#اختصاصی
به قلم: دکتر بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه، عضو موسس و دبیر اولین انجمن دوستی ایران و گرجستان
پاسخ به سوال «روسها چه کسانی هستند؟» برای هر فردی ویژه خود او خواهد بود و این بستگی دارد که شما خوانندگان گرامی تا چه اندازه ژرف بتوانید حالات، دردها و شادیهای این مردم را احساس کنید. و همچنین، برای اینکه درک و دریافت ریشهها و الگوها برای شما آسانتر شود، با آغاز این بخش شما را به سفری در شهرهای مختلف روسیه دعوت میکنیم.
سفر ما در بزرگترین کشور جهان آغاز میشود.
به طور رسمی، اصطلاح «روس» به افرادی اطلاق میشود که شهروند تمام عیار روسیه هستند، حتی اگر در خارج از مرزهای روسیه زندگی کنند. در پهنهای به بزرگی ۱۷،۱۲۵،۱۹۱ کیلومتر مربع، ۱۴۶،۷۴۸،۵۹۰ نفر زندگی میکنند (طبق داده های Rosstat تا ۱ ژانویه ۲۰۲۰)، که روسیه را در جایگاه ۹- مین کشور پرجمعیت جهان قرار میدهد.
فدراسیون روسیه در نیمکره شمالی و در شمال اوراسیا جای گرفته و بیشتر بخشهای اروپای شرقی و کل شمال آسیا را فراگرفته است. سواحل روسیه به چندین اقیانوس راه دارند: اقیانوس آرام و اقیانوس قطب شمال و همچنین دریای بالتیک، سیاه، آزوف و اقیانوس اطلس. این کشور دارای طولانیترین خط ساحلی جهان (۳۷۶۵۳ کیلومتر) است. همچنین گستره آن از غرب به شرق کمابیش ۱۰ هزار کیلومتر و از شمال به جنوب – ۴ هزار کیلومتر امتداد دارد.
گوناگونی مناطق آب و هوایی، چشمانداز و طبیعت روسیه را به دلیل گستره پهناور آن باید مورد توجه قرار داد. زیرا این حقایق به شدت در پایهریزی شیوه زندگی و آداب و رسوم مردمان ساکن در آن تأثیر میگذارد. اینجا استپها و توندراها (سرد دشت)، جنگلها و سواحل نیمه گرمسیری وجود دارد. بیش از ۷۰ درصد از قلمرو این کشور را دشتها و دشتهای پست فراگرفته است. اما در قسمتهای جنوبی و شرقی، زمینهای کوهستانی به چشم میخورند.
در میان بلندیهای قفقاز بزرگ که به چشماندازهای خود معروف است، البروس (۵۶۴۲ متر)، بلندترین قله روسیه زیبایی خود را به رخ میکشد. کوههای اورال که از شمال به جنوب کشیده شدهاند، به نوعی قسمت اروپایی و آسیایی روسیه را از هم جدا میکند. در جنوب سیبری، مناطق کوهستانی دیگری وجود دارد که از نظر شهرت و چشمانداز کم اهمیت نیستند: آلتای، سایان غربی و شرقی، بلندیهای استانووی، خط الرأس چرسکی، سیخوته-آلین در شرق دور. در شبه جزیره کامچاتکا، بلندترین آتشفشان به نام کلوچفسکایا اسپوکا به ارتفاع ۴۷۵۰ متر قرار دارد و جزایر کوریل در شرقیترین نقطه کشور که به راستی قلمرو آتشفشان ها محسوب میشوند. بیش از ۲۰۰ منطقه آتشفشانی در این منطقه وجود دارد که در حدود ۵۰ آتشفشان فعال هستند.
روسیه کشوری چند ملیتی است. طبق سرشماری سال ۲۰۱۸، بیش از ۲۰۰ گروه قومی یا ملیت در کشور وجود دارد. پراکندگی جمعیت در گستره آن تحت تأثیر شرایط آب و هوایی و طبیعت مناطق بوده و ویژگی های هر گروه های قومی را مشخص میکند.عمده جمعیت روسیه در بخش اروپایی آن سکونت دارند. حدود ۸۰% این جمعیت روس هستند و کمابیش در تمام گستره روسیه به صورت برابر پراکنده شدهاند، البته شاید در این مورد، جمهوری تووا، جمهوری یاقوتستان (یاکوتیه)، ناحیه خودمختار یامالو ننتتس، جمهوریهای قفقاز، قسمت مرکزی سرزمین خاباروفسک و برخی از مناطق جمهوری کومی استثناء هستند.
