#اختصاصی
به قلم: تیمور عمروف؛ محقق مرکز مطالعات روسیه و اوراسیای کارنگی برلین
در طول دو سال گذشته، جنگ روسیه و اوکراین به قدری همه چیز را تحتالشعاع قرار داده است که حتی بزرگترین حمله تروریستی چند دهه اخیر در کروکوس در نزدیکی مسکو در ابتدا تلاش شد تا در چارچوب عملیات نظامی قرار گیرد. برخی در این حادثه صحنهسازی بیرحمانهای را دیدند که با آن کرملین تلاش میکند تشدید تنش جدید در جبهه را توجیه کند، در حالی که برخی دیگر، برعکس، شروع به جستجوی ردپای سرویسهای اطلاعاتی اوکراین و حتی غربی کردند.
با این حال، هر چه اطلاعات بیشتری در مورد آنچه اتفاق افتاده است منتشر میشود، جای تردید کمتری باقی میماند که این کرملین یا کیف نیستند که در پشت این حمله تروریستی هستند، بلکه داعش نیمه فراموش شده در روسیه است. به عبارت دقیق تر، یکی از شاخههای آن داعش خراسان است که در آسیای مرکزی فعالیت میکند. علاوه بر این، بیشتر، اگر نگوییم همه، عاملان این حمله تروریستی شهروندان تاجیکستان بودند. این موضوع سوالات جدیدی را برای مسکو در مورد چگونگی ایجاد روابط با کشوری که متحد نظامی نزدیک روسیه و یکی از منابع اصلی مهاجران کارگری است، ایجاد میکند.
خاک حاصلخیز
هرگونه گزارش FSB در مورد تحقیق در مورد حمله تروریستی در کروکوس را باید با احتیاط مورد توجه قرار داد. در ابتدا، مقامات روسیه چهار شهروند تاجیک را که در آن زمان اصلاً در روسیه نبودند، در لیست تحت تعقیب خود قرار دادند و متعاقباً FSB آشکارا این واقعیت را به رخ کشید که آنها ظالمانه بازداشت شدگان را شکنجه میکنند. با این حال، اطلاعاتی که قبلاً منتشر شده است، تردیدی باقی نمیگذارد که چهار عامل مستقیم این حمله تروریستی بومی تاجیکستان هستند. مقامات تاجیکستان نیز این موضوع را رد نمیکنند.
متأسفانه نمیتوان چنین مشارکت فعال شهروندان تاجیکستان در جنبشهای تروریستی را تعجب آور نامید. رادیکالیزه شدن برخی از مسلمانان آسیای مرکزی برای مدت طولانی ادامه داشته است و سازمانهای افراطی مانند داعش یاد گرفتهاند که از این موضوع استفاده کنند.
این مشکل به ویژه برای فقیرترین کشور منطقه – تاجیکستان – مهم است. در اوایل ماه مارس، رئیس جمهور امامعلی رحمان، در دیدار با رهبران مذهبی، اعتراف کرد که در طول سه سال گذشته، ۲۴ شهروند تاجیک در ده کشور حملات تروریستی انجام دادهاند یا مظنون به برنامهریزی آنها هستند. مقیاسی چشمگیر برای کشوری کوچک با جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر.
دلایل رادیکالیزه شدن تاجیکها آشکار است. تاجیکستان تنها کشور آسیای مرکزی است که در گذشته نه چندان دور از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷، جنگ داخلی در آن رخ داده است که خشونت جمعی را به بخشی از واقعیت روزمره تبدیل کرده است. تعداد دقیق قربانیان این درگیری هنوز مشخص نیست – تخمینها از ۶۰ تا ۱۰۰ هزار کشته متفاوت است.
بسیاری از شاخصهای اقتصادی-اجتماعی در تاجیکستان حتی بر اساس استانداردهای آسیای مرکزی بسیار پایین هستند. از نظر تولید ناخالص داخلی سرانه، این کشور در رتبه آخر کشورهای مستقل مشترک المنافع و رتبه ۱۶۲ در جهان بعد ازهائیتی قرار دارد. حدود ۷۰ درصد از جمعیت کشور هنوز در مناطق روستایی زندگی میکنند. همه اینها بر اخلاق اجتماعی تأثیر میگذارد – ازدواج زودهنگام و چند همسری در تاجیکستان گسترده است، کمتر از یک سوم زنان توانا کار میکنند.
