#اختصاصی
به قلم: پوریا انگشت بافت، دانشجو دکتری ایرانشناسی معاصر از دانشگاه تهران
ملیگرایی یکی از مهمترین عوامل شکلدهندهی هویت جوامع مختلف است، به ویژه در میان مردمی که در طول تاریخ با تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گسترده روبهرو بودهاند. مردم اوستیا که خود را آسی مینامند، از بازماندگان اقوام ایرانیتبار سکاها و سرمتیها هستند و از دیرباز در منطقهی قفقاز شمالی سکونت داشتهاند. از آنجا که این قوم در مسیر تحولات تاریخی قرار داشته و بارها با چالشهای حفظ هویت فرهنگی مواجه شده، ملیگرایی در میان آنها همواره نقشی برجسته در شکلگیری جامعهی اوستیایی ایفا کرده است. مردم اوستیا دارای تاریخی پیچیده و پرافتخار هستند. این قوم در دوران باستان در گسترهی وسیعی از مناطق اوراسیا پراکنده بودند و تأثیرات فرهنگی زیادی از تمدنهای ایرانی، یونانی و قفقازی پذیرفتند. زبان اوستیایی، که یکی از معدود بازماندگان زبانهای ایرانی باستان است، گواهی بر این پیوند فرهنگی است. در کنار این جنبهی زبانی، حماسهی نرت، یکی از برجستهترین آثار ادبی و اسطورهای مردم اوستیا، نشاندهندهی ارزشهای ملیگرایانهی این قوم است که از دوران کهن حفظ شدهاند. در دورهی امپراتوری روسیه، اوستیا به بخشی از قلمرو روسیه تبدیل شد، اما مردم آسی تلاش کردند تا هویت مستقل خود را حفظ کنند. سیاستهای روسیه شامل تلاشهایی برای همسانسازی فرهنگی بود، اما مردم اوستیا همچنان زبان و سنتهای خود را زنده نگه داشتند. مدارس اوستیایی تحت تأثیر زبان روسی قرار گرفتند، ولی برخی از جوامع محلی همچنان زبان و فرهنگ بومی خود را آموزش دادند. در دوران اتحاد جماهیر شوروی، سیاستهای سختگیرانهی ادغام قومی و همسانسازی فرهنگی اجرا شد و زبان روسی به عنوان زبان رسمی آموزشی و اداری تثبیت شد. شوروی تلاش کرد تا ملیگرایی اوستیایی را تضعیف کند و مردم را با ایدئولوژی کمونیستی هماهنگ سازد. در این دوران، بسیاری از آثار ملیگرایانهی اوستیایی سانسور شدند یا تغییر یافتند تا با سیاستهای دولتی تطبیق پیدا کنند. با این حال، مردم آسی همچنان هویت فرهنگی و زبانی خود را حفظ کردند و تلاش کردند تا عناصر اصلی فرهنگشان را زنده نگه دارند. پس از فروپاشی شوروی، اوستیای جنوبی که تحت کنترل گرجستان قرار داشت، اعلام استقلال کرد. این مسئله موجب درگیریهای نظامی میان اوستیای جنوبی و گرجستان شد. روسیه به حمایت از اوستیای جنوبی پرداخت و این منطقه عملاً تحت کنترل مسکو قرار گرفت. این تحولات نشاندهندهی پیوند عمیق ملیگرایی اوستیایی با سیاستهای منطقهای است که همچنان ادامه دارد. ملیگرایی در اوستیا امروزه با چالشهای جدیدی مواجه شده است. جهانیشدن و ارتباطات گستردهی فرهنگی باعث شده که زبان اوستیایی کمتر مورد استفاده قرار گیرد و بسیاری از جوانان این منطقه بیشتر به زبان روسی و انگلیسی صحبت کنند. در عین حال، تحولات سیاسی منطقهی قفقاز نیز بر هویت ملی مردم اوستیا تأثیر گذاشته است. روسیه همچنان از ملیگرایی اوستیایی به عنوان ابزاری برای نفوذ سیاسی خود در قفقاز استفاده میکند .در مقابل، گرجستان تلاش کرده تا اوستیای جنوبی را دوباره تحت کنترل خود درآورد و ناسیونالیسم گرجی در برابر ملیگرایی اوستیایی قرار گرفته است. این تنشها نشاندهندهی ادامهی نقش ملیگرایی در سیاستهای منطقهای است.
