تاریخ : شنبه, ۳ خرداد , ۱۴۰۴ 27 ذو القعدة 1446 Saturday, 24 May , 2025

نقدی بر کتاب «منظومه پلنگینه پوش شوتا روستاولی در ایران»

  • ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۳
نقدی بر کتاب «منظومه پلنگینه پوش شوتا روستاولی در ایران»
آخرین ویرایش اردیبهشت 1404

#اختصاصی

به قلم: دکتر بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه، عضو موسس و دبیر اولین انجمن دوستی ایران و گرجستان

شوتا روستاولی شاعر سده دوازه میلادی گرجستان است. نام گرجستان با شوتا روستاولی و اثر جاویدان آن حماسه «پلنگینه پوش» عجین شده است. گرجستان کشوری در قفقاز جنوبی، دارای تاریخی کهن، ملتی با فرهنگ و سرزمینی زیبا و حاصلخیز، با تنوع فرهنگی و اقلیمی و جغرافیایی است. گرجستان در منطقه ای بینابین اروپا و آسیا واقع شده است. از نظر فرهنگی همراه با اروپا توسعه یافته و از نخستین کشورهایی است که در سده سوم میلادی مسیحیت را حتی زودتر از روم به عنوان دین رسمی پذیرفته است. ملت گرجی در عین حال دارای نجابت و صمیمیت و مهمان نوازی شرقی است. مردان دلاور گرجی با رشادت های خود شهره بوده اند. امامقلی خان و اللهوردی خان از سرداران  گرجی در اردوی ایران در دوره صفوی اصالتا گرجی بوده اند.

قرار داشتن گرجستان در حد فاصل شرق و غرب، و موقعیت جغرافیایی و استراتژیک آن، در طول تاریخ موجب لشگرکشی ها از غرب به شرق و از شرق به غرب شده است که در این میان مبادله فرهنگی، داد و ستد، بازرگانی و مبادله فرهنگی و علمی و فنی با اقوام و ملتهایی شده است که از راههای بازرگانی گرجستان بین شرق و غرب در رفت و آمد بودند. با این ویژگی ها گرجستان موقعیتی ویژه داشته است. در چنین فضایی، گرجستان فرهنگی غنی با سطح بالایی از تحمل و بردباری را دارا شده است.

مشخصات کتاب:  

«منظومه پلنگینه پوش شوتا روستاولی در ایران»، دانشگاه دولتی ایلیا، انستیتوی خاورشناسی تسرتلی، تفلیس، ۲۰۱۶-۲۰۱۷٫

انتشارات انجمن روابط علمی- فرهنگی و همکاری گرجستان و ایران. این کتاب با حمایت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در گرجستان، در قطع وزیری با جلد شومیز در ۲۸۸ صفحه، به همراه ۱۹ صفحه به زبان گرجی با ۱۰ صفحه آلبوم رنگی با کاغذ اعلای گلاسه، چاپ و منتشر شده است. همچنین این کتاب به مناسبت هشتصد و پنجاهمین سالگرد تولد شاعر بزرگ گرجستان، شوتا روستاولی تدوین شده است.

کتاب با کوشش جمشید گیوناشویلی و خانم هلن گیوناشویلی به یاری دکتر بهرام امیراحمدیان تالیف شده است.

انتخاب تصاویر: دکتر هلن ماچاواریانی از بایگانی مرکز ملی نسخ خطی بنام «کورنلی ککه لیدزه».

محتوای کتاب

مقالات :

مقالات مندرج در این کتاب در باره شوتاروستا ولی و پلنگینه پوش عبارتند از:

در باره ادبیات فارسی در گرجستان به قلم استاد سعید نفیسی که از مجله مهر، سال دهم، شماره ۷ ، انتشار ۱۳۱۳  نقل شده است.

