#اختصاصی
به قلم: کریل لیخاچف؛ دانشیار مدرسه بینالمللی سنتپترزبورگ
در بستر مناقشه جاری روسیه و اوکراین و تشدید تقابل بین روسیه و غرب در سالهای اخیر، اجرای استراتژی “چرخش به شرق” روسیه به عنوان پاسخی ضروری به تحریمهای فزایندهای که توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا اعمال شده است، مطرح شده است. منطقه هند و اقیانوس آرام از نظر سیاسی و اقتصادی برای روسیه حیاتی شده است و این موضوع نیاز به مشارکت بیشتر روسیه در این منطقه را از زمان آغاز جنگ اوکراین نشان میدهد. از این رو، روابط دوجانبه روسیه با قدرتهای منطقه هند و اقیانوس آرام اهمیت بیشتری در تحلیل اولویتهای فعلی سیاست خارجی این کشور پیدا کرده است که به دنبال تقویت روابط تجاری و اقتصادی در میانه جدایی عمیقتر از کشورهای غربی است. همچنین باید تأثیر روابط چهارگانه بین روسیه، چین، هند و آمریکا بر تعاملات دوجانبه آنها و توسعه گستردهتر منطقه هند و اقیانوس آرام را در نظر گرفت.
در حالی که توسعه چارچوبهای چندجانبه مانند بریکس+ و سازمان همکاری شانگهای (SCO)، همراه با تقویت روابط با برخی کشورهای آسهآن (ASEAN)، به طرز تازهای در راستای منافع سیاست خارجی روسیه پیش رفته است، روابط دوجانبه مسکو با قدرتهای بزرگ آسیایی نقش بسیار مهمتری در رویکرد استراتژیک این کشور ایفا میکند. افزایش خصومتها بین روسیه و غرب، مسکو را به سمت همگرایی بیشتر با پکن سوق میدهد، هرچند چین تمایل دارد از ریسکهای مرتبط با تحریمهای ثانویه جلوگیری کند و حتی بیشتر از حمایتهای نظامی-فنی مستقیم از روسیه پرهیز کند. در نتیجه، هرچند نزدیک شدن روسیه و چین به نوعی محدود تلقی میشود، بدون شک بر روابط روسیه و هند تأثیرگذار است، به ویژه با توجه به اختلافات مرزی و رقابتهای استراتژیک بین هند و چین در آسیا.
بازنگری در سیاست خارجی روسیه
مطابق با استراتژی جدید سیاست خارجی روسیه در سال ۲۰۲۳، مسکو قصد دارد بر منطقه آسیا-اقیانوس آرام تمرکز بیشتری داشته باشد. این منطقه از هفتمین اولویت در سیاست خارجی روسیه در سال ۲۰۱۶ به چهارمین اولویت در سال گذشته ارتقا یافته است. در عین حال، قاره اوراسیا، با تمرکز ویژه بر چین و هند، به سومین اولویت صعود کرده است و جایگاه منطقه سنتی یورو-آتلانتیک را اشغال کرده است. این تغییر استراتژیک بر اهمیت چین و هند به عنوان شرکای قابل اعتماد در میان ۳۰ کشور “دوست” تأکید میکند که در برابر همسویی با بلوک غربی تحت رهبری آمریکا مقاومت کردهاند.
نکته قابل توجه این است که استراتژی جدید از بهکار بردن اصطلاح “هند و اقیانوس آرام” اجتناب میکند، چرا که مسکو این مفهوم را عمدتاً به عنوان یک استراتژی آمریکایی برای مقابله با چین تلقی میکند، نه به عنوان یک ابتکار هندی برای گسترش نفوذ در اقیانوس هند. از منظر تقابل با واشنگتن، مسکو گروههای کوچک چندجانبه تحت رهبری آمریکا، مانند “کوآد” (Quad) و “آکوس” (AUKUS)، را مشابه ناتو در آسیا و بخشی از استراتژی گستردهتر آمریکا برای مهار چین میداند. از سوی دیگر، ایالات متحده تلاش دارد تا هند را به صفآراییهای ضد چینی بکشاند.
محدودیتهای همکاری روسیه و چین
نزدیک شدن روسیه و چین بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ بیشتر توسط عوامل ایدئولوژیک و اقتصادی پیش رفته است تا همراستایی سیاسی. هر دو کشور از تسلط جهانی آمریکا و ترویج “ارزشهای لیبرال” ناراضی هستند، اما همکاری آنها به دلیل مدل اقتصادی مبتنی بر صادرات چین و تمایل آشکار پکن به عدم دخالت در تقابل روسیه و غرب بر سر اوکراین محدود شده است. چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری روسیه، با حجم تجاری سالانه ۲۴۰ میلیارد دلار، از خرید نفت ارزانتر روسیه (به ارزش حدود ۱۸ میلیارد دلار از ژانویه ۲۰۲۲ تا ژوئن ۲۰۲۴) و تسلط بر بخش بزرگی از بازار خودروی روسیه در سال ۲۰۲۳ سود برده است. با این حال، موضع قاطع پکن در مورد قیمتگذاری گاز احتمالاً پروژه “قدرت سیبیری ۲” را متوقف کرده است، علیرغم اینکه مسکو از سال ۲۰۲۲ بر آن تأکید زیادی داشته است.
