تاریخ : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ 21 محرم 1446 Saturday, 27 July , 2024

فرصت‌ها و چالش‌های همکاری‌های ایران و هند در چابهار

  • ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۳
فرصت‌ها و چالش‌های همکاری‌های ایران و هند در چابهار
روابط هند با ایران و تداوم توسعه چابهار، که دسترسی به مناطق دشوار سیاسی مانند آسیای مرکزی و حتی افغانستان را فراهم می‌کند، می‌تواند سطح قابل توجهی از یکپارچگی را به همراه داشته باشد

#اختصاصی

 

به قلم: کبیر تنجا؛ پژوهشگر بنیاد تحقیقات آبزرور هند

قرارداد منعقد شده اخیر بین هند و ایران که به دهلی نو حق سرمایه‌گذاری و بهره‌برداری از پایانه شهید بهشتی بندر چابهار را برای ۱۰ سال دیگر می‌دهد، سرفصل‌های بسیاری را ایجاد کرده است. این بندر همچنان به عنوان تاج پروژه‌ای است که روابط اقتصادی بین دو کشور را تقویت می‌کند. این توافق در مقطعی ناپایدار در غرب آسیا انجام شد، زیرا جنگ در غزه همچنان ادامه دارد، تنش‌های اسرائیل و ایران همچنان حیاتی است و درگذشت رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه ایران در سانحه هلیکوپتر، سیاست داخلی تهران را به چالش می‌کشد.

سمبل تفکر هند

نمی‌توان انکار کرد که پروژه چابهار به دلایل اقتصادی و استراتژیک یک تلاش مهم است. در مرکز این تلاش‌ها، چابهار، رویکرد هند را از منظر یک سیاست همسایگی گسترده و نه لزوماً به عنوان بخشی از چشم انداز غرب آسیا به نمایش می‌گذارد. این بندر نقطه اتکای کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب است، پروژه‌ای که به دنبال پیوند یکپارچه هند با آسیای مرکزی و روسیه، دور زدن پاکستان است. فراتر از این، چابهار به دقت با واقعیت‌های «جدید» افغانستان هماهنگ شده است. دولت موقت در کابل به رهبری طالبان نیز با ارائه یک سرمایه‌گذاری ۳۵ میلیون دلاری به دنبال جایگزینی و عدم اتکای اقتصادی به بنادر پاکستانی مانند کراچی یا گوادر تحت حمایت چین است. در نوامبر ۲۰۲۳، ملا برادر رهبر طالبان از چابهار دیدن کرد که بندر شهید بهشتی در پس زمینه آن دیده می‌شد.

چابهار از نظر دوجانبه برای هند و ایران همچنین سرفصلی از چالش بین دو کشور است. در حالی که حمایت عمومی زیادی برای این پروژه وجود دارد، به دلایل موجه، اگر چابهار نبود، امروز روابط هند و ایران به شدت خشک به نظر می‌رسید. دلایل چند وجهی است و با دیدگاه هر دو کشور در مورد منافع ملی، منطقه‌ای و ژئوپلیتیکی خود گره خورده است. در عوض توسعه پروژه‌ها و همکاری‌های اقتصادی فراتر از چابهار، بسیاری از پروژه‌های قدیمی‌تر مانند میدان گازی فرزاد-بی که توسط شرکت دولتی هندی ONGC Videsh کشف شده بود، اکنون حذف شده‌اند. یکی دیگر از پلت فرم‌های قدیمی دوجانبه، شرکت کشتیرانی IranoHind، در سال ۲۰۱۳ به دلیل تحریم‌ها منحل شد. چابهار یک پروژه قدیمی است که پایه و اساس آن به سال ۲۰۰۳ باز می‌گردد. این دوره زمانی بود که هند توسعه دارایی‌های اقتصادی در خارج از کشور را دنبال می‌کرد. یک مورد چابهار در ایران بود و مورد دیگر ساخالین اول در روسیه.

