#اختصاصی
به قلم: یولیا آلکسیوا؛ مدرس گروه مطالعات منطقهای خارجی، مدرسه عالی اقتصاد مسکو
در ۳۰ نوامبر ۲۰۲۳، پنج نکته از موضع چین در مورد حل و فصل مناقشه فلسطین و اسرائیل در وب سایت وزارت خارجه چین منتشر شد: چین خواستار توقف خصومتها؛ حفاظت از غیرنظامیان؛ ارائه کمکهای بشردوستانه؛ گسترش هماهنگی دیپلماتیک بینالمللی؛ و جستجو و توسعه راه حل سیاسی مشترک با در نظر گرفتن آرای جوامع عربی، اسلامی و بینالمللی شد. این پنج نکته را وانگ یی، وزیر امور خارجه چین روز قبل در نشست شورای امنیت سازمان ملل که به ابتکار جمهوری خلق چین در مورد مسئله فلسطین و اسرائیل برگزار شد، بیان کرد و این اولین اقدام پکن برای حل مشکلات خاص منطقه خاورمیانه نیست.
چین سیاست خاورمیانهای خود را بر اساس اصول معمول همزیستی مسالمت آمیز بنا میکند. علیرغم این واقعیت که پکن به طور مستقیم تمایلی برای بیرون راندن شریک “سنتی” کشورهای منطقه -برای بسیاری از کشورها ایالات متحده- در دهه گذشته نشان نداده است، روابط بین کشورهای منطقه و چین به طور قابل توجهی تقویت شده و در برخی جنبهها حتی شدیدتر از تعامل با واشنگتن شده است.
اولویت سیاست خارجی چین در منطقه خاورمیانه خلیج فارس است: چین در حال سرمایهگذاری در زیرساختها و پروژههای مشترک، انعقاد توافقنامههای جدید و تشکیل جلسات سطح بالا با کشورهای حوزه خلیج فارس است و در عین حال کشورهای مشرق عربی که در اجرای برخی ابتکارات چینی نیز نقش دارند و اخیراً سرمایهگذاریهای چینی بیشتری جذب کردهاند، را فراموش نمیکند.
آینده ای جدید برای نفت عراق
بیشترین علاقه در این زمینه، روابط با عراق، سومین شریک تجاری بزرگ چین در میان کشورهای عربی و یکی از صادرکنندگان کلیدی نفت به چین، پس از روسیه و عربستان سعودی است. همانطور که انتظار میرفت، اساس روابط دوجانبه چین و عراق، روابط اقتصادی است. بر اساس گزارش وزارت امور خارجه جمهوری خلق چین، در سال ۲۰۲۲، حجم تجارت دوجانبه بین چین و عراق به بیش از ۵۳٫۳۷ میلیارد دلار رسید که از این میزان ۱۳٫۹۹ میلیارد دلار صادرات و ۳۹٫۳۹ میلیارد دلار واردات چین بوده است. در ژانویه تا نوامبر ۲۰۲۳ نیز حجم تجارت دوجانبه چین و عراق ۴۵٫۱۴ میلیارد دلار بوده که از این میزان صادرات ۱۲٫۹۱ میلیارد دلار و واردات ۳۲٫۲۳ میلیارد دلار بوده است.
شرکتهای چینی فعالانه در ساختن تأسیسات نفت، برق، و تأسیسات آموزشی و اجتماعی عراق مشارکت دارند. گروه ساخت و ساز انرژی چین Gezhouba در حال اجرای پروژه تصفیه فاضلاب در استان واسط عراق است که فاز اول آن در ژوئن ۲۰۲۳ به بهرهبرداری رسید و فاز دوم از نوامبر در دست ساخت است. شرکت مهندسی و ساخت پتروچاینا در حال ساخت کارخانههای تصفیه گاز و آموزش کارکنان از طریق برنامه انتقال مهارتهای مشترک است. شرکت گروه ساختمانی دولتی چین در ساخت فرودگاه بینالمللی در چهارمین شهر بزرگ عراق، ناصریه، مشارکت دارد. این پروژهها و بسیاری از پروژههای دیگر بخشی از توافقنامههای دو کشور بهعنوان بخشی از ابتکار کمربند و جاده (BRI) هستند. این موقعیت جغرافیایی از نقطه نظر توسعه بیشتر BRI و منابع انرژی عراق است که مورد علاقه چین در توسعه روابط با این کشور و عامل اصلی تمایل پکن برای تقویت نفوذ خود در آنجا است.
