#اختصاصی
به قلم: پوریا انگشت بافت، دانشجو دکتری ایرانشناسی معاصر از دانشگاه تهران
مقدمه
مهاجرت اقوام قفقازی و دیگر گروههای قومی به ایران در دو قرن گذشته یکی از تحولات مهم جمعیتی، اجتماعی و فرهنگی کشور بوده است. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود و پیشینهی تاریخی، همواره مقصد مهاجرتهای گسترده از مناطق مختلف بهویژه از منطقهی قفقاز و آسیای مرکزی بوده است. این مهاجرتها تحتتأثیر عوامل گوناگونی از جمله تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منطقهای رخ دادهاند و پیامدهای قابلتوجهی در ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران داشتهاند. در قرن نوزدهم، جنگهای ایران و روسیه نقش بسزایی در شکلگیری موجهای مهاجرتی از قفقاز به ایران داشت. پیمانهای گلستان (۱۸۱۳) و ترکمانچای (۱۸۲۸)، بخشهای وسیعی از قفقاز را از ایران جدا کرد و تسلط روسیه بر این مناطق سبب شد که بسیاری از اقوام، بهویژه مسلمانان، به دنبال امنیت و شرایط زندگی بهتر به ایران مهاجرت کنند. سیاستهای سختگیرانهی روسیه، تغییرات اقتصادی، و فشارهای اجتماعی و مذهبی از جمله عوامل محرک این مهاجرتها بودند. اقوام مختلفی طی این دو قرن به ایران مهاجرت کردند. ارمنیها یکی از نخستین گروههای قومی بودند که به ایران آمدند. بسیاری از ارمنیها به دلیل تحولات سیاسی و فشارهای اقتصادی به ایران مهاجرت کردند و در شهرهایی مانند اصفهان، تهران و تبریز ساکن شدند. آنها نقش مهمی در توسعهی تجارت و صنایع ایران ایفا کردند. در کنار ارمنیها، گرجیها نیز در نتیجهی فشارهای سیاسی و تحولات منطقهای به ایران آمدند و در استانهایی مانند:اصفهان، فارس، مازندران و گیلان مستقر شدند. گرجیها با معماری، فرهنگ و هنر خود، تأثیر قابلتوجهی بر جامعهی ایرانی گذاشتند. آذریها نیز به دلیل نزدیکی فرهنگی و جغرافیایی، همواره ارتباط نزدیکی با ایران داشتهاند و در دو قرن اخیر، بسیاری از آذریهای ساکن قفقاز جنوبی به ایران مهاجرت کردند. آنها در بخشهای تجاری و علمی نقش مهمی ایفا کردند و همچنان بخشی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند. چرکسها نیز یکی دیگر از گروههای قومی بودند که در نتیجهی فشارهای سیاسی و تحولات منطقهای به ایران مهاجرت کردند. آنها عمدتاً در مناطق شمالی ایران و شهرهای بزرگ مستقر شدند و در زمینههای مختلف از جمله ارتش و مدیریت دولتی فعالیت کردند. یکی از مهمترین گروههای مهاجر اوستیاییها بودند که به دلایل مختلفی از جمله فشارهای سیاسی روسیه، و اقوام همسایه، تحولات اقتصادی و شرایط نامساعد داخلی به ایران مهاجرت کردند. آنها عمدتاً در مناطق شمالی و غربی ایران مانند: شمال استان همدان ساکن شدند و در فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی مشارکت کردند. برخی از اوستیاییها از طریق قفقاز جنوبی وارد ایران شدند و در شهرهایی مانند:همدان، تبریز، قزوین و رزن ساکن شدند، در حالی که گروههایی دیگر از مسیر دریای