#اختصاصی
به قلم: لولا اولیموا
محققان محیط زیست آسیای مرکزی نسبت به نابودی سریع اکوسیستمهای طبیعی در آسیای مرکزی هشدار میدهند. برخی از آنها معتقدند که این یک روند غیرقابل برگشت است. علاوه بر این، ساکنان منطقه در حال حاضر پیامدهای این فرآیندها را احساس میکنند.
آنها پیشنهاد میکنند که تمام اختلافات موجود بین کشورهای منطقه کنار گذاشته شود و مشکلات تخریب محیط زیست به طور مشترک حل شود تا اکوسیستم تا زمانی که هنوز ممکن است نجات یابد.
در سالهای اخیر، ساکنان کشورهای آسیای مرکزی پیامدهای تغییرات آب و هوایی جهانی را به شدت احساس کردهاند. اینها شامل طوفانهای گرد و غبار مکرر، تابستانهای گرم غیرعادی، زمستانهای سرد غیرمعمول برای منطقه، کم عمق شدن رودخانهها و دریاچهها و سایر مشکلات زیست محیطی است. پیشبینیهای دانشمندان محیط زیست که بارها هشدار دادهاند که فعالیتهای انسانی در حال نابودی سیاره است، در حال تحقق است. وضعیت جهانی حتی جلوتر از این پیش بینیها است.
برای صدها هزار سال، اکوسیستمهای طبیعی ثبات آب و هوا را در این سیاره حفظ کردهاند. این اساس تاب آوری آب و هوا است. با این حال، امروزه اکوسیستمهای طبیعی منطقه آسیای مرکزی ضعیف شده است و به اعتقاد اکثر کارشناسان، وظیفه اصلی امروز ساکنان این منطقه حفظ آن چیزی است که هنوز قابل حفظ است.
آیا فرآیند برگشت ناپذیر است؟
به گفته بولات یسکین، دانشمند محیط زیست از قزاقستان، عضو دفتر کمیته سیاست زیست محیطی UNECE، شورای آسیا و اقیانوسیه، گزارشهای دانشمندان محیط زیست نشان میدهد که امروزه بیش از ۷۰ درصد اکوسیستمهای طبیعی روی زمین مختل شدهاند و این روند ادامه دارد. او معتقد است که مداخله و گسترش انسانی، سیستمهای طبیعی را که برای «حیات، سلامت انسان، و به طور کلی، همه شرایط فیزیکی و بیولوژیکی لازم برای زندگی بر روی زمین» حیاتی هستند، از بین میبرد. او گفت: «امروز این روند از قبل برگشت ناپذیرتر است».
یک بیابان جدید آرالکوم به اندازه سوئیس در این منطقه شکل گرفته است. یسکین معتقد است، اگرچه قزاقستان و سایر کشورها تلاش میکنند تا مخازن باقیمانده مانند آرال شمالی و سایر منابع را احیا کنند، اما احیای کل دریای آرال غیرممکن است.
بنابراین، مشکلاتی که امروزه مشاهده میکنیم، مانند انتشار گرد و غبار سمی از کف دریای آرال که به یخچالهای طبیعی میرسد و کل منطقه را در بر میگیرد، پیامدهای این پدیدهها است. همین وضعیت در سایر اکوسیستمها نیز مشاهده میشود… همه اینها به دلیل از بین رفتن تنوع زیستی، آلودگی هوا و سایر فرآیندها است.
وی تاکید کرد که فرآیندهای مشابه دریاچه آرال در اکوسیستم دریاچه بلخاش رخ میدهد. این تحقیقات نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۰، این منطقه ممکن است دریاچه بلخاش را که یکی از بزرگترین اکوسیستمهای دریاچهای روی کره زمین است، از دست بدهد. این اکوسیستم از نظر مساحت بزرگتر از مجموع بریتانیا، دانمارک، هلند، بلژیک و سوئیس است. این شامل بسیاری از اکوسیستمهای طبیعی – ۱۲ نوع از آنها – از یخچالهای طبیعی تا بیابان است.
