#اختصاصی
به قلم: آندری کورتونوف
بدیهی است که آینده اوراسیا تا حد زیادی به چین و هند بستگی دارد. این دو ملت در رشد و بلوغ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، معنوی و فناوری از خود انعطاف قابل توجهی نشان میدهند. بدون شک نقش منطقهای، قارهای و جهانی آنها به تکامل خود ادامه خواهد داد. روابط پکن و دهلی نو تأثیر عمیقی بر نظم بین المللی اوراسیا و جهانی داشته و خواهد داشت.
هیچ چیز در تاریخ آنها نباید مانع از همکاری این دو غول اوراسیا به نفع خودشان و قاره شود. چین و هند هرگز برای تسخیر یکدیگر تلاش نکردهاند. آنها برای قرنهای متمادی به تجارت گسترده (جاده ابریشم دریایی)، مبادله اندیشههای فلسفی و مذهبی و اشتراک در نوآوریها مشغول بودند. یک پایه محکم برای همکاری عمیق و جامع چین و هند وجود دارد.
با این حال، در اواسط قرن بیستم، دو ملت درگیر مناقشات ارضی دردناکی شدند. بیش از ۶۰ سال است که پکن و دهلی نو درگیریهای مرزی متعددی را تجربه کردهاند، از جمله درگیریهای می-ژوئن ۲۰۲۰ و دسامبر ۲۰۲۲٫ امروز، سیاستمداران هندی به ندرت فرصت را برای اشاره به تلاشهای ادعایی پکن برای “محاصره” هند با حمایت از پاکستان و گسترش زیرساختهای تجاری و نظامی “رشته مروارید” در اطراف هند از دست میدهند. در چین، شکایتهایی در مورد باز کردن راه نفوذ سیاسی و نظامی ایالات متحده به اوراسیا از طریق ترتیبات مختلف دوجانبه ایالات متحده و هند و همچنین از طریق طرحهای چندجانبه تحت رهبری واشنگتن مانند Quad (ایالات متحده، هند، ژاپن، استرالیا) و I2U2 (ایالات متحده آمریکا، هند، امارات و اسرائیل) توسط هند وجود دارد که در مفهوم ضد چینی “اقیانوس هندوپاسفیک آزاد و باز” پیچیده شده است.
این وضعیت ناآرام بین پکن و دهلی نو تأثیر عمیقی بر همه کشورهای اوراسیا از جمله روسیه دارد. مسکو میتواند از رقابت بین شرکای استراتژیک خود با بازی یک قدرت در مقابل قدرت دیگر، منافع قابل توجهی به دست آورد. با این حال، این کوته بینانه و بی پروا خواهد بود، زیرا اعتماد هر دو کشور بسیار مهم است. بدترین چیز برای مسکو از دست دادن اعتماد و حسن نیت یک یا هر دو غول اوراسیا است. علاوه بر این، تیرگی روابط چین و هند به ناچار محدودیتهای سفت و سختی را بر چشم انداز نهادی ابتکارات چندجانبه فراگیر در اوراسیا و در کل جهان، از جمله سازمان همکاری شانگهای، بریکس، ایجاد میکند. در نهایت، این روابط تیره فرصتهای سودآوری را برای قدرتهای غیرمنطقهای ایجاد میکند تا نقشهای برجستهتری در اوراسیا و اطراف آن ایفا کنند.
آیا مسکو میتواند کمک معناداری به بهبود روابط چین و هند داشته باشد؟ قالب سه جانبه روسیه، هند و چین (RIC) بیش از ۲۰ سال است که وجود دارد، اما به تدریج تحت الشعاع بریکس و سازمان همکاری شانگهای قرار گرفته است. با این حال، شاید زمان آن رسیده است که تاکید بیشتری بر RIC داشته باشیم.