نوشته نسبتا مفصلی از حمزه سردادور(طالب زاده) به نقل از  مجله ارمغان در شماره های ۸(صص ۶۶۶-۶۷۵)، شماره ۹ (صص ۶۶۰-۶۷۸) و شماره  ۱۰ (صص ۷۴۵-۷۵۷) در این اثر گنجانده شده که مجموعا در ۴۹ صفحه در سال ۱۳۱۳ تحت عنوان داستان «پهلوان پلنگینه پوش» چاپ و منتشر شده است. به نظر می رسد که در زمان خود این اثر در جامعه ادبی ایران شناخته شده بود که در یک مجله ادبی، در سه شماره پی در پی منتشر شده و حتما مورد استقبال قرار گرفته است. آکادمیسین و رئیس اسبق دانشگاه دولتی تفلیس، پروفسور روئین مترولی در بخش حیات اجتماعی و فرهنگی گرجستان در قرن۱۱- ۱۲ میلادی در باره فضای فرهنگی و فکری موجد منظومه پلنگینه پوش مطالب ارزنده ای ارائه داده است. این کتاب توسط بهرام امیراحمدیان زیرنظر جمشید گیوناشویلی در چاپخانه وزارت خارجه در سال ۱۳۷۵ به مناسبت صدوبیستمین سالگرد تولد آکادمیسین جاواخیشویلی بنیانگذار دانشگاه تفلیس چاپ و منتشر شده است.

مقاله آلکساندر بارامیدزه آکادمیسین نامی گرجستان تحت عنوان «شوتا روستاولی» با ترجمه رضا آذرخشی از روسی به فارسی در مجله پیام نوین دوره هشتم شماره ۵ منتشر شده است. مجله «پیام نوین»[۱] ماهنامه وزین انجمن روابط فرهنگی ایران با اتحاد جماهیر شوروی بود که در تهران به چاپ می رسید و یکی از مجلات بسیار ارزشمند علمی- فرهنگی بود که هنوز هم در ایران یکی از منابع مرجع برای برخی مسائل علمی و فرهنگی در باره اتحاد جماهیر شوروی است. در این مجله مشاهیر علمی و فرهنگی اتحاد شوروی از جمله گرجستان شوروی معرفی شده اند.  مقاله داوید کوبیدزه نیز تحت عنوان «روستاولی و ادبیات فارسی» در همین مجله پیام نوین دوره هشتم شماره ۶  به چاپ رسیده است است.

مقالات دیگر این مجموعه عبارتند از:

«داستان پلنگینه پوش» از حمید زرین کوب؛ «توضیحی در باره پلنگینه پوش» از مرتضی فاطمی؛ «پلنگینه پوش شوتا روستاولی و دوره زرین فرهنگ و ادب گرجستان» از محمود عبادیان؛ «سخنی چند در پیرامون پلنگینه پوش شوتاروستاولی» از میرجلال الدین کزازی، «روستا ولی»، نوشته اختر رسولی؛ «پلنگینه پوش» از بابک رشنو زاده، «ریخت شناسی داستان عاشقانه شهسوار پلنگینه پوش» از سیدحسین فاطمی و فائزه عرب یوسف آبادی؛ «بررسی تطبیقی خسرو و شیرین نظامی با شهسوار پلنگینه پوش روستاولی» از فائزه عرب آبادی؛ سید جواد مرتضائی و سید جمال وزیری محبوب؛ «عناصر نمادین خان های حماسه پلنگینه پوش» از مهوش واحد دوست؛ و سرانجام «سخنی چند پیرامون پلنگینه پوش شوتا روستاولی» از شادروان پروفسور جمشید گیوناشویلی که کتاب به همت والای این مرد بزرگ به زیور طبع آراسته شده است.

در کنار ویژگی های ارزشمند این کتاب که حیطه وسیعی از کوشندگان اشاعه فرهنگ گرجستان و شاهکار آن پلنگینه پوش را معرفی می کند، معرفی یک استاد زبان فارسی دانشگاه تفلیس به نام دکتر آلکساندر چلوخادزه است که زبان فارسی را در دانشگاه تهران آموخته و رساله دکترای خود را در زبان فارسی به این شاهکار اختصاص داده است. وی از رساله خود تحت عنوان «ریشه شناسی وام واژه های ایرانی در حماسه پلنگینه پوش» در سال ۱۳۸۶ با راهنمایی دکتر علیمحمد حق شناس در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دفاع کرد. امیدوارم روزی این اثر به صورت کتاب در ایران منتشر شود تا پژوهشگران زبان فارسی بدانند که در همین دوره شوتاروستاولی در قرن ۱۲ میلادی به دستور ملکه تامار، شاه گرجستان، شاهنامه فردوسی و نیز ویس و رامین اسعد گرگانی به زبان گرجی ترجمه شده است. من (امیراحمدیان) خود زمانی که در سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ به عنوان دبیر انجمن دوستی ایران و گرجستان فعالیت داشتم از نزدیک با کوشش های دکتر چلوخادزه آشنایی داشته ام و کتابی در باره چگونگی تشکیل مرزهای ایران و روسیه را با ترجمه ایشان از زبان روسی و مقدمه و ویراستاری بنده را در تهران منتشر کرده ایم.