ما ممکن است همه این ثروت طبیعی از جمله مواد ژنتیکی و مادری maternal را از دست بدهیم. … زمانی که تخریب این دریاچه آغاز شود، خیلی سریع اتفاق خواهد افتاد. این دریا نسبت به دریای آرال آسیب پذیرتر است زیرا عمق دریای آرال به طور متوسط ۶۰ متر است در حالی که در بلخاش ۳۶ متر است. تخریب در حال حاضر آغاز شده است. این یک ارگانیسم زنده است، اکنون تکرار میکنم: درست مانند سیروز کبد، کل این سیستم را پوشش میدهد. این بدان معناست که یک پنجم خاک قزاقستان بی جان خواهد شد.
برای کشورهای آسیای مرکزی، پیامدهای تغییر اقلیم عمدتاً از طریق منابع آب آشکار میشود. آب حساسترین عنصر به تغییرات دما است. این همچنین شامل رطوبت خاک، سلامت زمین و بسیاری از فرآیندهای دیگر است.
این کارشناس معتقد است اولین عامل آشکار از تخریب اکوسیستم طبیعی که بشر در این دهه با آن مواجه خواهد شد، بحران غذایی است. سایر پیامدهای مرتبط با آن از دست دادن مشاغل و مهاجرت انبوه است که از پیش بینیهای قبلی فراتر خواهد رفت.
بر اساس پیشبینی این کارشناس قزاقستانی «این شرایط برای زندگی غیرقابل تحمل خواهد شد. البته، این شامل ویروسها – ویروسهایی که تا زمانی که توسعه خود را شروع کردیم، غیرفعال بودند- و علاوه بر این، درگیریهای سیاسی و فروپاشی سیستمهای پشتیبانی محیطی معمول ما که برای این گسترشهای فزاینده و سریع انسانی ایجاد نشدهاند، یعنی تضمین تامین انرژی، غذا، آب، گرما، برق و غیره».
به گفته یسکین، دلیل اصلی این امر علاوه بر انتشار گازهای گلخانهای، فراتر رفتن مصرف انسان از مرزهای مجاز سیارهای است. به گفته وی، بررسیها نشان میدهد در سال ۲۰۰۹ سه فرآیند حامی حیات روی زمین، آب و هوا، گردش آب، یکپارچگی بیوسفر و کاربری اراضی نقض شده است، اما در حال حاضر هفت فرآیند نقض شده است.
«همه ما فراتر از محدودیتها رفتیم. … بسیاری از کارشناسان، از جمله دنیس میدوز، میگویند که ما قبلاً از نقطه بی بازگشت عبور کردهایم، اینها فرآیندهای برگشت ناپذیری هستند و در همه بحثها باید اصطلاحاتی مانند توسعه پایدار را فراموش کنیم، فراموش کنیم که میتوانیم به وضعیتی بازگردیم که در آن زندگی میکردیم، با آن فراوانی. ما باید برای زندگی در بحران، در شرایط فروپاشی همه اینها آماده شویم.»
طبیعت توانایی بازسازی را دارد
آنا کریلنکو، رئیس ائتلاف جهانی جنگل و مدیر اجرایی جنبش زیست محیطی “BIOM” از قرقیزستان، میگوید که از حدود ۲۰ نوع اکوسیستم موجود در قرقیزستان، نیمی از آنها در حال حاضر از بین رفتهاند.
مردم هنوز ارزش اکوسیستمها و به ویژه اکوسیستم آسیای مرکزی را درک نکردهاند. ما را با گازهای گلخانهای میترسانند، میگویند دلیل اصلی همه چیز همین است. با این حال، این کاملاً درست نیست، زیرا اکوسیستمها دقیقاً همان چیزی هستند که میتوانند همه چیز را پشتیبانی کنند. و اکوسیستمها قبلاً این کار را انجام دادهاند. اکوسیستمهای طبیعی میلیونها سال است که شرایط مساعد برای زندگی روی این سیاره را حفظ کردهاند.»
