#اختصاصی
#نگاه روسی
نوشته: روشن ممدلی؛ مسکوتایمز
در حالی که متحدان غربی اوکراین درباره تعمیق همکاری بین روسیه و ایران هشدار میدهند، تنشها بین این دو قدرت اوراسیایی در منطقه قفقاز جنوبی به آزمایش گذاشته میشود.
پافشاری مسکو بر پروژه کریدور زنگزور باکو — یک مسیر ترانزیتی بدون مانع که آذربایجان اصلی را از طریق استان سیونیک ارمنستان به منطقه نخجوان متصل کرده و سپس به ترکیه میرود — نگرانیهایی را در تهران برانگیخته است.
پس از اظهارات اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه و ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه درباره بازگشایی مسیرهای حملونقل منطقهای بر اساس توافق ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ بین مسکو، باکو و ایروان، رهبری سیاسی ایران شروع به انتقاد علنی از روسیه کرده است. لاوروف به طور خاص ارمنستان را مورد سرزنش قرار داد و ایروان را به نقض توافق ۲۰۲۰ متهم کرد که طبق آن، کریدور تحت کنترل سرویس امنیت فدرال روسیه خواهد بود.
لاوروف اظهار داشت: «این رهبری ارمنستان است که توافق امضا شده توسط نخستوزیر نیکول پاشینیان را خراب میکند. درک معنای چنین موضعی دشوار است.»
در پاسخ، پاشینیان اعلام کرد که روسیه دیگر نمیتواند میانجیگری بین ارمنستان و آذربایجان را برعهده بگیرد. در همین حال، سفیر ایران در مسکو اعتراض رسمی خود را مطرح کرده و هشدار داد که ایجاد کریدور زنگزور موجب ایجاد تنشهای جدید در نزدیکی مرز شمالی ایران با ارمنستان خواهد شد.
علاوه بر این، ایران سفیر روسیه را احضار کرد تا نارضایتی شدید خود را از موضع مسکو ابراز کند. در ۵ سپتامبر، وزیر امور خارجه ایران، سید عباس عراقچی، با اشاره به حمایت روسیه از کریدور، نوشت که هرگونه تهدیدی برای تمامیت ارضی همسایگان ایران یا تغییر مرزهای آنها برای تهران «کاملاً غیرقابل قبول» است.
روز بعد، سفیر ایران در ایروان نیز این دیدگاه را تکرار کرد و گفت: «آرزوها و خیالات برخی کشورها در مورد ارمنستان، از جمله کریدور، به واقعیت تبدیل نخواهد شد. تمامیت ارضی همسایگان ما خط قرمز ماست.» این اظهارات نشاندهنده درک تهران از تهدیدات امنیتی ناشی از این وضعیت است.
واکنش تهران ناشی از موقعیت استراتژیک مهم کریدور پیشنهادی است. از آنجا که سیونیک با ایران هممرز است، تهران نگران است که این کریدور دسترسی مستقیم آن به ایروان را قطع کرده و نفوذ منطقهای آن را کاهش دهد. از پایان جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰، باکو با حمایت ضمنی روسیه، پیوسته بر ایجاد کریدور بدون ایستهای بازرسی و کنترلهای گمرکی ارمنی اصرار ورزیده است.
در پاسخ به لحن تهاجمی فزاینده باکو، ایران در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ مانورهای نظامی در نزدیکی مرز آذربایجان برگزار کرد که منجر به یک بحران دیپلماتیک تقریباً سهساله بین دو کشور شد. شدت واکنش ایران همچنین نشاندهنده آمادگی آن برای تشدید تنشها با باکو برای تضمین امنیت ارمنستان جنوبی بود.
در حالی که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در ابتدا با تمرینات نظامی ایران در نزدیکی مرز آذربایجان در سال ۲۰۲۱ مخالف بود، مسکو در سال ۲۰۲۲ موضع ملایمتری اتخاذ کرد. این احتمالاً به دلیل وابستگی روسیه به تهران برای تجهیزات جهت جنگ در اوکراین است. این موضع قاطعانهتر ایران، همراه با استقرار مأموریت اتحادیه اروپا در طول مرز آذربایجان و ارمنستان، به طور قابل توجهی ایروان را در مقاومت در برابر بلندپروازیهای باکو تقویت کرد. ایده کریدور پس از تسلط کامل آذربایجان بر ناگورنو-قرهباغ در سال ۲۰۲۳ بیشتر از بین رفت.
مسکو مدتهاست که قفقاز جنوبی را بهعنوان حیاط خلوت خود در نظر میگیرد و به دنبال حفظ انحصار در امور منطقهای است. در شرایط تهاجم جاری آن به اوکراین، روسیه اکنون کریدور زنگزور را بهعنوان راهی برای بازیابی نفوذ کمرنگ خود در ارمنستان و بازگرداندن نقش کلیدی خود بهعنوان یک مرکز ترانزیتی مهم در برابر غرب میبیند.
در مقابل، ایروان که عملاً خود را از سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) دور کرده و روابط خود را با اتحادیه اروپا و ایالات متحده تقویت کرده است، کریدور را تهدیدی برای حاکمیت خود میداند و قویاً با هرگونه کنترل روسیه بر آن مخالفت میکند. وزارت امور خارجه ارمنستان اخیراً تأیید کرده است که مذاکرات درباره امکان مدیریت این مسیر توسط یک شرکت خصوصی در حال انجام است. اگرچه باکو بهطور رسمی خواسته خود برای کریدور زنگزور را از مذاکرات صلح با ارمنستان کنار گذاشته است، کرملین اکنون تلاش میکند این مسئله را دوباره به جلو بیاورد.