در شکلگیری این ملت تیرههای اسلاوی شرقی نقش زیادی داشتند. آغاز تاریخ مردم روسیه به قرن ها پیش برمیگردد؛ روسهای کییف (بین قرنهای ۹ تا ۱۲ میلادی) که در نتیجه همبستگی این تیرهها بوجود آمد. پایهگذاری ملت روس همزمان با شکلگیری ملتهای اوکراینی و بلاروسی پیش رفت. به موازات این در دوره مبارزات آزادیبخشانه علیه سلطه تاتار و مغولها (اواسط قرن ۱۳ – اواخر قرن ۱۵)، جدایی قومی پادشاهی شمال شرقی روس ها رخ داد و دوکنشین بزرگ مسکو تشکیل شد. تمایز قومی اسلاوهای شرقی برگشت ناپذیر بود و سه قوم برادر به توسعه مستقل خود ادامه دادند. پس از آزادی از یوغ مغولها، مردم روسیه شروع به توسعه سرزمینهای خود و از جمله بازسازی مناطقی کردند که از حمله تاتارها و مغولها آسیب دیده بودند.
مهاجرت به منطقه ولگا در قرون ۱۷- ۱۸ میلادی رخ داد. – به سیبری، به قفقاز شمالی، بعدها به قزاقستان، به آلتای و آسیای میانه. در نتیجه ، قلمرو قومی روسها به تدریج شکل گرفت. **
زبان روسی گویشوران پرشماری در تمام دنیا دارد. از نظر تعداد گویشوران پس از چینی، انگلیسی، هندی و اسپانیایی در رتبه پنجم قرار دارد. این زبان بخشی از زیر گروه اسلاوی شرقی است که متعلق به گروه اسلاوی از خانواده زبانهای هند و اروپایی است. نیای این گروه از زبانها اصطلاحاً Proto-Slavic نامیده میشود. این زبان دارای فرهنگ نوشتاری نبود و به همین دلیل ثبت نمیشد. نیای زبان روسی مدرن را زبان روسی کهن (یا اسلاوی شرقی) میدانند. در تاریخ آن، دو دوره اصلی را میتوان تشخیص داد: پیش از دوران نگارش (از فروپاشی زبان پروتو اسلاوی تا پایان قرن ۱۰) و دوران نوشتاری، فروپاشی زبان روسی قدیم به طور مستقیم منجر به ظهور زبان روسی (یا روسی بزرگ) شد که با اوکراینی و بلاروسی بسیار متفاوت بود. این رویداد در قرن ۱۰ میلادی اتفاق افتاد.
شرایط طبیعی و اقلیمی سرزمینهای روسیه تأثیر بسزایی در شکلگیری شیوه زندگی و ذهنیت این ملت داشته است. شمار اندک سرزمینهای کوهستانی، وجود جنگلها و باتلاقهای بیشمار و زمستانهای بسیار سرد دشواریها و موانعی را برای فعالیت کشاورزی ایجاد کرده است. مهارتها و ویژگی های لازم برای بقاء، توانایی برداشت به موقع و بدون تلفات محصول در شکل گیری شخصیت ملی روس ها نقش داشته است. توانایی مقاومت در برابر فشار بیش از حد در طول تهاجم دشمن، قحطی و آشفتگیهای جدی اجتماعی نجات دهنده بوده است. حملات پیاپی و دورهای به مرزهای این کشور، روحیه مردم روسیه را شکل داده و آن را در مبارزات آزادی بخش محکم ساخته و یکپارچگی داخلی را تقویت کرده است.
جایگاه بعدی قومی از نظر جمعیت در فدراسیون روسیه بعد از روسها به تاتارها (۳٫۸۳%) میرسد. تاتارها پرجمعیتترین جامعه مسلمان در فدراسیون روسیه هستند.
بیشتر تاتارها در مناطق ولگا و اورال، در جمهوری تاتارستان و جمهوری باشقیرستان زندگی میکنند، اما بسیاری از آنها در سایر مناطق کشور نیز پراکنده شده اند. تاتارها با فرهنگ ویژه خود که به شایستگی در خزانه تمدن جهان گنجانده شده است، متمایز میشوند. بسیاری از مردم روسیه و اوراسیا، از جمله اقوام ترک، فینو و اوگری و هندوایرانی با سنتها و زبان آنها تعامل داشتهاند. در سال ۹۲۲ بلغارستان ولگا (کشوری باستانی واقع در قلمرو تاتارستان امروزی) رسماً و داوطلبانه اسلام را پذیرفت. به طور سنتی، مسلمانان تاتار اهل سنت و حنفی میانهرو هستند.
