#اختصاصی
به قلم: آندره کورتونوف؛ عضو هیئت رئیسه شورای امور بینالملل روسیه
آیا روسیه هند را از دست میدهد؟ از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه ۱۹۹۰، این موضوع تقریباً در هر کنفرانس، سمینار یا نشست تخصصی در مورد روابط روسیه و هند مطرح شده است. غالباً نظرات شرکت کنندگان در چنین جلساتی بدبینانه و حتی هشداردهنده است. استدلال میشود که روسیه قبلاً هند را از دست داده است یا در هر صورت ممکن است اگر اقدامات شدید فوری انجام نشود، در آینده نزدیک آن را از دست بدهد. چنین بدبینی و هشدار، به طور کلی، تعجب آور نیست: کارشناسان، بر خلاف سیاستمداران، معمولا بیشتر بر مشکلات و چالشها تمرکز میکنند تا دستاوردها و فرصتها.
از سوی دیگر، همین واقعیت که ما سی سال است در مورد این موضوع که «روسیه در حال از دست دادن هند است» بحث میکنیم، نشان میدهد که چنین نتیجهگیریهایی حداقل زودرس و احتمالاً یکطرفه هستند. با این حال، به سختی ارزش دارد که پیش بینیهای نگران کننده را به عنوان بی اساس و غیرقابل دفاع نادیده بگیریم – موضوع آینده روابط روسیه و هند مستحق بحث کامل است.
مناطق مشکل ساز
در واقع، در مورد بسیاری از مسائل مهم اوراسیا و جهانی – از اوکراین تا افغانستان، از ابتکار یک کمربند، یک جاده تا کواد و مفهوم منطقه هند و اقیانوس آرام – مواضع مسکو و دهلی بر هم منطبق نیستند، که گاهی اوقات منجر به احتیاط میشود و خطراتی را برای اعتماد متقابل که همواره پایه محکمی از روابط دوجانبه را تشکیل داده است، ایجاد میکند. روسیه و هند در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۲ نشستهای سالانه سنتی برگزار نکردند و مشخص نیست که رئیس جمهور ولادیمیر پوتین و نخست وزیر نارندرا مودی چه زمانی شخصاً ملاقات خواهند کرد.
همکاریهای فنی-نظامی که همواره زیربنای خدشهناپذیر روابط دوجانبه تلقی میشود، دوران آزمایشهای جدی را پشت سر میگذارد. طی پنج سال گذشته، سهم روسیه در واردات نظامی هند از ۶۰ درصد به ۴۵ درصد کاهش یافته است و احتمالاً در آینده نزدیک به کاهش خود ادامه خواهد داد. مسکو باید در برابر گسترش سریع حضور غرب در بازارهای تسلیحاتی هند مقاومت کند و استراتژی فعلی «ساخت هند» را که توسط رهبری کشور دنبال میشود، در نظر بگیرد. علاوه بر این، سوالاتی که همیشه برای مسکو راحت نیست، در مورد قابلیت اطمینان تسلیحات روسی، پیروی روسیه از تاریخ تحویل، خدمات پس از فروش و تعهدات گارانتی در هند مطرح میشود.
نقطه روشن در این تصویر نه چندان رنگارنگ ممکن است پویایی تجارت دوجانبه به نظر برسد: تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۲ به شدت افزایش یافت و به رقم بی سابقه ۳۵ میلیارد دلار رسید. با این حال، چنین رشد سالانه چشمگیر (۲٫۵ برابر!) تقریباً منحصراً به دلیل افزایش انفجاری در تحویل نفت خام، زغال سنگ و کود از روسیه به هند امکان پذیر شد. تحت شرایط تحریمهای اقتصادی گسترده غرب و نابودی کوتاه مدت شراکت استراتژیک انرژی بین روسیه و اتحادیه اروپا، مسکو مجبور شد حجم قابل توجهی نفت را با قیمتهای بسیار کاهش یافته به دهلی بفروشد، از جمله برای پردازش بیشتر و صادرات مجدد.
