به قلم: کارگروه آسیای مرکزی مؤسسه مطالعات راهبردی شرق
مقدمه
جنگ روسیه علیه اوکراین بروندادهای سیاسی و امنیتی زیادی را برای آسیای مرکزی در بر داشته است. روسیه به تقویت صفبندی مشترک با شرکای خود در آسیای مرکزی توجه مضاعفی معطوف کرده و از طرفی بیش از گذشته نسبت به تحرکات غرب در این حوزه حساسیت نشان میدهد. از طرف دیگر غرب نیز روسوفوبیا و در واقع مقابله خصمانه با روسیه در هر سطح ممکن را به عنوان استراتژی کوتاهمدت خود تا پایان جنگ در اوکراین قرار داده که این رویکرد میتواند کشورهای آسیای مرکزی را نیز در بر گرفته و یا آنها را به بستری برای اجرای آن تبدیل کند. این فرایند هزینه تعامل با شرکای سنتی منطقه را به شدت افزایش داده و امکان برقراری توازن در سیاست خارجی را برای کشورهای این منطقه دشوارتر از هر زمان دیگری کرده است. این شرایط بستر را برای حضور بازیگران نوظهور و به طور ویژه قدرتهای منطقهای فراهم آورده است. هند یکی از این بازیگران است که از سال ۲۰۲۲ تمرکز ویژه خود را در حوزههای سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیکی به آسیای مرکزی معطوف کرده است. در این گزارش تلاش میشود تا ضمن بررسی روند تعاملات هند و آسیای مرکزی در طول یک سال اخیر، محرکههای اصلی مشارکت امنیتی و ژئوپلیتیکی دو طرف را مورد ارزیابی قرار دهیم.
مشارکت سیاسی و امنیتی هند و آسیای مرکزی در سال ۲۰۲۲
اولین نشست دبیران شورای امنیت هند و آسیای مرکزی به میزبانی شهر دهلینو در تاریخ ۶ دسامبر برگزار شد. در این نشست دبیران شورای امنیت چهار جمهوری ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان حاضر بودند و تنها غایب در این نشست دبیر شورای امنیت ترکمنستان بود. سفیر ترکمنستان در هند نماینده این کشور در نشست مذکور بود. آجیت دووال، رئیس آژانس امنیت ملی دولت هند نیز میزبان هندی این نشست بود. محورهای متعددی در این نشست مورد مذاکره طرفین قرار گرفت که همکاری در حوزه افغانستان نقطه کانونی آن بود. دووال بر ایجاد یک چارچوب مشترک برای مقابله با چالش تروریسم و نیز تقویت همکاریهای امنیتی دوجانبه تأکید کرد. استفاده نادرست از فناوریهای جدید، قاچاق اسلحه و مواد مخدر، استفاده از نیروهای نیابتی در عملیات تروریستی، استفاده از فضای سایبری برای انتشار اطلاعات نادرست، سامانههای هوایی بدون سرنشین و ریزپرندهها و موارد دیگر از جمله تهدیدهای امنیتی مشترک مطرح شده در این نشست بود که طرفها در خصوص ساز و کارهای مقابله مشترک با آنها تبادل نظر کردند.
این نشست در حالی شکل گرفت که حدود ۱۰ ماه پیش در ژانویه ۲۰۲۲ اولین نشست مشترک ۱+۵ هند و آسیای مرکزی در سطح سران کشورها و با حضور نارندرا مودی، نخستوزیر هند برگزار شده بود. در آن نشست، مودی سه هدف اصلی را برای برگزاری آن مطرح کرد. او همکاری امنیتی را یک ضرورت برای ثبات، امنیت و رفاه در منطقه عنوان کرد و افزود که آسیای مرکزی جایگاهی ویژه در راهبرد «همسایگی گسترده» این کشور دارد. تشکیل یک ساختار مؤثر در همکاریهای دوجانبه و ترسیم یک نقشه راه بلندپروازانه برای مناسبات دو طرف، دیگر اهداف ذکر شده در این نشست توسط مودی بود. در اجلاس ژانویه ۲۰۲۲ همچنین طیف وسیعی از همکاریهای امنیتی، دفاعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مورد مذاکره طرفین قرار گرفت. افغانستان نیز یکی از موضوعهای اصلی آن نشست بود و طرفین همگی از تشکیل یک دولت فراگیر در این کشور حمایت کردند. همچنین در این نشست توافق شد تا یک مرکز به عنوان دبیرخانه اجلاس هند و آسیای مرکزی در دهلینو تأسیس شده و نشستهای دوسالانه این پلتفرم را مدیریت کند. مجمع پارلمانی مشترک هند و آسیای مرکزی نیز در خلال این نشست مورد توافق طرفین قرار گرفت.
