#اختصاصی
مترجم: مریم شایگان (کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای)
درحالیکه جنگ روسیه در اوکراین وارد سومین سال خود شده است، این جنگ کل جهان را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ زیرا درگیری شدید، فرضیات سیاسی را بر هم زده، اقتصادها را متلاشی کرده و در را به روی بازآرایی مجدد ژئوپلیتیکی باز نموده است.
شاید بتوان ادعا کرد که هیچ نقطهای به اندازه آسیای مرکزی، تأثیرات تهاجم روسیه را به این شدت احساس نکرده باشد. کشورهای آسیای مرکزی (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان) از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ خود را در جریان بسیار متفاوتی در جهان میبینند.
مسکو برای مدت مدیدی به عنوان بازیگر اصلی خارجی در منطقه ایفای نقش کرده است، اما جنگ موجب تغییر دیدگاهها در مورد روسیه در آسیای مرکزی گردیده و در کنار آن، فرصتهایی را برای چین، ترکیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به وجود آورده است.
اما سوال اصلی این است؛ پس از تغییرات مهم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دو سال گذشته در آسیای مرکزی، آینده پیشروی این منطقه به کدام سو است؟
برای درک بهتر چگونگی تغییر آسیای مرکزی در اثر جنگ در اوکراین، رادیو آزادی طی مصاحبهای با پنج کارشناس و روزنامه نگار برجسته، از آنها خواسته تا توضیح دهند که چگونه این منطقه تغییر کرده است و در آینده ممکن است به کجا برسد.
پیدا کردن یک حالت متعادل و استاندارد جدید با روسیه
تیمور عمروف، از همکاران مرکز کارنگی روسیه-اوراسیا در برلین
در ابتدا، در آسیای مرکزی این باور وجود داشت که روسیه تبدیل به یک شریک خطرناک خواهد شد؛ بدین معنا که همکاری با آن غیر ممکن خواهد بود. با این حال، جنگ دو ساله روسیه-اوکراین واقعیت دیگری را نشان داده است، اینکه با وجود انزوای روسیه و چالشهای اقتصادی، این کشور همچنان یک شریک مهم برای منطقه محسوب میشود.
با گذشت دو سال از جنگ، هنوز مسکو شریک ارزشمندی -در بخشهایی که در آن مشارکت میکنند- برای رژیمهای مستبد آسیای مرکزی میباشد. از سوی دیگر، روسیه نیز به پنج کشور منطقه بهعنوان پنجرهای به سوی جهان تحریم نشده، نگاه می کند.
دیدگاه های اجتماعی نسبت به روسیه در آسیای مرکزی تکامل یافته است. اکنون مردم این منطقه، روسیه را از دریچه دیگری نگاه میکنند. بررسیهای انجامشده توسط The Central Asian Barometerو Demiscope این تغییر را تأیید نموده و روند جدیدی را در عدم تأیید همسایه شمالی خود نشان میدهد. جنگ اوکراین نقشی بسیار اساسی در تغییر احساسات عمومی ایفا کرده است. تهاجم روسیه به اوکراین توجه جامعه جهانی را به سمت آسیای مرکزی جلب کرده است و اکنون این منطقه خود را در کانون توجه بینالمللی میبیند.
با نگاهی به آینده، کشورهای آسیای مرکزی با رسالتی مهم روبرو هستند. نخست، لازم است این کشورها به صورت فعالانه با جامعه بینالمللی تعامل کنند، اما از سوی دیگر، بهرمندی از فرصتهای مالی و سیاسی خارجی در مسیر پیشرفت داخلی، چالش دیگر پیش روی این کشورها میباشد. دوم، کشورهای آسیای مرکزی باید تعادل ظریفی را در روابط خود با روسیه و سایر بازیگران جهانی ایجاد کنند. پرهیز از حمایت کورکورانه از اقدامات روسیه و در عین حال اجتناب از اتهامات مسکو مبنی بر ضد روسی شدن. دستیابی به این تعادل برای ثبات و رفاه آینده آسیای مرکزی بسیار مهم خواهد بود.