. ریشههای تاریخی ملیگرایی در اوستیا
الف) پیشینهی قومی و فرهنگی
مردم اوستیا، که خود را آسی مینامند، از اقوام ایرانیتبار هستند که در منطقهی قفقاز شمالی سکونت دارند. آنها از بازماندگان سکاها و سرمتیها محسوب میشوند و زبان اوستیایی، که یکی از شاخههای زبانهای ایرانی است، نشاندهندهی ریشههای مشترک فرهنگی و زبانی آنها با ایران است. برای مثال: شباهتهای زبانی میان اوستیایی و فارسی، مانند واژههای مشترک و ساختار دستوری مشابه، نشاندهندهی ارتباط عمیق تاریخی میان این قوم و تمدنهای ایرانی است. همچنین اسطورههای اوستیایی، بهویژه حماسه نرت، شباهتهای زیادی با شاهنامهی فردوسی دارد و نشاندهندهی تأثیر فرهنگ ایرانی بر هویت ملی اوستیاییها است.
ب) تأثیرات تاریخی بر ملیگرایی اوستیایی
در طول تاریخ، مردم اوستیا تحت تأثیر تهاجمات خارجی، تغییرات سیاسی و تحولات منطقهای قرار گرفتهاند. این عوامل موجب شده که ملیگرایی در میان اوستیاییها به عنوان یک ابزار دفاعی و هویتی تقویت شود. برای مثال : در قرون گذشته، اوستیاییها در برابر حملات مغولها و امپراتوریهای منطقهای مقاومت کردند و تلاش کردند تا هویت قومی خود را حفظ کنند. همچنین در دوران امپراتوری روسیه، اوستیاییها با سیاستهای همسانسازی فرهنگی مواجه شدند، اما همچنان زبان و سنتهای خود را حفظ کردند.
. نقش ملیگرایی در تحولات سیاسی اوستیا
الف) ملیگرایی در دوران شوروی
در دوران اتحاد جماهیر شوروی، سیاستهای همسانسازی فرهنگی و زبانی موجب شد که ملیگرایی اوستیایی به شکل مقاومت در برابر سیاستهای شوروی ظاهر شود. بسیاری از روشنفکران اوستیایی تلاش کردند تا زبان و فرهنگ بومی خود را حفظ کنند، حتی در شرایطی که آموزش به زبان روسی اجباری شده بود. در بعضی از مناطق خانواده ها در خانه فقط به زبان آسی صحبت می کردند. برخی از گروههای ملیگرا در اوستیا تلاش کردند تا هویت قومی خود را در برابر سیاستهای شوروی تقویت کنند و از استقلال فرهنگی دفاع کنند.
ب) ملیگرایی پس از فروپاشی شوروی
پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، ملیگرایی در اوستیا به یکی از عوامل اصلی درگیریهای قومی و سیاسی تبدیل شد. اوستیای جنوبی، که تحت کنترل گرجستان بود، اعلام استقلال کرد و این امر موجب درگیریهای نظامی میان گرجستان و اوستیای جنوبی شد. در سال ۲۰۰۸، جنگ میان گرجستان و اوستیای جنوبی به یک بحران بینالمللی تبدیل شد، که در نهایت روسیه به حمایت از اوستیای جنوبی وارد جنگ شد و توانست نیروهای گرجی را شکست دهد. پیروزی روسیه بر گرجستان نقطه عطف بزرگی در احیای حس ملی گرایی در میان توده های مردمان آسی بود. امروزه، اوستیای جنوبی عملاً تحت کنترل روسیه است و ملیگرایی در این منطقه همچنان نقش مهمی در سیاستهای داخلی و خارجی ایفا میکند.