از سوی دیگر، صادرات هند به روسیه در سال گذشته چه از نظر ارزش کلی و چه از نظر ساختار تغییر قابل توجهی نداشته است. تجارت هند به نوعی مجبور است تحریمهای اقتصادی غرب را در نظر بگیرد، حتی اگر هند آمادگی پیوستن به این تحریمها را نداشته باشد. در نتیجه، در ۲۰۲۲-۲۰۲۳٫ افزایش قابل توجهی در عدم تعادل در تجارت روسیه و هند وجود دارد که در مورد پایداری دستاوردهای غیرقابل انکار ذکر شده در این زمینه در سالهای اخیر تردید ایجاد میکند. ایدههای تبدیل گسترده منابع مالی انباشته شده توسط روسیه در هند به سرمایه گذاری مستقیم روسیه، تا آنجا که میتوان قضاوت کرد، شکل پروژههای سرمایهگذاری هماهنگ را به دست نیاورد.
ظهور هند
لیست مشکلات و هشدارها ادامه دارد. البته، نباید از کاه کوه درست کرد – روابط روسیه و هند هنوز هم حاشیه ایمنی قابل توجهی دارد. به طور کلی، این ایده که هر کشوری – خواه روسیه، ایالات متحده یا چین – میتواند هند را «از دست بدهد» اگر نگوییم کاملاً پوچ، اما بیش از مبالغهآمیز است. هند بسیار بزرگ، بسیار قدرتمند و برای کل جهان بسیار مهم است که کسی نتواند آن را از دست بدهد.
همکاری چندوجهی و مثمر ثمر بین مسکو و دهلی به قدری طولانی بوده است که آینده این تعامل به دلیل چند رویداد اقتصادی و سیاسی، هرچند نگرانکننده، اما غیرمنتظره در سالهای اخیر زیر سوال نرود. مشارکت راهبردی روسیه و هند منعکس کننده منافع پایدار بلندمدت دو کشور است و بنابراین ادامه خواهد داشت.
در عین حال، هند مدرن کشوری با اقتصاد به سرعت در حال توسعه، جامعهای پویا و رهبری جاه طلب است. جلوههای کنونی فعالیت آن در عرصه بینالمللی بسیار گستردهتر و متنوعتر از نیم قرن یا حتی دو دهه پیش است. هند به طور فزایندهای نقش نه تنها یک بازیگر منطقهای بلکه جهانی را ایفا میکند. جای تعجب نیست که سهم نسبی روسیه در کل سبد سرمایهگذاری در سیاست خارجی هند ممکن است کمتر شود، نه به این دلیل که دهلی تصمیم گرفته دوستی سنتی خود با مسکو را بشکند، بلکه به این دلیل که هند همزمان به دنبال بهره برداری از فرصتهای جدید در عرصه بینالمللی است. با این حال، علیرغم تداوم تنوع در سیاست خارجی هند، “مشارکت استراتژیک ممتاز” که دو کشور را متحد می کند، همچنان به عنوان یک الگوی موفق برای روابط قدرت های بزرگ عمل می کند، حتی زمانی که طرفین “موافق باشند” در مورد مسائل فردی “عدم توافق” داشته باشند.
با این حال، وضعیت روابط روسیه و هند به هیچ وجه رضایت خاطر را جلب نمیکند. مشکلات تعامل دوجانبه به محدودیتهای نهادی، تأخیرهای بوروکراتیک، فقدان تخیل یا دخالت مخرب توسط کشورهای ثالث محدود نمیشود. نیاز به ارزیابی مجدد عمیق روابط ناشی از درک روندهای کلی در توسعه سیاست جهانی در مرحله کنونی است.
روسیه بین هند و چین
اجازه دهید به آرامی و با اکراه بگوییم که جهان مدرن در جهت شکل گیری یک دوقطبی ژئوپلیتیک، اقتصادی و فناوری جدید در حال توسعه است. واضح است که این چیزی نیست که بسیاری در آغاز قرن به آن امیدوار بودند، اما این روند را نمیتوان نادیده گرفت و چیزی است که بر روابط مسکو و دهلی تأثیر میگذارد.