یافتههای باستان شناسی نشان میدهد که پیشینیان تاتارهای مدرن از خط رونی یا دبیره رمزی استفاده میکردند، اما پس از پذیرش اسلام، خط عربی جایگزین آن شد. و از سال ۱۹۳۹، مردم از الفبای سیریلیک با حروف اضافی استفاده میکنند.
بسیاری از قومشناسان به پدیده جالب سازگاری و مدارای تاتارها اشاره میکنند. در کل تاریخ وجود این قوم، آنها آغاز کننده هیچ گونه درگیری بر اساس زمینههای قومی و مذهبی نبودهاند. پژوهشگران بر این باورند که سازگاری و مسامحت بخشی تغییرناپذیر از منش ملی تاتارها است.
اوکراینی ها ۲٫۰۳٪ از جمعیت کشور را تشکیل میدهند. آنها مانند روسها از مردمان اسلاو شرقی هستند و از دید سنتی و همچنین از نظر زبان شباهتهای زیادی دارند. اوکراینیها تقریباً به گونهای همگون در قلمرو فدراسیون روسیه زندگی میکنند و افزون بر افرادی که شهروندی این کشور را دارند، بسیاری از کارگران مهاجر تا به امروز به روسیه میآیند. بخش بزرگی از مردم اوکراین در روسیه در کریمه متمرکز شدهاند. باید افزود که از نظر ظاهری، بازشناختن اوکراینی از روس کم و بیش ناممکن است.
گروه قومی ترک- باشقیری ۱٫۱۵% از جمعیت روسیه را تشکیل میدهد و با بیشترین تعداد پس از اوکراینیها در ترکیب قومیتی آن جای دارند. آنها در قلمرویی به همین نام در جمهوری باشقیرستان در اورال و در منطقه ولگا زندگی میکنند. در این جمهوری به زبانهای باشقیری، تاتاری و روسی صحبت میشود. بیشتر مردم این قوم مسلمان سنی هستند. در آغاز قرن ۲۰ میلادی خط نوشتاری آنها بر اساس خط عربی بود، در سال ۱۹۲۹ به الفبای لاتین و از سال ۱۹۳۹ – به الفبای سیریلیک برگردانده شد. دانشمندان و مردمنگاران اقوام ترک کوچنشین، مردمان گروه فینو و اوگری و ایرانیان باستان را از اجداد باشکیرها میدانند. دقیقاً مشخص شده است که این قوم در نتیجه ترکیبی از تبار زرد (منگولید) و قفقازی شکل گرفته است. این موضوع تفاوت در شکل ظاهری افراد در یک ملیت را توضیح میدهد. اما همگانیترین خصوصیات ظاهری برای یک باشقیری، قد متوسط، موهای تیره و چشم های قهوهای، پوست تیره و یک ویژگی بارز، چشمان کشیده است. باشقیرها باستانیترین مردم و یکی از اولین گروههای قومی هستند که در اورال مستقر شدند. در سال ۸۴۰، زندگی باشقیرها توسط جهانگرد عرب سلام الترجمان شرح داده شد، وی از این مردم به عنوان یک ملت آزاد که در دو سوی یال اورال ساکن است، سخن گفته. بعدها، سفیر بغداد ابن فضلان، باشقیرها را مردم کوچ نشین جنگی و قدرتمند خواند.
در قرن ۹، بخشی از طوایف باشقیری کوهپایههای اورال را ترک کرده و به مجارستان نقل مکان کردند و فرزندان شهرکنشینان اورال هنوز در این کشور زندگی میکنند. بقیه قبایل باشقیر برای مدت طولانی جلوی هجوم چنگیزخان را گرفتند و مانع از ورود وی به اروپا شدند. جنگ مردم کوچ نشین ۱۴ سال به طول انجامید. در نتیجه آنها متحد شدند، اما باشقیرها توانستند حق خودمختاری بدست آورند. درست است که پس از فروپاشی اردوی زرین، استقلال از دست رفت. و از دوره سلطنت ایوان مخوف، زمانی که آنها تابع خانات کازان بودند، باشقیرها به تابعیت مسکو درآمدند (۱۵۵۴). سبک زندگی یکجانشینی آنها از همان دوره آغاز شد.
