#اختصاصی
به قلم: مرضیه مرادی، دانشجوی دکتری مطالعات روسیه، دانشگاه تهران
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دسامبر ۱۹۹۱، ساختار سیاسی و اقتصادی متمرکزی که دههها بر این پهنه وسیع حاکم بود، از هم گسست. این اتفاق نهتنها به معنای تجزیه قلمرو شوروی به چندین کشور مستقل بود، بلکه عملا تمام نظام برنامهریزی اقتصادی سابق را نیز فروپاشید. روسیه، به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین جمهوریِ سابق شوروی، وارث اصلی این ابرقدرت شد. در دوره شوروی، بخش گاز تحت نظارت وزارت صنعت گاز قرار داشت. پس از فروپاشی، با توجه به نیاز فوری روسیه به منابع ارزی و همچنین افزایش تقاضای جهانی برای گاز طبیعی، صنعت گاز بیش از پیش اهمیت پیدا کرد. این صنعت به سرعت به ابزاری برای تأمین درآمدهای ارزی روسیه و نیز ابزاری برای نفوذ در سیاست بینالملل تبدیل شد. در سال ۱۹۹۲، “کنسرن دولتی گاز (SGC)” به “شرکت سهامی گازپروم” تغییر وضعیت داد. این تحول، یکی از نخستین نمونههای خصوصیسازی در روسیه بود که البته با توجه به ماهیت راهبردی گاز برای دولت روسیه، خصوصیسازی کاملی محسوب نمیشد و دولت همچنان سهم عمدهای در این شرکت حفظ کرد. این تغییر وضعیت، گازپروم را از یک نهاد دولتی صرف به یک بازیگر نیمهخصوصی-نیمهدولتی در بازار جهانی انرژی تبدیل کرد. گازپروم، به دلیل دارا بودن ذخایر عظیم گاز در مناطق سیبری غربی و همچنین زیرساختهای انتقال گاز به اروپا، خیلی زود در مقیاس جهانی مطرح شد. مشتریان عمده این شرکت در ابتدا کشورهای اروپایی بودند که برای تأمین انرژی خود به گاز روسیه متکی بودند. از این رو، گازپروم نهتنها به منبع درآمد ارزی حیاتی برای روسیه بدل شد، بلکه در سیاست خارجی این کشور نیز جایگاه ویژهای پیدا کرد.
ویکتور چرنومیردین، که نخستین رئیس گازپروم بود و بعدها به عنوان نخستوزیر روسیه خدمت کرد، نقش بسیار مهمی در حفظ انسجام سازمانی این شرکت داشت. او با درک عمیق از اهمیت استراتژیک صنعت گاز برای اقتصاد و سیاست خارجی روسیه، موفق شد گازپروم را از یک نهاد دولتی معمولی به ابزاری قدرتمند برای اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی تبدیل کند. چرنومیردین با اتخاذ سیاستهایی همچون جلوگیری از تقسیم شرکت به بخشهای کوچکتر و حفظ کنترل مرکزی، توانست هماهنگی بین واحدهای مختلف سازمان را تضمین کند و به این ترتیب، شرکت را در برابر چالشهای ناشی از فروپاشی شوروی مقاوم نگه دارد.
در دهه ۱۹۹۰، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، داراییهای اقتصادی به صورت جغرافیایی میان جمهوریهای تازه استقلالیافته تقسیم شد. این تقسیمبندی باعث شد گازپروم با مشکلات جدی از جمله بدهیهای انباشتهشده و اختلافات ترانزیتی روبهرو شود. یکی از مهمترین و مکررترین چالشها در این دوران، اختلافات گازی با همسایگان به ویژه اوکراین بود. از سال ۱۹۹۳ به بعد، این اختلافات بارها منجر به قطع موقت ارسال گاز به اوکراین گردید؛ وضعیتی که موجب ایجاد تنشهای سیاسی و اقتصادی در روابط دوجانبه شد. این وقایع نه تنها درآمد گازپروم را تحت تأثیر قرار داد، بلکه نقش استراتژیک اوکراین در ترانزیت گاز به بازارهای اروپایی را نیز به چالش کشید. در نتیجه، چرنومیردین و تیم مدیریتی او مجبور بودند راهحلهایی برای حفظ جریان صادرات و کاهش اثرات منفی این بحرانها بیابند؛ امری که بخشی از موفقیت بلندمدت گازپروم در تثبیت جایگاه خود در بازار جهانی گاز محسوب میشود.