با این شرح مختصر در باره گرجستان و فضای فرهنگی آن،  اکنون به نقد کتاب می پردازیم.

نخست معرفی مولف و سرویراستار اثر ضروری می نماید. لازم است از رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در تفلیس به سبب مساعی در اشاعه فرهنگ گرجستان سپاسگزاری می شود. ولی انتظار می رود رایزنی های ایران در سفارت خانه ها، حسب ماموریت خود نسبت به شناساندن فرهنگ ایران به جامعه محل ماموریت اقدام کنند و نه اشاعه فرهنگ جامعه محل ماموریت به جامعه ایرانی زیرا این کار وظیفه رایزنی سفارت خانه های کشورها، در تهران است. باری کاری است که نیاز به برنامه ریزی و تربیت کادرهای متخصص و ورزیده دارد که فراهم نبوده است.

روی جلد کتاب در بالا نوشته شده «دانشگاه دولتی ایلیا، انستیتوی خاورشناسی تسرتلی». در پایین عنوان کتاب: «منظومه پلنگینه پوش شوتا روستاولی در ایران». نام مولف یا مولفین روی کتاب نیامده است. در پایین روی جلد یک مستطیل به رنگ سفید با آرم نوشته شده است: «رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران گرجستان». این قسمت خیلی ناهماهنگ و نامربوط است. معلوم نیست انتشارات است یا مولف. یک وصله ناجور بر روی کتابی با ارزش زیاد. در صفحه عنوان کتاب در صفحه یک علاوه بر نام دانشگاه و نام کتاب(همانند روی جلد) در پایین نوشته شده «تفلیس ۲۰۱۶». پشت این صفحه یک پیشگفتار نوشته شده از مجتبی کامران فرد-رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در گرجستان(بدون ذکر نام سفارت جمهوری اسلامی ایران) برخلاف مستطیل روی جلد. در این پیش گفتار از نقش پروفسور جمشید گیوناشویالی در پیش برد رابطه فرهنگی ایران و گرجستان نام برده شده و کارهای او را ستوده است. ولی معلوم نکرده است که چرا از وی در پیشگفتاری (نیم صفحه ای؟) نام می برد که نقش او را در این کتاب معلوم نکرده است. در بالای صفحه ۵ نوشته شده «انتشارات انجمن روابط علمی- فرهنگی و همکاری گرجستان و ایران»(معلوم نیست پس نوشته و آرم رایزنی فرهنگی روی جلد برای چیست). در وسط سطر ۵ نوشته شده «این کتاب با حمایت رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در گرجستان چاپ و منتشر شده است». در پاراگراف پایینی همین صفحه نوشته شده «با کوشش جمشید گیوناشویلی و هلن گیوناشویلی به یاری دکتر بهرام امیراحمدیان». این کتاب چاپ و صفحه آرایی متداول و معمولی ندارد و گویا توسط کسانی نتظیم شده که با این امور آشنایی نداشته اند.

تصویر روی جلد و صفحه ۶ کتاب

مولف کتاب حاضر، روانشاد پروفسور جمشید گیوناشویلی، ایرانشناس و استاد دانشگاه دولتی تفلیس، رئیس انجمن روابط علمی – فرهنگی و همکاری گرجستان و ایران، از شخصیتهای برجسته علمی گرجستان، پس از اعلام استقلال، نخستین سفیر گرجستان در ایران بود که در مدت ده سال حضور در ایران (۱۳۷۳-۱۳۸۳) منشاء اقدامات فرهنگی برجسته ای بود و چندین بار به عنوان فعال فرهنگی و مولف اثر ادبی و علمی مفتخر به دریافت جایزه در ایران شده است. پروفسو تاماز گامقره لیدزه، رئیس آکادمی علوم گرجستان در مورد جمشید گیوناشویلی می‌گوید: «دکتر جمشید، نه فقط یک ایران‌شناس و محقق، بلکه یک دیپلمات حرفه‌ای نیز می‌باشد. وی در دوره‌ای نسبتاً طولانی که به عنوان سفیر گرجستان در ایران حضور داشت، نقش مؤثر و ارزنده‌ای را در برقراری و تعمیق روابط حسنه بین دو کشور ایران و گرجستان ایفا کرد. جمشید گیوناشویلی از سال ۱۹۵۶ فعالیت دانشگاهی خود را در زمینه مطالعات ایران‌شناسی در دانشگاه دولتی تاشکند شروع کرده و از سال ۱۹۵۸ در دانشگاه دولتی تفلیس و آکادمی علوم جمهوری شوروی گرجستا(پس از استقلال آکادمی ملی علوم گرجستان)ن ادامه داد و بیش از پنجاه سال از زندگی خود را صرف مطالعه، تحقیق و پژوهش نمود.

