به گزارش اکوایران، شورش ارتش خصوصی واگنر که توسط یوگنی پریگوژین تأسیس شده بود، پس از ماهها تمسخر و توهین به رهبران نظامی کرملین اصلاً تعجبآور نیست. اما در شرایط کنونی و در بحبوحه ضدحمله بزرگ اوکراین، این بازآفرینی رژه سال ۱۹۲۲ بنیتو موسولینی به رم میتواند نشانهای از شکست آتی روسیه در جنگ اوکراین باشد.
به نوشته بلومبرگ، صبح روز جمعه، پریگوژین ویدئویی طولانی را در تلگرام منتشر کرد و گفت که حمله به اوکراین فقط به خاطر غرور سرگئی شویگو، وزیر دفاع و منافع تجاری یک الیگارش فاسد انجام شد. او ادعا کرد که ارتش روسیه در حال عقبنشینی و از دستدادن ۱۰ برابری چیزی است که تحت یک رهبری نظامی بهتر از دست میداد. مخالفان رژیم روسیه به خاطر حرفهایی کمتر از این به سالها زندان محکوم شدند. مجازات «بیاعتبارکردن ارتش» میتواند تا ۱۵ سال زندان باشد.
چند ساعت بعد، پریگوژین شویگو و والری گراسیموف، رئیس ستاد کل ارتش را متهم کرد که دستور حمله موشکی به اردوگاههای واگنر در اعماق خطوط روسیه را صادر کردهاند. نیروهایش یکشبه کنترل ساختمانهای نظامی و اداری شهر روستوف در جنوب روسیه را به دست گرفتند. در آنجا پریگوژین با دو ژنرال ارشد روس ملاقات کرد و خواستار تحویل شویگو و گراسیموف به او شد. او تهدید کرد که در غیر این صورت، به مسکو خواهد رفت. سپهبد ولادیمیر الکسیف، معاون رئیس اطلاعات نظامی روسیه با خنده پاسخ داد: «بیا و آنها را بگیر».
اقتدار از دست رفته
سپس، واگنر به سمت ورونژ حرکت کرد. کامیونهای آن در بزرگراه با خودروهای غیرنظامی مخلوط شده تا حمله هوایی را دشوار کنند. پریگوژین ادعا کرد که او ۲۵ هزار مبارز در اختیار دارد. اگرچه تعداد واقعی آنها احتمالاً کمتر از ۱۰ هزار نفر است. واگنر در پی نبرد ۲۲۰ روزه باخموت و خروج بیشتر محکومان نجاتیافته تحلیل رفت و به واگنر اجازه داده شد که دوباره از زندانها سرباز بگیرد. با این حال، مزدوران آبدیده در حین حرکت در داخل خاک روسیه با هیچ مقاومتی روبرو نشدند.
اما این وضعیت احتمالاً تغییر کند. صبح شنبه، ولادیمیر پوتین یک سخنرانی پنجدقیقهای محکم ایراد کرد. او بدون نامبردن از پریگوژین، او را به خیانت و خنجرزدن از پشت متهم کرد. چیزی که به گفته او، پیروزی شایسته روسیه در جنگ جهانی اول را از روسیه دزدید و به انقلاب بلشویکی و جنگ داخلی منجر شد. او گفت که شبانه با فرماندهان نظامی صحبت کرده و دستور پایاندادن به شورش را داده است.
در پی پیروزی واگنر در شهرهای سولدار و باخموت در شرق اوکراین که تنها موفقیت حمله زمستانی روسیه به اوکراین بود، ماهها کینه انباشتهشده به عمل تبدیل شد. هنگامی که واگنر برای التیام تلفاتش عقبنشینی کرد، شویگو از این فرصت استفاده کرد و از تمام نیروهای داوطلب خواست که در وزارت دفاع ثبتنام کنند. پریگوژین نپذیرفت و در نتیجه، به حاشیه رانده شد و ارتش تدارکات واگنر را قطع کرد. یگانهای رسمی ارتش بدون کمک واگنر با ضدحمله اوکراین مبارزه کرده و فعلاً شکست بزرگی را متحمل نشدهاند. بدون نقش فعال در درگیری، هزینه نگهداری ارتش خصوصی پریگوژین بالا بود و صرفه مالی نداشت. به جای اینکه پریگوژین در سایهها محو شود، رستوراندار سابق که به فرمانده میدان تبدیل شده بود، همه چیز را به میدان آورد.