آزمایش دیپلماسی قزاقستان
کریس ریکلتون، خبرنگار رادیو آزادی در آسیای مرکزی در آلماتی
تنها چند هفته قبل از اینکه نیروهای روسیه بمباران شهرهای اوکراین را آغاز کنند، رژیم قاسم جومارت توکایف، رئیس جمهور قزاقستان، برای سرپا ماندن، به مداخله سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) – یک بلوک نظامی تحت رهبری مسکو – نیاز داشت. قزاقستان در ژانویه ۲۰۲۲، بدترین آشفتگی خود را پس از دوران استقلال تجربه نمود که در اثر آن ۲۳۸ نفر کشته شدند.
اما در آستانه جنگ، قزاقستان با رسمیت نشناختن واحدهای جدایی طلب مورد حمایت روسیه در شرق اوکراین، انتظارات را زیر پا گذاشت. به اعتقاد بسیاری از مفسران، توکایف تداوم حمکرانی خود را مدیون پوتین است. اما، اعلام موضع بیطرفی از سوی قزاقستان، خشم جمعی قانونگذاران روسی و مبلغان کرملین را برانگیخت.
برخی از مفسران به مرز ۷۶۰۰ کیلومتری مشترک میان دو کشور -طولانیترین مرز زمینی پیوسته در جهان- و حضور جمعیت بزرگ روس در استانهای شمالی قزاقستان اشاره نمودند. اما علیرغم لفاظیهای تنشآمیز، توکایف توانسته است تا حد زیادی روابط میان مسکو و آستانه را با ثبات نگه دارد.
پس همانطور که مفسران سیاسی قزاقستان بیان کردند، این کشور چگونه توانسته “روی دو صندلی بنشیند”؟
حمایت چین به قزاقستان کمک کرده است.
در سپتامبر ۲۰۲۲، شی جین پینگ، رهبر چین، اولین سفر خارجی خود به قزاقستان (آستانه) از زمان شیوع ویروس کرونا را انجام داد.
در این سفر، شی متعهد شد که پکن “قاطعانه با مداخله هر نیرویی در امور داخلی قزاقستان مخالفت خواهد کرد” – شاید پیامی به مسکو و به همان اندازه به غرب. پس از آن تا حدودی از میزان تهاجمات لفظی از سوی شمال کاسته شد.
این داستان نشان میدهد که چگونه جنگ روسیه در اوکراین الهام بخش روابط بینالملل در آسیای مرکزی شد که توکایف – یک دیپلمات کارکشته – و قزاقستان در مرکز آن قرار دارد.
رئیسجمهور قزاقستان در ماه سپتامبر ۲۰۲۳ به همراه پنج همتای خود در آسیای مرکزی، افتخار اولین دیدار با رئیسجمهور ایالات متحده، جو بایدن، را در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، کسب نمود. در مرحله بعدی، مذاکراتی در قالب مشابه میان پنج رهبر کشورهای آسیای مرکزی و اولاف شولْتْس صدراعظم آلمان صورت گرفت. پس از آن امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه به قزاقستان و ازبکستان سفر کرد. توکایف همچنین بر این باور بوده که روابط خود با کشورهایی همچون ترکیه و خاورمیانه را به طور گستردهتر تقویت خواهد نمود.
برای کرملین، این مانور دیپلماتیک نشان دهنده وضعیت جدید آزاردهنده و متناقض است. از یک سو، آخرین چیزی که مسکو به آن نیاز دارد، متحدان منزوی تر و تحریم شده است. اما از سوی دیگر، قزاقستان برای انتخاب جایگاه خود بی تاب است.