به لحاظ تاریخی، مسکو از تحریک تهران ابایی نداشته است، از جمله با باز نگهداشتن حریم هوایی سوریه برای حملات هوایی اسرائیل به مواضع ایران و حمایت از امارات متحده عربی بر سر سه جزیره در خلیج فارس. علاوه بر این، روسیه امضای توافقنامه جامع همکاری ۲۰ ساله با ایران را بهرغم حمایت تهران از جنگ در اوکراین، به تأخیر انداخته است. اکنون، با تحریمهای جدید علیه ایران پس از گزارشهایی مبنی بر تأمین موشکهای بالستیک به روسیه، نادیده گرفتن نگرانیهای تهران در قفقاز جنوبی باعث ناامیدی جمهوری اسلامی شده است.
این رویدادها که تا حد زیادی از توجهات گسترده دور ماندهاند، علیرغم همکاری فزاینده آنها، اختلافات قابل توجهی را بین منافع روسیه و ایران نشان میدهد. این اختلاف همچنین فرصتی برای افزایش تعامل غرب در منطقه ایجاد میکند. البته اگر مسکو کنترل چنین کریدور مهمی را در دست بگیرد، که میتواند بهبود قابلتوجهی در ارتباطات بین آسیای مرکزی و اروپا ایجاد کند، چالشی مستقیم برای منافع غرب خواهد بود.
با توجه به نگرانیهای مشترک آنها درباره جاهطلبیهای روسیه در قفقاز جنوبی، این وضعیت میتواند سطحی از همکاری را بین کشورهای غربی و تهران ایجاد کند و احتمالاً کانالهای دیپلماتیک جدیدی را باز کند که در سایر مسائل نیز مفید باشد. بهویژه اینکه سفیران ایران و فرانسه در ارمنستان تاکنون چندین دیدار برای بررسی وضعیت امنیتی جنوبشرقی ارمنستان در پی احتمال حمله آذربایجان داشتهاند.
شایان ذکر است که رئیسجمهور اصلاحطلب جدید ایران، مسعود پزشکیان، آشکارا از استراتژی شرقگرایانه تهران انتقاد کرده و خواستار بهبود روابط با اروپا است و همچنین به دنبال کاهش تنشها با ایالات متحده است.
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران، استدلال کرده است که فشار ولادیمیر پوتین برای ایجاد کریدور زنگزور یک “اقدام پیشگیرانه” است که برای اعمال فشار بر تهران طراحی شده است و هدف آن جلوگیری از باز شدن “کانالهای ارتباطی” توسط دولت پزشکیان با واشنگتن است.
واضح است که مسکو و تهران به یکدیگر وابستهاند، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی. با این حال، شناسایی چنین اختلافات عمیقی در منافع آنها — اختلافاتی که احتمالاً حلنشدنی هستند — فضای بیشتری برای مشارکت موردنیاز غرب در قفقاز جنوبی ایجاد خواهد کرد.
این وضعیت فرصتی فراهم میکند که غرب بتواند نقش خود را در قفقاز جنوبی افزایش دهد و بهویژه در روابط دیپلماتیک بین ایران و غرب تغییرات مهمی ایجاد کند. با توجه به شکافهای آشکاری که بین منافع مسکو و تهران وجود دارد، غرب میتواند از این اختلافات برای ایجاد ارتباطات جدید و تأثیرگذاری بیشتر در منطقه استفاده کند.
یکی از نکات کلیدی این است که اختلافات بین ایران و روسیه در مورد کریدور زنگزور میتواند زمینهساز ایجاد راههای دیپلماتیک جدید بین غرب و ایران باشد. این در حالی است که ایران در پی تغییر سیاستهای خود در قبال اروپا و آمریکا است و این میتواند فرصتی برای کاهش تنشهای گذشته و گسترش همکاریها در زمینههای مختلف باشد.
از سوی دیگر، روسیه که به دلیل جنگ در اوکراین و انزوای بینالمللی به شدت تحت فشار است، ممکن است نتواند همچنان نقش غالب خود را در قفقاز جنوبی حفظ کند. در نتیجه، این شرایط فضایی را برای دیگر بازیگران بینالمللی، به ویژه کشورهای غربی، فراهم میکند تا نفوذ خود را در منطقه افزایش دهند.
همچنین، توسعه روابط دیپلماتیک بین ایران و کشورهای غربی میتواند تأثیرات مثبتی در حل و فصل برخی از چالشهای منطقهای، از جمله بحران در قفقاز جنوبی، داشته باشد. در همین راستا، همکاری احتمالی ایران با اروپا و آمریکا میتواند به کاهش تنشها در منطقه کمک کند و در عین حال به ایران این امکان را بدهد که از انزوای دیپلماتیک خود خارج شود.
با این حال، مشخص است که علیرغم این اختلافات، روسیه و ایران همچنان بهعنوان دو بازیگر مهم در منطقه به یکدیگر نیاز دارند و وابستگیهای متقابل سیاسی و اقتصادی آنها همچنان پابرجاست. اما، شناسایی این شکافها در منافع مشترک آنها میتواند فرصتهای جدیدی را برای غرب فراهم کند تا نقش مؤثرتری در تحولات قفقاز جنوبی ایفا کند و از این اختلافات به نفع خود استفاده کند.
در نهایت، اگرچه تنشهای جاری بین روسیه و ایران در قفقاز جنوبی ممکن است به ایجاد فرصتهای دیپلماتیک جدید برای غرب منجر شود، اما این مسئله پیچیدگیهای بسیاری دارد و نیازمند تحلیل دقیق و اقدامات محتاطانه از سوی بازیگران بینالمللی است.