گروه دیگری از قومیت ترک، که عمدتاً در جمهوری چوواشستان در روسیه، ۱۳% جمعیت کل اقوام را تشکیل میدهند. محققان نگران انقراض قوم چوواش هستند. افراد وابسته به این گروه قومی از معرفی خود به عنوان چوواش خودداری میکنند و در مدارس، والدین به طور فزایندهای با آموزش زبان چوواشی به فرزندانشان مخالفت میکنند. از نظر ظاهری، نمایندگان این قوم به کلی متفاوت از روس ها هستند و به نژاد زرد پوست تعلق دارند.
یاکوتها یا یاقوتها بیشترین جمعیت را در میان بومیان سیبری دارند (۴۹٫۹%). آنها در قلمرو یاقوتستان و در مناطق ایرکوتسک، استان ماگادان، مناطق خاباروفسک و کراسنویارسک زندگی میکنند. این قوم ترک تبار پیش از پیوستن به روسیه بیشتر از راه پرورش گاو زندگی میکردند. پس از ملحق شدن به دولت روسیه در سالهای ۱۶۲۰-۱۶۳۰، شیوه زندگی یاکوتها تغییر کرد و توسعه اقتصادی-اجتماعی آنها به طور قابل توجهی شتاب گرفت و کشاورزی به پیشه اصلی آن تبدیل شد. حماسه باستانی اولونخو که در فهرست میراث معنوی جهانی یونسکو قرار دارد، از نسلی به نسل دیگر، دهان به دهان در میان این قوم منتقل میشود. خوانندگان محلی یاکوت هنوز از آواز گلو استفاده میکنند و پرکاربردترین ساز آنها خموس (زنبورک) است. همچنین پدیده فرهنگی متمایز دیگر، چاقوی یاکوتی است (وسیله مشهور فرهنگ یاکوتی).
ننتسها مردم کم شمار اما بسیار اصیل روسیه هستند که حتی امروز توانستهاند ویژگیهای خاص خود را حفظ کنند و براستی شایسته توجه ویژهای میباشند. بیشتر آنها در منطقه خودمختار یامال- ننتس زندگی میکنند و چندین هزار گلهدار گوزن شمالی ننتس در شبه جزیره یامال به زندگی کوچ نشینی ادامه میدهند. آنها ۵۰۰۰۰۰ گوزن دارند. گلهداری گوزنهای بزرگ شغل سنتی این قوم است. این گروه قومی به دو زیر گروه توندرا و جنگلی تقسیم میشود که البته تنها ۱۵۰۰ نفر از گروه دوم باقی ماندهاند.
آداب و رسوم این مردم برای اکثر جمعیت روسیه کاملاً عجیب و غریب است و شیوه زندگی آنها با ساکنان قسمت اروپایی آن تفاوت اساسی دارد. به دلیل شغل آنها، غذای اصلی ننتس ها گوشت گوزن است و نیاز به زنده ماندن در شرایط سخت آب و هوایی شمال سیبری، به آنها آموخته که با خوردن گوشت خام و خون زنده بمانند. چنین سلیقه غذایی به هیچ وجه به دلیل خوشمزه بودن این خوراک نیست. این همان نیاز فیزیولوژیکی بدن به ویتامینهای B و C است. به هر حال، در میان ننتسها هیچ مورد ابتلاء به بیماری اسکوربوت مشاهده نشده است. برخلاف گوشت، ماهی را معمولاً به صورت خورشتی یا آب پز میخورند. سوپ با آرد، پنکیک با خون – همه اینها ویژگیهای غذاهای سنتی ننتس است.
اونیها، هانتیها، خاکاسها، مردم تووان، مردم اونکی، چوچکیها، مردم دولگان و دیگران – همه اینها مردم بومی سیبری هستند که دارای ویژگیهای بسیار گوناگون هستند، و براستی شایسته است که به هر یک از این گروه های قومی در کتابی جداگانه پرداخته شود.
داستان مردمان ساکن در قلمرو فدراسیون روسیه بدون نام بردن از مردم مهمان نواز قفقاز شمالی به پایان نمیرسد. همچنین، این مناطق مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است زیرا موارد بسیاری از دیرزیستی (عمر طولانی) در این قلمرو دیده میشود. اقلیم کوهستانی، هوای پاک و عادات غذایی همه در امید به زندگی این مردم رشک برانگیز است.