بزرگترین شرکت نفت و گاز چین ، شرکت ملی نفت چین (CNPC)، به ویژه در عراق فعال است و به عنوان اپراتور بیش از نیمی از تولید نفت در میادین را به خود اختصاص داده است. اگر عراق قصد دارد شرکای خود را در بخش انرژی متنوع کند، این وضعیت میتواند برایش مشکل ساز شود. علاوه بر این، در استان میسان، اعتراضات کارگران عراقی در نزدیکی تأسیسات شرکت مهندسی و ساخت و ساز نفت چین(CPECC)، برگزار شد. معترضان خواستار بهبود شرایط و همچنین حفظ آب شدند. این اعتراض توسط مقامات سرکوب شد، اما خود این حادثه برای هر دو طرف چینی و عراقی بسیار غیرمنتظره بود.
شایان ذکر است که در ژانویه ۲۰۲۴، پتروچاینا (بخشی از CNPC) رسماً جایگزین اکسون موبیل آمریکایی شد و اپراتور پروژه غربی قرنه ۱ عراق شد. پتروچاینا اکنون ۳۲٫۷ درصد از پروژه یکی از بزرگترین میادین نفتی عراق که ذخایر آن بیش از ۲۰ میلیارد بشکه برآورد می شود، را در اختیار دارد.
جنبه فرهنگی روابط عراق و چین نیز در سالهای اخیر شتاب بیشتری گرفته است. به گفته وزارت خارجه چین، طرف عراقی چندین بار گروههای فرهنگی و هنری را برای اجرا و شرکت در جشنوارههای مختلف به چین اعزام کرده است و رسانههای عراقی نیز از چین دیدن کردهاند. دورههای زبان چینی نیز در دانشگاههای عراق افتتاح میشود.
نفوذ چین در عراق عمدتاً به دلیل اقدامات انجام شده توسط جمهوری خلق چین با انگیزه اهداف طرح کمربند و جاده در حال افزایش است. ابزار اصلی سیاست خارجی چین در عراق، فعالیتهای پروژهای برای ساخت و بازسازی زیرساختها، موافقت نامههای جدید در زمینه همکاری انرژی و جریان سرمایهگذاری است. بنابراین، جمهوری خلق چین در حال تقویت روابط با بسیاری از کشورهایی است که در امتداد (و نه تنها) مرزهای BRI قرار دارند. چین از روشهای مشابهی استفاده میکند، به عنوان مثال، در آفریقا در فعالیتهای پروژهای سرمایهگذاری میکند و سپس حجم سرمایهگذاری را افزایش میدهد.
“دست کمک” چین به سوریه
پکن همچنین از سال ۲۰۲۳ روابط مشارکت راهبردی با دمشق برقرار کرده است. چین فعالانه از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب حمایت کرده و نیاز به وحدت میان کشورهای عربی را اعلام کرده است. همکاری بین دو طرف تامین پایدار منابع انرژی را برای چین فراهم میکند و در عین حال مزایای خاصی برای سوریه به همراه دارد. چین به طور فعال پروژههایی را برای ساخت و بازسازی زیرساختهای ویران شده در طول جنگ داخلی انجام میدهد. برخی از کمکها به صورت رایگان به سوریه ارائه میشود. چین برای مبارزه با همهگیری و پیامدهای آن و همچنین برای از بین بردن خسارات ناشی از زلزله سال ۲۰۲۳ به سوریه کمکهای بشردوستانه ارسال کرد.
آشتی اخیر پادشاهی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران با کمک دیپلماتیک جمهوری خلق چین، نقش مهمی در افزایش تماسها بین چین و سوریه ایفا کرد. به گفته وزارت امور خارجه چین، سوریه از مشارکت مثبت چین در حل و فصل کانونهای بحرانی و حفظ صلح و ثبات در خاورمیانه “قدردان” است.
در سپتامبر ۲۰۲۳، بشار اسد بر اهمیت «حمایت از چین» تأکید کرد و اسنادی را در مورد توسعه مشترک طرح OBOR امضا کرد. کلماتی در مورد نقش بزرگی که چین برای آینده سوریه و بازسازی آن ایفا میکند بیشتر و بیشتر از طرف سوری شنیده میشود و رسانههای چینی به نقل از سیاستمداران سوری میگویند که در سال ۲۰۱۷ اظهار داشتند که چین «یک قدرت مسئول با موضع عادلانه در امور بینالملل»است.
