#اختصاصی
به قلم: ایوان تیموفیف؛ مدیر کل شورای امور بینالملل روسیه RIAC
ایدهها در مورد دگرگونی نظم جهانی و آشفتگی روابط بینالملل مدتهاست که به خوبی مطرح میشود. با این حال، قدرتهای کلیدی در این جریان تغییرات احساس متفاوتی دارند. هند مدرن را میتوان کشوری نامید که شاید در مقایسه با سایرین در مطلوبترین موقعیت قرار دارد. از چه مزایایی صحبت میکنیم؟
اول از همه، هند یک اقتصاد سریع در حال رشد است. رشد آن هم توسط یک بازار بزرگ داخلی با جوانترین و بزرگترین جمعیت جهان و هم با تلاشهای فعال در زمینه نوسازی، توسعه صنعت و فناوری خود تضمین میشود. هند را به سختی میتوان یک رهبر فناوری جهانی نامید. اما این کشور به طور مداوم در حال تلاش است و بخشها و فناوریهای کلیدی صنعتی – از فناوری اطلاعات و فضا گرفته تا اتمهای صلحآمیز و نظامی- را اتخاذ و توسعه میدهد.
هنوز مشکلات اجتماعی زیادی در این کشور وجود دارد، اما پیشرفت در حل آنها برای همه کسانی که حداقل چند سال پیش به هند سفر کردهاند و امروز به آنجا آمدهاند، قابل توجه است. نابرابری و قشربندی اجتماعی گاهی چشمگیر است، اما هند اقتصاد را بدون تهدید ساختار دولتی به جلو میبرد. ساختار فدرال و نهادهای دموکراتیک کشور تاکنون در جذب خطوط گسل اجتماعی و همچنین تفاوتهای بین مناطق مختلف کشور کاملاً موفق بودهاند.
همچنین مهم است که هند از اعمال بیش از حد نیرو در صحنه جهانی اجتناب میکند و سعی میکند تعادل را در روابط با بازیگران کلیدی حفظ کند، حتی در مواجهه با دنیایی که به سرعت در حال نامتعادل شدن است. هند از نزدیک با جهانی شدن غرب محور پیوند خورده است و اگرچه خود غرب به تدریج از جهانگرایی و بازبودگی سابق خود دور میشود، اقتصاد هند بر اساس ترکیبی از مدرنیزاسیون ملیگرا و ادغام در زنجیرههای تولید جهانی به رشد خود ادامه میدهد.
روابط سیاسی با آمریکا و اتحادیه اروپا سازنده است. اما دهلی از جذب شدن به اتحادهای آمریکایی، حتی اگر علیه چین باشد، اجتناب میکند. روابط با پکن متشنج است و گاهی اوقات به بحرانهای محلی تبدیل میشود. اما کیفیت تنشهای هند و چین با رقابت آمریکا و چین متفاوت است. برای هند، رقابت با چین به سختی یک موضوع اساسی است، زیرا دهلی جاه طلبی بیش از حد برای رهبری جهانی نشان نمیدهد.
اما برای ایالات متحده، چین در حال رشد یک مشکل اساسی و در واقع تنها مشکلی است که میتواند رهبری واشنگتن را به شدت تضعیف کند.
در مقایسه با هند، چین به نتایج برجستهای در حل مشکلات اجتماعی دست یافته است و اقتصاد بزرگی را با ادعای برتری در آینده در تعدادی از صنایع ساخته است. اما رشد سریع آن، چین را به هدف اصلی سیاستهای مهار ایالات متحده تبدیل میکند. در نتیجه، واشنگتن و پکن عمیقتر و عمیقتر به یک مبارزه طاقتفرسا کشیده میشوند، در حالی که هند از آن اجتناب میکند و قدرت و منابع خود را حفظ میکند.
با این حال، ایالات متحده و چین به عنوان رقبای طولانی مدت، تعارضات خود را تشدید نمیکنند. هر دو بازیگر میترسند که کنترل وضعیت را از دست بدهند و آسیبهای غیرضروری را متحمل شوند و یا افزایش تنش اجتناب ناپذیر شود. اما ایالات متحده نتوانست رویارویی با روسیه را تحت کنترل خود نگه دارد. مسکو یک چالش آشکار برای غرب مطرح کرده و خواستار برابری در روابط سیاسی و در نظر گرفتن منافع امنیتی خود شده است. کانون رویارویی روسیه و غرب در اوکراین است. اما تلاش برای انزوای مسکو از غرب، روسیه را در خط مقدم تغییرات در نظم جهانی قرار میدهد.
هند احتمالاً از این درگیری منتفع خواهد شد. مسکو و دهلی چندین دهه است که روابط دوستانه ایجاد کردهاند. هند در حالی که با یک دست روابط سازنده با ایالات متحده و متحدانش را حفظ میکند، همراه با روسیه عمل میکند و به دنبال اصول جدید روابط بینالمللی است که لزوماً به غرب وابسته نیست. رشد فوقالعاده تجارت بین هند و روسیه را میتوان یک امتیاز خوشایند در نظر گرفت. دهلی از عرضه نفت خام روسیه سود میبرد که به دلایل سیاسی از بازارهای غربی خارج شده است.
تنها سناریوی واقعاً خطرناک برای هند، رویارویی بیش از حد بین روسیه و غرب است. اگر درگیری آنها به یک جنگ باز و نه ترکیبی برسد، سناریوی درگیری هستهای بیش از حد واقعی خواهد شد. خسارت نه تنها برای هند، بلکه برای کل جهان کافی خواهد بود. در این میان، فرصتهای بیشتری در روابط با مسکو باز میشود. علاوه بر نفت، بازار روسیه رها شده از رقبای غربی و ادامه همکاری در زمینه مجتمع نظامی-صنعتی، فضایی و انرژی صلح آمیز هستهای و حتی حضور کارگران هند در شرکتهای روسی وجود دارد. با توجه به کمبود نیروی کار در روسیه، مهاجران کار هندی ممکن است از یک مورد خاص به یک امر روزمره تبدیل شوند.
نکته اصلی این است. چشم انداز هند با پتانسیل و نقطه تعادلی که دیپلماسی هند در نظم جهانی به شدت بی ثبات و به سرعت در حال تغییر پیدا کرده است تعیین میشود. این توازن به هند اجازه میدهد تا روابط بین المللی خود را متنوع کند و روسیه از انزوای تحمیل شده توسط غرب اجتناب کند.