۳. چالشهای معاصر ملیگرایی در اوستیا
الف) تأثیرات جهانیشدن بر هویت قومی
با گسترش جهانیشدن و ارتباطات بینالمللی، ملیگرایی در اوستیا با چالشهای جدیدی مواجه شده است. نسلهای جدید اوستیایی بیشتر تحت تأثیر فرهنگ جهانی قرار دارند و برخی از عناصر سنتی ملیگرایی در حال تغییر هستند. اوستیایی ها که در روسیه ساکن هستندت برای ارتباط با سایر شهروندان نیاز به استفاده از زبان روسی دارند و هژمونی زبان روسی در منطقه قفقاز کاملا مشهود است. امروز جوانان اوستیایی و به خصوص دانشجویان بیشتر به زبان روسی صحبت میکنند و کمتر از زبان اوستیایی در محافل رسمی و در مکالمات روزمره استفاده میکنند. از دیگر عناصر می توان به هژمونی رسانه های روس زبان اشاره کرد. رسانههای جهانی و شبکههای اجتماعی موجب شدهاند که هویت قومی اوستیایی تحت تأثیر فرهنگهای دیگر قرار گیرد.
ب) نقش ملیگرایی در سیاستهای منطقهای
ملیگرایی اوستیایی همچنان نقش مهمی در سیاستهای منطقهای ایفا میکند، بهویژه در روابط میان روسیه، گرجستان و اوستیای جنوبی. برای مثال: روسیه از ملیگرایی اوستیایی برای تقویت نفوذ خود در منطقهی قفقاز استفاده میکند. و از آن به عنوان یک اهرم فشار علیه گرجستان استفاده می کند. ما شاهد آن هستیم هر زمان در گرجستان صحبت از پیوست به ناتو و اتحادیه اروپا می شود. حس ملی گرایی اوستیایی ها شدت پیدا می کند. گرجستان تلاش میکند تا ملیگرایی اوستیایی را کاهش دهد و این منطقه را دوباره تحت کنترل خود درآورد.
فرجام سخن
ملیگرایی در میان مردم اوستیا یکی از ویژگیهای بنیادین هویتی آنها بوده که طی قرنها در برابر تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مقاوم مانده است. این احساس تعلق به هویت قومی نهتنها در دوران باستان، بلکه در طول حکمرانی امپراتوریهای مختلف، از جمله امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی، نقش مهمی در حفظ فرهنگ و زبان مردم آسی ایفا کرده است. امروزه، با وجود چالشهای ناشی از جهانیشدن، تحولات منطقهای و تغییرات اجتماعی، ملیگرایی اوستیایی همچنان عاملی تأثیرگذار در سیاستها و روابط منطقهای محسوب میشود. ریشههای ملیگرایی در میان مردم اوستیا به دوران باستان بازمیگردد، جایی که این قوم در میان اقوام ایرانیتبار سکاها و سرمتیها جایگاه ویژهای داشت و توانست فرهنگ، زبان و سنتهای خود را زنده نگه دارد. زبان اوستیایی یکی از آخرین بازماندگان زبانهای ایرانی باستانی است که شباهتهای بسیاری با فارسی دارد، و وجود واژگان مشترک میان این دو زبان نشاندهندهی ارتباط تاریخی میان آسیها و تمدنهای ایرانی است. از سوی دیگر، حماسهی نرت، که از مهمترین آثار اسطورهای مردم اوستیا است، نمایانگر ارزشهای ملیگرایانهای همچون شجاعت، افتخار و مقاومت در برابر ظلم است که در طول تاریخ در میان این قوم حفظ شده است. با ورود اوستیا به قلمرو امپراتوری روسیه، سیاستهای همسانسازی فرهنگی و زبانی تلاش کردند که زبان اوستیایی را به حاشیه برانند و مردم آسی را در قالب هویت روسی ادغام کنند. مدارس و دانشگاهها عمدتاً به