امان از کلیشه های تحلیلی که ما را رها نمی کند. ۲۰سال مداخله نظامی امریکا در افغانستان را به بهانه حادثه یازده سپتامبر محکوم می کردیم و به مردم می گفتیم هدف اصلی امریکا از اشعال افغانستان و عراق، ایران است تا در شرق و غرب ایران مستقر شوند و به ایران فشار بیاورند. اما اصلا به منافع سقوط طالبان و صدام برای ایران نمی پرداختیم.
همین کلیشه های تحلیلی به ما القا می کرد که امکان ندارد ایالات متحده امریکا پایگاه های نظامی خود را در در افغانستان از دست بدهد و آنجا را ترک کند . حالا که امریکا قرار است تا شهریور آینده از افغانستان خارج شود بازهم می گوییم « امریکا غیر مسئولانه مردم افغانستان را در برابر طالبان تنها می گذارد!» در واقع مشخص نیست دقیقا آمریکا باید چکار کند اگر مداخله نظامی کند محکوم است اگر بعد از ۲۰ سال هزینه کردن میلیاردها دلار بینتیجه خارج شود بازهم محکوم است.
چرا اصلا وارد شده و حالا که میخواهد خارج شود باید مسئولانه بماند! تا لابد مردم بی پناه افغانستان در برابر طالبان خونریز تنها نمانند. خوب اگر قضیه این است چرا بجای انتقاد از خروج آمریکا که بهانهای برای عملیات تروریستی طالبان است، از همکاری کشورهای منطقه برای کمک به تامین امنیت در افغانستان حمایت نکنیم.
بیایم یکبار دیگر بدور از کلیشه های تحلیلی ببینیم بالاخره خروج امریکا از افغانستان به نفع مردم این کشور است یا نه؟ امنیت منطقه بدون حضور امریکا بهتر و بیشتر تامین می شود یا هنوز باید امریکا و متحدانش در افغانستان بمانند.
اگر طالبان بخشی از مردم افغانستان هستند و باید در ساختار قدرت آینده در افغانستان مشارکت کنند چرا حاضر نیستند مشارکتشان را در قالب رقابتهای سیاسی پیش ببرند؟ چرا همچنان به قدرت نظامی پاکستان و پول عربستان متکی هستند؟ چرا طالبان همچنان با خرید بعضی از فرماندهان ارتش و بکار گیری قدرت نظامی بر شهرهای مختلف افغانستان یکی پس از دیگری حاکم می شوند؟
اگرطالبان به راستی درمیان اکثریت مردم افغانستان پایگاه مردمی دارد چرا حاضر نیستند رقبای خود را درقدرت مشارکت دهند ؟ طالبان چگونه انتظار دارند دیگران قدرت را بدون مقاومت تحویل آنها بدهند؟ ایران چگونه می تواند چنین تفکر ارتجاعی را به عنوان واقعیت موجود بپذیرد و انتظار داشته باشد امنیت مرزهای شرقی اش در سایه حاکمیت وابسته و ارتجاعی طالبان خون ریز که لابد آب توبه بر سر ریختند، تامین شود؟
کلام آخر اینکه اگر می خواهیم به نتیجه صحیح از تحلیل وضعیت موجود در افغانستان برسیم باید کلیشه ها را رها کنیم و صرفا بر اساس منافع ملی و مصالح مردم افغانستان و دورنمای همکاری های منطقه ای تصمیم قاطع و فوری بگیریم و اجرا کنیم. آن هم از نوع تصمیم های تاریخی و سرنوشت سازی که در موارد مشابه گرفتیم.