بهره برداری از فرصتهای جدید
لوکا آنچسکی، استاد مطالعات اوراسیا در دانشگاه گلاسکو
اینطور به نظر می رسد که کشورهای آسیای مرکزی توانستهاند از محیط ژئوپلیتیکی بسیار قطبی شده که ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین بوده، با موفقیت عبور کنند.
موضع دو کشور قزاقستان و ازبکستان -که از بازیگران کلیدی منطقه محسوب می شوند- در قبال حمله روسیه به اوکراین به گونهای بود که از آن طریق یک فاصله حساب شده با کرملین اتخاذ کردند تا بدین صورت از حامیان روسیه قلمداد نشوند و در عین حال، این کشورها انتقاد قابل توجهی نیز علیه تهاجم جاری اتخاذ نکردند.
اتخاذ چنین سیاست میانه و معتدلی، مزایای دیگری نیز به همراه داشته است. چنین سیاستی با مسیر پیش روی رهبران غیردموکراتیک همگام بوده و این را می توان از تلاش و موفقیت دولتهای منطقه در بازسازی برنامههای اقتدارگرایانه خود در داخل درک نمود.
از سال ۲۰۲۲، دو کشور قزاقستان و ازبکستان راه هایی را برای طولانی نمودن مدت زمان تصدی رهبران مستقر خود یافتهاند؛ ترکمنستان مساله جانشینی را تکمیل نمود؛ تاجیکستان زمینه ساز چنین سیاستی در مساله جانشینی گردید و قرقیزستان نیز قدرت رئیسجمهور خود را متمرکز و شخصی نمود.
بررسی ابعاد اقتصادی جنگ به ما نشان می دهد که آسیای مرکزی نیز از این تهاجم بهرهمند شده است.
افزایش تجارت دوجانبه با روسیه منجر به افزایش وجوه ارسالی از روسیه به این کشورها گردیده است که این مساله برای فقیرترین اقتصادهای منطقه، یعنی قرقیزستان و تاجیکستان حیاتی است. این موضوع همچنین باعث بهبود چشم انداز منطقه برای رشد اقتصادی بوده است.
پاسخ به این سوال که آیا این شرایط مطلوب در میان مدت برقرار خواهد بود یا خیر، به نسبت زیادی به واکنش غرب در آینده بستگی دارد. به عنوان مثال، بی توجهی به تحریمها و یا رفع تحریم ها ممکن است باعث کاهش دستاوردهای اقتصادی آسیای مرکزی از جنگ شود. در عین حال، وجود یک غرب قاطع تر ممکن است اجرای سیاست میانه را برای قزاقستان و ازبکستان دشوارتر نماید.
چین، روسیه و آسیای مرکزی
جولیا سیوراتی، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن
دو سال پس از تهاجم روسیه به اوکراین، همچنان چین تلاش مینماید تا موضعی متعادل در قبال مسکو داشته باشد، با این وجود، دیپلماتهای چینی تلاش کردهاند لفاظی منسجم تری در قبال جنگ ایجاد نمایند و تلاشهای دیپلماتیک خود را در قبال اوکراین از طریق نشستهای سطح بالا و حمایت غیرمستقیم اقتصادی افزایش دادهاند.
در سال گذشته، وزیر امور خارجه چین، وانگ یی با همتای اوکراینی خود، دیمیترو کولبا دیدار نمود و در نتیجه آن، سفیر جدید اوکراین در پکن منصوب شد، سمتی که از سال ۲۰۲۱ خالی بود. افزون بر این، تاراس کاچکا، معاون وزیر اقتصاد اوکراین در جولای ۲۰۲۳، از چین بازدید کرد که اولین سفر یک مقام اوکراینی از زمان جنگ بود.
تلاش برای تعادل کار سادهای نیست. پکن و مسکو مدت کوتاهی قبل از حمله کرملین، شراکت «بدون محدودیت» خود را اعلام کردند. چین گاهی اوقات به طرز ناخوشایندی تلاش کرده است تا روابط خود با روسیه را در اولویت قرار دهد، چیزی که برای عقب راندن مشترک علیه غرب و سایر منافع آن مهم است.
