تاریخ : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ 21 محرم 1446 Saturday, 27 July , 2024

چرخش نخبگان در نظام سیاسی روسیه

  • ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۳
چرخش نخبگان در نظام سیاسی روسیه
با اینکه مدودف یکی از برجسته‌ترین افراد در حلقه داخلی پوتین بوده است اما بعد از اتفاقات پیرامون ریاست جمهوری 2018 تا حدودی از قدرت کنار گذاشته شد.

#اختصاصی

به قلم: مهدی نوری چورتی: دانشجوی دکتری مطالعات روسیه و پژوهشگر ایراس

مقدمه
یکی از موضوعات مهم جامعه شناسی و علم سیاست نحوه دست به دست شدن قدرت در بین حاکمان جامعه‌ می‌باشد. از جمله نظریه پردازان در این عرصه ویلفردو پاره‌تو است که با ابداع نظریه تئوری نخبگان در صدد توضیح این مساله بر آمده است. از این منظر پاره‌تو باور چندانی به پیشرفت و تکامل واقعی ندارد. از دید وی، در جامعه بشری، در پیوسته بر همان پاشنه خواهد چرخید و چرخه فرمانروایی عده‌‌ای خاص همواره برقرار خواهد بود. به عقیده پاره‌تو، اگر اختلال‌‌‌هایی در چرخـش نخبگان حکومتی پدید آید و از رسیدن حکومت به ترکیب متناسبی جلوگیری کنند، رژیم یا به دیوانسالاری خرفت و فسیل شده‌‌ای تبدیل خواهد شد که از هرگونه ابتکار و انطباق عاجز است و یا به رژیم ضعیفی مرکب از حقوقدانان جنجالی و پرگو تغییر شـکل خواهد داد که از کاربـرد هرگونه عمل قاطعـانه و قدرتمندانه ناتوان است. اگر چنین شـود حکومت شوندگان در سـرنگونی فرمانروایانشـان موفق خواهند شد و نخبگان نوین رژیم کارآمدتری را بنا خواهند ساخت. از این رو، در نظام سیاسی کنونی روسیه و دولت پوتین که وفاداری مهم‌تر از سایر مسائل است نیز چرخش نخبگان اتفاق‌ می‌افتد و بسیاری از افراد نزدیک به حلقه‌ی پوتین پس از مدتی به خاطر عملکرد ضعیف حتی با وجود وفاداری عزل‌ می‌شوند.
نخبگان سیاسی یا الیگارشی روسیه
ویژگی متمایز محیط سیاسی روسیه این است که روابط غیر رسمی به طور قابل توجهی قوی‌تر از روابط رسمی است و سطح غیر رسمی در حال حاضر مهمتر و تعیین کننده‌تر از سطح رسمی است. سطح غیر رسمی جایی است که بازیگران اصلی سیاست توافقاتی راجع به منافع اصلی خود انجام‌ می‌دهند.
اقتدار اجرایی مرکز در عمل به یک سری از گروه‌‌‌های کوچک و غیر رسمی در اطراف خود رئیس جمهور تفویض شده است. پوتین کار با گروه‌‌‌های موردی یا موقت که توسط مرزهای سازمانی تعریف نشده‌اند را به نهادهای رسمی ترجیح‌ می‌دهد (rochlitz,2018).
پوتین در دور اول ریاست جمهوری خود، یک گروه داخلی ایجاد کرد و قدرت را به افراد برگزیده و وفادار خود واگذار کرد و با گذشت زمان تغییراتی در آنها ایجاد کرد. برجسته ترین این افراد ایگور سچین، دیمیتری مدودف، سرگئی ایوانوف و ولادیسلا سورکوف بودند. مدیرعامل شرکت گاز پروم، الکسی میلر از کارکنان سابق ولادیمیر پوتین در شهرداری سنت پترزبورگ بوده است که در سال ۲۰۰۱ پوتین او را برای جایگزینی رمویاخوف، به عنوان رییس گازپروم شرکت گاز طبیعی تحت مالکیت دولت روسیه انتخاب کرد (Westphal, Gusev,2015:10). با اینکه مدودف یکی از برجسته‌ترین افراد در حلقه داخلی پوتین بوده است اما بعد از اتفاقات پیرامون ریاست جمهوری ۲۰۱۸ تا حدودی از قدرت کنار گذاشته شد.
در دوره دوم ریاست جمهوری پوتین، ترکیب جناح‌‌‌ها و برخی قواعد غیر رسمی بازی اندکی تغییر کرد. به جای خانواده، الیگارشی‌‌‌ها و بسیاری دیگر از جناح‌‌‌های کوچک‌تر سه گروه جدید لیبرال‌‌‌ها، تکنوکرات‌‌‌ها و سیلاویک‌‌‌ها موقعیت غالب را در دست گرفتند. در میان این سه گروه، لیبرال‌‌‌ها و تکنوکرات‌‌‌ها یک ائتلاف برای متعادل کردن نفوذ سیلاویک‌‌‌ها برقرار کردند (Jonavicious,2013:98). از نگاه بسیاری از ناظران سیلاویک‌‌‌ها از زمان بازگشت پوتین به ریاست جمهوری در مارس ۲۰۱۲ سیاست داخلی و خارجی روسیه را شکل داده‌اند. در عین حال، برای پوتین علاوه بر وفاداری در مرحله بعد شایستگی نیز مهم است و اگر عملکرد ضعیف آنها آشکار شود، از قدرت کنار گذاشته می شوند و افراد و گروه‌های جدید جایگزین می‌شوند. تنها فردی که از سال ۲۰۰۴ تاکنون در پست وزارت امورخارجه حضور دارد، سرگئی لاوروف است. همچنین می‌توان گفت که این تغییرات شامل رقابت بین سیلاویک‌ها و سایر گروه‌های قدرت نیز می‌باشد. گروه‌های جدیدی که با گذشت زمان جایگزین گروه‌های قدیمی‌تر می‌شوند تا از قدرت سو استفاده نکنند و تهدیدی برای پوتین محسوب نشوند.