فقر و نابرابری فاحش در عصر دیجیتالی شدن و شفافیت جهانی، احساس بی عدالتی را تشدید میکند. به ویژه در رژیمهای سیاسی مانند تاجیکستان، جایی که خانواده رئیس جمهور رحمان مالک تقریباً کل کشور هستند و از نشان دادن ثروت و نفوذ خود به هر طریق ممکن خجالتی نیستند. حتی بستگان بسیار دور رحمان نیز عکسهایی از زندگی غنی خود را در اینستاگرام به اشتراک میگذارند.
اساساً هیچ راه قانونی برای مبارزه با بی عدالتی در تاجیکستان وجود ندارد. رژیم رحمان در طول سه دهه قدرت خود، تمامی مخالفان سیاسی را نابود کرد و در سالهای اخیر، در آمادهسازی برای انتقال قدرت، بقایای جامعه مدنی و مقامات بالقوه بیوفا را در مناطق پاکسازی کرد. در نتیجه تنها راه رهایی ناراضیان در کشور، افراط گرایی بیش از حد است.
به کارگیری تیکتاک
گروههای تروریستی بینالمللی نمیتوانستند به چنین فضای مساعدی برای جذب حامی توجه نکنند. رسانههای وابسته به داعش به طور خاص برای تاجیکستان به زبان سیریلیک تاجیکی محتوا تولید میکنند (تاجیکستان تنها کشور فارسی زبانی است که از الفبای سیریلیک استفاده میکند). علاوه بر ترجمه مجموعه استاندارد ادبیات دینی (مانند کتابهایی در مورد اهمیت جهاد)، مطالبی نیز برای مخاطبان تاجیک تولید میشود که در آن داعش رحمان را به دلیل نزدیکی او به روسیه، استبداد و عقب نشینی از پایههای اسلام مورد انتقاد قرار میدهد. داعش همچنین شبکههای کانال تلگرامی و حسابهای کاربری تیک تاک را به زبان تاجیکی دارد.
همه این فعالیتها به ثمر نشسته است. قبلاً چندین حمله تروریستی سازماندهی شده توسط داعش در خود تاجیکستان رخ داده است. به عنوان مثال، در روز قانون اساسی، ۶ نوامبر ۲۰۱۹، ۲۲ ستیزه جو با چهار وسیله نقلیه از افغانستان وارد کشور شده و با طی کردن حدود ۳۰۰ کیلومتر به پاسگاه مرزی ایشکبود در مرز با ازبکستان حمله کردند. به گفته مقامات تاجیکستان، عاملان این حمله خارجیهایی بودند که توسط داعش استخدام شده بودند، اما با قضاوت بر اساس تناقضات متعدد در نسخه رسمی، رادیکالهای محلی پشت این حمله بودند.
یک سال پیش از آن، در ژوئیه ۲۰۱۸، گروهی از دوچرخه سواران از ایالات متحده آمریکا، هلند و سوئیس در کوههای تاجیکستان به قتل رسیدند. اگرچه مقامات تاجیکستان، حزب مخالف نهضت اسلامی تاجیکستان را که رژیم رحمان آن را در سال ۲۰۱۵ ممنوع کرد، مقصر دانستند، اما داعش مسئولیت آن را برعهده گرفت. داعش همچنین پشت دو شورش در زندانهای تاجیکستان در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۹ است که طی آن دهها زندانی و نگهبان درگیر شدنه و کشته شدنند.
در خارج از تاجیکستان نیز تعداد حملات تروریستی داعش که شهروندان تاجیکستان عامل آن بودند در حال افزایش است. به عنوان مثال، در اوایل سال جاری ایران هدف چنین حملاتی بود، زمانی که دو بمب گذار انتحاری خود را در جریان مراسم یادبود در یک گورستان منفجر کردند و تقریباً صد نفر را کشتند. پیش از این حملات تروریستی با شهروندان تاجیک در افغانستان صورت میگرفت و تلاشهای ناموفقی نیز در آلمان و ترکیه صورت گرفته بود.
