#اختصاصی
نوشته: پرهام پوررمضان، پژوهشگر و دکتری علم سیاست دانشگاه تهران
سفر پوتین به هند یکی از مهمترین رویدادهای دیپلماتیک سال است، این سفر بار دیگر نگاهها را به روابط دیرینه و چندلایه مسکو–دهلی نو معطوف کرده است. این رخداد، که در شرایط پیچیده ژئوپولیتیکی و اقتصادی جهان انجام میشود، فراتر از یک دیدار رسمی تلقی شده و حامل پیامهای استراتژیک برای نظام بینالملل است. هند و روسیه، بهعنوان دو قدرت بزرگ در آسیا و اوراسیا، سابقهای طولانی در همکاریهای نظامی، اقتصادی و سیاسی دارند و اکنون در نقطهای ایستادهاند که نیاز به بازتعریف و تقویت این روابط بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
اهمیت این سفر زمانی پررنگتر میشود که به شرایط بینالمللی اخیر نگاه کنیم. روسیه با تحریمهای گسترده غرب دستوپنجه نرم میکند و بهدنبال گسترش مناسبات خود با قدرتهای غیرغربی است؛ از سوی دیگر، هند تلاش میکند سیاست خارجی مبتنی بر «استقلال استراتژیک» خود را حفظ کند، بدون آنکه در چالشهای میان شرق و غرب گرفتار شود. در چنین فضایی، دیدار پوتین و مودی میتواند نقشی کلیدی در مدیریت فشارهای بیرونی و دستیابی به یک توازن پایدار ایفا کند.
ابعاد اقتصادی سفر نیز قابل توجه است، هند در سالهای اخیر به یکی از خریداران اصلی نفت روسیه تبدیل شده و مسکو نیز بهدنبال توسعه صادرات غیرانرژی به این کشور است. از طرف دیگر، دهلی نو تمایل دارد روابط تجاریاش با روسیه متنوعتر شود تا از وابستگی صرف به انرژی فاصله بگیرد. همین موضوع باعث شده گفتوگوهای اقتصادی، یکی از محورهای اصلی این سفر باشد. همچنین همکاری دفاعی میان دو کشور، که ستون اصلی روابطشان را تشکیل میدهد، در این دیدار جایگاه ویژهای دارد. از تبادل فناوریهای نظامی گرفته تا همکاریهای دریایی و فضاپایه، هر دو طرف بهدنبال تقویت ظرفیتهای امنیتی مشترک هستند. قراردادهای لجستیکی و توافقهای نظامی جدید نیز میتوانند مسیر همکاری را در سالهای آینده هموارتر کنند. حال با بیان موارد مذکور؛ به تحلیل و تبینی از این موضوع خواهیم پرداخت:
۱. روسیه و هند در سالهای اخیر تلاش کردهاند روابط اقتصادی خود را از یک الگوی محدود و مبتنی بر انرژی به یک مشارکت گسترده و چندبُعدی تبدیل کنند. سفر پوتین به دهلی نو نیز بخشی از همین روند است؛ مسکو میکوشد صادرات غیرنفتی خود را به هند افزایش دهد و در مقابل، دهلی نو بهدنبال گسترش حضور کالاها و خدمات هندی در بازار روسیه است. هر دو کشور هدف مشترکی برای رساندن حجم تجارت دوطرفه به سطحی بسیار بالاتر تعیین کردهاند و بهدنبال ایجاد سازوکارهای مالی و لجستیکی هستند که روابطشان را در برابر فشارها و تحریمهای خارجی مقاومتر کند. از سوی دیگر، بخشهای نوظهور همچون فناوریهای نوین، صنایع پیشرفته، فضانوردی، داروسازی و کشاورزی در کانون توجه قرار گرفتهاند. همکاری در این حوزهها میتواند به ایجاد زنجیرههای ارزش مشترک و انتقال فناوری میان دو کشور بینجامد. روسیه با منابع طبیعی و توان تکنولوژیک ویژه خود و هند با اقتصاد پویا و نیروی انسانی گسترده، میتوانند ترکیبی مکمل ایجاد کنند که نهتنها تجارت دوجانبه را تقویت کند، بلکه جایگاه اقتصادی هر دو کشور را در سطح منطقهای و جهانی ارتقا دهد. شایان ذکر است که هدف دو کشور، رساندن حجم تجارت دوطرفه به ۱۰۰ میلیارد دلار تا ۲۰۳۰ است.