برخی از مولدترین اکوسیستمهای طبیعی جنگلها هستند. اگرچه آنها منطقه بسیار کمی را در کشورهای آسیای مرکزی اشغال میکنند، اما بیشترین سهم را دارند. این بدان معنا نیست که اکوسیستمهای دیگر کمک نمیکنند. با این حال، همه آنها در معرض تخریب سریع قرار دارند.
این کارشناس معتقد است هیچ فناوری بهتری برای مقابله با تغییرات آب و هوایی به جز حفظ اکوسیستمهای طبیعی وجود ندارد.
به گفته آنا کریلنکو «اکوسیستمها ماتریس هستند. ماتریسهایی که به شدت ما را تحت تاثیر قرار میدهند. آنها بسیار پیچیده هستند و بازیابی آنها بسیار دشوار است. ما باید درک کنیم که وظیفه اصلی ما در حال حاضر حفظ آن ماتریسها است. آنها در جایی در کشورهای ما به عنوان عناصر کوچک باقی میمانند. با این حال، آنها با ارزشتر از مروارید و الماس هستند، بسیار ارزشمندتر از هر دستاورد اقتصادی. من فکر میکنم برای ما مهم است که شروع به فکر کردن و درک این موضوع کنیم.»
مشکلات فراتر از نگرانیهای محققان محیط زیست
آرمان اوتپوف، بنیانگذار و رئیس مرکز راهحلهای اکوسیستمی بنیاد عمومی “EcoMind” معتقد است که مشکلات مدتهاست که فراتر از نگرانیهای محققان محیط زیست، زیستشناسان و دیگر دانشمندان بوده است، زیرا تخریب اکوسیستمها به طور مستقیم بر کیفیت زندگی مردم تأثیر میگذارد.
در قزاقستان، مشکل اکوسیستمها بسیار نگران کننده است. دو سوم زمین و خاک تخریب شده است. مشکلات بزرگی در مورد اکوسیستمهای جنگلی و اکوسیستمهای استپی وجود دارد. اول از همه، این به دلیل تأثیرات انسانی است.
وضعیت اکوسیستمها به طور مستقیم بر تمام فرآیندهایی که زندگی را تنظیم میکنند تأثیر میگذارد.
ناپدید شدن دریای آرال یک تراژدی بزرگ برای آسیای مرکزی است. به گفته این متخصص، بیش از ده گونه جانوری و بسیاری از گونههای گیاهی ناپدید شدهاند. این به طور مستقیم بر سلامت انسان تأثیر میگذارد. تعداد بیماریهای انکولوژیک ۲۰ برابر و بیماریهای تنفسی افزایش یافته است. مشخص شد که حدود ۷۰ درصد بیماریها دقیقاً با تخریب اکوسیستم مرتبط هستند.
اکوسیستمهای جنگلی در قزاقستان نیز نادر هستند. به عنوان مثال، در کشور ما، طبق دادههای رسمی، جنگلها حدود ۵٪ از قلمرو را تشکیل میدهند، اما به گفته کارشناسان بینالمللی، آنها از ۱٫۵-۱٫۳٪ از خاک کشور تجاوز نمیکنند. مشکل در سیستمهای نظارت و ثبت سوابق است.»
اوتپوف تاکید کرد که طبق گزارشها و آمارها، سالانه تعداد قابل توجهی درخت جنگلی در کشور کاشته میشود، اما نتایج مشاهدات فضایی آن را تایید نمیکند.
او گفت: «ما فرض میکنیم که جنگلها در حال حاضر باید بیش از ۵ درصد قلمرو باشند، در حالی که تصاویر فضایی نشان میدهند که در ۳۰ سال گذشته هیچ تغییری وجود نداشته است.»