پس از تحریمهای جدید غرب بر بازار بورس مسکو که تراکنشهای مالی به دلار و یورو را در خارج مسدود کرد، از ۱۲ ژوئن ۲۰۲۳، یوان به ارز اصلی تجارت خارجی روسیه تبدیل شد. با این حال، در آگوست ۲۰۲۴، سیستم بانکی روسیه با کمبود یوان مواجه شد، زیرا بانکهای چینی به دلیل نگرانی از تحریمهای ثانویه آمریکا از فروش یوان به مشتریان روسی خود امتناع کردند. این مسأله با خودداری گسترده بانکهای چینی از پردازش پرداختها تشدید شده است. واقعیت این است که تجارت با آمریکا برای چین بسیار حیاتیتر از تخفیفهای نفتی روسیه و یا گسترش بازارهای مصرفی روسیه است. این اولویت اقتصادی نشان میدهد که انتظارات از یک اتحاد نظامی-سیاسی بین روسیه و چین شاید بیش از حد واقعگرایانه بوده است.
احیای روابط روسیه و کره شمالی
در مورد روابط روسیه با دیگر کشورهای کلیدی در منطقه هند و اقیانوس آرام، تأکید اخیر مسکو بر همکاریهای نظامی-سیاسی با کره شمالی توجه زیادی را به خود جلب کرده است، زیرا این یک حرکت غیرعادی اما ضروری به شمار میآید، به ویژه با توجه به اینکه روسیه همواره به رژیم تحریمهای سازمان ملل علیه این کشور شرق آسیا پایبند بوده است.
پیمان همکاری استراتژیک جامع بین روسیه و کره شمالی که در ۱۹ ژوئن ۲۰۲۴ امضا شد، میتواند توازن قدرت در منطقه هند و اقیانوس آرام را تغییر دهد، زیرا به روسیه سازوکارهایی برای تقویت نفوذ خود در شرق آسیا ارائه میدهد. با این حال، پیمان دفاعی بالفعل در این معاهده به مسکو اجازه میدهد تا از دخالت مستقیم در درگیریهای مرزی کره شمالی یا درگیریهای کوچک خودداری کند، در حالی که همزمان چارچوبی برای حمایت کره شمالی از روسیه در مناقشه اوکراین فراهم میکند. امکان اعزام سربازان کره شمالی به اوکراین یا استفاده از نیروی کار کره شمالی در صنایع روسیه در چارچوب این معاهده همچنان نامشخص است و پرسشهای زیادی را برانگیخته است. در عین حال، این نزدیکی مسکو-پیونگیانگ میتواند پیامدهای منفی برای روابط چین و روسیه داشته باشد، زیرا پکن به عنوان حامی اصلی کره شمالی، احتمالاً از تلاشهای پیونگیانگ برای ایجاد روابط جایگزین جدید از طریق نزدیکی بیشتر به روسیه غافل نخواهد ماند.
اهمیت سیاستهای قطبی روسیه
استراتژی سیاست خارجی روسیه در سال ۲۰۲۳، قطب شمال را بالاتر از چین، هند و منطقه آسیا-اقیانوس آرام در اولویت قرار داده است. به نظر میرسد که روسیه قصد دارد مسیر دریایی شمالی (NSR) را با پروژه مشارکت بزرگ اوراسیا و مسیرهای لجستیکی دریایی به شرق، جنوب شرق و جنوب آسیا پیوند دهد. اما تعلیق عضویت روسیه در شورای قطبی و ظرفیتهای تولید محدود برای پروژه NSR، نشاندهنده نیاز به مشارکت فعال چین و هند است. مسیر دریایی شمالی به عنوان جایگزینی برای مسیرهای دریایی اصلی در منطقه هند و اقیانوس آرام، میتواند آسیبپذیری چین در مقابل مسدود شدن تانکرهای نفتی در تنگه مالاکا و دیگر نقاط کلیدی جنوب شرق آسیا را کاهش دهد. با این حال، رویکرد پکن نسبت به مسیر دریایی شمالی با برنامههای مسکو در تضاد است، چرا که چین این مسیر را بخشی از ابتکار مشترک “جاده ابریشم قطبی” میبیند و تلاش دارد آن را با ابتکار کمربند و جاده خود ادغام کند. این اختلاف احتمالاً توضیح میدهد که چرا پکن هنوز از ادعاهای حاکمیتی روسیه بر مسیر دریایی شمالی حمایت نکرده و تمایل چندانی برای پیوستن به این پروژه نشان نداده است.