۲. روسیه و هند از نظم جهانی چندقطبی حمایت میکنند و این بدان معناست که میخواهند قدرتها و مراکز تصمیمگیری جهانی متوازنتر باشند. این دیدگاه با سلطه یکجانبه یا تکقطبی (که عمدتاً به آمریکا نسبت داده میشود) در تضاد است، اما لزوما به معنای تلاش فعال برای «برهم زدن» نظم موجود نیست. هدف اصلی آنها ایجاد فضای همکاری بیشتر و کاهش فشارهای یکجانبه است؛ از این رو، میتوان گفت سفر پوتین نمادی از حرکت به سمت یک نظم جهانی چندقطبی و استقلال استراتژیک است، نه لزوماً یک تلاش مستقیم برای تخریب نظم آمریکایی.
۳. روسیه و هند از دههها پیش در حوزه نظامی و دفاعی روابط گستردهای داشتهاند و این همکاریها یکی از ستونهای اصلی روابط دوجانبه محسوب میشود. این همکاری شامل فروش و انتقال فناوری تسلیحاتی پیشرفته، آموزش نیروهای نظامی و مشارکت در پروژههای مشترک تولید و ارتقاء تجهیزات دفاعی است. نمونههای شاخص این تعاملات شامل سامانههای موشکی اس ۴۰۰، جنگندههای چندمنظوره، و همکاری در زمینه ناوگان دریایی و هوافضا است. این نوع همکاری، علاوه بر افزایش توان دفاعی هر دو کشور، موجب ایجاد شبکهای از هماهنگی و تبادل اطلاعات نظامی میان مسکو و دهلی نو میشود که نقش مهمی در امنیت منطقهای ایفا میکند. علاوه بر تأمین تجهیزات و فناوری، دو کشور به دنبال توسعه سازوکارهای لجستیکی و پیمانهای راهبردی هستند که امکان استفاده متقابل از پایگاهها، بنادر و فضای هوایی را فراهم میآورد. این اقدامات به ایجاد یک چارچوب امنیتی پایدار و انعطافپذیر کمک میکند و نشاندهنده تعمیق همکاریهای نظامی فراتر از روابط تجاری صرف است. بنابراین می توان بیان نمود که این همکاریها را میتوان به عنوان یک مدل «دیپلماسی دفاعی و امنیتی چندلایه» تحلیل کرد که هم اهداف ملی هر کشور را تأمین میکند و هم به توازن قدرت در منطقه آسیای جنوبی و اوراسیا کمک میکند.
۴. یکی دیگر از اهداف سفر، دور زدن تحریمها است. این امر در چارچوب روابط روسیه و هند بهعنوان یک راهبرد «تابآوری اقتصادی ـ ژئوپولیتیکی» قابل تحلیل است که بر ایجاد سازوکارهای مالی و تجاری مستقل از زیرساختهای تحت نفوذ غرب تکیه دارد. پس از اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه، دو کشور تلاش کردهاند با استفاده از سازوکارهایی مانند تسویه با ارزهای ملی، ایجاد مسیرهای حملونقل جایگزین، و بهرهگیری از بانکهای غیرمستقر در غرب جریان تجارت را حفظ کنند. این رویکرد، مبتنی بر اصول اقتصاد سیاسی بینالملل، بهویژه نظریه «خودمختاری در زنجیرههای مالی» است و هدف آن کاهش آسیبپذیری در برابر فشارهای نظام مالی دلاری است. در این چارچوب، هند با تنوعبخشی به منابع انرژی و روسیه با یافتن بازارهای پایدارتر، به نوعی همافزایی دست مییابند. این همکاری نهتنها به تداوم مبادلات انرژی، کالا و فناوری کمک میکند، بلکه بهعنوان یک نمونه مطالعاتی نشان میدهد چگونه بازیگران بزرگ غیرغربی میتوانند از طریق نوآوری نهادی و سازوکارهای دوجانبه، بخشی از تأثیر تحریمهای اقتصادی را خنثی کرده و ظرفیت استقلال استراتژیک خود را ارتقا دهند.
در نهایت دلایل اهمیت این سفر را به طور موجز می توان به شکل اطمینان یافتن از پایداری بازار انرژی و مشتری مطمئن نفت/گاز؛ گسترش همکاریهای اقتصادی و صنعتی فراتر از نفت؛ تقویت همکاری دفاعی و امنیتی با یکی از بزرگترین قدرتهای آسیایی؛ تحقق بخشی از استراتژی جهانی برای نظم چندقطبی و کاهش اثر تحریمهای غرب و ایجاد اتحادهای جایگزین صورت بندی کرد.