خزر و استانهای شمالی ایران وارد کشور شدند و در شهرهایی مانند گیلان و مازندران مستقر شدند. هر چند جمعیت مهاجران اوستیایی به ایران نسبت به سایر اقوام بسیار اندک بود. علاوه بر اقوام قفقازی، برخی از گروههای قومی آسیای مرکزی نیز به ایران مهاجرت کردند. ترکمنها، تاجیکها و دیگر جوامع منطقهای به دنبال فرصتهای اقتصادی بهتر و شرایط اجتماعی مناسبتر به ایران آمدند و در بخشهای مختلف کشور مستقر شدند. حضور این مهاجران در ایران تأثیرات گستردهای بر ساختار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور داشت. تنوع فرهنگی ناشی از مهاجرت این اقوام موجب غنای فرهنگی و افزایش تعاملات اجتماعی شد. از سوی دیگر، مهاجران در توسعهی تجارت، کشاورزی و صنایع نقش مهمی ایفا کردند و به رونق اقتصادی ایران کمک کردند. مهاجران در کنار جامعهی ایرانی زندگی کردند و با آن ادغام شدند، اما بسیاری از آنها همچنان توانستند بخشی از هویت قومی و فرهنگی خود را حفظ کنند مانند ارامنه و بعضی دیگر از اقوام هویت فرهنگی خود را ازدست دادند مانند: اوستیایی ها و چرکس ها. مهاجرت اقوام مختلف به ایران در دو قرن گذشته نهتنها موجب تحولات اقتصادی و اجتماعی شد، بلکه باعث افزایش تعاملات فرهنگی و تاریخی میان ایران و منطقهی قفقاز شد. بررسی دقیق این روند مهاجرتی میتواند به شناخت بهتر روابط تاریخی میان ایران و این مناطق کمک کند.
اقوام مهاجر به ایران
منطقه قفقاز به دلیل موقعیت استراتژیک خود همواره شاهد تحولات تاریخی بزرگی بوده است. این منطقه که میان امپراتوریهای ایران، عثمانی و روسیه قرار داشت، بارها صحنهی رقابتهای سیاسی و نظامی بوده که موجب جابهجاییهای جمعیتی گسترده شده است. در قرن نوزدهم، توسعهطلبی روسیه در منطقه قفقاز شدت گرفت و پیامدهای این تغییرات سیاسی سبب شد بسیاری از اقوام این منطقه بهدنبال سرزمینی امنتر و نزدیکتر از نظر فرهنگی و مذهبی باشند. جنگهای ایران و روسیه در آغاز قرن نوزدهم یکی از عوامل کلیدی در شکلگیری موجهای مهاجرتی از قفقاز به ایران بود. پس از انعقاد پیمانهای گلستان و ترکمانچای، مناطق بزرگی از قفقاز از کنترل ایران خارج شد و تسلط روسیه بر این مناطق سبب شد که بسیاری از اقوام، بهویژه مسلمانان، به ایران مهاجرت کنند. سیاستهای سختگیرانهی حکومتهای روسیه، تغییرات اقتصادی، فشارهای اجتماعی و مذهبی از جمله عوامل محرک این مهاجرتها بودند. بسیاری از اقوام مسلمان مانند: چرکس ها به عثمانی و ایران مهاجرت کردند. تحرکات روس ها و پیشروی آنها به سمت جنوب در منطقه قفقاز آغازگر موج مهاجرت اقوام به دیگر سرزمین ها بود. مهاجرت اقوام قفقازی به ایران در دو قرن اخیر تحت تأثیر عوامل متعددی بوده است که شامل تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشود. مهمترین عامل محرک این مهاجرتها، جنگهای ایران و روسیه در قرن نوزدهم و پیامدهای ناشی از آن بود. پس از این جنگها، شرایط زندگی برای بسیاری از اقوام منطقه سختتر شد به خصوص اقوام