شایگو قربانی جدید چرخش نخبگان پوتین
پوتین چند روز قبل، وزیر دفاع خود را با یک اقتصاددان جایگزین کرد و تیم امنیت ملی خود را برای اولین بار از زمان تهاجم به اوکراین به لرزه درآورد و عزم خود را برای قرار دادن تلاش‌‌‌های جنگی روسیه بر پایه‌‌‌های اقتصادی پایدار نشان داد. با این حال، پوتین، شایگو را در حلقه داخلی خود نگه داشت و از او برای اداره شورای امنیت کشور استفاده کرد، موقعیتی که به شایگو دسترسی نزدیک به رئیس جمهور اما اختیارات مستقیم کمی را‌ می‌دهد. شایگو جایگزین نیکولای پاتروشف عضو سابق K.G.B در شورای امنیت شد و پاتروشف نیز به عنوان معاون پوتین انتخاب شد.
آندری بلوسوف، اقتصاددانی که از سال ۲۰۲۰ به عنوان معاون اول نخست وزیر خدمت کرده بود و مدت‌‌‌ها به عنوان یکی از قابل اعتمادترین مشاوران اقتصادی پوتین به حساب‌ می‌آمد، به عنوان وزیر جدید دفاع معرفی شد. کرملین گفت که بودجه دفاعی روسیه مستلزم این است که یک اقتصاددان مسئول باشد و بلوسوف به ارتش روسیه برای نوآوری بیشتر کمک خواهد کرد. تغییرات کابینه نشان دهنده یک تغییر اساسی برای آقای پوتین بود که تمایل دارد از تغییرات عجولانه اجتناب کند و‌ می‌تواند نقطه عطفی در جنگ بیش از دو ساله روسیه در اوکراین باشد. (Paul Sonne and Anton Troianovski, 2024).
او مردی را از ریاست ارتش را برکنار کرد که مفسران طرفدار جنگ روسی و تحلیلگران غربی او را تا حدی مسئول بسیاری از شکست‌های مسکو در آغاز جنگ می‌دانستند و با نصب یک اقتصاددان، به طور ضمنی به اهمیت قدرت صنعتی برای هر پیروزی نظامی اذعان کرد. اخراج احتمالی شویگو از همان روزهای اول جنگ، به دلیل عملکرد ضعیف موضوع گمانه زنی بود.
اکنون که ارتش روسیه ابتکار عمل در میدان نبرد را به دست آورده است، پوتین نشان‌ می‌دهد که تمایل بیشتری برای ایجاد تغییرات و اینکه روسیه دارای نظم و ظرفیت اقتصادی برای به راه انداختن یک جنگ طولانی است را دارد.
تغییرات احتمالی در جایگاه شایگو در ماه گذشته در خبرها انعکاس یافت، زمانی که مقامات روسی یکی از معاونان ارشد او را به اتهام فساد دستگیر کردند. اما یکی دیگر از اهداف مکرر منتقدان تلاش‌های جنگی روسیه – ژنرال والری گراسیموف، رئیس ستاد کل روسیه و بالاترین مقام نظامی روسیه – در سمت خود باقی ماند. مشخص نیست که شایگو تا چه اندازه اختیارات جنگ را حفظ خواهد کرد. در حالی که شغل جدید او به موازات شغل مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا است. تحلیلگران‌ می‌گویند که در روسیه این نقش نفوذ محدودی دارد زیرا مستقیماً ارتش یا یک آژانس امنیتی را کنترل‌ نمی‌کند.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، به خبرنگاران گفت که پوتین این تصمیم را در حالی اتخاذ کرد که روسیه بار دیگر به دلیل «شرایط ژئوپلیتیکی» به سطح هزینه‌های نظامی دوران شوروی نزدیک می‌شود. این بسیار مهم است و نیاز به توجه ویژه دارد. وی افزود که آقای پوتین می‌خواهد وزارت دفاعش به دلیل نیاز به مدرن‌سازی ارتش تحت رهبری غیرنظامی باشد – این پیام ضمنی مبنی بر این است که آقای شایگو به وظیفه خود عمل نکرده است. بنابراین طبیعی است که در مرحله فعلی رئیس جمهور تصمیم گرفت که وزارت دفاع را یک غیرنظامی اداره کند (Paul Sonne and Anton Troianovski, 2024).
با افزایش هزینه‌های جنگ، دولت پوتین تلاش‌هایی را برای افزایش درآمد، از جمله اصلاح برنامه‌ریزی‌شده سیستم مالیاتی کشور، آغاز کرده است. نزدیک به یک سوم بودجه فدرال روسیه در سال جاری به دفاع ملی اختصاص یافته است که نسبت به سال‌‌‌های گذشته افزایش چشمگیری داشته است. مخارج شدید دولت برای ارتش، اقتصاد روسیه را تحت فشار قرار داده است، زیرا باعث افزایش دستمزدها و تورم‌ می‌شود.
یکی از معاونان ارشد شایگو، تیمور ایوانوف، در ماه آوریل توسط مقامات روسیه دستگیر و به رشوه خواری متهم شد. ایوانوف مدتهاست مسئول پروژه‌‌‌های ساختمانی نظامی بوده است. دستگیری وی، برکناری شایگو و نصب یک تکنوکرات مورد اعتماد برای ریاست وزارت دفاع نیز ممکن است سیگنالی باشد که کرملین، پس از چشم پوشی بر فسادی که در کنار هزینه‌‌‌های نظامی شکوفا شده است، اکنون کمپینی برای مهار اختلاس در این بخش به راه انداخته است. سرگئی مارکوف، تحلیلگر سیاسی طرفدار کرملین، در اپلیکیشن پیام رسان تلگرام با اشاره به وزیر دفاع تازه منصوب شده نوشت: «اولین وظیفه بلوسف مبارزه با فساد است».
نتیجه گیری
برای پوتین در وهله‌ی اول و در موقعیت حساس وفاداری نخبگان سیاسی مهم است و در شرایط عادی شایستگی و عملکرد. پوتین به هیچ وجه خیانت را‌ نمی‌بخشد. در سال گذشته در قضیه پریگوژین و با تمامی انتقاداتی که به شایگو وارد شده بود، پوتین ترجیح داد که شایگو را برکنار نکند. اما بعد از انتخابات اوضاع به شرایط عادی برگشته است و عملکرد ضعیف شایگو و فساد زیردستانش برای همگان مبرهن شده است، پوتین ترجیح داده است که جایگزین مناسبی برای او برگزیند. علاوه براین، به طور غیر مستقیم شاهد حضور گروه‌های جدیدی در قدرت هستیم. این نشان‌ می‌دهد که در شرایط عادی برای پوتین شایستگی و عملکرد بسیار مهم است و این چرخش نخبگان برای همه اتفاق‌ می‌افتد و این وضعیت رقابت را در بین نخبگان سیاسی نزدیک پوتین و ظهور افراد و گروه‌های جدید گرم کرده است.