به عنوان مثال، مسکو میتواند پروژههای سه جانبه توسعه، حمل و نقل و تحقیقاتی مشترک در بخش روسیه در منطقه قطب شمال را به پکن و دهلی نو ارائه دهد. همکاری سه جانبه نیز در خاور دور روسیه بسیار معنادار خواهد بود. برنامههای کنونی مسکو-پکن حاکی از آن است که استان جیلین در شمال شرق چین از بندر ولادی وستوک روسیه به عنوان یک نقطه ترانزیت داخلی استفاده خواهد کرد. با رسیدن به این بندر دریایی از طریق راه آهن، محصولات شمال چین با کشتی به جنوب چین ارسال میشود. هیچ چیز نباید مانع کسب و کارها در جیلین و همچنین در هیلونگجیانگ مجاور شود که از ولادی وستوک برای دسترسی راحت به مسیرهای دریایی منتهی به جنوب آسیا و به ویژه هند استفاده کنند.
روسیه تامین کننده عمده هیدروکربنها برای بازارهای اوراسیا است و چین و هند یکی از بزرگترین مصرف کنندگان در این بازارها هستند. سه طرف باید استراتژیهای انتقال انرژی مربوطه خود را به شیوهای عملی و جامعتر هماهنگ کنند. تبادل تجربه در تولید انرژیهای تجدیدپذیر قطعاً ارزش بررسی دارد. روسیه اکنون در حال اجرای پروژههای نیروگاه هستهای بزرگ در هند (کودانکولام) و چین (تیانوان و خوداپو) است. این تجربه میتواند برای پروژههای سه جانبه بلندپروازانه تر با هدف نهایی ساختن یک سیستم انرژی مشترک اوراسیا استفاده شود.
همکاری سه جانبه در کشاورزی نیز منطقی خواهد بود – روسیه به طور مداوم صادرات مواد غذایی خود را افزایش میدهد، در حالی که چین و هند احتمالاً با تقاضای فزاینده ذخایر مواد غذایی از سوی طبقه متوسط رو به رشد خود با تغییر الگوهای مصرف مواد غذایی مواجه خواهند شد. هماهنگی سه جانبه ممکن است به ثبات بازار مواد غذایی اوراسیا کمک کند. روسیه بزرگترین صادرکننده کود در اوراسیا است، هند دومین واردکننده کود در جهان است، در حالی که چین هم صادرکننده و هم واردکننده کود است. یک “مشارکت کود” مسکو، دهلی نو و پکن میتواند آینده تجارت بینالمللی این کالای مهم را شکل دهد.
رایزنیهای سه جانبه در مورد ثبات استراتژیک نه تنها به صلح و امنیت جهانی کمک میکند، بلکه باعث ایجاد اعتماد متقابل بین پکن و دهلی نو میشود. دیگر مشکلات مربوط به امنیت که در قالب سه جانبه مورد بحث قرار میگیرد میتواند شامل چالش تروریسم بینالمللی باشد که ریشه در بنیادگرایی مذهبی دارد.
نیازی به گفتن نیست که روسیه تنها کشوری نیست که از بهبود روابط چین و هند سود زیادی خواهد برد. بنابراین، هندسه چندجانبه گرایی شامل پکن و دهلی نو باید بسته به مسائل خاصی که باید به آن پرداخته شود، متفاوت باشد. هم بریکس و هم سازمان همکاری شانگهای در ترکیب فعلی خود ممکن است کمی شلوغ و بسیار متنوع باشند تا در مورد حساسترین و بالقوهترین مشکلات تفرقه افکن بحث کنند. با این حال، تعدادی از قالبهای موردی RIC+ شایسته توجه جدی هستند. برای رسیدگی به برنامه انرژی، اعضای RIC ممکن است با ایران پیوند بخورند. بحث در مورد کود بدون برزیل در بخش واردات و بلاروس در بخش صادرات دشوار خواهد بود. برای بحث در مورد ثبات جهانی و منطقهای هستهای، مشارکت پاکستان بسیار ضروری است. یک مکانیسم چندجانبهگرایی کوچک که انعطافپذیر و متمرکز بر مشکل باشد، امیدوار است به هموار کردن روابط با ثباتتر چین و هند کمک کند.