یک کارشناس از قزاقستان گفت که سهم طبیعت در زندگی انسان اکنون به طور فعال در حال توسعه است. مفهومی از «رویکرد اکوسیستمی» وجود دارد. این یک رویکرد کل نگر به مدیریت است که قبل از هر چیز بر اطلاعات علمی مبتنی است. بر اساس دادههای سال ۲۰۱۴، سهم اکوسیستمها در حمایت از زندگی، اقتصاد و توسعه بیش از ۱۲۵ تریلیون دلار است.
«این یک کمک فرهنگی است. با نوعی همدلی فرهنگی و سلامت روانی و عاطفی افراد مرتبط است. محققان ارزیابی کردند که، فرض کنید، اگر فردی فرصت برقراری ارتباط با طبیعت را از خانه داشته باشد، خواه پارک باشد یا باغ، به این معنی است که بهرهوری ۳۵ درصد افزایش مییابد. اینها جنبههای اقتصادی است.
وقتی صحبت از خدمات و کمکهای اکوسیستمی به میان میآید، گروههای آسیب پذیر اجتماعی بیشترین آسیب را خواهند دید. او قیمت املاک در مناطق دوستدار آب و هوا را مثال میزند.
اکنون، در شهرها، به عنوان مثال، آلماتی، هر چه به کوهها نزدیک تر باشد، املاک گرانتر است. اوتپوف گفت: مسکن واقع در حاشیه رودخانه ایشیم (یسیل) در پایتخت قزاقستان نیز در مقایسه با سایر مکانها گرانتر است.
همه اینها نشان میدهد که مشکلات حفظ اکوسیستمهای طبیعی فراتر از مرزهای علوم طبیعی است.
اوتپوف گفت: «مثلاً دسترسی به آب تمیز نباید بر اساس رفاه افراد تعیین شود».
ما باید در یک زمینه قوی باشیم
علیخون لطیفی، محقق محیط زیست از تاجیکستان، میگوید که او طرفدار تغییرات آب و هوایی “داستانهای بوگیمن” نیست. «من همیشه میگویم، زمانی بود که اسب آبی در رودخانه راین شنا میکرد. برای اسب آبیها، گرمایش زمین فقط آگاهی از هنجارهای آب و هوایی است، زمانی که آنها میتوانند دوباره در رودخانه راین شنا کنند. خوب، صادقانه بگویم، من هیچ خطر خاصی در این مورد برای انسان به عنوان یک گونه بیولوژیکی نمیبینم. انسان به عنوان یک گونه از دیرباز با سیستمهای اکولوژیکی مختلف و مناطق مختلف آب و هوایی سازگار شده است. ما همه جا به خوبی وجود داریم، ما خودمان را وفق دادهایم.»
با این حال، وی خاطرنشان کرد که مشکلات در کشورهای آسیای مرکزی یکسان و مشترک است. آنها در وهله اول با تأثیر انسان بر محیط زیست مرتبط هستند.
«البته، با فرآیندهای سیاسی، از جمله آنهایی که بولات اشاره کرد، مرتبط خواهد بود. این مهاجرت است، این حرکت تودههای عظیم جمعیت است، اینها مشکلات احتمالی امنیت غذایی، دسترسی ضعیف به منابع طبیعی و غیره است. همه این مشکلات البته وجود دارد. در مورد آن جه میتوانیم انجام دهیم؟ به کجا فرار کنیم؟ خوب، احتمالاً نیازی به این کار نیست. باید برای حل آنها تلاش کنیم».
وی خاطرنشان کرد: همه پلتفرمهای متعددی که ایجاد شده و سالهاست که در آن مشکلات مشابه مطرح میشود، عموماً نتایج قابل توجهی به همراه ندارد. بنابراین، من به این نتیجه رسیدم که شما نمیتوانید همزمان در همه آن زمینهها قوی باشید. این غیر ممکن است. انجمن ما که افتخار رهبری آن را دارم انجمن شکارچیان تاجیکستان است. ما فقط استفاده کنندگان مستقیم منابع طبیعی هستیم. … امروزه مدیریت صحیح منابع طبیعی یکی از زمینههای کلیدی در حفظ اکوسیستم ما است.