در سال ۲۰۲۲، تفاهم نامهای بین رئیس کمیسیون برنامه ریزی و همکاری بینالمللی سوریه و سفیر جمهوری خلق چین درباره الحاق سوریه به کمربند اقتصادی جاده ابریشم (SREB) و جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم امضا شد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که علیرغم اینکه مشارکت فعال سوریه در اجرای BRI باید تأثیر مفیدی بر بازسازی کشور داشته باشد، ساخت زیرساختهای لازم برای پروژه مستلزم حفظ بعدی شرایط آن است؛ یعنی تأمین هزینههای اضافی در آینده. اقتصاد سوریه به دور از ثبات است و این سوال که آیا دمشق میتواند از عهده آن برآید، همچنان مطرح است.
لبنان: نقطه دیگری در نقشه کمربند و جاده
ژای جون فرستاده ویژه دولت چین در امور خاورمیانه در مارس ۲۰۲۳ در جریان سفر به لبنان گفت که از سرگیری روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران شرایط مساعدی را برای توسعه و خروج از بحران برای لبنان ایجاد میکند و نفوذ چین در کل منطقه گسترش مییابد و صلح، ثبات و انسجام را تقویت میکند. لبنان کشور دیگری است که چین به آن کمکهای بشردوستانه ارائه کرده است، از جمله در طول همه گیری COVID-19 و پس از انفجار بندر بیروت در سال ۲۰۲۰، و همچنین از طریق کمکهای غذایی به کشورهای مسیر BRI.
برای لبنان، مانند بسیاری از کشورهای جهان، چین بزرگترین شریک تجاری آن است. به گفته وزارت خارجه چین، در سال ۲۰۲۲ حجم تجارت دوجانبه بین چین و لبنان به ۲٫۵۸ میلیارد دلار رسید و از ژانویه تا ژوئیه ۲۰۲۳، شرکتهای لبنانی به طور فعال در نمایشگاههای تجاری واردات بینالمللی چین اکسپو (CIIE)، نمایشگاه واردات و صادرات چین، نمایشگاه چین و کشورهای عربی شرکت کردند. به گزارش شین هوا، چین در ژانویه ۲۰۲۴ قول داد که پانلهای خورشیدی را به مراکز مخابراتی لبنان اهدا کند، که باید حدود ۳۵۸ مرکز اپراتور دولتی مخابراتی Ogero را پوشش دهد. همه اینها حکایت از تقویت روابط دو کشور در زمینههای مختلف دارد و همچنین نشان میدهد که چین سالها پس از وقفه ناشی از بیثباتی داخلی در لبنان، همکاری با این کشور را از سر میگیرد.
در سال ۲۰۰۹، دولت چین ۵۸ میلیون دلار برای توسعه بندر طرابلس سرمایهگذاری کرد. چین همچنان در حال سرمایه گذاری هنگفت برای توسعه زیرساخت بنادر لبنان است. دلیل اصلی این سرمایه گذاری، مانند سایر کشورهای منطقه شام، توسعه لازم برای گسترش مرزهای طرح BRI است که لبنان با امضای توافقنامه با جمهوری خلق چین، بخشی از آن است.
علاوه بر تعامل اقتصادی، سایر روابط نیز در حال تقویت است. در سال ۲۰۲۰، چین و لبنان توافق نامهای بین دولتها برای ایجاد مراکز فرهنگی در پایتختهای خود امضا کردند و این کشورها رویدادهای فرهنگی، جشنوارهها و روزهای فرهنگی دوجانبه را برگزار میکنند.
با این حال، لبنان را نمیتوان هدف اصلی توجه چین نامید، با وجود این واقعیت که در کل منطقه خاورمیانه و حتی در شرق، شرکای استراتژیک «مفید» برای جمهوری خلق چین وجود دارد (به عنوان مثال، سوریه و عراق جذب سرمایهگذاری چینی بسیار بیشتر است)، لبنان به دلیل موقعیت جغرافیایی باعث علاقه زیادی به پکن میشود. بنادر طرابلس و بیروت ممکن است در آینده توسط چین به عنوان قطب تجارت در دریای مدیترانه فعالتر مورد استفاده قرار گیرند و بنابراین ممکن است برای توسعه BRI مفید باشند.
