تاریخ : دوشنبه, ۱۹ آذر , ۱۴۰۳ 8 جماد ثاني 1446 Monday, 9 December , 2024

اوکراین اکنون یک جنگ نیابتی برای قدرت‌های آسیایی است

  • ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۹:۳۱
اوکراین اکنون یک جنگ نیابتی برای قدرت‌های آسیایی است
مشارکت کشورهای شرق آسیا در هر طرف این جنگ چگونه است؟ آیا این جنگ برای آن‌ها هم یک جنگ نیابتی است؟ اگر چنین است، با چه هدفی؟ 

 #اختصاصی

به قلم: جفری دبلیو. هورنونگ

تردیدها در مورد حمایت مستمر ایالات متحده از اوکراین مدت‌ها پیش از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری مطرح بود و نگرانی‌هایی در مورد توانایی کی‌یف برای ادامه دفاع در برابر جنگ مسکو ایجاد کرده است. این نگرانی‌ها بر دینامیک مهم دیگری در این درگیری پیچیده سایه افکنده است: مشارکت فزاینده قدرت‌های شرق آسیا در یک جنگ اروپایی. علاوه بر حضور اخیر حداقل ۱۰,۰۰۰ سرباز کره شمالی در کنار روسیه، نقش‌های در حال تکامل چین، ژاپن و کره جنوبی این سؤال را مطرح می‌کند که آیا یک جنگ نیابتی گسترده‌تر در اوکراین در حال وقوع است؟ همه شواهد حاکی از آن است که پاسخ مثبت است: این جنگ، سابقه‌ای جدید برای کشورهای هند و اقیانوس آرام ایجاد کرده است تا برای منافع خود در صحنه جهانی رقابت کنند.

یک جنگ نیابتی زمانی رخ می‌دهد که دو کشور به طور غیرمستقیم با یکدیگر بجنگند—از طریق حمایت از شرکت‌کنندگان در حال جنگ در یک کشور ثالث. نمونه‌های کلاسیک از دوران جنگ سرد شامل بحران کنگو در دهه ۱۹۶۰ و بحران آنگولا در دهه ۱۹۷۰ است، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده هر کدام از جناح‌های متخاصم در یک جنگ داخلی را با پول، تسلیحات و گاهی اوقات نیروهایی از کشورهای دیگر حمایت می‌کردند اما هرگز خودشان مستقیماً درگیر نبرد نمی‌شدند.

همه جنگ‌های نیابتی شبیه به هم نیستند یا الگوی استانداردی را دنبال نمی‌کنند. گاهی اوقات، حمایت یک قدرت خارجی از یک طرف باعث می‌شود که آن قدرت مستقیماً مداخله کند. به عنوان مثال می‌توان به دخالت تدریجی ایالات متحده در جنگ ویتنام یا تهاجم شوروی به افغانستان برای تقویت دولت درگیر اشاره کرد. حتی زمانی که تلاش‌های نظامی نیابتی آن‌ها کاهش یافت، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی مشارکت خود را حفظ کردند تا از پیروزی نیابتی قدرت دیگر جلوگیری کنند.

جنگ روسیه علیه اوکراین تمام ویژگی‌های یک جنگ نیابتی را دارد.

جنگ روسیه علیه اوکراین تمام ویژگی‌های یک جنگ نیابتی را دارد. کرملین به وضوح دیدگاه خود را بیان کرده است که اوکراین هیچ عاملیتی به عنوان یک کشور مستقل ندارد و هدف از تهاجم آن غرب است—به طور خاص ایالات متحده. اعضای ناتو و چندین کشور دیگر همسو با غرب، به نوبه خود از اوکراین با ارسال تسلیحات حمایت می‌کنند. هدف غرب ممکن است دفاع از اوکراین باشد، اما تلاش‌های آن‌ها لزوماً متوجه روسیه است. با وادار کردن پوتین به شکست در هدف خود برای تسلط بر اوکراین، حمایت غرب از اوکراین، روسیه را تضعیف می‌کند. لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده، چنین چیزی را پیشنهاد داده و اعتراف کرده است که «ما می‌خواهیم روسیه تضعیف شود.»

اما مشارکت کشورهای شرق آسیا در هر طرف این جنگ چگونه است؟ آیا این جنگ برای آن‌ها هم یک جنگ نیابتی است؟ اگر چنین است، با چه هدفی؟

با حامیان روسیه شروع کنیم.