از جمشید گیوناشویلی بیش از دویست اثر علمی-پژوهشی به زبان‌های گرجی، فارسی، روسی و انگلیسی و … چاپ و منتشر شده‌است.

در سال ۲۰۱۰، طی هفدهمین دوره جایزه جهانی کتاب سال، ریاست جمهوری اسلامی ایران، با اهداء لوح تقدیر و اعطاء مهم‌ترین جایزه ادبی جمهوری اسلامی ایران، رسماً از تلاش‌های جمشید گیوناشویلی قدردانی کرد.

آشنایی اینجاب(امیراحمدیان) با این استاد برجسته دانشگاه تفلیس، سفیر و دانشمند از آنجایی آغاز شد که در هنگام برگزاری کنفرانسی در باره آسیای مرکزی و قفقاز در دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، در سال ۱۳۷۴ موضوع سخنرانی من در باره روابط اقتصادی ایران و گرجستان بود. نخستین بار من او را در این کنفرانس پس از سخنرانی خود دیدم. او پیش من آمد و خود را با زبان فارسی معرفی کرد: «من جمشید سفیر گرجستان». من حیرت زده شدم. مردی به بزرگی او خود را با نام کوچک معرفی می کرد. روابط ما با دعوت او از من برای عضویت در انجمن دوستی ایران و گرجستان بود که با ریاست شادروان دکتر محمود بروجردی و عضویت شادروانان، دکتر احسان اشراقی، دکتر باستانی پاریزی، بنده و چند تن دیگر بود. این انجمن در طول فعالیت ده ساله خود موفق به مساعدت و همیاری با مولفانی شد که برای نخستین بار کتاب پلنگینه پوش شوتاروستاولی را با ترجمه موزون به فارسی منتشر کردند(تالیف فرشید دلشاد) و در باره معرفی گرجستان به ترتیب کتابهای «گرجستان، اثر روئین مترولی»(با ترجمه بهرام امیراحمدیان)، «جغرافیای گرجستان» و «گرجستان در گذر تاریخ»(هر دو تالیف دکتر بهرام امیراحمدیان) و مقالات بسیار در تهران منتشر و بزرگداشت مشاهیر گرجستان را برگزار کردند.

بنا به نوشته شادروان پروفسور جمشید گیوناشولی(در همین اثر صفحه ۲۶۵)، «روستاولی شاعری است که عقاید نهضت رنسانس را در قرن ۱۲ میلادی اعلام داشته است و از این لحاظ او را به عنوان پیک عصر رنسانس تلقی کرده اند. خلاقیت شاعر بزرگوار نتیجه منطقی برقراری قدرت سلطنتی متمرکز در کشور، توسعه تجارت، تطور فلسفه، فرهنگ، افکار اجتماعی و رشد جامعه گرجستان بوده، آئینه تمام نمای روح گرجی و جامع کلیه خصائل گرجیت و سند ملیت گرجستان می باشد، محتوای پلنگینه پوش دارای ویژگی هائی است که هویت ملی گرجیان در پرتو آن حفظ شده است».

کتابهایی که در ایران به زبان فارسی در باره پلنگینه پوش منتشر شده اند:

الف- «پلنگینه پوش، شاهکار شوتاروستاولی»: پژوهش و ترجمه فرشاد دلشاد، انتشارات ایران جام، تهران ۱۳۷۷ در ۶۲۰ صفحه با جلد گالینگوربا شمارگان ۲۱۰۰ نسخه

این کتاب ترجمه ای است فارسی از متن انگلیسی پلنگینه پوش، که از زبان گرجی ترجمه شده است. نسخه مورد استفاده کتابی است تحت نام Shota Rustaveli, The Knight in the Panther’s Skin ترجمه «ونرا اوروشنادزه» چاپ تفلیس ۱۹۶۸، در قطع وزیری بزرگ با جلد گالینگور زرکوب، با کیفیت کاغذ اعلا در ۲۲۲ صفحه(که بنده این کتاب ارزشمند را در کتابخانه شخصی خود دارم) با نقوش مونولیت جالب در آغاز هر فصل.

