تاریخ : یکشنبه, ۱۱ آذر , ۱۴۰۳ 30 جماد أول 1446 Sunday, 1 December , 2024

آیا ظهور اتحاد بزرگ اوراسیایی (روسیه، ایران و چین) نزدیک است؟

  • ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۲
آیا ظهور اتحاد بزرگ اوراسیایی (روسیه، ایران و چین) نزدیک است؟
البته ممکن است در آینده همه چیز در سایه تشدید تنش ها در جنگ اوکراین و ورود غرب به جنگ اقتصادی با چین تغییر کند و تحقق اتحاد اوراسیایی نزدیک تر شود.

“امیل اودالیانی” استاد دانشگاه اروپایی و مدیر مطالعات خاورمیانه در اندیشکده ” ژئو کِیس” گرجستان، با نگارش مقاله ای تحت عنوان ” یک محور نوظهور اوراسیایی؟” ظرفیت ها و موانع ظهور اتحاد سه جانبه بین ۳ کشور روسیه، ایران و چین را مورد بررسی قرار داده است.

در حالی که روسیه و ایران ظهور یک محور ضدغربی در اوراسیا را تبلیغ می کنند، اما تا کنون نتوانسته اند مهم ترین بازیگر یعنی چین را برای این اتحاد در حال ظهور به طور کامل در کنار خود بگیرند.

سفر اخیر یک هیات عالی رتبه چینی به مسکو و سفر اخیر ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری ایران به پکن، سطح بی سابقه ای از همسویی بین قدرت های اوراسیا را نشان می دهد. از دهه ۱۹۹۰، ایران، روسیه و چین عمدتا و دستکم در سیاست های اعلامی با یکدیگر همکاری داشته اند. اکنون در میان برخی این امید وجود دارد که این ۳ کشور بتوانند با تعمیق و گسترش رابطه میان خود، نظم جدیدی ایجاد کنند.

در این مسیر، جنگ اوکراین در نقش شتاب دهنده به امکان تشکیل چنین اتحاد اوراسیایی عمل کرده است. به عنوان مثال، ایران و روسیه را به روابط نزدیک تر سوق داد. از منظر تاریخی، از اواخر قرن شانزدهم میلادی بدین سو، یعنی زمانی که این دو کشور با نگرانی از امپراتوری در حال گسترش عثمانی متحد شدند، هرگز ایران و روسیه در بسیاری از موضوعات با اهمیت منطقه‌ای و در واقع جهانی تا این حد همسو نبوده‌اند.

در یک سال گذشته توسعه روابط تهران- مسکو شتاب بیشتری یافته است. جلسات سیاسی دوجانبه چند برابر شده است. رهبر ایران و ولادیمیر پوتین رئیس فدراسیون روسیه در ماه ژوئیه در تهران دیدار کردند. هیات‌های روسی دائما به تهران سفر می‌کنند تا تجربه ایران را از تحریم‌ها بررسی کنند. صادرات روسیه به ایران و واردات این کشور از ایران به ترتیب در سال ۲۰۲۲ بیش از ۲۷ و ۱۰ درصد افزایش داشته است.

هر دو طرف توافق کرده اند که تجارت با ارزهایی غیر از دلار آمریکا را افزایش دهند، در حالی که روسیه متعهد به ۴۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در ایران شده، تعداد زیادی پهپاد نظامی از ایران برای استفاده در جنگ اوکراین و احتمالا موشک های کوتاه برد بالستیک خریداری کرده است.

مهم‌تر از همه برای ایران، در نهایت اجازه خرید هواپیماهای جنگی سوخو-۳۵ و همچنین سامانه‌های دفاع هوایی و موشکی روسی داده شده است. علاوه بر این، دو طرف همچنین کار خود را برای توسعه کریدور تجاری محبوب و بلندپروازانه شمال به جنوب که از خلیج فارس تا دریای بالتیک امتداد دارد، افزایش داده اند، مسیری که در نهایت می‌تواند به ابزار اصلی برای اجتناب از تحریم‌ها تبدیل شود.