حتی نیروهای امنیتی تاجیکستان نیز به صفوف داعش پیوستند. بدنام ترین مورد در سال ۲۰۱۵ رخ داد، زمانی که ویدیویی منتشر شد که در آن، فرمانده پلیس ضد شورش تاجیکستان، گلمراد حلیموف، با داعش سوگند وفاداری یاد کرد. در عین حال، حلیموف نه تنها نیروهای امنیتی تاجیکستان را از درون میشناخت، بلکه در روسیه و آمریکا نیز آموزش دید. او به عنوان وزیر جنگ داعش خدمت کرد و ظاهراً در بمباران سال ۲۰۲۰ در سوریه کشته شد.
مقامات تاجیکستان درک میکنند که نمیتوانند به تنهایی با چنین مشکلاتی کنار بیایند، بنابراین با میل خود با کشورهای مختلف در زمینه امنیت همکاری میکنند. چنین همکاری با روسیه هم از طریق CSTO و هم در قالب دوجانبه انجام میشود – بزرگترین پایگاه نظامی خارجی فدراسیون روسیه در تاجیکستان واقع شده است. دوشنبه به همراه چین در حال ساخت پایگاههای پلیس در مرز با افغانستان است، ایالات متحده نیز به تقویت کنترل بر روی مرز کمک میکند، هند یک پایگاه هوایی اجاره میکند، ایران در حال افتتاح یک کارخانه مونتاژ برای پهپادهای نظامی خود است.
با این حال، همه این اقدامات کمک چندانی به مبارزه با رادیکالیزه شدن جامعه تاجیکستان نمیکند. در این موضوع، دوشنبه نمیتواند چیزی بهتر از سرکوبهای خشن که اغلب فقط افراط گرایی را تشدید میکند و مشکل را به زیرزمین میکشاند، ارائه دهد.
برچسب مهاجرت هراسی
حمله تروریستی در کروکوس، با وجود تعداد زیاد قربانیان، بعید است رویکرد مقامات را به این موضوع تغییر دهد، چه در خود تاجیکستان و چه در روسیه متحد آن. برای مسکو بسیار سادهتر خواهد بود که با برجسته کردن مهاجران آسیای مرکزی، که در حال حاضر با تبعیض، فساد و قلدری مداوم مواجه هستند، شدت فعالیت خود را به تصویر بکشد. سیاست مهاجرت روسیه کمک چندانی به ادغام نسل اول مهاجران مرد نمیکند و آنها را در جوامع بسته و گتویی شده زندگی میکند که فقط به رادیکال شدن آنها کمک میکند.
حمله به اوکراین و در نتیجه تشدید اخلاقیات فقط این وضعیت را بدتر کرد. اقدامات و اظهارات بیگانه هراسانه علیه مهاجران از آسیای مرکزی در میان میهن پرستان Z، نئونازیها، افسران نظامی و سایر شخصیتهای مشابه که به دلیل جنگ به شدت رسانهای شدهاند، به یک امر عادی تبدیل شده است.
مجموعههای امنیتی نیز در قبال مهاجرت موضعی سختگیرانه اتخاذ میکنند. طی دو سال گذشته، مقامات روسی شرایط کار را برای کارگران مهاجر به طور قابل توجهی پیچیده کردهاند: الزامات بوروکراتیک جدید ظاهر شده است، مانند اطلاع رسانی اجباری به وزارت امور داخلی در مورد اشتغال (عدم رعایت منجر به لغو مجوز اقامت در فدراسیون روسیه میشود.) یا انگشت نگاری اجباری برای مهاجران آسیای مرکزی در فرودگاههای مسکو. فشاری که مقامات بر مهاجران وارد میکنند تا به ارتش روسیه برای جنگ در اوکراین بپیوندند نیز قابل ذکر است.