آقای فرشاد دلشاد با تبعیت از ترجمه انگلیسی، آن را به نظم و به فارسی سره ترجمه کرده است که در ۱۴۴۸ بند آورده شده است. این کتاب از انتشارات انجمن روابط علمی- فرهنگی و همکاری گرجستان و ایران با یاری و همکاری سفارت گرجستان در تهران به سرپرستی شادروان پروفسور جمشید گیوناشویلی چاپ و منتشر شده است که در نوع خود از نظر مضمون و محتوا، ارزشمند است. کتاب دارای توضیحاتی ارزشمند در ۸۰ صفحه برای خواننده ایرانی است که متن انگلیسی فاقد آن است.

ب- پلنگینه پوش شوتا روستاولی، برگردان فارسی به نگارش دکتر محمدکاظم یوسف، زیر نظر پروفسور ماگالی تو دو آ رئیس فرهنگستان علوم گلاتی در جمهوری گرجستان. دکتر محمد کاظم پور استاد دانشگاه گیلان این ترجمه فارسی نثرگونه و موزونی از کتاب پلنگینه پوش را در انتشارات دانشگاه گیلان، در سال ۱۳۷۹، در ۲۲۶ صفحه در قطع وزیری با ۲۳ برگ آلبوم رنگی با کاغذ گلاسه  با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه بچاپ رسانده است. این ترجمه پلنگینه پوش بسیار سلیس و روان بفارسی ترجمه شده است. مطالعه آن را به کسانی که علاقه مند به موضوع هستند پیشنهاد می کنم. من خود از خواندن این اثر حظ وافر بردم.

و اما بعد . . .

من با شادروان پروفسور جمشید گیوناشویلی در چارچوب انجمن دوستی ایران و گرجستان به ریاست شادوران دکتر محمود بروجردی(که بنده دبیری آن را بین سالهای ۱۳۷۵-۱۳۸۵ بر عهده داشتم)، در برگزاری مراسم بزرگداشت مشاهیر، انتشار مقاله و کتاب و مناسبتهای فرهنگی با هم همکاری فرهنگی نزدیکی داشتیم. وی پس از پایان ماموریت سفارت در تهران، در دوره ریاست جمهوری ساآکاشویلی به تفلیس بازگشت. وی در عین حال استاد دانشگاه دولتی تفلیس و ایران شناسی برجسته بود که بزبانهای فارسی و روسی و انگلیسی تسلط داشت.

در تابستان سال ۱۳۹۵ هنگام دیدار از گرجستان، به منزل پروفسور جمشید گیوناشویلی زنگ زده و احوالپرس او شدم. دخترشان خانم دکتر ناتلا ابراز داشتند که حال پدرشان خوب نیست و اگر به دیدار ایشان برویم از نظر روحی برای ایشان مفید خواهد بود چه بهتر که عازم منزل آنها شویم. من همراه پسر بزرگم سیاوش با تاکسی عازم منزل ایشان شدیم و به دشواری توانستیم آدرس داده شده را پیدا کنیم. پروفسور جمشید به دیدن ما از بستر بیماری برخاست. خیلی پیر شده بود ولی روحیه ای جوان داشت و با گشاده رویی از ما استقبال کرد.

 خانه این استاد بازنشسته دانشگاه تفلیس، که متاسفانه در دوره ریاست جمهوری میخائیل ساآکاشویلی او و همسرش را به اجبار از دانشگاه بازنشسته کرده و مستمری ناچیزی که به زحمت کفاف امرار معاش آنان را می داد، موجب دلسردی او شده بود و به این وضع اعتراض داشت و شکایت می کرد که تعداد زیادی از دوستان او نیز به این مصیبت دچار و از دانشگاه کنار گذاشته شده اند. خانه او یک آپارتمان معمولی در یکی از محلات جنوب غربی تفلیس بود که در یک مجتمع مسکونی دوره شوروی واقع شده و نیاز به نوسازی داشت.

درون واحد مسکونی، موزه کوچکی از نمادهای فرهنگ و تمدن ایرانی بود، از کتابهای فارسی، قاب عکسهای خاتم کاری، قالی و قالیچه و نقاشی ها و یک دنیا عشق به ایران. آلبوم عکسهای خود را برایمان آورده و به شرح زندگی خود پرداخت. در این بین همسرشان پروفسور لودمیلا اصرار داشت کرد «جمشید حال تو خوش نیست برو به بستر» و او نپذیرفت. پس از مدتی گپ و گفت، جمشید با اراده ای پولادین پرونده دستنوشته های این کتاب را آورد و به من گفت: «بهرام بیا با هم این نسخه دستنویس نهایی را یک بار دیگر مرور کنیم». من با کمال میل پذیرفتم. پشت میز ناهار خوری نشستیم و دست نوشته ها و ترتیب مقالات را مرور کردیم. پس از پایان کار که حدود یک ساعتی طول کشید، برق شادی و رضایت را در چشمان این استاد بزرگ دیدم. پس از سپری شدن گپ و گفت و عکس، با او خداحافظی کردیم.