به عنوان نمونه، علیخون لطیفی از عملکرد سازمانی که ریاست آن را بر عهده دارد صحبت کرد. او گفت که انجمن جام شکار را در تاجیکستان سازماندهی میکند. در طول سالهای استقلال، آنها توانستند تعادلی بین مدیریت محیط زیست و حفظ اکوسیستم پیدا کنند.
«از آنجایی که ما حیوانات کوهستانی و صحرایی داریم، شاخ آنها ارزشمند است. شکارچیان شاخ بزرگ میخواهند… خب قوچ و بز در یک روز شاخ بزرگ نمیکنند. این نیاز به زمان قابل توجهی دارد، از ۷ تا ۱۰-۱۲ سال. ایجاد شرایط راحت برای حیوان برای رشد چنین شاخهایی ضروری است. یعنی حفظ محیط زیست ضروری است». لطیفی گفت و این همان کاری است که ما در سازمان خود انجام میدهیم.
دولت سالانه سهمیههای علمی خاصی را برای شکار اختصاص میدهد. ما میهمانان خود را به مناطق شکار میآوریم و در ازای پول دریافتی این مناطق را حفظ میکنیم. ما فعالیتهای بیوتکنیکی انجام میدهیم. ما شرایط راحتی را برای حیوانات ایجاد میکنیم.
لطیفی با اشاره به اینکه فعالیت موثر آنها منجر به رشد جمعیت گوسفند آرگلی کوه پامیر – گوسفند مارکوپولو شد، خاطرنشان کرد: در دهه ۱۹۹۰ در تاجیکستان حدود ۸ تا ۱۰ هزار رأس بودند که اکنون جمعیت آنها به ۲۶ تا ۲۸ هزار رسیده است.
“موفقیت ویژهای که میخواهم برجسته کنم، حفظ جمعیت بز مارکور است که تعداد آنها در دهه ۱۹۹۰ تنها ۱۲۰ راس بود. امروزه جمعیت آن بین ۵ تا ۶ هزار راس است. به لطف مدیریت مناسب زیست محیطی میتوانید رشد اعداد را در طی ۳۰ سال مشاهده کنید. در عین حال، اگر یک اکوسیستم به خوبی حفظ نشده بود، این گونهها رشد نمیکردند. … من نمیگویم که جام شکار باید در همه جا سازماندهی شود. نه. من در این مورد فقط به عنوان یکی از گزینههای مدیریت محیط زیست صحبت میکنم.
«تغییر آب و هوا یک عامل طبیعی است. طبیعت به نوعی با این موضوع کنار میآید. با این حال، دیگر قادر به مقابله با دخالت انسان نیست.»
سیدراسل سنگینوف، مشاور ارشد کمیته توسعه منطقه دریای آرال و محیط زیست مجلس سنای اولیای جمهوری ازبکستان، معاون کمیته اجرایی جنبش زیست محیطی کنگاش مرکزی ازبکستان، گفت که ازبکستان در مرکز آسیای مرکزی قرار دارد و تقریباً تمام اکوسیستمها در آن وجود دارند: کوهستانی مرتفع، آبزی، بیابانی که زیستگاه ۱۵ هزار گونه جانوری و ۴٫۵ هزار گونه گیاهی است.
وی در مورد دو مشکل اصلی اکوسیستم ازبکستان صحبت کرد: فاجعه بزرگترین اکوسیستم آسیای مرکزی یعنی دریای آرال و مشکل اکوسیستمهای کوهستانی در منطقه.
