بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱) بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱) ❗️بسته خبری ایراس از حوزه اوراسیا (چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱) پیامدهای تحریمها علیه روسیه واقعیتهای توافق هستهای اوکراین ساختار امنیتی اوراسیا: از ایده تا عمل چالشهای حقوقی تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه اهمیت راهبردی اتصال ریلی افغانستان به ترکیه خشک شدن دریای آرال و تاثیر آن در افزایش میزان گرد و غبار در آسیای مرکزی مسیر غرب بیابانی است که بخاطر تحریمها سوخته است سیاست چین در منطقه مشرق: بهترین دوست جدید
تجربه فروپاشی پروژه یورو آتلانتیک لزوم ایجاد ساختاری جدید با اصول و مبانی متفاوت را مشخص می کند.
آیا باید روابط فعلی روسیه و ایران را به عنوان یک مشارکت استراتژیک یا بهتر بگوییم یک اتحاد تاکتیکی بین کشورهایی با آرمانها و جاهطلبیهای متفاوت سیاست خارجی تعریف کنیم؟ برای پاسخ به این سوال باید روشن کنیم که در واقع در روابط بین الملل مدرن مشارکت استراتژیک به چه معناست.
از حدود 2 سال گذشته و به ویژه پس از حواشی مربوط به دیدار امامعلی رحمان، رئیسجمهور تاجیکستان با سورانبای جینبیکاف، رئیسجمهور سابق قرقیزستان در منطقه آقسای در جولای 2019 که با درگیریهای ساکنین محلی پیرامون نصب پرچم دو کشور و بر جای گذاردن یک کشته و چند زخمی همراه شد، این شهر تاجیکِ محصور در جغرافیای قرقیزستان به عنوان نقطه کانونی بخشی از مناقشات مرزی مطرح شد.
اهمیت نقش ایران در جلب حمایت پوتین و روسیه از بشار اسد آنهم در اوج بحران و جنگ داخلی سوریه از این جهت اهمیت دارد که ایران توانست به القای این ذهنیت در مسکو کمک نماید که هدف اصلی از بحران سازی در سوریه، صرفا حکومت سوریه و کشور سوریه نیست، بلکه ایران و سپس روسیه به عنوان کشورهای مستقل خارج از حیطه نفوذ آمریکا و غرب از اهداف اصلی این بحران هستند. موفقیت ایران در جلب حمایت روسیه از سوریه بلکه همکاری مشترک ایران و روسیه در سوریه یکی از بزرگترین دستاوردها و موفقیهای دستگاه دیپلماسی ایران در طول سالهای پس از انقلاب بوده است.
تصمیم آمریکا به خروج از افغانستان تصمیمی سیاسی بود که به نظر میرسد لزوماً همنظری کامل بخشهای نظامی و امنیتی اداره آمریکا را به همراه نداشت، اما همانگونه که توافق دوحه بین آمریکا و طالبان از نظر هر دو قابل بازگشت نیست، بازگشت از این تصمیم نیز توسط آمریکا قابل تصور نمیباشد.
مواضع کشورهای مختلف در سطح بین المللی درباره موضوع قتل عام ارامنه به دست ترکان عثمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی به ویژه در 24 آوریل 1915 که با روایت های کاملاً متفاوتی از سوی ارامنه و دولت ترکیه در یکصد سال گذشته مواجه شده است، را می توان به سه دسته تقسیم بندی کرد: دسته نخست، دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان که با اعتقاد به غیرسیتماتیک و غیرهدفمند بودن این وقایع و نیز وجود قتل قومیت های دیگر در کنار ارامنه، موضوعی تحت عنوان نسل کشی ارامنه را اساساً غیرواقعی دانسته و آن را انکار می کنند دسته دوم، 33 کشوری هستند که با اعتقاد به سیتماتیک و هدفمند بودن قتل عام و کشتار ارامنه در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در شرق امپراطوری عثمانی، این وقایع را به طور رسمی به عنوان نسل کشی (ژنوساید) در سطح پارلمان ها یا دولت ها به رسمیت شناخته اند. ایالات متحده آمریکا در 24 آوریل 2021 و جمهوری لتونی در 6 می 2021 آخرین کشورهایی هستند که به طور رسمی نسل کشی (ژنوساید) ارامنه را به رسمیت شناخته اند. اما دسته سوم، 158 کشوری (از مجموع 193 عضو رسمی سازمان ملل متحد) هستند که در وضعیت میانه قرار دارند. بدین صورت که نه همانند ترکیه و جمهوری آذربایجان، نسل کشی ارامنه را انکار می کنند و نه همانند سی و سه کشور دیگر از جمله ارمنستان، روسیه، سوریه، لبنان، فرانسه و آمریکا، این وقایع را تحت عنوان نسل کشی (ژنوساید) به رسمیت می شناسند و لذا این کشورها عمدتاً از واژگان و تعابیری مانند قتل عام، کشتار دسته جمعی، فجایع تلخ و جمعی و اقدامات ضد انسانی در بیان موضع گیری رسمی در قبال موضوع قتل عام ارامنه استفاده می کنند. ایران از جمله کشورهایی است که در دسته سوم این دسته بندی قرار دارد و در یک صد سال گذشته (دوران قبل و بعد از انقلاب) نه اصل وقوع این حوادث را انکار کرده است و نه آن را به صورت رسمی به عنوان نسل کشی (ژنوساید) به رسمیت شناخته است. بررسی تاریخی و تحلیلی روند بین المللی شناسایی قتل عام ارامنه به عنوان نسل کشی (ژنوساید) نشان می دهد که با فروپاشی شوروی، پایان جنگ سرد و استقلال ارمنستان، این روند شتاب بیشتری به خود گرفته است و در حالی که در دوران جنگ سرد تنها دو کشور اروگوئه (1965) و قبرس (1975) این موضوع را به رسمیت شناخته بودند، در سه دهه گذشته 31 کشور این موضوع را به رسمیت شناخته اند. آنچه که از بررسی روند بین المللی شناسایی نسل کشی ارامنه در قاره های مختلف قابل مشاهده است، موفقیت ارامنه در دو قاره اروپا و آمریکا و ناکامی آن ها در سه قاره آسیا، آفریقا و اقیانوسیه است. هر چند در اروپا نیز که سه موج شناسایی نسل کشی ارامنه را در سه دهه گذشته تجربه کرده است تنها 20 کشور از 50 کشور اروپایی رسماً این موضوع را پذیرفته اند و کشورهای بزرگی همانند بریتانیا و اسپانیا تاکنون از پذیرش آن خودداری کرده اند. از بین 54 کشور آفریقایی نیز هیچ کشوری قتل عام ارامنه را به عنوان نسل کشی به رسمیت نشناخته است و شناسایی این موضوع از سوی دولت طُبرُق مستقر در شرق لیبی به رهبری ژنرال خلیفه حفتر در سال 2019 نیز فاقد وجاهت و مشروعیت بین المللی است. در سطح قاره آسیا و کشورهای عربی و مسلمان نیز تنها دو کشور لبنان و سوریه نسل کشی ارامنه را به رسمیت شناخته اند و در قاره اقیانوسیه نیز استرالیا و نیوزلند از شناسایی نسل کشی ارامنه خودداری کرده اند. از نقطه نظر دینی، 31 کشور از 33 کشوری که اقدام به شناسایی بین المللی نسل کشی ارامنه کرده اند، مسیحی هستند و تنها دو کشور لبنان و سوریه مسلمان هستند. همین امر به روشنی نقش قابل توجه و تاثیرگذار پیوندهای دینی و ملاحظات جهان مسیحیت را در قبال قتل عام ارامنه نشان می دهد. به نظر می رسد پس از شناسایی نسل کشی ارامنه توسط دولت جو بایدن در 24 آوریل 2021 میلادی، کشورهایی مانند بریتانیا، اسپانیا، هند، استرالیا و نیز اسرائیل در کانون اهداف جامعه دیاسپورای ارمنی در موضوع شناسایی نسل کشی ارامنه قرار گرفته باشد تا روند بین المللی شناسایی نسل کشی ارامنه از نظر توزیع جغرافیایی و نیز توزیع دینی از تنوع و گستردگی بیشتری برخوردار شود. با عنایت به نکات و ملاحظات یادشده در این یادداشت تحلیلی کوشش می شود درک و شناخت بهتری از روند بین المللی شناسایی قتل عام ارامنه به عنوان نسل کشی (ژنوساید) حاصل شود.
خروج قریبالوقوع نیروهای امریکایی از افغانستان و همچنین احتمال قدرت گرفتن گروه طالبان، تمام کشورهای منطقه و فرامنطقه را به این امر واداشته است تا روابط خود را با گروه طالبان بیش از گذشته نزدیکتر سازند.
عدهای در کشور تصور می کنند می توان از تعارض امریکا و روسیه به نفع ایران بهره برداری کرد در حالی که به این واقعیت توجه ندارند که دوران جنگ سرد گذشته و امروز دیگر معادلات جنگ سرد درروابط بین قدرتها حاکم نیست. امروز روسیه و آمریکا با آنکه با هم بر سر بسیاری از مسائل بین المللی اختلاف نظر دارند اما بجای رویکرد تقابلی در دوران جنگ سرد که در تلاش برای حذف رقیب بود، امروز دو طرف با در پیش گرفتن رویکرد تعاملی سعی می کنند در عین رقابت با هم ، در جاهایی که منافعشان ایجاب می کند با هم همکاری داشته باشند.
برای فراهم کردن زمینه قانونی انتخابات زودهنگام در ارمنستان، رای گیری دوم در مورد نخست وزیر ارمنستان دوشنبه آینده (بیستم اردیبهشت 1400) برگزار خواهد شد. اگر باز هم به پاشینیان رای داده نشود پارلمان منحل می شود و روند انتخابات آغاز می شود.