جامعه روسیه در کل از این رویکرد حمایت میکند. بر اساس نظرسنجیهای لوادا، از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱، سهم طرفداران محدود کردن مهاجرت از ۵۷ درصد به ۶۸ درصد افزایش یافته است و ۲۶ درصد از پاسخ دهندگان به هیچ وجه به مهاجران از آسیای مرکزی اجازه ورود به روسیه را نمیدهند. این وضعیت توسط سازمانهای مجری قانون تشدید میشود که مایلند به طور علنی بر جنایات مهاجران تمرکز کنند، اگرچه آنها فقط ۲٪ از جنایات را در روسیه مرتکب میشوند.
واضح است که اکنون پس از گزارشهایی مبنی بر دست داشتن شهروندان تاجیک در حملات تروریستی کروکوس، وضعیت مهاجران آسیای مرکزی در روسیه غم انگیزتر خواهد شد. آنها روزها در مرز بررسی میشوند، مردم از سوار شدن به تاکسی با رانندگان تاجیک خودداری میکنند و صاحبان مراکز خرید از صاحبخانهها لیست کارمندانی را که شهروندان آسیای میانه هستند میخواهند.
ویدئوهایی که از شکنجه زندانیان در ارتباط با یک حمله تروریستی توسط نیروهای امنیتی آشکارا و در مقابل دوربینها منتشر شده است، خشنترین رفتار با مردم آسیای میانه را مشروعیت میبخشد. تصادفی نیست که سفارت تاجیکستان در روسیه از اتباع خود خواسته است تا در صورت لزوم از خانه خارج نشوند و سفارت قرقیزستان نیز توصیه کرد از سفر به فدراسیون روسیه خودداری کنند.
به طور کلی، حمله تروریستی در کروکوس راه را برای مهاجرهراسی و تبعیض بیشتر علیه مردم آسیای مرکزی در روسیه باز میکند، اما بعید است که این امر منجر به پایان مهاجرت کاری شود. به دلیل جنگ، روسیه در حال حاضر با کمبود شدید نیروی کار مواجه است و به سادگی منابع دیگری از نیروی کار ارزان قیمت ندارد.
ثمره همکاری
اما بعید است که این حمله تروریستی بر روابط متحدین بین مسکو و دوشنبه تأثیر بگذارد. ولادیمیر پوتین در سخنرانی خود با اشاره به این که تروریستها “نمیتوانند و نمیتوانند ملیت داشته باشند”، به وضوح به اخباری مبنی بر اینکه بازداشت شدگان بومی تاجیکستان هستند، واکنش نشان داد. بنابراین ما به سختی میتوانیم انتظار تحریم از سوی روسیه علیه یکی از معدود متحدانش را داشته باشیم. رئیس جمهور رحمان قبلاً با پوتین تماس گرفته و شهروندانش را طرد کرده و اضافه کرده است که آنها علاوه بر ملیت، “وطن و دین” ندارند.
پوتین همچنین درباره «ردپای اوکراینی» در این حمله تروریستی صحبت کرد و تروریستها را با نازیها مقایسه کرد (همانطور که معمولاً در تشکیلات روسی به اوکراینیها گفته میشود) و اشاره کرد که بازداشتشدگان تنها مهرههایی در دست «دشمنان روسیه» هستند. به عبارت دیگر، اگر حمله تروریستی در کروکوس به نحوی بر سیاست خارجی روسیه تأثیر بگذارد، به احتمال زیاد در جهت اوکراین و نه آسیای مرکزی اتفاق خواهد افتاد.
همه چیز هنوز در روابط روسیه و تاجیکستان خوب است. روسای جمهور دو کشور قبلاً قول دادهاند که سرویسهای اطلاعاتی آنها حتی بیشتر همکاری خواهند کرد، اگرچه آنها در حال حاضر در همه موضوعات ممکن در دو قالب دوجانبه و چندجانبه همکاری میکنند. سوال دیگر این است که چنین همکاری چقدر موثر است. آیا این سازمان قادر به جلوگیری از حملات تروریستی است یا فقط بر شبهتهدیدهایی مانند انقلابهای رنگی و سایر مبارزات برای حفظ رژیمهای مستبد در هر دو کشور متمرکز شده است.