مسلمان و بسیاری از آنها به دنبال امنیت و فرصتهای بهتر به ایران مهاجرت کردند. علاوه بر جنگها، سیاستهای استعماری روسیه، تحولات داخلی ایران، و تغییرات اقتصادی نیز بر این روند مهاجرتی تأثیرگذار بودند. جنگهای ایران و روسیه که در اوایل قرن نوزدهم رخ دادند، نقش کلیدی در تغییرات جمعیتی منطقه قفقاز داشتند. این جنگها منجر به انعقاد دو معاهده مهم، یعنی گلستان (۱۸۱۳) و ترکمانچای (۱۸۲۸)، شدند که بخشهای بزرگی از قفقاز را تحت حاکمیت روسیه درآوردند. این تغییرات بهطور مستقیم بر زندگی مردم منطقه تأثیر گذاشت، زیرا حکومتهای جدید روسیه سیاستهای سختگیرانهای علیه ساکنان غیرروس اعمال کردند و دست به جابه جایی اقوام مختلف به خصوص اقوامی که احساس می کردند که به دولت ایران نزدیک باشند. بسیاری از گروههای قومی قفقاز، که پیشتر تحت حمایت حکومت ایران بودند، تحت سلطهی روسیه قرار گرفتند و با محدودیتهای شدید مواجه شدند. این محدودیتها شامل کنترل اقتصادی، تغییرات فرهنگی اجباری، و سرکوب مذهبی بودند که موجب شد بسیاری از مردم بهویژه مسلمانان منطقه، ایران را بهعنوان مقصدی برای مهاجرت انتخاب کنند. یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت اقوام قفقازی، تغییرات اقتصادی در منطقه بود. پس از ورود روسیه به قفقاز، نظام اقتصادی این منطقه بهطور قابل توجهی تغییر کرد و بسیاری از ساکنان آن از فرصتهای اقتصادی محروم شدند. حکومت روسیه زمینهای کشاورزی را به اشرافیان روس واگذار کرد و صنایع بومی تحت کنترل قرار گرفتند. علاوه بر این، سیاستهای تجاری روسیه موجب شد که تاجران و صنعتگران بومی نتوانند رقابت کنند و بسیاری از آنها برای یافتن فرصتهای بهتر به ایران مهاجرت کردند. ایران، که در آن زمان تحت حکومت قاجار بود، با وجود مشکلات داخلی، همچنان محیطی مناسب برای مهاجران فراهم میکرد. بهویژه در شهرهایی مانند تبریز، تهران، همدان، قزوین و اصفهان، مهاجران توانستند در تجارت و صنایع دستی فعالیت کنند و زندگی جدیدی آغاز کنند.
یکی از گروههای قومی که تحت تأثیر این عوامل قرار گرفتند، ارمنیها بودند. ارمنیها در طول تاریخ ارتباط نزدیکی با ایران داشتند و تجربه قرن ها حضور در ایران را داشتند. ارامنه یکی از اقوام کهن ساکن ایران هستند که حضورشان به قرون اولیه میلادی بازمیگردد. در دوران معاصر، ارامنه نقش مهمی در تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و هنر ایران ایفا کردهاند. از دوران صفوی، که شاه عباس صفوی گروهی از ارامنه را به مناطق مرکزی ایران کوچاند، تا دوران قاجار و پهلوی، ارامنه در تجارت، صنعت و هنر ایران تأثیرگذار بودهاند. بسیاری از آنها در پی جنگهای ایران و روسیه به ایران مهاجرت کردند. آنها عمدتاً در شهرهای اصفهان، تهران و تبریز مستقر شدند و نقش مهمی در توسعه اقتصادی ایران ایفا کردند. ارمنیها در بخشهای مختلفی از جمله تجارت، صنعت و معماری فعالیت داشتند و تأثیرات فرهنگی قابلتوجهی بر جامعه ایرانی گذاشتند.
