#اختصاصی
به قلم: رامین بخشی؛ کارشناس مسائل اوراسیا و همکار پژوهشی ایراس
با نگاهی به استقبال رسمی روسیه، دومین سفر ابراهیم رئیسی رئیسجمهور ایران به روسیه در ۷ دسامبر ۲۰۲۳ بهتر از اولین سفر او در ژانویه ۲۰۲۱ به نظر میرسید. در این سفر، روابط تجاری و مسائل منطقهای، سیاسی و امنیتی در دستور کار دو رئیسجمهور قرار گرفت. دو طرف همچنین بر تجارت، امور اقتصادی، سرمایهگذاری و کریدور شمال-جنوب تمرکز کردند.
حجم تجارت ایران و روسیه علیرغم دهها بازدید و توافق رسمی از ۵ میلیارد دلار فراتر نرفته است. این رقم پایینی است که با تبلیغات ایران درباره اهمیت روابطش با متحد روسیه همخوانی ندارد. رئیسی در ماههای اولیه ریاست جمهوری خود برای اولین بار از مسکو بازدید کرد و بار دیگر تأکید کرد که دو کشور میخواهند حجم تجارت خود را به ۱۵ میلیارد دلار افزایش دهند. بااینحال، علیرغم چندین توافق دوجانبه، عمدتاً پس از اعمال تحریمهای غرب علیه روسیه، تنها از ۴ میلیارد دلار به ۵ میلیارد دلار در طول دو سال بعد افزایش یافت.
صادرات ایران به روسیه در این مدت تنها ۶۰۰ میلیون دلار افزایش یافت و به ۱٫۷ میلیارد دلار در مقایسه با ۱٫۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسید. در مقابل، حجم تجارت روسیه و امارات متحده عربی، برای مثال، شاهد افزایش سالانه ۶۸ درصدی در سال ۲۰۲۲ بوده و به ۹ میلیارد دلار آمریکا رسیده و در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۰۹ درصد افزایش یافته است. این نشان میدهد که با وجود این تلاشها، ایران نتوانسته است سهم خوبی در بازارهای روسیه به دست آورد.
بر اساس آمار گمرک ایران، حجم مبادلات تجاری ایران و اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EEU) در سال ۲۰۲۳ بالغ بر ۴٫۲ میلیارد دلار بوده که شامل ۸ میلیون تن انواع محصولات شامل ۶۵۰ برند میشود. قوانین گمرکی اتحادیه اقتصادی اوراسیا تعرفه صفر بر این محصولات اعمال میکند. ارزش صادرات ایران در هفت ماه اول سال ۱۴۰۲(۲۰۲۳) به روسیه به عنوان بخشی از اتحادیه اقتصادی اوراسیا ۵۳۲ میلیون دلار و واردات آن از روسیه ۳ میلیارد دلار بوده است. این نشان میدهد که صادرات روسیه بیش از واردات این کشور از ایران است. علیرغم نزدیکی آشکار سیاسی و نظامی، شکست ایران در به دست آوردن منافع اقتصادی قابلتوجه از روابط خود با روسیه را میتوان به چندین عامل نسبت داد:
- تمرکز نظامی، ژئوپلیتیکی و امنیتی: تمرکز اصلی ایران در رابطه با روسیه اغلب حول محور جنبههای نظامی، ژئوپلیتیکی و امنیتی است. این اولویتبندی ممکن است تلاشها برای توسعه همکاریهای اقتصادی قوی بین دو طرف را تحتالشعاع قرار دهد.
- ترجیحات سیاسی: سیاست ایران از لحاظ تاریخی طرفدار همکاری اقتصادی با غرب بوده است. این امر در طول دهههای مختلف ادامه داشته و در محافل رسمی ایران نفوذ کرده است. رواج این طرز فکر منجر به کمپینهای تبلیغاتی علیه حضور روسیه در ایران شده است که هدف آن جلوگیری از هرگونه تلاش برای گشایش اقتصادی با روسیه است. این تلاشها بر ابتکارات رسمی برای دسترسی به بازارهای روسیه تأثیر منفی گذاشته است.
- لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی یا اف ای تی اف: گنجاندن ایران در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی (FATF) محدودیتهایی را بر مبادلات پولی بین بانکهای روسیه و ایران اعمال میکند. با توجه به این محدودیتها، شعبه بانک ملی ایران در روسیه (که در مسکو با عنوان MIR Business Bank فعالیت میکند) در تقویت روابط پولی با چالشهایی مواجه است.