بازتابی از دیپلماسی

مسائل ژئوپلیتیک که امروزه بازی هند در چابهار را رقم زده است و اهرم‌های ایران، موضوع جالبی برای مطالعه است. این توافق اخیر اندک زمانی کوتاه پس از تبادل آتش موشکی اسرائیل و ایران که  آنها را به شدت به یک درگیری تمام عیار نزدیک کرد، امضا شد. در همین حال، گروه آدانی هند نیز در یک پروژه بندری بزرگ در اسرائیل سرمایه‌گذاری کرده است. این شرکت بندر حیفا اسرائیل در دریای مدیترانه را به قیمت ۱٫۲ میلیارد دلار خریداری کرد. این امر نیز تا حدی به دلیل مشارکت هند در تلاش‌های دیپلماتیک و اقتصادی جدید با ایالات متحده، اسرائیل و شرکای عرب، مانند I2U2 و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا امکان‌پذیر شد.

این واقعیت که ورود هند به حیفا محدودیتی برای توافق چابهار نبود، نه تنها گواهی بر دیپلماسی هند است، بلکه برای ایالات متحده نیز باید مشخص کند که این نوع دسترسی که دهلی نو دارد سودمند است و برای واشنگتن مضر نیست. اظهارات اخیر ایالات متحده در مورد تحریم‌های احتمالی علیه چابهار کوته‌بینانه است. روابط هند با ایران و تداوم توسعه چابهار، که دسترسی به مناطق دشوار سیاسی مانند آسیای مرکزی و حتی افغانستان را فراهم می‌کند، می‌تواند سطح قابل توجهی از یکپارچگی را به همراه داشته باشد و به ایجاد جایگزین برای پروژه‌های مورد حمایت چین کمک کند. علیرغم گفتمان عمومی، قدرت مالی سنگین چین و توافق استراتژیک ۲۰۲۱ با ایران، به طور خودکار تهران را مطیع پکن نمی‌کند. ایران اساساً یک کشور متمرکز بر بقا است و مجموعه‌ای از ورق‌های متنوع را در کتاب بازی ژئوپلیتیک خود بازی می‌کند.

دولت بایدن با عدم پیروی کورکورانه از دکترین باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده در مورد چگونگی برخورد با روابط هند و ایران، و چابهار، در مرکز آن، سود خواهد برد. دهلی نو با دادن فضای بیش از حد به آقای اوباما زمانی که واردات نفت از ایران را به طور کامل متوقف کرد، فرصت‌های خود را سوزاند. این امر تهران را که برای دهه‌ها همواره در میان دو تامین‌کننده بزرگ نفت هند بود، از جمع ۱۰ کشور برتر خارج کرد. حتی اگر رویکرد هند ایجاد نفوذ در واشنگتن حول مذاکرات توافق هسته‌ای باشد، خروج یکجانبه ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در دوره دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸، مجدداً  مشخص کرد که چگونه غیرحزبی بودن و ثبات سیاست‌های خارجی مهم ایالات متحده پس از آن باید در نظر گرفته شود.

تصویر بزرگتر

در نهایت در مورد چابهار در روند حرکت روبه جلو باید به دو نکته اساسی توجه کرد. اولاً، پروژه بندر نمی‌تواند به تنهایی نقش مهمی در روابط دوجانبه داشته باشد. متمرکز کردن منافع بر روی این بندر نمی‌تواند با دوام باشد. دوم، آمریکا باید به سمتی حرکت کند که تحریم‌های چابهار را متناسب‌سازی کند. نگاه کردن به بندر چابهار به عنوان وثیقه‌ای در برابر سیاست‌های مشکل ساز ایران در غرب آسیا، درک درستی از تصویر کلان هند در پیگیری سیاست همسایگی گسترده‌اش که می‌تواند به نفع اهداف بزرگتر آمریکا نیز باشد، به دست نمی‌دهد. این مهم است که توجه داشته باشیم خود ایالات متحده نه تنها از طریق واسطه‌های سوئیسی، بلکه همچنین به طور فزاینده‌ای از طریق عمان و قطر با ایرانی‌ها ارتباط برقرار می‌کند.

 

لینک متن اصلی

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=10575
  • نویسنده : کبیر تنجا؛ پژوهشگر بنیاد تحقیقات آبزرور هند
  • منبع : https://www.orfonline.org/research/chabahar-s-opportunities-and-challenges
  • 777 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.