همه اینها مهم است، اما هدف نهایی نیست. هر دو کشور با وقوف به قدرت عظیم سخت و نرم چین، به دنبال جذب دومین کشور ثروتمند جهان در آغوش خود هستند؛ چیزی که غرب را نگران می کند. از نظر اقتصادی، این روند به خوبی در حال انجام است. روسیه تقریبا به طور کامل بازار هیدروکربن اروپایی خود را از دست داده است و اکنون بخش قابل توجهی از انرژی صادراتی خود را روانه بازار چین می کند. ایران نیز تجارت خود را افزایش داده است.

اما این بسیار کمتر از آن چیزی است که دو کشور شدیدا تحریم شده جهان امیدوارند. هدف آنها توزیع مجدد قدرت جهانی است و به کشورهای خارج از بلوک غرب آزادی بیشتری برای دنبال کردن سیاست های مغایر با نظم مبتنی بر قوانین پس از جنگ جهانی دوم می دهد.

چین از کمپین پوتین علیه اوکراین حمایت سیاسی کرده است و تا حد زیادی خط روایی روسیه در این جنگ را پذیرفته است که به خوبی در راه حل سیاسی پیشنهادی اخیرا منتشر شده این کشور درباره اوکراین منعکس شده است. اما «دوستی بدون محدودیت» که درست قبل از آغاز جنگ اوکراین توسط دو کشور اعلام شد، به وضوح دارای مرزها و محدودیت هایی است.

در حالی که ایالات متحده گفته است که چین مقداری کمک غیرکشنده به روسیه ارائه کرده است، اما این کمک ها تاکنون محدود بوده است. دولت بایدن اما می گوید نشانه هایی را دیده است که ممکن است این وضع تغییر کند و چینی ها راضی به ارایه کمک های تسلیحاتی به مسکو شوند.
ایران، به نوبه خود، با همسویی فزاینده با چین، سیاست «نگاه به شرق» خود را با هدف متعادل کردن تحریم‌های آمریکا و تضعیف موقعیت مذاکره‌ای اروپا در مذاکرات متوقف شده احیای برجام تسریع کرده است. تجارت دوجانبه و حمایت های لفاظانه این کشور از مواضع چین رشد می کند، همانطور که در تمجید تهران از طرح صلح ۱۲ بندی چین درباره جنگ اوکراین، دیده می شود.

در سال ۲۰۲۱، دو کشور همچنین یک تفاهم نامه همکاری راهبردی ۲۵ ساله را امضا کردند. به طور دقیق تر، چین اکنون به طور فزاینده ای به عنوان یک راه نجات اصلی برای جمهوری اسلامی از طریق خرید نفت ایران که طی دو سال گذشته به ۴۷ میلیارد دلار رسیده است، دیده می شود.

علاوه بر این، روسیه، ایران و چین رزمایش‌های دریایی در اقیانوس هند برگزار کرده‌اند، در گسترش سازمان همکاری شانگهای (SCO) همکاری کرده‌اند و یک جبهه متحد در مخالفت با ایده‌های غربی درباره حقوق بشر و دموکراسی نمایندگی تشکیل داده‌اند.

احساسات مشترک ریشه در تاریخ این سه کشور دارد. آنها یا به خاطر افراط و تفریط امپریالیسم در قرن نوزدهم یا نظام تک قطبی آمریکایی پس از پایان جنگ سرد، خشمگین هستند. برای آنها، تسلط غرب به زودی با بازگشت به حوزه‌های نفوذ سنتی‌تر، که از دوران باستان بر سیاست جهانی تسلط داشتند، جایگزین خواهد شد. علاوه بر این، برای روسیه، ایران و چین، لیبرالیسم با مدرنیته پیوند خورده نیست. دموکراسی منحصرا یک مفهوم غربی نیست. و همچنان مدافع اصول وستفالیایی عدم مداخله و حاکمیت هستند.

با وجود همه اینها، چیزهای زیادی برای جلوگیری از یک اتحاد رسمی بین این ۳ کشور به ویژه از منظر حضور چین وجود دارد. دلایل زیادی برای این وجود دارد، اما بزرگترین آنها عدم تمایل قدرتمندترین بازیگر این محور یعنی چین است. مسکو و تهران به پکن نیاز دارند. بدون چین، این دو کشور قادر به تضعیف نظم لیبرال موجود و ایجاد یک نظم جدید در اوراسیا نیستند. اما این برعکس اعمال نمی شود.