علی‌رغم اینکه چین از ارائه آشکار تسلیحات به روسیه خودداری کرده، اما برای تضمین توانایی مسکو در ادامه جنگ تلاش کرده است. نه تنها با تحریم‌های غرب مخالفت کرده است، بلکه از ارتباطات دیپلماتیک خود در جنوب جهانی استفاده کرده است تا از محکومیت گسترده‌تر روسیه جلوگیری کند. مهم‌تر آنکه چین برای حفظ اقتصاد روسیه و صنایع دفاعی آن تلاش کرده تا روسیه بتواند تحریم‌های غرب را تحمل کند و ارتش خود را تأمین کند. اکنون روسیه بیشتر کالاهای میدانی و قطعات حیاتی خود را از چین وارد می‌کند؛ بر اساس گفته وزیر خارجه ایالات متحده آنتونی بلینکن، چین اکنون حدود ۹۰ درصد واردات میکروالکترونیک و ۷۰ درصد واردات ابزارهای ماشین‌سازی روسیه را تأمین می‌کند. بر اساس داده‌های گمرک، پکن ماهانه بیش از ۳۰۰ میلیون دلار کالاهای دوگانه‌مصرف به روسیه ارسال می‌کند.

کره شمالی رویکرد بسیار مستقیم‌تری را اتخاذ کرده است. این کشور یکی از تنها پنج کشوری بود که به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل علیه تجاوز روسیه رأی منفی داد و هفته گذشته، پیونگ‌یانگ یک اتحاد نظامی را تأیید کرد که هر کشور را ملزم به کمک به دیگری در صورت حمله می‌کند. کره شمالی گلوله‌های توپخانه و موشک‌های بالستیک برای حمایت از ذخایر در حال کاهش مهمات روسیه ارائه کرده است. اما گام تصاعدی‌ترین ماه گذشته برداشته شد، زمانی که کره شمالی حدود ۱۰,۰۰۰ سرباز به روسیه اعزام کرد که برخی از آن‌ها اکنون گزارش شده که در منطقه کورسک روسیه با اوکراینی‌ها می‌جنگند.

برای حمایت از اوکراین، دو متحد قوی ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی، گام برداشته‌اند، اگرچه با گام‌های کوچک‌تر. ژاپن از همان ابتدا تحریم‌هایی را علیه روسیه با شرکای غربی هماهنگ کرد. توکیو همچنین کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم به اوکراین ارائه می‌دهد، از جمله تجهیزات نظامی غیرفعال—مانند وسایل نقلیه، جلیقه‌های ضدگلوله، و پهپادهای شناسایی—و همچنین حدود ۱۲ میلیارد دلار دیگر کمک.

ژاپن یکی از بزرگ‌ترین اهداکنندگان دوجانبه به اوکراین است. همچنین ژاپن محدودیت‌های خود در صادرات تسلیحات را بازنگری کرده و امکان انتقال موشک‌های پاتریوت ساخت ژاپن به ایالات متحده را فراهم کرده است، که این اقدام به تثبیت ذخایر ایالات متحده کمک می‌کند، حتی در حالی که بخشی از این تجهیزات برای کمک به اوکراین ارسال می‌شوند. از نظر دیپلماتیک، ژاپن از ارتباطات خود استفاده کرده تا نقش میانجی را ایفا کند و به اوکراین کمک کند. به عنوان مثال، در زمان ریاست ژاپن بر گروه هفت (G7) در سال ۲۰۲۳، نخست‌وزیر وقت فومیو کیشیدا نمایندگان کشورهای مختلف از جنوب جهانی را دعوت کرد تا رئیس‌جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، بتواند با نمایندگان آن‌ها در اجلاس ماه مه این گروه تعامل داشته باشد.

کره جنوبی نیز از ارائه تسلیحات به اوکراین خودداری کرده است، اما کمک‌های بشردوستانه قابل‌توجهی و سایر حمایت‌های غیرمرگبار مانند تجهیزات پاکسازی مین، زره‌های بدن، و کلاه‌های ایمنی ارائه کرده است. همچنین در تحریم‌های اقتصادی علیه مسکو مشارکت کرده است. مانند ژاپن، کره جنوبی نیز ذخایر تسلیحات ایالات متحده را بازسازی کرده و گلوله‌های توپخانه‌ای به ایالات متحده تحویل داده است و این امر به واشنگتن امکان می‌دهد که گلوله‌هایی را برای اوکراین ارسال کند. به طور مشابه، کره جنوبی صادرات تجهیزات دفاعی خود به لهستان را به طور چشمگیری افزایش داده است، بخشی از این تجهیزات، در اوایل جنگ، جایگزین تسلیحاتی شدند که لهستان به اوکراین تحویل داده بود. پس از انتشار اخبار مربوط به ورود سربازان کره شمالی به روسیه، سئول اکنون حمایت‌های بیشتری را در نظر گرفته است و احتمال ارائه تسلیحات دفاعی و تهاجمی به کی‌یف را مطرح کرده است.

انگیزه‌های این چهار بازیگر شرق آسیا نشان‌دهنده ویژگی‌های واضحی از درگیر شدن آن‌ها در یک جنگ نیابتی است. چین و پیونگ‌یانگ هر دو علاقه استراتژیک گسترده‌ای در پیروزی مسکو دارند. هر دو چشم‌انداز روسیه از نظم جهانی پساغربی را که در آن ایالات متحده و متحدانش تضعیف شده‌اند، به اشتراک می‌گذارند. شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، و کیم جونگ‌اون، رهبر کره شمالی، پوتین را متحدی در مبارزه جهانی علیه غرب می‌بینند، که این امر حمایت از جنگ او در اوکراین را به یک ضرورت استراتژیک تبدیل می‌کند.

