#اختصاصی
به قلم: دکتر ولی کالجی ، عضو شورای علمی موسسه ایراس
توسعه تدریجی روابط سوریه و جمهوری آذربایجان
در ۱۶ ژانویه ۱۹۹۲ میلادی، جمهوری عربی سوریه استقلال کشور آذربایجان را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک بین دو کشور در ۲۸ مارس ۱۹۹۲ برقرار شد. علی رغم روابط نزدیک بین سوریه و ارمنستان در طول جنگ اول قره باغ (۱۹۸۸-۱۹۹۴)، باکو و دمشق سعی کردند روابط دوجانبه را بدون تأثیرپذیری از «عامل سوم» توسعه دهند. اگرچه روند توسعه روابط بین باکو و دمشق در حد روابط بین ایروان و دمشق پیش نرفت، جمهوری آذربایجان در می ۲۰۰۸ سفارت خود را در دمشق افتتاح کرد. در ۹ جولای ۲۰۰۹، بشار اسد، رئیس جمهوری عربی سوریه، اولین سفر رسمی خود را به آذربایجان انجام داد. طرفین توافق کردند که بین ۱ تا ۵/۱ میلیارد متر مکعب گاز آذربایجان به سوریه ارسال کنند. در جریان این سفر، مجمع تجاری مشترک آذربایجان و سوریه برگزار شد. در ۲۳ نوامبر ۲۰۱۰، طرفین در مورد جزئیات فنی خرید ۲۰ ساله گاز طبیعی به توافق رسیدند. در دسامبر ۲۰۱۱، آذربایجان صادرات گاز طبیعی به سوریه را از طریق ترکیه و گرجستان آغاز کرد.
به سمت کاهش روابط پس از جنگ داخلی سوریه
با آغاز جنگ داخلی سوریه در ۱۵ مارس ۲۰۱۱، روابط جمهوری آذربایجان و سوریه به تدریج پیچیده شد. باکو تصریح کرد که آذربایجان به عنوان یک قدرت کوچک در چارچوب نظام بینالملل مدرن، سعی میکند مستقیماً در درگیری سوریه دخالت نکند. اما جمهوری آذربایجان از جنبه های مختلف تحت تاثیر بحران سوریه قرار گرفت. نخست این که جمهوری آذربایجان از نظر دینی برخلاف ارمنستانِ مسیحی، یک کشور اسلامی بود. از این رو، جنگ داخلی در سوریه و ظهور گروه های تروریستی مختلف مانند داعش و جبهه النصره با اندیشه های رادیکال مذهبی خود می توانست جامعه آذربایجان را با وجود فاصله جغرافیایی آن از سوریه و همچنین ساختار و ترکیب مذهبی متفاوت سوریه [سُنی] و جمهوری آذربایجان [شیعی] تحت تاثیر قرار دهد. تخمینهای مختلفی از تعداد شهروندان آذربایجانی وجود داشت که از ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر برای «خلافت اسلامی» اسلحه به دست گرفتند. هرچند تعداد جنگجویانِ آذری در جنگ داخلی سوریه چندان قابل توجه نبود. با این حال، افکار سلفی می توانست ساختار سیاسی سکولار این کشور را با تهدید مواجه کند.
دوم این که، از منظر سیاسی، از آغاز انقلاب های بهار عربی، باکو در وضعیت بلاتکلیفی سیاسی قرار داشت. به عنوان مثال، مجسمه حسنی مبارک، رئیس جمهور سابق مصر، از حومه باکو برداشته شد و با یک بنای تاریخی بی طرف تر جایگزین شد. با این حال، باکو با وجود روابط نزدیک و راهبردی با ترکیه، احتمالاً نمیتوانست آشکارا از مخالفان سوری و تغییر دولت در دمشق حمایت کند. از سوی دیگر، باکو نمی خواست از دولت بشار اسد، متحد نزدیک ارمنستان، روسیه و ایران نیز حمایت کند. این دوگانگی باعث شکل گیری رویکردی محتاطانه از سوی جمهوری آذربایجان در قبال بحران سوریه شد. در نتیجه، اگرچه جمهوری آذربایجان مجبور شد از تصمیم اتحادیه عرب برای تعلیق سوریه به عنوان یک عضو غیردائم شورای سازمان ملل در اکتبر ۲۰۱۱ حمایت کند، اما نشان داده بود که حتی محتاطتر نیز شده است. در واقع، دولت آذربایجان که قبلاً در قبال بحران سوریه سکوت کرده بود، این بن بست خشونت آمیز وحشیانه را یک تحول مثبت ارزیابی کرد. رهبری [جمهوری آذربایجان] معتقد بود که خشونت های فرقه ای وحشیانه و بی نظمی که پس از قیام علیه اسد رخ داده است، هرگونه فشار برای تغییر دولت در باکو را بیاعتبار کرده است، سرنوشتی که این کشور [جمهوری آذربایجان] میخواست از آن اجتناب کند. در نتیجه جنگ داخلی سوریه، سفارت جمهوری آذربایجان در سوریه به بیروت منتقل شد.