او ما را به اصرار تا کنار پله ها بدرقه کرد. دخترشان خانم دکتر ناتلا گفت که می خواهد ما را به هتل محل اقامت برساند، هرچه مانع شدیم ثمر نبخشید. در راه او برایمان نقل کرد که پدرش از دیدن ما خیلی خوشحال شده بود و حال و روحیه اش بهتر شده است. چشمان دختر در سخن گفتن از پدری بزرگوار و عالمی معروف، اشک آلود شده بود.

نمی دانستیم که این آخرین دیدار ما با او بود. وی در بهمن ماه همان سال، چشم از جهان فروبست. یادش گرامی باد. او برایم استاد و معلمی بزرگ بود. خیلی مطالب از او آموختم. همکاری با او برایم خاطره انگیز است. چندین بار با تشبثات او در دوره دبیری انجمن دوستی ایران و گرجستان عازم گرجستان شدم و در کنفرانسهای بین المللی چندی شرکت کردم. در یک کنفراس در آغاز دوره ریاست جمهوری ساآکاشویلی در سال ۲۰۰۵ ، در گردهمایی گرجی های جهان(خودمونی) منهم مشارکت داشتم. در دیدار در کاخ ریاست جمهوری با ساآکاشاشویلی هر یک از هیئت ها هدایایی به رئیس جمهور ارائه دادند. منهم کتاب «گرجستان در گذر تاریخ»(نوشته خودم از انتشارات شیرازه با همکاری مرکز بین المللی گفت و گوی تمدنها) را برای اهدا به رئیس جمهور پشت نویسی کردم و اجازه خواستم تا مستقیما به او تقدیم کنم. محافظان اجازه ندادند. در این حال او خود از جایگاه پائین آمد و گفت که نماینده ایران برای او ارزش بسیار دارد. با من دست داد و کتاب را گرفت. در پایان دیدار، او کتاب مرا در زیر بغل داشت که از تالار خارج شد.

در پایان در باره کتاب شوتا روستاولی می توان گفت که با وجود زحمات زیاد مسئولان انتشار کتاب، این شکل و چاپ برازنده چنین موضوع ارزشمندی نبود. می شد آن را با کیفیتی خیلی بهتر منتشر کرد. رنگ روی جلد، حروف بکار برده شده و صفحه آرایی کیفیت مناسبی ندارد. ممکن است گفته شود که در گرجستان امکانات چاپی و حروفچینی و صفحه بندی برای چاپ فارسی فراهم نیست. می شود پذیرفت ولی می شد آن را در تهران صفحه بندی و کتاب آرایی کرده و برای چاپ نهایی به چاپخانه ای در گرجستان سپرد. در هر حال محتوای ارزشمند کتاب همه کاستی ها را می پوشاند.

 

 

[۱] – پیام‌نو/ پیام‌ نوین‌ ، ماهنامه‌ ادبی‌ وابسته‌ به‌ انجمن‌ روابط‌ فرهنگی‌ ایران‌ با اتحاد جماهیر شوروی‌ * ، میان‌ سالهای‌ ۱۳۲۳ تا ۱۳۵۷ش‌. این‌ مجله‌ ابتدا به‌ صورت‌ ماهنامه‌ از مرداد ۱۳۲۳ تا اسفند ۱۳۳۳ با عنوان‌ پیام‌ نو ، و به‌ صورت‌ سیاه‌ و سفید با جلد رنگی‌ منتشر می‌شد. پس‌ از یک‌ وقفه‌ تقریباً چهار ساله‌، بار دیگر، از مهر ۱۳۳۷ تا فروردین‌ ۱۳۵۷، با نام‌ پیام‌ نوین‌ منتشر شد. در هر دو دوره‌ انتشار، مجله‌ با وقفه‌هایی‌ کوتاه‌ و بلند همراه‌ بود(دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل).

 

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=12319
  • نویسنده : دکتر بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه، عضو موسس و دبیر اولین انجمن دوستی ایران و گرجستان
  • منبع : موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)
  • 805 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.