چین در ماه می ۲۰۲۳ نشست مهمی را با پنج کشور آسیای مرکزی برگزار کرد. این نشست با ارائه نقشه راهی برای افزایش مشارکت اقتصادی و سیاسی دنبال شد. پکن همچنین به دنبال تغییر تصویر جهانی خود در مورد جنگ بوده و خود را به عنوان یک مدافع صلح بیطرف معرفی می نماید و طرح کلی خود را برای پایان دادن به درگیری ارایه میکند.
در این حرکت رو به جلو، یک سوال کلیدی برای کشورهای آسیای مرکزی مطرح میشود و آن سوال این است که چه میزان فاصله میان چین و روسیه وجود دارد تا این کشورها از میان آن حرکت کنند. در حالی که پکن و مسکو در مورد هر موضوعی دارای نگاه و دیدگاه مشترک نیستند، اما این دو کشور در منطقه و همسایگی گستردهتر، دارای منافع کلیدی مشترک بسیاری هستند، که همپوشانی مواضع آنها در مورد افغانستان، غزه و ایران نشانگر این مساله میباشد.
این امر، تلاش چین برای تصویرسازی مثبت در آسیای مرکزی و در سطح جهانی را محدود می نماید، زیرا این تصویرسازی همچنان تحت الشعاع همکاری برجسته این کشور با مسکو قرار دارد.
گشایشی برای تجارت اوراسیا
امیل اودالیانی، استاد روابط بین الملل در دانشگاه اروپایی تفلیس
جنگ در اوکراین باعث شجاعت بیشتر کشورهای آسیای مرکزی در سیاست خارجی آنها شده و اهمیت منطقه را به عنوان راهگذر تجارت جهانی افزایش داده است.
تا قبل از فوریه ۲۰۲۲، اتحادیه اروپا و چین، مسیر تجاری شمالی میان آسیا و اروپا از طریق روسیه را کافی میدانستند، زیرا از شبکه ریلی گسترده مسکو و شیوههای گمرکی آسانتری بهرهمند میشدند. در آن زمان راهگذر میانه- این کردیور از دریای سیاه، مازندران به سمت آسیای مرکزی امتداد دارد- عمدتاً نادیده گرفته میشد و کمترین میزان سرمایه گذاری و یا توجه قدرتهای بزرگ را به خود جلب نمود.
اما نگاه به این مساله از زمان تهاجم روسیه تغییر کرده است. قدرتهای غربی، چین، ترکیه و کشورهای کوچکتر که در امتداد این مسیر قرار دارند، تلاشهایی را برای گسترش آن انجام میدهند.
این مساله برای کشورهای آسیای مرکزی، به معنای فضای بیشتر است. در مورد قزاقستان، جنگ اوکراین فرصتی را در اختیار آستانه قرار داده تا علیرغم اتحاد رسمی و عضویت در گروههای مختلف تحت رهبری روسیه، بتواند وابستگی شدید اقتصادی خود به روسیه را مورد ارزیابی مجدد قرار داده و آن را کاهش دهد. قزاقستان یکی از محرک های اصلی راهگذر میانه بوده که شاهد افزایش سرمایه گذاریهای جدید و حجم تجارت میباشد.
به طور گستردهتر، جنگ و تحریمهای پی در پی غرب علیه مسکو، موجب شده تا روسیه در کنار سایر بازیگران همچون ایالات متحده، اتحادیه اروپا، هند، ژاپن، ایران، ترکیه، چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس به یکی از بازیگران کلیدی در آسیای مرکزی تبدیل شود.
در این راستا، جنگ در اوکراین ممکن است به دوران سلطه روسیه در آسیای مرکزی پایان دهد، که با جایگزین های جدید، چه در قالب مسیرهای تجاری و چه در قالب شرکای سیاسی، موجب ادامه فرسایش موقعیت روسیه خواهد شد.