روسیه سال به سال بیشتر و بیشتر به سمت شرق حرکت میکند و روابط متعددی را با چین تقویت و توسعه میدهد. سال به سال، هند به سمت غرب حرکت میکند و اشکال مختلف همکاری با ایالات متحده را گسترش میدهد. این واقعیت را باید قبل از حرکت به رسمیت شناخت.
این روند با خطرات جدی همراه است. اگر این روند در میان مدت ادامه یابد، دو کشور دوست ممکن است خود را در بلوکهای ژئوپلیتیکی، اقتصادی و فناوری در مقابل یکدیگر بیابند، حتی اگر این بلوکها به طور رسمی ایجاد نشده باشند. ایده «فضای واحد اوراسیا» در این مورد رویایی غیرقابل تحقق باقی خواهد ماند و یک قاره مشترک عظیم بین شرق و غرب برای مدتی نامعلوم تقسیم خواهد شد. نظام «جنگ سرد» قرن بیستم دوباره در روابط بین الملل قرن بیست و یکم متولد خواهد شد. با گذشت زمان، حفظ همکاریهای دوجانبه حتی در سطح فعلی، و نه تعمیق و گسترش احتمالی آن، برای روسیه و هند بیش از پیش دشوارتر میشود.
در حال حاضر، نه مسکو و نه دهلی منابع و قابلیتهای لازم را برای معکوس کردن سریع و ریشهای این روند نامطلوب و خطرناکی که در توسعه نظام بینالمللی پدید آمده است، ندارند. روسیه و هند قادر به بازگرداندن یکپارچگی در حال فروپاشی سیستم چه به طور مستقل و چه حتی مشترک نیستند. با این حال، این بدان معنا نیست که مسکو و دهلی باید خود را به نقش ناظران منفعل عصر آینده دوقطبی سخت واگذار کنند. روسیه و هند (مانند بسیاری از کشورهای دیگر در اروپا، خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین) اگر مجبور شوند در مناقشه در حال پیشروی آمریکا و چین جانبداری کنند، چیزهای زیادی برای از دست دادن و اندکی برای به دست آوردن دارند. مقاومت در برابر دوقطبی در حال ظهور و در صورت امکان کاهش پیامدهای منفی آن به نفع مشترک آنهاست.
برای مثال روسیه، هند و چین اعضای بریکس و سازمان همکاری شانگهای هستند. مسکو و دهلی نو باید تلاشهای بیشتری انجام دهند تا اطمینان حاصل شود که این نهادها به «باشگاه منافع» دیگری تبدیل نشوند، بلکه به ابزاری مؤثر برای یافتن مخرجهای مشترک حتی در حساسترین مسائل امنیتی و توسعه تبدیل شوند. مسکو باید در برابر وسوسه تلاش برای ایجاد انجمنهای ضد غربی بر اساس چنین مجامع چند جانبه مقاومت کند – هند که عمیقاً در رژیمها، سازوکارها و نهادهای اقتصادی، فناوری، سیاسی و حتی نظامی-فنی غربی ادغام شده است، هرگز با چنین رویکردی موافقت نخواهد کرد. در عوض، بریکس و سازمان همکاری شانگهای باید برای یافتن مصالحه از جمله بین چین و هند مورد استفاده قرار گیرند.
هند به عنوان یک کشور معلق جهانی
روسیه باید به خاطر داشته باشد که هند نه تنها بزرگترین دموکراسی روی کره زمین است، همچنین بزرگترین دولت اوراسیایی و “دولت معلق جهانی” ( Global Swing State ) است که در نهایت موفقیت یا شکست هر ابتکار اقتصادی یا ژئوپلیتیکی در مقیاس بزرگ در اوراسیا را تعیین میکند. اگر هند برای همیشه خارج از کمربند و جاده یا مشارکت جامع اقتصادی منطقهای باقی بماند، این پروژهها فقط ارزش عملی محدودی برای قاره اوراسیا خواهند داشت. اگر در آینده هند در یک قالب به آنها بپیوندد، آنگاه ابتکارات به سطح جدیدی میرسند و نه تنها مقیاس و نفوذ منطقهای، بلکه واقعاً قارهای را به دست خواهند آورد.