دو روی سکه یوان چین
چین معمولاً زیرساختهای خارج از کشور را از طریق وام تأمین میکند و امکان ساخت و ساز توسط شرکتهای چینی را ارائه میدهد. از یک طرف، این وضعیت مطلوبی برای کشورهایی است که سرمایهگذاری میکنند – شرکتهای چینی اغلب کارمندان محلی را آموزش میدهند، مهارتهای آنها را بهبود میبخشند و برای آنها شغل فراهم میکنند. ساخت و ساز زیرساختها تأثیر مثبتی بر روند بازسازی کشورهای تخریب شده طی بحرانهای مختلف دهههای اخیر دارد و کیفیت زندگی مردم محلی را بهبود میبخشد. چین در حال برقراری روابط بلندمدت، کمک به تنوع بخشیدن به اقتصاد کشورها و افزایش سطح توسعه فناوری است.
چین واقعاً جاه طلبیهای نظامی را آشکارا نشان نمیدهد، وارد درگیری نمیشود، بلکه مدافع تمامیت ارضی، حفاظت از حاکمیت و حل مشکلات و اختلافات از طریق ابزارهای دیپلماتیک و از طریق گفت وگو است. برای برخی از کشورهای مشرق، این رویکرد از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا برخلاف اقدامات قبلی، به عنوان مثال، توسط ایالات متحده است. تاریخ قرن بیست و یکم نمونههای زیادی از حمایت چین در مسائل حساس واقعیت سوریه، عراق و لبنان را به یاد دارد. به عنوان مثال، چین به همراه روسیه هنگام رایگیری در شورای امنیت سازمان ملل متحد، بارها پروژههای غیرقابل قبولی را که علیه سوریه یا دولت آن انجام میشود وتو کردهاند و در سال ۲۰۱۹ چین آشکارا علیه هرگونه مداخله خارجی در امور عراق صحبت کرد.
از سوی دیگر، دخالت چین باعث نگرانی مقامات دولتی میشود. اعتراضات علیه مشارکت بیشتر در BRI در سراسر جهان در حال گسترش است. در سال ۲۰۲۰ آنها در قرقیزستان و در سال ۲۰۲۱ – در پاکستان برگزار شدند. شکایت اصلی مردم محلی، اختلال در شیوه کار و زندگی معمول آنها بود. چنین اعتراضاتی، مشکلات ابتکار توسعه چین را برجسته میکند – همان مشکلاتی که توسط مقامات کشورهای شرقی در حال حاضر نادیده گرفته میشوند و تنها بر منافع تمرکز میکنند.
محققان و سیاستمداران (عمدتاً غربی) اغلب چین را به “ساختن تله بدهی” متهم میکنند. در سال ۲۰۱۷، در رابطه با جمهوری خلق چین، برهما چلانی، محقق هندی، برای اولین بار اصطلاح « دیپلماسی تله بدهی» را مطرح کرد، که هنوز به طور فعال در مورد وامهای چینی استفاده میشود.
فهرست کشورهای وام گیرنده عمدتاً شامل کشورهای در حال توسعه است که برخی از آنها – به عنوان مثال سریلانکا – قبلاً به دلیل بدهیهای هنگفت به چین اعلام کردهاند که آسیب جدی به اقتصاد خود وارد کردهاند. معاملات یوان نیز همین نگرانی را ایجاد میکند – این نگرانی وجود دارد که چین نه تنها برای تقویت نفوذ خود، بلکه برای ایجاد وابستگی مالی سایر کشورها به اقتصاد و نهادهای دولتی چین به چنین معاملاتی نیاز دارد.
چین فعالانه چنین اظهاراتی را رد میکند و تأکید میکند که در واقع روند رد بدهیها یا تسهیل شرایط اعتباری کاملاً روان و بر اساس حفظ روابط دوجانبه پیش میرود. به عنوان مثال، چین با کمک سازمان ملل بخشی از بدهی عراق را رد کرد (در حال حاضر سود جریمه مشخص نیست).