علاوه بر این، از یک سو، باکو سوریه را به همکاری با ارمنستان برای اسکان ارامنه سوری در قره باغ متهم کرد، و از سوی دیگر، جمهوری آذربایجان از عملیات ترکیه در عَفرینِ سوریه علیه حزب کارگران کردستان [پ. ک. ک.]، اتحادیه جوامع دموکراتیک کردستان،[۱]یگانهای مدافع خلق [ی. پ. گ][۲] و نیز داعش در ۲ ژانویه ۲۰۱۸ حمایت نمود. ختلافات بین باکو و دمشق در جریان جنگ دوم قره باغ (۲۷ سپتامبر – ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰) وارد مرحله جدیدی شد. در حالی که ارمنستان و سوریه، ترکیه و آذربایجان را به اعزام جنگجویان سلفی سوری به جبهه قره باغ متهم می کردند، باکو و آنکارا نیز سوریه و ارمنستان را به تسهیل ارتش مخفی ارامنه برای آزادی ارمنستان،[۳] یگانهای حفاظت خلق[۴] و حزب کارگران کردستان (پ. ک. ک.) در منطقه متهم می ساختند. پیامد این تحولات کاهش شدید سطح روابط دمشق و باکو بود.
سقوط دولت بشار اسد: چه تغییراتی در راه است؟
به نظر می رسد پس از سقوط ناگهانی دولت بشار اسد در ۸ دسامبر ۲۰۲۴، این شرایط به تدریج در حال تغییر است و بسیاری از رویکردهای سیاست خارجی در حال بازنگری است. در یک تحول بسیار مهم، یک هیئت بلندپایه اوکراینی به رهبری آندری سیبیگا، وزیر امور خارجه این کشور در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۲ میلادی با رهبر واقعی سوریه و رئیس هیئت تحریر الشام، ابومحمد الجولانی (احمد حسین الشرع) در دمشق دیدار کرد. علاوه بر این، یالچین رَفیف، معاون وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان نیز در سفر به سوریه در ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴ با اسعد الشیبانی، وزیر خارجه جدید سوریه دیدار کرد. متعاقب این سفر، جمهوری آذربایجان سفارت خود را در دمشق، پایتخت سوریه، پس از ۱۳ سال تعطیلی در ۱۸ فوریه ۲۰۲۵ بازگشایی کرد. یالچین رَفیف در دیدار با وزیر خارجه سوریه تأکید کرد که جمهوری آذربایجان در کنار ترکیه در همبستگی با سوریه در این دوره حساس با هدف تضمین ثبات این کشور و رفاه مردم آن می ایستد. این مقام آذری همچنین اطمینان داد که جمهوری آذربایجان تمام حمایت های لازم را در جریان روند بازسازی سوریه ارائه خواهد کرد.
این اظهارات حاکی از آن است که جمهوری آذربایجان قصد دارد در کنار متحد سنتی خود یعنی ترکیه نقش مهم تری در سوریه پس از اسد ایفا کند. به نظر می رسد روابط نزدیک ترکیه با رهبران جدید سوریه و همچنین عدم حضور و تضعیف ارمنستان در سوریه پس از اسد، فرصت خوبی را برای باکو فراهم کرده است. علاوه بر این، جمهوری آذربایجان میتواند در همکاری با ترکیه در روند بازسازی سوریه مشارکت کند که این امر باعث افزایش نفوذ اقتصادی و تجاری شرکت های دولتی و خصوصی آذری در این کشور پس از سقوط اسد خواهد شد.