تا پیش از این نشستها تعاملات هند و آسیای مرکزی عموماً در قالب نشست وزرای خارجه برگزار میشد. آخرین نوبت از این نشستها ۱۸ و ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، درست یک ماه پیش از نشست سران در دهلینو برگزار شد. پیشتر نیز در سال ۲۰۱۵ نارندرا مودی، نخستوزیر هند یک سفر دورهای به پنج جمهوری آسیای مرکزی داشت. از این منظر برگزاری سه نشست در سطح وزرای خارجه، رهبران کشورها و دبیران شورای امنیت در فاصله کمتر از یک سال نشانگر ارتقاء سطح روابط هند و آسیای مرکزی است.
محرکههای مشارکت امنیتی و ژئوپلیتیکی هند در آسیای مرکزی
روابط هند و آسیای مرکزی متأثر از عوامل و مؤلفههای مختلفی است. این محرکهها از سوی آسیای مرکزی و نگاههای خاص این کشورها در سیاست خارجی بوده و در طرف مقابل نیز میتواند متأثر از رویکردهای سیاست خارجی و دکترین امنیتی هند باشد. نقطه اشتراک این دو رویکرد که حوزه منافع مشترک دو طرف است به عنوان کلیدیترین محرکههای توسعه مناسبات در حوزه امنیت و ژئوپلیتیک است. در حال حاضر به نظر میرسد توسعه شرکای امنیتی آسیای مرکزی و به صورت توامان رقابت هند با پاکستان و چین، توسعه ارتباط ژئوپلیتیکی هند در چارچوب سیاست همسایگی گسترده و مسئله افغانستان جدیترین محرکههای توسعه مناسبات دو طرف در حوزه ژئوپلیتیک و امنیتی است.
در این چارچوب باید در نظر داشت که نشست دبیران شورای امنیت نخستین مشارکت امنیتی هند و آسیای مرکزی نیست و طرفین پیش از این به طور پراکنده تجربه های مشترکی همچون کمیسیون مشترک هند و تاجیکستان برای مبارزه با تروریسم را تجربه کردهاند. هند همچنین تجربه استقرار نظامی در آسیای مرکزی را با محوریت تاجیکستان با حضور نظامی در فرخار و در فرودگاه عینی داشته است. در خلال درگیریهای جبهه شمال با نیروهای طالبان نیز هند یکی از حامیان جدی ائتلاف تاجیکان بود. هند همچنین رزمایشهای مشترکی را با قرقیزستان تحت عنوان «خنجر» و با قزاقستان تحت عنوان «کازیند» برگزار کرده است. در همین حال در سال ۲۰۱۶ هند توانست به عضویت سازمان همکاری شانگهای در آمده و بیش از گذشته در روندهای امنیتی آسیای مرکزی مشارکت داشته باشد. دهلینو همچنین تجربه حضور در رزمایشهای مشترک مبارزه با تروریسم در ساختار منطقهای مبارزه با تروریسم سازمان همکاری شانگهای را دارد. اکنون که هند ریاست دورهای این سازمان را بر عهده دارد با تمرکز بیشتری میتواند مشارکت امنیتی و ژئوپلیتیکی خود با آسیای مرکزی را نیز گسترش دهد.
در همین حال هند به وضوح انگیزه ژئوپلیتیکی خود در تعاملات با آسیای مرکزی را مورد تأکید قرار داده است. دهلی نو، آسیای مرکزی را جزئی از راهبرد همسایگی گسترده خود میداند که روابط گسترده و عمیق سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای این منطقه را ایجاب میکند. سفر سال ۲۰۱۵ مودی به آسیای مرکزی نیز درست پس از اعلام رسمی سیاست «اتصال آسیایی» هند صورت گرفت. در رویکرد تاریخی، هند اتصال با اوراسیا را محرکهای برای بازیابی قدرت میانمنطقهای خود میبیند که در نتیجه تجزیه و جدایی برخی مناطق از آن، این اتصال قطع شده است. در این روایت هند و آسیای مرکزی برای قرنها از طریق جاده ابریشم و در تجارت محصولاتی خاص نظیر ادویه و منسوجات تعاملات پایداری داشتهاند. در عین حال دسترسی آسیای مرکزی به بازار بسیار بزرگ هند نیز یک مزیت مهم محسوب میشود که به دلیل محدودیتهای جغرافیایی عملاً امکانپذیر نیست. این موضوع میتواند مشارکت مؤثرتر کشورهای آسیای مرکزی در کریدور بینالمللی شمال-جنوب را در شرایط جدید تسریع و تقویت کند. در عین حال همکاریهای دو طرف در حوزه انرژی نیز به همین مسئله جغرافیایی محدود شده است. هند به دلیل اختلافهایش با پاکستان مشارکت در تاپی را محدود میبیند و عملاً چشماندازی برای آن متصور نیست. بااینحال رویکردهای جدید روسیه مبنی بر تجارت گاز با هند میتواند چشمانداز روشنتری برای این موضوع ایجاد کند. البته در حوزه انرژی، هند تأمین سوخت هستهای خود از طریق قزاقستان را پیش از این آغاز کرده و چشماندازهایی برای توسعه این فرایند وجود دارد.