همکاری روسیه و هند در پرتو تحریمها
مشارکت استراتژیک ویژه و ممتاز بین روسیه و هند به شدت عملی و تحت تأثیر روابط هر دو طرف با ایالات متحده و چین قرار دارد. همانطور که روسیه به چین نزدیکتر میشود، احتمالاً هند به سمت آمریکا متمایل خواهد شد و بالعکس. تقویت همکاریهای نظامی-فنی و فناوری پیشرفته بین هند و آمریکا، به همراه افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی، روابط هند و روسیه را بیش از پیش تحت تأثیر تقابل جاری بین روسیه و غرب قرار میدهد. این پویایی، تعاملات مسکو و دهلینو را با پکن و واشنگتن محدود میکند و در عین حال ظرفیتهای همکاری گستردهتر بین روسیه و هند، از جمله در حوزههای سنتی مانند همکاریهای نظامی-فنی را کاهش میدهد.
با وجود برخی پیشرفتها در پروژههای لجستیکی مشترک مانند کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب، حجم تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۳ به ۶۵ میلیارد دلار رسید (در مقایسه با ۱۱ تا ۱۲ میلیارد دلار در سالهای قبل از ۲۰۲۲) که عمدتاً ناشی از عرضه هیدروکربنهای روسی بود. روسیه در سالهای ۲۰۲۳-۲۴ به بزرگترین تأمینکننده نفت هند تبدیل شد و دهلینو را از طریق قیمتهای تخفیفی بیش از ۱۰ میلیارد دلار صرفهجویی کرد. همچنین درآمد حاصل از فروش مجدد فرآوردههای پالایشی نیز برای هند سودآور بوده است. با این حال، تمایل هند به پرهیز از ریسک تحریمهای ثانویه در تراکنشهای مالی با روسیه، مشابه رویکرد چین، قابل توجه است. گفته شده که در سالهای ۲۰۲۲-۲۳ حدود ۴۰ میلیارد دلار پرداخت بابت نفت روسیه در حسابهای هند باقی مانده بود. البته کارشناسان اقتصادی روسیه نسبت به این رقم تردید دارند و معتقدند که مقیاس واقعی این مشکل احتمالاً بسیار کمتر است. چنین وضعیتی ممکن است برای هر دو طرف به لحاظ استراتژیک نامطلوب باشد، چرا که هر دو به دنبال تعمیق روابط جامع خود هستند. ادامه تأمین هیدروکربنهای روسی به هند در سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که این مانع برطرف شده است، اما پیشرفت تجارت دوجانبه در بخشهای منابعی و غیرمنابعی و بهبود سازوکارهای تراکنشی در تسویهحسابهای دوجانبه همچنان برای مسکو در روابطش با دهلینو حیاتی است.
سیاست عدمتقابل و تعادل در هند و اقیانوس آرام
در مواجهه با شرایط پیچیده بینالمللی، روسیه تلاش دارد تا در روابط خود با چین و هند تعادل نسبی برقرار کند، بهویژه در چارچوب روابط دوجانبه چین و هند، همکاری آنها با ایالات متحده، و نیاز به کاهش ریسکهای وابستگی بیش از حد به یک شریک واحد. این تعادل بر اهمیت تعامل هند با روسیه تأکید دارد، که سفر نخستوزیر مودی به مسکو در ژوئیه را میتوان به عنوان یک عنصر مهم و کلیدی در استراتژی روسیه در منطقه هند و اقیانوس آرام دانست. فارغ از اینکه بحران نظامی روسیه-اوکراین چه زمانی به پایان میرسد، بعید به نظر میرسد که رژیم تحریمهای غرب علیه روسیه به طور قابل توجهی کاهش یابد. در نتیجه، چرخش سیاست خارجی روسیه به شرق با هدف ترویج چندقطبیگرایی در روابط بینالملل به یک روند بلندمدت تبدیل خواهد شد که بهویژه بر کشورهای “دوست” تأکید خواهد داشت. اگرچه تحریمها ممکن است مانع همکاری در پروژههای مشترک شود، اما احتمالاً شرکای کلیدی روسیه در آسیا را مجبور نخواهد کرد که به دلیل فشارهای خارجی، روابط استراتژیک خود با مسکو را کاهش دهند.
در این زمینه، به نظر میرسد که سیاست “عدمتقابل” رویکردی مؤثرتر برای روسیه باشد، چرا که به آن اجازه میدهد به طور همزمان با هند، چین و کره شمالی همکاری کند و در عین حال استراتژی هند و اقیانوس آرام خود را در مواجهه با تقابل مداوم با غرب پیادهسازی کند.