زبان روسی تدریس میکردند، اما مردم اوستیا تلاش کردند تا زبان خود را از طریق آموزش خانوادگی حفظ کنند. در دوران اتحاد جماهیر شوروی، فشارهای بیشتری بر هویت قومی مردم اوستیا وارد شد. سیاستهای شوروی بر حذف تفاوتهای قومی و ایجاد یک هویت مشترک سوسیالیستی تأکید داشتند، که موجب محدودیتهای آموزشی، تغییر سبک هنری و کاهش نقش مذهب در جامعه شد. با وجود این تغییرات، مردم اوستیا موفق شدند بسیاری از جنبههای فرهنگی خود را زنده نگه دارند و حتی از طریق ادبیات، موسیقی و محافل خانوادگی سنتهای خود را حفظ کنند. پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، ملیگرایی اوستیایی بار دیگر به نیروی محرک تحولات سیاسی منطقه تبدیل شد. اوستیای جنوبی که تحت کنترل گرجستان بود، اعلام استقلال کرد و این مسئله به درگیریهای نظامی با گرجستان منجر شد. جنگ سال ۲۰۰۸ میان گرجستان و اوستیای جنوبی یکی از مهمترین نقاط عطف ملیگرایی اوستیایی محسوب میشود، جایی که روسیه به حمایت از اوستیای جنوبی وارد عمل شد و این منطقه را تحت نفوذ خود درآورد. امروزه، اوستیای جنوبی عملاً بخشی از قلمرو روسیه محسوب میشود و همچنان محل اختلافات سیاسی میان گرجستان و روسیه است. با وجود اینکه ملیگرایی اوستیایی همچنان در سیاستهای منطقهای نقش مهمی ایفا میکند، این احساس هویتی با چالشهای مدرن نیز مواجه شده است. جهانیشدن و تأثیرات فرهنگی ناشی از فناوریهای ارتباطی موجب شدهاند که جوانان اوستیایی کمتر از زبان بومی خود استفاده کنند و بیشتر به زبان روسی و انگلیسی صحبت کنند. شبکههای اجتماعی و رسانههای جهانی نیز بر هویت فرهنگی مردم اوستیا تأثیر گذاشته و برخی از عناصر سنتی ملیگرایی را کمرنگ کردهاند. در کنار این تحولات، گرجستان تلاش کرده تا ملیگرایی اوستیایی را تضعیف کند و این منطقه را دوباره تحت کنترل خود درآورد، در حالی که روسیه از ملیگرایی اوستیایی بهعنوان ابزاری برای تقویت نفوذ خود در قفقاز استفاده میکند. در مجموع، ملیگرایی همچنان یکی از عناصر بنیادی هویت اوستیایی است. این احساس تعلق به هویت قومی نهتنها از گذشتهای تاریخی نشأت گرفته، بلکه عاملی برای حفظ فرهنگ، زبان و استقلال سیاسی این قوم در آینده محسوب میشود. مردم اوستیا در طول تاریخ، چه در برابر تهاجمات امپراتوریهای منطقهای و چه در برابر سیاستهای همسانسازی شوروی، موفق شدهاند هویت خود را حفظ کنند و این نشاندهندهی قدرت ملیگرایی در میان این قوم است. با وجود چالشهای ناشی از جهانیشدن و تحولات سیاسی، ملیگرایی اوستیایی همچنان نقش مهمی در زندگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم این منطقه ایفا میکند و بدون شک، این احساس تعلق به هویت قومی عاملی کلیدی در آیندهی مردم آسی باقی خواهد ماند.
منابع
Sergey Shtyrkov, (2007), Religious nationalism in contemporary Russia: the case of the Ossetian ethnic religious project
https://caucasus.dk/chapter6.htm
https://mfa.rsogov.org/en/node/2585
https://abkhazworld.com/aw/conflict/723-nationalism-revolution