گرجیها یکی از اقوامی هستند که در طول تاریخ به ایران مهاجرت کردهاند. حضور آنها در ایران به دوران صفوی بازمیگردد، زمانی که بسیاری از گرجیها به دلیل جنگها و تحولات سیاسی به ایران کوچانده شدند. در دورههای مختلف، از صفویه تا قاجار، گرجیها در مناطق مختلف ایران، بهویژه در استان اصفهان، سکونت داشتند و نقش مهمی در ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور ایفا کردند. در دوران صفوی، بسیاری از گرجیها به عنوان سربازان، فرماندهان نظامی و حتی مقامات دولتی در ساختار حکومت ایران جای گرفتند. برخی از آنها به مقامهای بالایی مانند: والی و وزیر رسیدند و تأثیر قابلتوجهی بر سیاست و اداره کشور داشتند. همچنین، گرجیها در زمینههای اقتصادی و تجاری فعال بودند و برخی از آنها به عنوان بازرگانان موفق شناخته میشدند. در دوران قاجار، گرجیها همچنان بخشی از جامعه ایران را تشکیل میدادند و در زمینههای مختلف از جمله سیاست، فرهنگ و اقتصاد نقش داشتند. برخی از خاندانهای گرجی مانند خاندان الکساندر میرزا گرجی تأثیر مهمی بر سیاست و اقتصاد ایران معاصر داشتند. امروزه، برخی از گرجیهای ایران همچنان به زبان گرجی صحبت میکنند و عناصر فرهنگی خود را حفظ کردهاند. در مناطقی مانند فریدونشهر و بوئین میاندشت در استان اصفهان، گرجیها هنوز به زبان گرجی سخن میگویند و سنتهای خود را حفظ کردهاند. گرجیها نیز از دیگر اقوامی بودند که در نتیجهی تغییرات سیاسی و اقتصادی به ایران مهاجرت کردند. مهاجرت گرجیها به ایران از دوران صفویه آغاز شد، اما در قرن نوزدهم نیز ادامه داشت. بسیاری از گرجیها تحت فشار حکومت روسیه و به دنبال فرصتهای اقتصادی به ایران آمدند. آنها در استانهایی مانند فارس، مازندران و گیلان مستقر شدند و در حوزههای مختلفی از جمله کشاورزی و تجارت فعالیت کردند. تأثیر گرجیها بر فرهنگ ایران در معماری، هنر و حتی زبان قابل مشاهده است.
آذریها نیز یکی دیگر از گروههای قومی بودند که تحتتأثیر تحولات منطقهای به ایران مهاجرت کردند. آذریهای ساکن قفقاز جنوبی به دلیل فشارهای سیاسی و اقتصادی به ایران آمدند و در شهرهای تبریز، ارومیه و زنجان مستقر شدند. آنها در بخشهای تجاری و علمی نقش مهمی ایفا کردند و بخشی جداییناپذیر از جمعیت ایران را تشکیل دادند. ارتباطات فرهنگی بین آذریها و ایرانیان باعث شد که این گروه قومی بهسرعت در جامعه ایرانی جذب شوند. مهاجرت آذریهای شمال رود ارس به ایران یکی از تحولات مهم تاریخی بوده که تحت تأثیر عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رخ داده است. این مهاجرتها عمدتاً در دورههای مختلف تاریخی، بهویژه پس از جنگهای ایران و روسیه در قرن نوزدهم، شدت گرفت. پس از انعقاد معاهدههای گلستان (۱۸۱۳) و ترکمانچای (۱۸۲۸)، بخشهای شمالی رود ارس از ایران جدا شد و به امپراتوری روسیه پیوست. این تغییرات مرزی باعث شد که بسیاری از آذریهای ساکن در مناطق شمالی رود ارس، به دلایل مختلف از جمله فشارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، به سمت ایران مهاجرت کنند. مهاجرت آذریها به ایران تحت تأثیر چندین عامل مهم صورت گرفت. فشارهای سیاسی و نظامی پس از الحاق مناطق شمالی رود ارس به روسیه، سیاستهای سختگیرانهای علیه اقوام مختلف، از جمله آذریها، اعمال شد. بسیاری از آذریها که نمیخواستند تحت سلطه روسیه زندگی