«قبل از سال ۱۹۶۴، همانطور که همه میدانند، از زمانی که کارشناسان در اینجا جمع شدند، دو رودخانه به دریای آرال میریختند، اما اکنون فقط سیر دریا به آن میریزد. آمودریا مدت زیادی است که به آن نرسیده است. … در نتیجه ناپدید شدن دریای آرال، دهها گونه جانوری و گیاهی نیز ناپدید شدند. در پایین دست آمودریا، یکی از بزرگترین مکانهای خالی جهان، صدها دریاچه ناپدید شدهاند. ۹۰ درصد جنگلهای توگای همراه با ساکنانشان ناپدید شدند. آنها دیگر قابل بازیابی نیستند. سنگینوف گفت: تمام این فرآیندها با سرعت فزایندهای در حال انجام است.
وی خاطرنشان کرد که آسیای مرکزی خانه اکوسیستمهای کوهستانی عظیمی مانند تین شان، پامیر، آلتای، قراقوروم و غیره است. بزرگترین اکو سیستم در این منطقه سیستم کوه تین شان – دو و نیم هزار کیلومتر – است. سیستمهای کوهستانی به طور طبیعی تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار میگیرند. یکی از جهانیترین و خطرناکترین پیامدهای چنین فرآیندهایی، ذوب شدید یخچالهای طبیعی است.
در طول ۴۰ سال گذشته، ۳۰ درصد از توده یخبندان از بین رفته است.
در ۱۰ سال آینده، این امر منجر به کاهش در دسترس بودن آب در مسیرهای آبی اصلی آسیای مرکزی خواهد شد. من حتی به رودهای کوه سای اشاره نمیکنم که خشک شد و دیگر وجود ندارد. ما در مورد آمودریا صحبت میکنیم. آمودریا و سیر دریا پر جریان و قدرتمند هستند، اما میزان آب آنها بین ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش مییابد.
علاوه بر این، تخریب خاک در مناطق کوهستانی و کوهپایه ای رخ میدهد.
یک کارشناس از ازبکستان میگوید عامل اصلی چرای بی رویه دام است. «… ما دیگر حتی علف آنجا را نداریم. در جایی که فقط ۵ سال پیش علف وجود داشت، اکنون یک لایه ۱۰ سانتی متری گرد و غبار وجود دارد. این از چرای بی رویه دامها، در درجه اول بز و گوسفند ناشی میشود».
وضعیت آینده اکوسیستمهای کوهستانی به طور مستقیم به فعالیتهای انسان بستگی دارد. تغییر اقلیم یک عامل طبیعی است. طبیعت به نوعی با این موضوع کنار میآید. با این حال، دیگر قادر به مقابله با مداخلات انسانی نیست.
چه کاری میتوان انجام داد؟
کارشناسان بر این باورند که برای جلوگیری از تخریب اکوسیستمهای طبیعی منطقه به اقدامات هدفمند فوری نیاز است.
سیدراسول سنگینوف میگوید برای کار اساسی و سیستماتیک در حفاظت و احیای اکوسیستمهای کوهستانی، سرمایه گذاری در علم مورد نیاز است.
وی افزود: برای ارزیابی احتمالات استفاده از منابع طبیعی و مناطق کوهستانی در کوتاه مدت و میان مدت به تحلیل علمی و پیش بینیهای علمی مناسب نیاز داریم. وی خاطرنشان کرد: با توجه به ارزیابی تأثیر تغییر اقلیم بر وضعیت آنها، این امر همچنان یک وظیفه است. چالش بزرگ دیگر ایجاد مناطق حفاظت شده فرامرزی است.
قبلاً در اینجا ذکر شد که مرزها توسط حوضه رودخانه یا اکوسیستم ترسیم نشده است. سیاسی هستند. اکوسیستمها بین دو یا چند کشور تقسیم میشوند. بنابراین ایجاد مناطق حفاظت شده فرامرزی میتواند یکی از اقدامات حفظ تنوع زیستی در کوهستان باشد. البته آنچه در اینجا لازم است نه تنها ارزیابی و پیشنهادات کارشناسی ما بلکه اراده سیاسی است.»