با بروز مشکلات ناشی از اختلافات ترانزیتی، به ویژه با اوکراین، روسیه به سرعت دریافته بود که وابستگی به مسیرهای عبوری از اوکراین، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر ژئوپلیتیکی مشکلاتی جدی به همراه دارد. به همین منظور، روسیه تصمیم گرفت تا با توسعه خطوط لوله جایگزین، مسیرهای انتقال گاز را مستقیمتر و مطمئنتر کند. اولین قدم در این مسیر، احداث خط لوله یامال-اروپا بود. این خط لوله که از مناطق غنی گاز سیبری غربی آغاز میشود، امکان انتقال مستقیم گاز به کشورهای اروپای غربی را بدون نیاز به عبور از اوکراین فراهم کرد و به این ترتیب از مشکلات ناشی از بدهیها و اختلافات ترانزیتی پیشین جلوگیری نمود.
پس از موفقیت اولیه یامال-اروپا، گازپروم پروژههای بزرگی را در دستور کار قرار داد که مهمترین آنها پروژههای نورد استریم ۱ و نورد استریم ۲ بودند. نورد استریم ۱ با عبور از دریای بالتیک، ارتباط مستقیمی بین روسیه و آلمان ایجاد کرد و به عنوان یکی از اصلیترین مسیرهای انتقال گاز به اروپا عمل نمود. نورد استریم ۲ نیز با هدف افزایش ظرفیت و بهرهوری این شبکه طراحی شده بود؛ اگرچه مسائل ژئوپلیتیکی و تحریمهای بینالمللی باعث بروز چالشهایی در راهاندازی آن شد، اما این پروژه نشانگر عزم روسیه برای تضمین پایداری صادرات گاز به بازارهای اروپایی و کاهش وابستگی به مسیرهای ترانزیتی اوکراین به شمار میآید.
این تغییرات استراتژیک چندین بعد را در بر میگیرد. از یک سو، با کاهش هزینههای ترانزیت و افزایش اطمینان از مسیرهای انتقال، گازپروم توانست صادرات گاز خود را به صورت مستقیم و با شرایط مطلوبتری به اروپا عرضه کند؛ از سوی دیگر، این تحولات امکان افزایش نفوذ سیاسی روسیه در مذاکرههای قراردادهای انرژی را فراهم کرد. کاهش وابستگی اروپا به مسیرهای ترانزیتی اوکراین، به روسیه اجازه داد تا در تعیین شرایط و قیمتهای گاز نقش فعالتری داشته باشد و به عنوان یک تأمینکننده مطمئن انرژی، جایگاه خود را در بازار جهانی گاز تثبیت کند.
توسعه خطوط لوله جایگزین مانند یامال-اروپا و نورد استریم نه تنها بهبود زیرساختهای فنی انتقال گاز را به همراه داشت، بلکه از دیدگاه ژئوپلیتیکی نیز به روسیه این امکان را داد تا از طریق کاهش نفوذ کشورهای میانی مانند اوکراین، سیاست انرژی خود را به گونهای هدایت کند که بتواند منافع اقتصادی و سیاسی خود را در سطح بینالمللی به نحو بهتری حفظ نماید.
با شروع تهاجم نظامی روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ و اعمال تحریمهای گسترده علیه مسکو، معادلات پیشین به شکل چشمگیری تغییر یافت. طبق آمارهای منتشرشده، روسیه پیش از جنگ سالانه حدود ۲۰۱.۷ میلیارد متر مکعب گاز به اروپا صادر میکرد؛ اما این رقم در سال ۲۰۲۲ به حدود ۱۵ میلیارد متر مکعب کاهش یافت. جالب آنکه اتحادیه اروپا در عین اعمال تحریمها، همچنان مقادیر قابل توجهی گاز از روسیه وارد میکند؛ گزارشها حاکی از آن است که اتحادیه اروپا حدود ۳۲ میلیارد متر مکعب گاز از روسیه دریافت نموده است.
همزمان، کاهش حجم صادرات گاز از طریق اوکراین باعث شد که مسیرهای جایگزین، از جمله خطوط لوله عبوری از ترکیه (همچون پروژه تُرکاستریم)، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرند و ترکیه به عنوان یک هاب ترانزیت گاز برای اروپا نقش برجستهتری ایفا کند. در همین راستا، مقامات روسیه تأکید دارند که با افزایش ظرفیت تولید گاز مایع (LNG) و توسعه مسیرهای صادراتی جدید، گازپروم همچنان میتواند جایگاه خود را در بازار جهانی انرژی حفظ کند.