تنها با مشارکت فعال هند، کواد به یک عامل واقعی نظامی-سیاسی در اقیانوس آرام و اقیانوس هند تبدیل میشود. بدون مشارکت فعال دهلی، گفتگوی چهارجانبه امنیتی برای تکمیل روابط دوجانبه نظامی-سیاسی ایالات متحده با ژاپن و استرالیا کار چندانی نخواهد کرد. بدون مشارکت فعال هند، هر گونه امیدی برای اتحاد مجدد اوراسیا کاملاً ناامید کننده به نظر میرسد. و بدون اتحاد مجدد اوراسیا، یک دوقطبی سخت جهانی جدید، به نوبه خود، تقریباً از پیش تعیین شده به نظر میرسد.
آینده اوراسیا
در نهایت، آینده اوراسیا در درجه اول به پویایی روابط چین و هند بستگی دارد. هیچ بازیگر خارجی از جمله مسکو نمیتواند این روابط را به جای خود پکن و دهلی بهبود بخشد. با این حال، بازیگران خارجی، از جمله روسیه، میتوانند با ایجاد انگیزهها و انگیزههای اضافی برای طرفین برای تعامل در قالبهای سهجانبه و سایر قالبهای چندجانبه، به «بازتنظیم» این روابط کمک کنند. یک رویکرد جایگزین برای ایجاد توازن بین پکن و دهلی در برابر یکدیگر میتواند به مسکو برخی از مزیتهای موقعیتی بدهد، اما به نفع استراتژیک بلندمدت روسیه نخواهد بود.
روسیه میتواند به هند و چین فرصتهای جدیدی برای همکاری سه جانبه در قطب شمال، آسیای مرکزی و خاور دور ارائه دهد. ممکن است کسی به دنبال مشارکت دو شریک استراتژیک خود در ابتکارات سه جانبه اطلاعات و فناوری سایبری باشد، جایی که تواناییهای هر یک از سه کشور تا حد زیادی مکمل دو کشور دیگر است. سایر زمینههای همکاری چندجانبه میتواند کشاورزی و صنایع غذایی و در یک زمینه وسیع تر، امنیت غذایی اوراسیا و جهانی باشد. این سه کشور مواضع متداخل زیادی در دستور کار آب و هوا دارند. فرصتهای گستردهای در داروسازی، بیوتکنولوژی و غیره در حال باز شدن است.
به طور کلی، سیاستمداران روسی نباید هند و چین را به عنوان دو جهت موازی سیاست خارجی درک کنند که باید بین آنها انتخاب شود یا باید جدا از یکدیگر توسعه یابند. برعکس، پکن و دهلی را باید به عنوان شرکایی دانست که ارزش آنها برای روسیه متناسب با توانایی آنها در تعامل فعال با یکدیگر افزایش مییابد. به همین ترتیب، سیاستمداران هندی باید همکاری روسیه و چین را نه به عنوان یک چالش استراتژیک، بلکه به عنوان فرصتی برای به دست آوردن ابزار اضافی برای حل تعدادی از مشکلات خود در روابط با پکن در نظر بگیرند. این فرمول «چندجانبه گرایی پروژهای» “project multilateralism” است که میتواند روابط بینالمللی در اوراسیا را به طور اساسی تغییر دهد.
چنین تغییراتی نیازمند تخصص عمیق، مهارتهای دیپلماتیک و اراده سیاسی از سوی همه کسانی است که در اجرای روابط روسیه و هند دخیل هستند. با این وجود، نتایج مثبت مورد انتظار به طور کامل سرمایهگذاریهای لازم را توجیه میکند. همانطور که یک سخن حکیمانه میگوید، “راز تغییر تمرکز بر ساختن چیزهای جدید است، نه مبارزه با قدیمیها.”