بولات یسکین معتقد است که همه آن اقدامات اعلامی که قبلا انجام شده و اکنون انجام میشود، کارساز نیست. بنابراین امروزه دولتها، دانشمندان محیط زیست و نهادهای مدنی و بین المللی نیازمند اهداف و اقدامات دقیقتری از جمله شاخصها و پروژههای احیای طبیعت هستند.
«حفظ پایداری زیست محیطی، یعنی حفظ آنچه هنوز امکان حفظ آن وجود دارد، چیزی که زندگی را در شرایط جدید پشتیبانی میکند، وظیفه اصلی همه بشریت است، صرف نظر از اینکه کشور مرفه باشد یا فقیر، در تضاد باشد یا در هماهنگی زندگی کند؛ ساکنان آن فقیر باشند یا ثروتمند.
علیخون لطیفی همچنین بر اهمیت کار متمرکز و مشترک تاکید کرد.
این همان چیزی است که در قسمت اول بحث گفتم که نمیتوانیم همزمان در همه زمینهها قوی باشیم. بنابراین، باید در یک زمینه قوی باشیم. سپس چنین سازمانهایی که در یک منطقه قوی هستند در سراسر منطقه توزیع میشوند. تنها در این صورت است که احتمالا شاهد تغییرات واقعی خواهیم بود. اگر همه فقط یک جارو بردارند و جاده جلوی خانه را جارو کنند و یک بطری پلاستیکی خالی را از پنجره ماشین به کنار جاده پرتاب نکنند، چیزی که من هر روز هنگام رانندگی در جادههایمان میبینم، احتمالاً زندگی بهتر میشود، زندگی سرگرم کننده تر میشود.
آنا کریلنکو گفت که “گاهی اوقات لازم است هیچ کاری انجام ندهیم”.
«ممکن است بحث برانگیز به نظر برسد. اگر اکوسیستم وجود داشته باشد، گاهی اوقات، شما فقط باید آن را به حال خود رها کنید. من درک میکنم که برای سیاستمداران و بسیاری دیگر، این غیرممکن است. باید چیزی بکاریم، جایی فرار کنیم. با این حال، گاهی اوقات ما به این اصل نیاز داریم، نوعی اصل برای انجام هیچ کاری و اجازه دادن به اکوسیستم برای بازسازی خود، این نیز ضروری است.
علاوه بر این، یک متخصص از قرقیزستان پیشنهاد میکند که اصل بازسازی سازگار، به عنوان مثال، کاشت گونههای درخت محلی را نقض نکنید.
«فقط گونههای درختی محلی باید کاشته شوند، گونههای گیاهی محلی که برای رشد در این قلمرو سازگار هستند. … سپس یک سوال وجود دارد که کجا کاشت شود. البته میتوانید آن را در هر کجا که بخواهید بکارید، اما این درست نیست. ما باید مکانها را بسیار دقیق انتخاب کنیم.»
کیریلنکو معتقد است که توسعه علم و مشارکت آن در راه حلهای هدفمند برای مشکلات ضروری است.
“به نظر من این لحظه بسیار مهمی است که ما باید درگیر شویم، از جمله سازمانهای عمومی و علم. من کاملاً حمایت میکنم که ما نیاز به توسعه علم داریم، ما شدیداً به علم در این زمینه نیاز داریم. ما باید این اولویتها را توسعه دهیم تا نیازها و الزامات را برآورده کنند.
آرمان اوتپوف در مورد اهمیت توسعه رفتار فرهنگی و آموزش مردم در این زمینه صحبت کرد.
بنابراین، مردم باید آموزش ببینند، کودکان باید از کودکی احساس تعلق به طبیعت را آموزش ببینند. … ما احتمالاً نیاز به ترویج این شیوههای پایدار و به اشتراک گذاری اطلاعات برای ایجاد تغییرات مناسب در سیاستهای ملی خود داریم.”