- فقدان برنامه کاری استراتژیک: تهران فاقد یک برنامه راهبردی جامع برای اداره روابط تجاری خود با مسکو است. این کشور در شناسایی اهداف استراتژیک هدایتکننده حضور خود در بازارهای روسیه شکست خورده است. یک استراتژی خوب تعریفشده برای اطمینان از دستاوردهای اقتصادی ضروری است.
- زیرساختهای ضعیف: ایران از زیرساختهای ضعیف به ویژه در بنادر، کشتیرانی و شبکههای ریلی رنج میبرد. سایر موانع مربوط به قوانین گمرکی، زیرساختها، یا کمبود کشتی و کامیون – مانع تجارت دوجانبه میشود. این کاستیها بر کارایی و اثربخشی تعاملات اقتصادی تأثیر میگذارد.
- عدم انطباق با استانداردهای ایمنی بینالمللی: محصولات کشاورزی ایران اغلب از استانداردهای ایمنی بینالمللی برخوردار نیستند. این کمبود به شیوههای ضعیف در استفاده از مواد شیمیایی در کشاورزی و بستهبندی غیراستاندارد و شیوههای حملونقل پایینتر از استانداردهای جهانی نسبت داده میشود. این مسائل درمجموع به استقبال کمتر مشتریان روسی از محصولات ایرانی کمک میکند.
- چالشهای پیش روی کالاهای صادراتی به روسیه: کالاهای صادراتی ایرانی به روسیه با چالشهای متعددی از جمله قیمت بالا، تأخیر مداوم در دسترسی و کیفیت پایین در مقایسه با محصولات سایر کشورها روبرو هستند. علاوه بر این، عملیات بازاریابی ضعیف، رقابتپذیری کالاهای ایرانی را در بازارهای روسیه در مقایسه با جایگزینهای جهانی کاهش داده است.
- تأکید بر روابط اقتصادی بخش دولتی با روسیه: در تلاش برای بهبود روابط اقتصادی با مسکو، تمرکز تهران در درجه اول بر بازدید مقامات دولتی بوده است، عدم توجه کافی به بخش خصوصی، باعث غفلت از پتانسیل قابلتوجه در این زمینه شده است. این رویکرد صرفاً دولتی بازدهی کمی را به همراه داشته و نتایج ملموسی را به همراه نداشته است. به نظر میرسد تغییرات اخیر در دولت ایران بر حرکات سیاسی و نمایشهای ایدئولوژیک متمرکز است درحالیکه فاقد عملکرد است. تأکید زیادی بر تبلیغ ایدئولوژی شیعه و تقویت حضور سیاسی و ایدئولوژیک در میان جوامع مسلمان روسیه شده است که اثربخشی کلی روابط تجاری بین دو کشور را تضعیف کرده است.
اثرات انباشته این واقعیتها، از جمله، باعث میشود که به این باور برسیم که حجم مبادلات تجاری بین دو کشور به زودی رشد چشمگیری نخواهد داشت. این در حالی است که ایران توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اوراسیا را امضا کرده و مالیات گمرکی بر ۷۵۰۰ کالا را حذف کرده است.
علیرغم شعارهای بلندپروازانه اعلام شده از سوی ایران، روابط تجاری این کشور با روسیه به نظر نمیرسد جهشی قابل توجه داشته باشد. در حوزه روابط بین فرهنگی و اجتماعی، ایران توجه خود را به حضور و نفوذ در میان مسلمانان روسیه برای تبلیغ دکترین شیعه در میان این جوامع عمدتاً سنی معطوف میکند. به نظر نمیرسد مسکو با این امر مخالفت کند، زیرا احتمالاً انگیزه آن تمایل به تنوع بخشیدن به وابستگیهای فرقهای جوامع مسلمان روسیه است.
حضور ایران در روسیه توسط منافع مختلف هدایت میشود و سیاست، فرهنگ، ایدئولوژی و امنیت بر ملاحظات اقتصادی اولویت دارد. این همگرایی و تلاقی منافع میتواند چشمانداز پیشبینیشده برای رشد روابط تجاری بین دو کشور در آینده قابل پیشبینی را بیشتر محدود کند. علیرغم افزایش تجارت تسلیحات به دلیل جنگ اوکراین، ایران و روسیه همچنان رقبای طبیعی اقتصادی هستند و احتمالاً مشارکت آنها محدود باقی خواهد ماند.