با این حال، تحریمهای غرب و احتمال عدم تمدید برخی از قراردادهای ترانزیتی، میتواند صادرات گاز روسیه به بازارهای اروپایی را بیش از پیش محدود سازد. از سوی دیگر، اتحادیه اروپا نیز اعلام کرده است که قصد دارد تا سال ۲۰۲۷ وابستگی خود به گاز روسیه را کاهش دهد؛ اما به دلیل چالشهای اقتصادی و محدودیتهای فناورانه، جایگزینی سریع و کامل گاز روسیه برای اروپا دشوار به نظر میرسد. در این شرایط، گازپروم تلاش میکند از راهبردهایی نظیر تنوعبخشی به مسیرهای صادراتی و افزایش تولید LNG برای مقابله با محدودیتها و کاهش آثار تحریمها بهره ببرد. بحران اوکراین و تحریمهای غرب همچنان پیامدهای عمیقی برای گازپروم به همراه دارد. از سویی، روسیه به دنبال بازارهای جدید در آسیا است و از سوی دیگر، اروپا در حال تقویت منابع جایگزین گاز است. به همین دلیل، آینده گازپروم در بازار جهانی انرژی با چالشهای قابل توجه و دگرگونیهای احتمالی در مناسبات ژئوپلیتیکی گره خورده است.
با وجود توسعه خطوط لوله جایگزین و تلاشهای گسترده گازپروم برای تثبیت موقعیت خود در بازار جهانی گاز، بحران اوکراین و تحریمهای غرب همچنان اثرات عمیقی بر عملکرد و آینده این شرکت دارند. این تحریمها علاوه بر محدود کردن دسترسی گازپروم به فناوریهای نوین و منابع سرمایهگذاری خارجی، فشار اقتصادی قابل توجهی بر شرکت وارد کردهاند. از یک سو، کاهش صادرات از مسیرهای ترانزیتی اوکراین، بازارهای سنتی اروپا را تحت تأثیر قرار داده و باعث شده تا کشورهای اروپایی به دنبال منابع انرژی جایگزین، از جمله گاز از منابع دیگر یا انرژیهای تجدیدپذیر، باشند. از سوی دیگر، روسیه مجبور شده است تا به دنبال بازارهای جدید در آسیا برود؛ به ویژه با توجه به رشد سریع اقتصادهایی مانند چین، هند و کشورهای جنوب شرق آسیا که به دنبال تأمین انرژی با قیمتهای رقابتی هستند.
در این شرایط، استراتژیهای گازپروم به دو جهت تقسیم میشود: از یک سو، تلاش برای حفظ سهم بازار در اروپا با استفاده از مسیرهای جدید مانند خطوط لوله عبوری از ترکیه (مانند تُرکاستریم) و افزایش صادرات گاز مایع (LNG)، و از سوی دیگر، متمرکز کردن سیاستهای تجاری و توسعه بازارهای آسیایی. اما این دو مسیر همزمان با چالشهای ژئوپلیتیکی همراه است؛ چرا که کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه و افزایش تنوع انرژی در این قاره، زمینهای را برای تغییر در روابط سیاسی و اقتصادی فراهم میآورد. از سوی دیگر، ورود روسیه به بازارهای جدید آسیا مستلزم ایجاد زیرساختهای جدید، قراردادهای بلندمدت و تعاملات پیچیده با دولتها و شرکتهای محلی است که همواره با مسائل مربوط به امنیت انرژی و رقابتهای منطقهای همراه است.
بنابراین، آینده گازپروم نه تنها به توانایی شرکت در تطبیق با محدودیتهای اقتصادی ناشی از تحریمهای غرب بستگی دارد، بلکه به موفقیت روسیه در ایجاد بازارهای جدید و بهبود روابط ژئوپلیتیکی با کشورهای آسیایی نیز مرتبط است. این تحولات میتواند باعث دگرگونیهای عمیقی در ساختار صادرات گاز و حتی در نقش استراتژیک گاز به عنوان یک ابزار قدرت در عرصه بینالملل شود.
منابع:
مقاله تحلیل اسنادی تاریخ گازپروم و تجارت گاز در روسیه پس از شوروی، ۲۰۰۹٫
Reuters (2022). Factbox: Russia-Ukraine gas crisis and its impact on Europe.
Burns, William. (2018). The evolution of Gazprom: From Soviet state enterprise to global energy giant.
Schuman, Michael. (2022). Russia’s energy dominance and its geopolitical implications.