به قلم:
به نظر میرسد روند نبرد میان روسیه و اکراین و پیشرویهای مرموزانه و تأمل برانگیز اوکراین در طی روزهای اخیر و پیش روی در خاک روسیه و تصرف شهرها و بمباران پالایشگاههای نفتی، نهایتاً ولادمیر پوتین را مجبور به سفر به باکو کرد تا در خصوص راه حلهای جایگزین برای رهایی از بن بست فعلی رایزنی کند. در ذیل به برخی از مهمترین دلایل اشاره میگردد:
اولین موضوعی که رئیس جمهوری روسیه بر آن دست گذاشت «بازگشایی کریدور زنگزور» است که بخشی از کریدور میانه محسوب میشود و در حقیقت هدف اصلی، کنترل کریدور میانی است؛ چراکه با کنترل آن سلطهاش بر کشورهای منطقه همچنان پابرجا خواهد ماند و منافع اقتصادی زیادی برای روسیه به ویژه در بحث انتقال انرژی تأمین خواهد کرد. اما به نظر میرسد این موضوع شیطنتی از سوی باکو هم هست؛ چراکه الهام علی اف با آگاهی از وضعیت بحرانی روسیه، به دنبال بهره برداری از قدرت و سلطه این کشور در تغییر معادلات منطقه به ویژه بازگشایی کریدور زنگزور است که با مخالفت ایران مواجه است. باکو تنها راه ممکن برای عبور از این مانع را روسیه میداند لذا همواره تلاش خواهد کرد با تطمیع رهبران روسیه این مشکل را حل کند. اظهارات لاوروف مبنی بر اینکه ارمنستان مانع اصلی گشایش زنگزور است، حکایت از این تحرک آفرینی دارد. جمهوری آذربایجان از تقابل مستقیم با ایران عبا دارد لذا همواره درصدد است در بزنگاه ها، از کارت کشورهای قدرتمند منطقه به ویژه روسیه و ترکیه برای تحقق سیاستهای تحرک آفرین نظیر بازگشایی کریدور زنگزور که نتیجه مستقیم آن تغییر معادلات سرزمینی و جدایی ارمنستان از ایران است، استفاده کند.
دومین موضوع، «احیای جایگاه رهبری روسیه بر منطقه قفقاز جنوبی» است که پوتین تلاش میکند با محوریت آذربایجان بر آن دست یابد. به همین دلیل است که وی به میانجیگری احتمالی روسیه در مذاکرات صلح آذربایجان و ارمنستان اشاره کرد و گفت که مسکو برای انعقاد توافقنامه صلح بین آذربایجان و ارمنستان کمک همهجانبه خواهد کرد. پوتین همچنین تأکید کرد: «ما همچنین آماده هستیم تا با در نظر گرفتن اسناد مربوطه از زمان اتحاد جماهیر شوروی، در تعیین حدود و تعیین مرزها، باز کردن مسیرهای فرامرزی و برقراری تماسهای بشردوستانه کمک کنیم».
سومین موضوع به نظر میرسد «تشدید نگرانیهای امنیتی مسکو» است؛ پیشروی اوکراین به سمت مرزهای روسیه فاصله گیری بیش از پیش ارمنستان از روسیه و وابستگی به جهان غرب، نگرانیهای امنیتی روسیه را به شدت افزایش داده است. در این میان جمهوری آذربایجان تنها کشوری است که اولاً رهبران آن تلاش دارند همانند ترکیه، توزان روابط میان جهان شرق و جهان غرب را برقرار کنند؛ ثانیاً روابط آذربایجان با غرب (نسبتاً تنش آلود) و تمایل آن به تداوم برقراری روابط عادی با روسیه، اهمیت آن را افزایش میدهد؛ لذا تقویت و تعمیق روابط با جمهوری آذربایجان به منظور حفظ گلوگاه امنیتی اولویت اصلی سیاست خارجی روسیه میباشد.
چهارمین موضوع، «تبادلات اقتصادی و انتقال انرژی» است. روسیه به دلیل جنگ اوکراین با تحریم مواجه است و عملاً نمیتواند با اروپا روابط اقتصادی و مبادله کالا برقرار کند؛ لذا گسترش و تسهیل امکانات کریدور حملونقل شمال- جنوب جهت دستیابی به بازارهای آسیایی از طریق آذربایجان و ایران، راهکاری مطمئن به نظر میرسد که پوتین تلاش میکند با همراهی الهام علیف به آن جامه عمل پبوشاند.
همچنین، روسیه به دلیل جنگ علیه اوکراین نمیتواند حجم زیادی گاز به اروپا بفروشد. به ویژه حملات اخیر ارتش اوکراین به اکنون به کورسک و کنترل ایستگاه توزیع گاز در سودجا، روسیه عملاً به بحران فروش گاز رسیده است؛ بنابراین پوتین به فکر گزینهای برای فروش گاز به اروپا از طریق آذربایجان است.