در این زمینه، روابط متفاوت چین با اسرائیل جالب است. جمهوری خلق چین و اسرائیل نیز تعداد زیادی توافقنامه در زمینهها و جهات مختلف دارند. روابط تجاری بین کشورها در سطح خوبی قرار دارد – چین دومین شریک تجاری بزرگ اسرائیل است و طبق گفته وزارت بازرگانی جمهوری خلق چین، اسرائیل یکی از شرکای کلیدی چین در خاورمیانه است. با این حال، وضعیت پس از اکتبر ۲۰۲۳ بسیار پیچیدهتر شد، زمانی که وانگ یی، وزیر امور خارجه چین در یک گفتگوی تلفنی با وزیر خارجه عربستان سعودی گفت که اقدامات اسرائیل فراتر از دفاع از خود است و “بی عدالتی تاریخی” علیه فلسطین باید متوقف شود. پکن بارها خواستار آتش بس فوری شده و هنجارهای حقوق بشردوستانه بینالمللی را یادآوری کرده است. به گفته شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، تنها راه حل مناقشه اسرائیل و فلسطین، اجرای طرحی برای همزیستی دو کشور فلسطین و اسرائیل است.
دلایل سیاسی و اقتصادی این موضع چین بسیار زیاد است، اما چنین تصمیمی دلیلی جدی برای پیچیده شدن روابط چین و اسرائیل است. با این حال، این اولین بار نیست که آشفتگی در روابط چین و اسرائیل به وجود میآید. پیش از این، چین سرمایه گذاری خود در اسرائیل را به دلیل افزایش هماهنگی ایالات متحده و اسرائیل در مورد سرمایه گذاری چین کاهش داده بود. به عنوان مثال، اسرائیل و ایالات متحده بر سر موضوع بازسازی بندر حیفا اختلافات زیادی داشتند – مشارکت چین در ساخت و ساز منجر به هشدارهای ایالات متحده شد. به گفته مقامات آمریکایی، افزایش سرمایه گذاری چین در اسرائیل تهدیدی جدی برای امنیت ملی این کشور است.
***
نفوذ چین در خاورمیانه تاکنون عمدتاً به حوزه تجاری و اقتصادی گسترش یافته است و در حال حاضر عمدتاً در چارچوب طرح “یک کمربند، یک جاده” اجرا میشود. با این وجود، چین نیز جاه طلبیهای سیاست خارجی خود را نشان میدهد. این امر به ویژه به لطف اقدامات فعال جمهوری خلق چین در روند برقراری روابط بین عربستان سعودی و ایران قابل توجه است. پکن به ثبات در منطقه نیاز دارد و تقویت روابط سیاسی با کشورهای عربی در خدمت اهداف اقتصادی آن است.
جمهوری خلق چین نقش صلحساز را بر عهده میگیرد، از حل و فصل مناقشات دفاع میکند و با افزایش تعامل با کشورهای منطقه، چندین مشکل را به طور همزمان حل میکند. نه تنها مرزهای BRI را با امضای توافقنامههایی با کشورهای جدیدی که اعتماد آنها با سیاستهایش در حل بحرانهای خاورمیانه افزایش مییابد، پیش میبرد، بلکه بخش قابلتوجهی از نیاز انرژی خود را تامین میکند و به عنوان واردکننده اصلی چندین کشور در منطقه عمل میکند.
با این حال، نمی توان گفت که توسعه OBOR فقط برای چین مفید است. چین در حال اجرای تعداد زیادی پروژه بشردوستانه در مشرق و ارائه کمکهای بشردوستانه اضطراری است. چنین کمکهایی، در عین حفظ بی طرفی عملی، توسط جمهوری خلق چین هم از طریق کانالهای دوجانبه و هم از طریق سازمان ملل به فلسطین ارائه میشود. یکی از مؤلفههای مهم کمکهای بشردوستانه، کمکهای غذایی است، به عنوان مثال، حمایت از سوریه در مواجهه با پیامدهای زلزله.
نتایج چنین سیاستی همچنان قابل توجه خواهد بود، اما میتوان گفت که پکن به کشورهای مشرق که سالهای زیادی را با چالشهای داخلی و خارجی دست و پنجه نرم کردهاند، جایگزینی برای رویکردهای گذشته ارائه میدهد و همه مزایای مشارکت به عنوان بهترین مسیر توسعه را در اختیار آنها قرار میدهد. اما این بر عهده بازیگران منطقهای خواهد بود که در مورد این جایگزین تا این حد مثبت تصمیم بگیرند و منافع و آسیبها را برای کشورهای خود و آینده آن ارزیابی کنند.