیت، نمی تواند نقش و ظرفیت ترکیه را نادیده بگیرد و ترکیه نیز برای تحقق بلند پروازی های منطقه ای خود، نیازمند بازار فناوری و سرمایه اروپاست. بنابراین، اگرچه اتحاد راهبردی کامل دور از دسترس به نظر می رسد، اما عرصه برای همکاری های عملی و موثر که امنیت قاره را در این دوره گذار بحرانی تقویت کند به اندازه کافی گسترده است.
منابع
- ایسنا (۱۴۰۴)،مدیریت سه جانبه اروپا؛ طرح آلمان برای کنترل ناتو و اتحادیه اروپا، ir.
- رحمتی، رضا (۱۴۰۲)، تغییر در معماری امنیتی اروپا، پایگاه خبری- تحلیلی مستقل ایران (بهار نیوز)، ir.
- یورو نیوز (۲۰۲۵)، تغییر موضع دولت ترامپ؛ حمایت از طرح امنیتی اروپا برای اوکراین با پشتیبانی اطلاعاتی و هوایی، euronews.com.
- قربانی، علیرضا (۱۴۰۴)، فرانسه و چالش معماری جدید امنیت اروپا، مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی، ir.
- خبرگزاری آنادولو (۲۰۲۵)،ترکیه در قلب برنامه دفاعی جدید اروپا؛ نقش کلیدی و موانع سیاسی در مسیر همکاری های امنیتی، com.tr.
- خبرگزاری مهر (۱۴۰۰)،پهپادهای ترکیه مشتریان اروپایی زیادی دارند، com.
- ۷-Sezer, Can, Butler,Daren (2025), Turkey Signs 20-Year Deal with Mercuria to Buy US Gas, reuters.com.
- ۸-ایرنا (۱۴۰۲)،تکمیل واحد سوم نیروگاه هسته ای ترکیه توسط شرکت روس اتم، www.irna.ir.