مقام پنجم از نظر جمعیت در میان ترکیب قومی روسیه به چچنها (۰٫۹۴%)، مردم ناخ میرسد که جمهوری خود را به همین نام نامگذاری کردهاند. همچنین، جمهوریهای موجود در فدراسیون روسیه شامل: مردم آدیغیه (آدیغیه)، چرکسیها (قره چای و چرکس)، کاباردینها (کاباردینو- بالکاریا)، اینگوشی (اینگوشتیا)، مردمان اوستیایی یا آسی (اوستیای شمالی) میشوند. آسیها از نسل آلانها – قبایل کوچ نشین ایرانی زبان هستند. امروز این مردم به ۲ گروه قومی تقسیم میشوند: دیگوریها و ایرونیها که گروه دوم در اکثریت هستند. اکثر آسیها به دو زبان صحبت میکنند: آسی- روسی و شمار کمتری آسی- ترکی یا آسی – گرجی. شایان ذکر است که زنان آسی از نظر زیبایی شهرت دارند. پیش از این، آنها را حتی برای تولد فرزندان زیبا به عربستان منتقل میکردند. بخش دیگری از مردم قفقاز شمالی بیشتر در داغستان زندگی میکنند و شمار معینی از تاتارها در قلمرو قفقاز واقع شدهاند.
روسها در قفقاز عمدتاً در سرزمینهای کراسنودار و استاوروپول زندگی میکنند. قزاقها هنوز در سرزمینهای تاریخی خود، کوبان و روستاهای استاوروپول ساکن هستند.
هر گروه قومی به طور سنتی لباس ملی، رقص و ویژگیهای خاص غذاهایی خود را دارد. برای یک فرد ناآگاه، در نگاه اول، ممکن است همه شبیه به هم باشند، اما هر ملتی ویژگیهای خاص خود را دارد.
زبان رسمی دولتی روسیه «روسی» است، اما به دلیل چند ملیتی بودن آن، بیش از ۱۰۰ زبان و گویش در قلمرو روسیه رواج دارد. رایجترین آنها روسی، اوکراینی، باشقیری، چوواشی، تاتاری و چچنی است. برخی از جمهوریها، در کنار زبان اصلی، حق دارند زبانهای رسمی دیگری در سرزمینهای خود داشته باشند. اما بیشتر شهروندان این کشور، صرف نظر از قومیت خود، گویشور زبان روسی نیز هستند.
سکونت شمار زیادی از اقوام در روسیه باعث شده که بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان در ده سال گذشته به یک مسأله توجه خاص داشته باشند این موضوع مدتها در فضاهای مجازی موضوع داغ بحثها و مناظرات بود. سوال این است که تفاوت بین مفاهم «روس تبار – روسکی» و«اهل روسیه – راسیسکی» چیست و آیا چنین تفاوتی وجود دارد؟
در دوران قدیم، نماینده اقوام اسلاوی شرقی در روسیه «مرد (فرد) روسی» خوانده میشد که به عنوان نشانهای از تعلق وی به دولتی به همین نام محسوب میشد. از قرن پانزدهم در روسیه، اشکال جدید Rosiya / Roseya ظاهر میشود. و در نیمه اول قرن هفدهم اصطلاح بیزانسی «اهل روسیه» ریشه دواند. در آغاز قرن نوزدهم، صفت «روسی» به تدریج شروع به جایگزین شدن بجای «اهل روسیه» به عنوان یک تعریف قومی در زبان کرد. و امروزه «روس» برای نشان دادن تبار استفاده میشود و ترکیبات «زبان روسی» و «مردم روس» در همین راستا میباشند و فرم “اهل روسیه” برای تعیین ملیت و افرادی که تابعیت فدراسیون روسیه را دارند استفاده میشود.
توضیحات:
* اطلاعات مربوط به جمعیت فدراسیون روسیه بر اساس گزارش Rosstat «در مورد نتایج سرشماری نفوس ۲۰۱۰ روسیه» ارائه شده است. به دلیل همه گیری COVID-19 ، سرشماری نفوس سال ۲۰۲۰ به سال ۲۰۲۱ موکول شده است.
** Tavadov G.T. قوم شناسی . فرهنگ لغت مرجع مدرن م. ، ۲۰۱۱ ، ص. ۴۵۱-۴۵۶٫
ماخذ:
جامعه و فرهنگ روسیه، از انتشارات انجمن دوستی ایران و روسیه، ویراسته دکتر بهرام امیراحمدیان، چاپ اول ۱۳۹۹، ص ۱۱-۲۲