اقتدار پوتین به دلیل عملکرد ضعیفش در جنگ اوکراین تضعیف شد؛ اما او نه لوئیجی فکتا، نخستوزیر ایتالیا است که در مقابل قدرتیافتن موسولینی ناتوان باشد و نه پادشاه ویکتور امانوئل سوم است که به رهبر فاشیست اجازه تصرف کشور را بدهد. در طول دهه گذشته، پریگوژین روابط خوبی با دستگاه نظامی مسکو ایجاد کرده است، اما این روابط به اندازهای عمیق نیستند که اجازه موفقشدن کودتای او را بدهند. دو تن از متحدان نظامی سابق او، ژنرالها سرگئی سوروویکین و الکسیف در ویدئوهایی این شورش را محکوم کرده و از مبارزان واگنر خواستهاند که دست از این کار بردارند. سازمانهای امنیتی مانند افاسبی با پریگوژین، یک محکوم سابق و بدونسابقه نظامی یا امنیتی، خصومت داشتهاند. اواخر روز جمعه، افاسبی یک پرونده جنایی علیه او باز کرد و دفتر دادستان کل نیز تحقیقات رسمی را آغاز کرد.
تلاشهای مذبوحانه
لفاظی پوپولیستی «رژه عدالت» برای «نجات روسیه» که پریگوژین در کانالهای تلگرامی خود به راه انداخته است، یادآور درخواستهای موسولینی از کهنهسربازان ایتالیایی جنگ جهانی اول است که میگفت به کسانی که در سنگرها جنگیدند بگویید که آنها سزاوار رهبری ایتالیا و جایگزینی نخبگان فاسد آن هستند. اما حمایت مردمی از رئیس واگنر بعید است. ناسیونالیستهای افراطی روسیه او را تحقیر میکنند، به ویژه به خاطر یهودیبودن او. آنها به دلیل حرفه رستورانداریش به او لقب گارسون دادهاند. هیچ نشانهای وجود ندارد که او بتواند در میان مردم عادی روسیه محبوب باشد. به جای قهرمانبودن، او به یک آدم پرحرف عجیبوغریب یا یک ماجراجوی جنایتکار مشهور است. او با صدایی خشن و شوخطبعی تشنهبهخون، فاصله زیادی با فردی مثل موسولینی دارد.
به عبارت دیگر، حتی اگر نتوان نیروهای باتجربه او را نادیده گرفت، بعید است که پریگوژین بتواند روی یک پیروزی شبیه به موسولینی حساب کند. اکنون سؤال این است که حرکت پوتین برای خنثیکردن این تهدید و تثبیت قدرت خود بدون به خطر انداختن تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین، چه خواهد بود؟ در حال حاضر، اقدام پریگوژین باعث ایجاد هیجان زیادی در اوکراین شده و حتی برخی از چهرههای اپوزیسیون لیبرال روسیه، بهویژه میخائیل خودورکوفسکی، میلیاردر تبعیدی نیز به دفاع از پرداختهاند؛ نه به این دلیل که طرفدارش باشند، بلکه به این دلیل که دشمن مشترکی دارند. به هر حال این خود پوتین بود که به ارتش مزدور پریگوژین اجازه داد تا رشد کرده و در نبردهای مهم جنگ اوکراین نقشآفرینی کنند. در بهترین حالت، سرکوب این شورش یک ضرر بزرگ خواهد بود. این همچنین یک آزمون وفاداری برای فرماندهان و نظامیانی است که قبلاً به دلیل عدم موفقیت نسبی در اوکراین تضعیف شدهاند. پوتین باید فکر کند که آیا صلابت لازم برای سرکوب کودتا در هر نقطه از دستگاه امنیتیش یافت میشود یا خیر. اگر به زودی به جواب این سؤال نرسد، نیروهای اوکراینی با قدرت بیشتری حمله خواهند کرد.
اینکه پوتین در سخنرانی خود نه تنها از پریگوژین نام نبرد، بلکه از نامبردن مخالفان اصلی جنگسالار شورشی نیز پرهیز کرد، نشانهای مهم است. در حالی که پوتین مجبور است از دو مقام ارشد دولتش حمایت کند، اما از اینکه اقدامات این دو به حدی رسیده که باعث شده حکومتش به خطر بیفتد، اصلاً خوشحال نیست. دشنام پریگوژین علیه شویگو و گراسیموف برای بسیاری از سربازان روس که بیصلاحیتی آنها را از نزدیک دیدهاند، به نظر به حق میآید. پوتین باید از خود بپرسد که آیا چنین احساساتی به اندازه کافی گسترده و قوی است که باعث شود سربازان به او پشت کنند؟ درست همان کاری که سربازان روس در پایان جنگ جهانی اول انجام دادند.
احتمال شکست پریگوژین وجود دارد، اما شورش او نشانه واضحی از عدم پیروزی روسیه در اوکراین است. در واقع، تشدید حملات به اوکراین مانند رژه عدالتی که پریگوژین از آن دم میزند، مذبوحانه است.