کنند، به ایران مهاجرت کردند. تغییرات اقتصادی در مناطق شمالی رود ارس، از جمله مصادره زمینها و محدودیتهای تجاری، باعث شد که بسیاری از آذریها به دنبال فرصتهای بهتر به ایران بیایند. همچنین، سیاستهای روسیه در قبال اقوام مسلمان، از جمله محدودیتهای مذهبی، موجب شد که بسیاری از آذریها برای حفظ هویت فرهنگی و مذهبی خود به ایران مهاجرت کنند . آذریهای مهاجر عمدتاً در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان سکونت یافتند. این مناطق به دلیل نزدیکی به مرزهای شمالی ایران و اشتراکات فرهنگی، گزینههای مناسبی برای مهاجران بودند. آنها نقش مهمی در توسعه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ایران ایفا کردند. بسیاری از آذریهای مهاجر در تجارت، صنعت و کشاورزی فعال شدند و به رشد اقتصادی ایران کمک کردند. مهاجران آذری تأثیر قابلتوجهی بر فرهنگ ایران داشتند و در زمینههای مختلف از جمله موسیقی، هنر و ادبیات نقش داشتند. برخی از آذریهای مهاجر به مقامهای مهم حکومتی دست یافتند و در سیاست ایران تأثیرگذار بودند. از دیگر اقوام مهاجر قفقاز به ایران چرکس ها بودند. چرکسها نیز یکی دیگر از اقوامی بودند که به ایران مهاجرت کردند. چرکسها عمدتاً در مناطق شمالی ایران مستقر شدند و در بخشهای مختلفی از جمله ارتش و مدیریت دولتی فعالیت کردند. آنها به دلیل مهارتهای نظامیشان بهعنوان سربازان و فرماندهان ارتش ایران به کار گرفته شدند و نقش مهمی در تحولات نظامی کشور داشتند.
اوستیاییها نیز از گروههای قومی مهمی بودند که به ایران مهاجرت کردند. اوستیاییها، که عمدتاً در منطقهای بین روسیه و گرجستان زندگی میکنند، تحتتأثیر سیاستهای سختگیرانهی روسیه، جنگهای داخلی منطقهای و تغییرات اقتصادی قرار گرفتند. بسیاری از آنها به دنبال شرایط بهتر اقتصادی و اجتماعی به ایران مهاجرت کردند. عمده جمعیت اوستیای ها پیرو ارتودکس شرقی هستند و به همین دلیل توانستند روابط خوبی با روس ها داشته باشند. اما جمعیت قابل توجهی از آنها پیرو اسلام بودند و در طول قرون گذشته به ایران و عثمانی مهاجرت کردند. تعداد مهاجران اوستیایی به ایران نسبت به سایر اقوام قفقازی بسیار اندک بود. آنها عمدتاً در مناطق شمالی و غربی ایران ساکن شدند و در تجارت، کشاورزی و صنایع دستی فعالیت کردند. مسیرهای مهاجرتی اوستیاییها شامل قفقاز جنوبی و دریای خزر بود، که موجب شد آنها در شهرهایی مانند تبریز، قزوین و شمال استان کنونی همدان به خصوص روستا های اطراف شهرستان درجزین مستقر شوند. امروزه آسی ها کاملا در جامعه میزبان حل شدند و تقریبا هویت خود را از دست دادند. به جز چند خانواده مانند: سیاحی، حاجی و ایرونی که در منطقه تبار خود را آسی می دانند اثر بسیار کم هویتی از آنها مانده و بسیاری از آنها به واسطه ازدواج با قوم قراگوزلو در آنها حل شده اند. علاوه بر اقوام قفقازی، برخی از گروههای قومی آسیای مرکزی نیز به ایران مهاجرت کردند. ترکمنها، تاجیکها و دیگر جوامع منطقهای برای یافتن فرصتهای اقتصادی بهتر و زندگی پایدارتر به ایران آمدند. ترکمنها عمدتاً در مناطق شمال شرقی ایران مستقر شدند و در دامداری، کشاورزی و تجارت فعالیت کردند. تاجیکها نیز در شهرهای بزرگ ایران مانند: مشهد و تهران ساکن شدند و نقش مهمی در توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور ایفا نمودند.