رقابت هند با چین و پاکستان از یک سو و نگاهِ ویژه دولتهای آسیای مرکزی به چندجانبهگرایی جدید پس از جنگ اوکراین دیگر محرکه این تعاملات است. در حال حاضر هند روابط پرچالشی را با چین و پاکستان تجربه میکند. در عین حال عمده تجارت هند و آسیای مرکزی اکنون از مسیر چین انجام میشود که مسیری طولانی و البته پرهزینه است. در چارچوب پروژههای اتصال آسیای مرکزی و جنوبی نیز پاکستان عموماً مانعی مهم برای دسترسی هند به مزیتهای ژئوپلیتیکی مرتبط با آسیای مرکزی محسوب میشود. از طرف دیگر کشورهای آسیای مرکزی از زمان آغاز جنگ اوکراین تعاملات پرهزینهای را با روسیه و غرب تجربه کرده و برقراری توازن مستقیم در روابط با روسیه، چین، اتحادیه اروپا و آمریکا دشوارتر از هر زمان دیگری شده است. این موضوع گرایش به سمت بازیگران میانی را در چارچوب چندجانبهگرایی جدید منجر شده است. اخیراً پس از هند کشورهای آسیای مرکزی با ژاپن و کره جنوبی نیز روندهای مشابهی را ترتیب دادهاند. در کنار این رویکرد باید به این موضوع نیز توجه داشت که حضور هند به عنوان یک متحد غرب در مقابل محور پاکستان و چین میتواند به توازن بیشتر در سیاست خارجی و دکترین امنیتی کشورهای آسیای مرکزی نیز کمک کند. هند همچنین میتواند مجری مناسبی برای پیادهسازی استراتژی اتصال آسیای مرکزی و جنوبی از منظر آمریکا باشد.
وضعیت افغانستان آخرین محرکه جدی تأثیرگذار بر روابط جدید هند و آسیای مرکزی است. هند پس از سقوط دولت اشرف غنی و به قدرت رسیدن طالبان در رقابت با پاکستان در افغانستان ضعف مفرطی را تجربه کرده و به نظر میرسد از طریق مشارکت با کشورهای آسیای مرکزی در صدد استفاده از مزیتهای جدید تعامل با طالبان و روندهای دیگر در این کشور است. در عین حال هند به خوبی از روند مشارکت پاکستان با کشورهای آسیای مرکزی و بویژه ازبکستان و تاجیکستان در حوزه افغانستان آگاه است و به خوبی میداند توسعه پروژههای مشترکی همچون کریدور ترانسافغان میتواند زمینهساز مشارکت راهبردی پاکستان و آسیای مرکزی شده و از طرفی مزیتهای کریدور بینالمللی شمال-جنوب را کاهش دهد. این موضوع در کنار نگرانیهای امنیتی سنتی و موضوعهای دیگر مرتبط با افغانستان نظیر قاچاق مواد مخدر و تروریسم و نیز پرستیژ بینالمللی مرتبط با بازیگری در افغانستان محرکهای برای توسعه مناسبات هند و آسیای مرکزی بوده است.
جمعبندی: بروندادها برای جمهوری اسلامی ایران
در نشست دهلی نو یکی از محورهای مورد تأکید رئیس آژانس امنیت ملی هند نقش و جایگاه بندر چابهار برای تقویت تجارت و ارتباطات افغانستان و پیشگیری از یک فاجعه انسانی در این کشور بود. در این نشست همچنین مقامهای امنیتی کشورهای حاضر برای گنجاندن بندر چابهار در چارچوب کریدور بینالمللی شمال-جنوب توافق کردند. پیش از این نیز هند با حضور ایران و ازبکستان در یک پلتفرم سهجانبه در چابهار تلاشهایی برای توسعه یک کریدور جهت دسترسی به آسیای مرکزی صورت داده بود. بااینحال بنا به دلایل مختلف به نظر میرسد هر دو پروژه با رکود مواجه شده است. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران از طریق بازیگری مضاعف میتواند مبتکر و محرکِ توسعه این روندها باشد. بازسازی خط ریلی خواف-هرات نقطه آغاز این روند است. تکمیل اتصال ریلی چابهار به زاهدان و نیز اتصال ریلی هرات به مزار شریف از سوی دیگر، دو پروژه مهم هستند که میتوانند ارتباطات ترانزیتی منطقهای را با هزینهای بسیار کمتر از طرحهای مشابه توسعه دهند. در عین حال این پروژهها میتوانند زمینهساز معافیت ایران و دولت طالبان (در صورت کسب شناسایی بین المللی) از هر نوع تحریم بوده و به کشورهای آسیای مرکزی نیز در کاهش هزینههای بنبست ژئواکونومیکی به وجود آمده پس از جنگ اوکراین و تحریم روسیه، یاری رساند.