منابع
۱٫ Rochlitz, Michael (2018). “The Power of Siloviki: Do Russia s Security services control Putin, or Does He Control Them?”,in Russian Analytical Digest NO 223,12 SEPTEMBER 2018.
۲٫ Gusev, Alexander & Westphal, Kirsten. (2015). “Russian Energy Policies Revisited”, Stiftung Wissenschaft und Politik German Institute for International and Security Affairs.
۳٫ Schuhmann, Johannes, (2014). “Rosneft and Gazprom in Dispute over Pipeline.
۴٫ Jonavicius, Laurynas. (2013). “From Russia with Love: Internal Balance of Power in Russia and The Survival of Lukasheno’s Regime”, Article in Lithuanian Foreign Policy Review, Issue 29.
۵٫ Kaczmarski, Marcin. (2014). “Domestic power Relations AND Russia’s Foreign Policy”, Demokratizatsiya the Journal of Post-Soviet Democratization, July .
۶٫ Kroutikhin, Mikhail (July 2008). “Energy Policy Making in Russia: From Putin to Medvedev”, NBR Analysis, Vol. 19, No. 2, http://www. nbr.org/ publications/analysis/pdf.
۷٫ Paul Sonne and Anton Troianovski (2024). https://www.nytimes.com/2024/05/12/world/europe/russia-putin-cabinet-war-shoigu.html.

 

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=10561
  • نویسنده : مهدی نوری چورتی؛ دانشجوی دکترای مطالعات روسیه و پژوهشگر میهمان موسسه ایراس
  • منبع : موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)
  • 817 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.