به طور مشابه، انگیزه‌های نیابتی برای توکیو و سئول نیز وجود دارد. ژاپن به عنوان یک قدرت حفظ وضعیت موجود، علاقه استراتژیکی به تضمین عدم فروپاشی نظم فعلی دارد، از جمله منع تغییر مرزها با استفاده از زور پس از جنگ جهانی دوم؛ همان‌طور که کیشیدا هشدار داد: «اوکراین امروز ممکن است شرق آسیا فردا باشد.» سئول—علاوه بر نگرانی‌هایش درباره اتحاد نظامی جدید پیونگ‌یانگ و مسکو—با نیاز به خنثی کردن تلاش‌ها برای تغییر وضعیت موجود از طریق اجبار انگیزه یافته است. در تکرار گفته کیشیدا، رئیس‌جمهور کره جنوبی، یون سوک‌یول، سال گذشته به آسوشیتدپرس گفت: «جنگ در اوکراین به همه ما یادآوری کرده است که بحران امنیتی در یک منطقه خاص می‌تواند تأثیری جهانی داشته باشد.» اقدامات آن‌ها برای کمک به پیروزی اوکراین نیز به چین و کره شمالی پیام می‌دهد که هرگونه تلاش برای تغییر وضعیت موجود به زور با عواقب وخیمی روبه‌رو خواهد شد.

البته، میزان حمایتی که در حال حاضر از قدرت‌های شرق آسیا مشاهده می‌شود، احتمالاً به میزان تعهد ایالات متحده و روسیه در ماه‌ها و سال‌های آینده بستگی خواهد داشت. بازگشت ترامپ به کاخ سفید ممکن است باعث تغییراتی در میدان نبرد شود—اما لزوماً در ماهیت مشارکت هند و اقیانوس آرام تغییری ایجاد نخواهد کرد. ترامپ قبلاً گفته است که می‌تواند جنگ را در یک روز پایان دهد اما جزئیات بیشتری ارائه نکرده است. اگر او بتواند—و هر دو طرف نتیجه را بپذیرند—جنگ نیابتی پایان می‌یابد. اگر او نتواند و درگیری به نوعی ادامه یابد، جنگ نیابتی نیز ادامه خواهد داشت، اما سطح تعهد ممکن است تغییر کند. در وضعیتی که ایالات متحده حمایت از اوکراین را متوقف کند اما اعضای اروپایی ناتو نقش خود را تقویت کنند، احتمال دارد ژاپن و کره جنوبی همچنان حمایت خود را ادامه دهند؛ علاقه آن‌ها به مقابله با مهاجمان تغییری نخواهد کرد. با این حال، ممکن است سطح حمایت آن‌ها کاهش یابد، زیرا برخی از فعالیت‌های آن‌ها به درخواست متحد آمریکایی آن‌ها انجام شده است.

کاهش مشارکت چین و کره شمالی دشوار است، با توجه به اینکه حمایت آن‌ها می‌تواند به موفقیت روسیه کمک کند و هدف استراتژیک آن‌ها برای تخریب نظم موجود را پیش ببرد. مگر اینکه پایان متقابل پذیرفتنی برای جنگ حاصل شود، تغییر در میزان مشارکت ایالات متحده در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ تغییری در ساختار اساسی جنگ نیابتی ایجاد نخواهد کرد: هر چهار قدرت شرق آسیا از یک طرف سوم برای تضعیف توانایی رقیب خود در تهدید منافع ملی آن‌ها حمایت می‌کنند.

این وضعیت نشان می‌دهد که چالش‌های امنیتی شرق آسیا، تا حدی، به اروپا صادر شده است. اما عنصر نگران‌کننده‌تر این است که مشارکت آن‌ها به درگیری اوکراین عنصر عدم قطعیت و احتمال تشدید تنش را اضافه کرده است. پکن، پیونگ‌یانگ، سئول و توکیو از شرکای خود در خاک اروپا حمایت می‌کنند تا مبارزه‌ای گسترده‌تر بر سر آینده نظم بین‌المللی را به پیش ببرند. این موضوع، به نوبه خود، نشان‌دهنده گستره جهانی‌شدن این جنگ است و اینکه این جنگ سابقه‌ای جدید برای نحوه رقابت ملت‌های آسیایی برای منافع خود در دیگر نقاط جهان ایجاد کرده است.

 

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=11523
  • نویسنده : جفری دبلیو. هورنونگ  
  • منبع : https://www.rand.org/pubs/commentary/2024/11/ukraine-is-now-a-proxy-war-for-asian-powers.html
  • 28 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.