در مجموع، مهاجرت اقوام قفقازی به ایران تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله جنگهای ایران و روسیه، تغییرات سیاسی، فشارهای اقتصادی و ارتباطات فرهنگی صورت گرفت. این مهاجرتها نهتنها بر توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران تأثیر گذاشتند، بلکه باعث افزایش تعاملات فرهنگی میان ایران و قفقاز شدند. این جوامع در کنار ایرانیان زندگی کردند، اما بسیاری از آنها توانستند هویت قومی و فرهنگی خود را حفظ کنند. بررسی دقیق این روند مهاجرتی کمک میکند تا نقش این جوامع در شکلگیری تاریخ معاصر ایران بهتر درک شود.
فرجام سخن
مهاجرت اقوام قفقازی به ایران در دو قرن اخیر یکی از مهمترین تحولات جمعیتی و اجتماعی کشور بوده است. این مهاجرتها تحت تأثیر عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صورت گرفتند و پیامدهای عمیقی بر جامعه ایرانی داشتند. جنگهای ایران و روسیه، که به انعقاد پیمانهای گلستان و ترکمانچای منجر شد، نقطهی عطفی در این روند بود، زیرا با جدایی بخشهای وسیعی از قفقاز از ایران، بسیاری از ساکنان این مناطق که تحت فشار حکومت روسیه قرار گرفتند، راهی ایران شدند. سیاستهای سختگیرانهی روسیه، سرکوب فرهنگی، تغییرات اقتصادی و محدودیتهای اجتماعی از جمله عواملی بودند که مهاجرت را تشدید کردند. اقوام مختلفی از قفقاز به ایران آمدند، از جمله ارمنیها، گرجیها، آذریها، چرکسها و اوستیاییها. هر یک از این گروههای قومی با انگیزههای متفاوتی به ایران مهاجرت کردند؛ برخی برای فرار از فشارهای سیاسی و برخی دیگر برای یافتن فرصتهای اقتصادی بهتر. بسیاری از مهاجران در شهرهای بزرگ ایران مانند تبریز، تهران و اصفهان ساکن شدند و نقش مهمی در توسعهی تجارت، کشاورزی، صنایع دستی و حتی ارتش ایران ایفا کردند. همچنین، برخی از گروههای قومی آسیای مرکزی، مانند ترکمنها و تاجیکها، نیز به ایران مهاجرت کردند و در بخشهای مختلف کشور مستقر شدند. این مهاجرتها تأثیرات گستردهای بر جامعه ایرانی داشتند. از نظر فرهنگی، حضور این اقوام موجب افزایش تنوع فرهنگی و تعاملات اجتماعی شد. از نظر اقتصادی، مهاجران در توسعهی تجارت، صنایع و کشاورزی نقش مؤثری داشتند. بسیاری از این اقوام در کنار جامعه ایرانی زندگی کردند و بهتدریج با آن ادغام شدند، اما بسیاری نیز توانستند هویت قومی و فرهنگی خود را حفظ کنند. مطالعهی دقیق این روند مهاجرتی میتواند به شناخت بهتر روابط تاریخی میان ایران و منطقهی قفقاز کمک کند و درک عمیقتری از تعاملات میان این اقوام و ساختار اجتماعی ایران فراهم آورد.
لینک مرتبط:
نقش و جایگاه زنان در جامعه اوستیا
منابع
کالیراد، علی، (۱۴۰۲)، مهاجران قفقازی درایران: پناهندگانجمهوریآذربایجان (دهه های ۲۹۱ـ۰۲۹۱م۰۰۱۱/ـ۰۰۹۱ش). فصلنامه تاریخ ایرات بعد از اسلام.
Geoffrey D. Summers, (2014), The Early Trans-Caucasian Culture in Iran: Perspectives and problems
https://www.jstor.org/stable/24708729
https://irhj.sbu.ac.ir/article_103330.html?lang=en