نکته قابل توجه دیگر، شباهت بین سقوط دولت بشار اسد به دست مخالفان در سوریه و بازپس گیری قره باغ کوهستانی توسط جمهوری آذربایجان [از دیدگاه مقامات این کشور] است. در همین راستا، یالچین رفیف، معاون وزیر امور خارجه آذربایجان در دیدار با اسعد الشیبانی، وزیر امور خارجه جدید سوریه تاکید کرد که «تجربه جمهوری آذربایجان در بازسازی و احیای سرزمین های آزاد شده یعنی منطقه قره باغ که در سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ میلادی از یک اشغال ۳۰ ساله آزاد شدند، مورد استفاده قرار گیرد». در مقابل، اسعد الشیبانی نیز با تاکید بر این که «آزادسازی سرزمین های آذربایجان از اشغال، برای ارتقای صلح و ثبات جهانی بسیار مهم بود، به مردم آذربایجان تبریک گفت».
این موضوع از این جهت جالب است که سوریه تحت رهبری بشار اسد، زمانی که در اوج تنش ها با آنکارا بود، تلاش می کرد رویکرد ترکیه در حمایت از مخالفان سوری را با کشتار ارامنه شبیه سازی کند. به عنوان مثال، ولید المعلم، معاون نخست وزیر وقت و وزیر امور خارجه سوریه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با ادوارد نعلبندیان، وزیر امور خارجه سابق ارمنستان، در ۲۷ می ۲۰۱۵ در دمشق اظهار داشت که « اگر جامعه بینالمللی مجازات لازم را برای قصابانی که در اوایل قرن بیستم مرتکب نسلکشی ارامنه شدند، وضع می کرد، امروز فرزندان آن ها در ترکیه جرأت انجام جنایات را از طریق پیاده های خود در سوریه نداشتند». بنابراین، جای تعجب نبود که سوریه دومین کشور عربی بعد از لبنان بود که کشتار ارامنه را در ۱۳ فوریه ۲۰۲۰ به عنوان نسل کشی به رسمیت شناخت.
در آخرین تحول مهم، در ۱۴ فوریه ۲۰۲۵، الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، تصدی ریاست جمهوری عربی سوریه در دوره انتقالی را به احمد الشراع [ابومحمد الجولانی] تبریک گفت و در پیام خود اشاره کرد که «امروز فرصتهای بسیار خوبی برای ارتقای روابط بین آذربایجان و سوریه به سطح کیفی جدید و غنی سازی همکاری ها با محتوای جدید وجود دارد. در این راستا، از این فرصت استفاده میکنم و شما را به بازدید از جمهوری آذربایجان دعوت می کنم.» به نظر می رسد می توان انتظار داشت که رهبر جدید سوریه در آینده نزدیک و پس از سفر رسمی به عربستان و ترکیه به باکو سفر کند.
بنابراین، مواضع کنونی رهبران جدید سوریه کاملاً با مواضع آن تحت رهبری بشار اسد در مورد همسویی و حمایت از ارامنه و ارمنستان در تضاد است که نشان می دهد از زمان سقوط بشار اسد، تغییر قابل توجهی در رویکرد سوریه نسبت به جمهوری آذربایجان و ارمنستان ایجاد شده است. پیامد مهم و بلندمدت این تحول، همسویی بیشتر سوریه، ترکیه و جمهوری آذربایجان در قفقاز جنوبی خواهد بود.
این مقاله برای نخستین بار به زبان انگلیسی در «باشگاه والدای» (Valdai Club) از مراکز مطالعاتی فدراسیون روسیه در ۷ مارس ۲۰۲۵ میلادی منتشر شده است:
[۱] . Kurdistan Democratic Communities Union (KCK)
[۲] . The People’s Defense Units (YPG)
[۳] . Armenian Secret Army for the Liberation of Armenia (ASALA)
[۴] . The People’s Defense Units (YPG)