روسیه و ایران، هر دو صادرکنندگان بزرگ انرژی، امیدهای آشکاری به سیاست خارجی چین دارند، اما پیوستن به باشگاه آنها برای چین به معنای خروج از جهان است. روسیه کمتر از ۲ درصد از کل صادرات چین را تشکیل می دهد، در حالی که ایالات متحده، آلمان، انگلیس و فرانسه به تنهایی ۲۵ درصد از کل صادرات چین را تشکیل می دهند.

درست است که به نظر می رسد چین دیدگاه روسیه از جنگ خود در اوکراین را درک می کند (اگر نه رفتارش) و روابط نزدیک خود را با ایران حفظ می کند، اما تا کنون نیازی به نشان دادن چیزی بیشتر از سخنان دوستانه به دوستان اوراسیایی خود احساس نکرده است. این عملگرایی، مسکو و تهران را نگران می کند.

به عنوان مثال، دولت ایران مدت‌هاست که از کندی چین در اجرای قرارداد سرمایه‌گذاری ۲۵ ساله عصبانی شده است. حتی در طول سفر رئیسی، معاملات امضا شده (به ارزش بین ۳ تا ۱۰ میلیارد دلار) نسبت به آنچه رئیس جمهور” شی جین پینگ” در سال ۲۰۲۲ با رقیب بزرگ ایران، عربستان سعودی (حدود ۵۰ میلیارد دلار) امضا کرد، ناچیز است.

از مجموع ۵٫۹۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی ایران در سال ۲۰۲۲، شرکت های چینی ۱۸۵ میلیون دلار ناچیز سرمایه گذاری کرده اند (واکنش نسبتا تند وزیر ایرانی “ما از این رقم راضی نیستیم.”) چین به شدت به تحریم های غرب حساس است. در ماه فوریه گزارش شد که سینوپک، شرکت انرژی چینی، از قرارداد توسعه میدان نفتی یادآوروان ایران خارج می‌شود. اگرچه بعدا توسط مقامات ایرانی تکذیب شد و گفتند مذاکرات هنوز ادامه دارد، اما این اقدام با رفتار گذشته چین در خروج از صنعت نفت و گاز ایران در هنگام تحریم مطابقت دارد. تهدید واقعی است. ایالات متحده همچنان به تحریم افرادی که محدودیت ها را می شکنند، از جمله شرکت های چینی، ادامه می دهد.

چین مایل بوده است (چیزی که در سفر رئیسی تکرار شد) تحریم‌های غرب علیه ایران را محکوم کند اما مانند روسیه تمایلی به شکستن آشکار آنها ندارد. چین در اواخر سال ۲۰۲۲ آشکارا از کشورهای عربی خلیج فارس با درخواست از ایران برای همکاری در موضوع هسته ای حمایت کرد؛ اقدامی که خشم مقامات تهران را برانگیخت و تهران حتی با دعوت سفیر چین به وزارت خارجه، از این موضع پکن شکایت کرد.

در حال حاضر، چین فشار کمی برای تغییر روی خود دارد. نفت و گاز ارزان قیمت را از دو تامین کننده انرژی با بازارهای محدود دریافت می کند؛ دو کشوری که به ادامه دوستی با چین نیاز دارند. در حالی که پکن به اندازه کافی برای سرپا نگه داشتن روسیه تلاش می کند، غرب از منطقه هند و اقیانوس آرام منحرف شده و منابع خود را به اوکراین سرازیر می کند.

البته ممکن است همه چیز در آینده تغییر کند و سقوط ناگهانی به جنگ اقتصادی همه جانبه – شاید در نتیجه پر کردن ذخایر رو به کاهش مهمات روسیه از سوی چین- موازنه جهانی کنونی را از بین برده و تحقق اتحاد اوراسیا را نزدیک‌تر کند.

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=7593
  • نویسنده : امیل اودالیانی
  • منبع : عصر ایران
  • 934 بازدید

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.