تاریخ : شنبه, ۳ خرداد , ۱۴۰۴ 27 ذو القعدة 1446 Saturday, 24 May , 2025

همکاری ایران و هند در توسعه بندر چابهار

  • ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۱
همکاری ایران و هند در توسعه بندر چابهار
هند با سرمایه‌گذاری در این بندر، به دنبال کاهش وابستگی خود به مسیرهای دریایی سنتی و دور زدن پاکستان برای دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی است.

#اختصاصی

به قلم: حجت حدیدی-کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای- مطالعات آمریکای شمالی دانشگاه جامع امام حسین(ع)

همکاری ایران و هند در توسعه بندر چابهار یکی از پروژه‌های کلیدی در روابط دو کشور است که اهداف اقتصادی و ژئوپلیتیکی گسترده‌ای را دنبال می‌کند. بندر چابهار به عنوان یک نقطه استراتژیک در ساحل جنوبی ایران، نقشی کلیدی در تسهیل تجارت بین‌المللی و کاهش وابستگی هند به مسیرهای ترانزیتی پاکستان دارد. هند و ایران مدت‌هاست که رویکردی همسو در زمینه توسعه زیرساخت‌های ارتباطی منطقه‌ای دنبال کرده‌اند. اگرچه تبدیل این چشم‌انداز به پروژه‌های عینی فرآیندی زمان‌بر بوده است، اما باید توجه داشت که گذرگاه‌های ارتباطی منطقه‌ای ماهیتی پیچیده دارند و توسعه آنها در هر نقطه از جهان نیازمند زمان و سرمایه‌گذاری است. توافق‌نامه‌ای که در سال ۲۰۱۶ به امضا رسید، نخستین گام محسوس در جهت تبدیل چابهار به یک هاب کلیدی اتصال منطقه‌ای بود، که تجلی تمایل مشترک دو کشور در این زمینه محسوب می‌شود. پس از امضای توافق‌نامه، طرف ایرانی قصد داشت بازنگری‌هایی در مفاد آن انجام دهد که سبب پیچیدگی در روند مذاکرات شد. با توجه به زمان‌بر بودن نهایی‌سازی توافق‌نامه بلندمدت، دو کشور در سال ۲۰۱۸ تصمیم گرفتند که بهره‌برداری از بندر را به صورت قراردادهای کوتاه‌مدت سالانه آغاز کنند. در این دو سال اخیر، مذاکره‌کنندگان از هدایت‌های راهبردی و رهنمودهای روشن از بالاترین سطوح سیاسی دو کشور بهره‌مند شدند؛ به‌ویژه، دو دیدار بین نخست‌وزیر نارندرا مودی و رئیس‌جمهور وقت، آیت‌الله رئیسی، در سمرقند در سپتامبر ۲۰۲۲ و ژوهانسبورگ در اوت ۲۰۲۳، نقش بسزایی در تسهیل مسیر امضای قرارداد بلندمدت در اردیبهشت ۱۴۰۳ ایفا کرد. قرارداد ۲۰۲۴ در کل بر محورهای مشابه با توافق‌نامه ۲۰۱۶ استوار است. بر اساس این قرارداد، شرکت دولتی ایندیا پورتس گلوبال لیمیتد (IPGL) مدیریت و تجهیز بندر چابهار را به مدت ۱۰ سال به شیوه‌ای مبتنی بر مدل تقسیم درآمد با دولت ایران برعهده خواهد داشت. در طول این مدت، شرکت IPGL متعهد به سرمایه‌گذاری ۱۲۰ میلیون دلار برای نصب تجهیزات بیشتر در بندر شده است؛ این رقم در قرارداد سال ۲۰۱۶ برابر با ۸۵ میلیون دلار بود. علاوه بر این، هند در سال ۲۰۱۶ تعهد کرده بود ۱۵۰ میلیون دلار برای توسعه زیرساخت‌های مرتبط با بندر چابهار، از جمله اتصال آن به پس‌کرانه ایران، تامین مالی کند. اکنون این تعهد مالی به حداقل ۲۵۰ میلیون دلار افزایش یافته است.[۱] همچنین تفاوت‌هایی در جزئیات فنی بین هر دو قرارداد وجود دارد، اما روح کلی قرارداد ۲۰۲۴ مشابه توافق اولیه سال ۲۰۱۶ است. دو طرف همچنین بر لزوم انجام فعالیت‌های ترویجی مشترک جهت شناساندن کریدور چابهار و مقبولیت آن میان بازرگانان، شرکت‌های حمل‌ونقل و بخش لجستیک در منطقه گسترده‌تر توافق کرده‌اند. امضای توافق ۲۰۲۴ میان هند و ایران بلافاصله با واکنش مقامات ایالات متحده مواجه شد. ودانت پاتل، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، تأکید کرد که هر نهاد یا فردی که قصد ورود به معاملات تجاری با ایران را دارد، باید از خطرات بالقوه و احتمال تحریم‌های مرتبط آگاه باشد. در مقابل، سوبرامانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، اعلام کرد که دهلی نو مزایای این توافق را به ایالات متحده توضیح خواهد داد و از کشورهای دیگر نیز خواهد خواست که این موضوع را از دیدگاهی محدود ارزیابی نکنند. در این راستا، سفیر هند در ایران بیان کرد که چشم‌انداز بندر چابهار فراتر از صرفاً اتصال هند و ایران است؛ این بندر ظرفیت تبدیل‌شدن به یک قطب مواصلاتی برای کل منطقه، به‌ویژه کشورهای محصور در خشکی مانند افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و کشورهای قفقاز را داراست. نکته کلیدی که موضع وزارت خزانه‌داری ایالات متحده نیز آن را تأیید می‌کند، این است که هدف آمریکا از اعطای استثنا به هند برای فعالیت در چابهار در سال ۱۳۹۹، توسعه بندر چابهار ایران نبوده، بلکه تسهیل تأمین لجستیکی نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان بوده است. بدیهی است که این رویکرد با هرگونه اقدام توسعه‌ای از سوی هند در بندر چابهار در تضاد بوده و ایالات متحده تمایلی به حمایت از چنین اقداماتی ندارد؛ به‌ویژه اکنون که نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شده‌اند و این موضوع دیگر اهمیتی راهبردی برای واشنگتن ندارد. از منظر ژئوپلیتیک، اعطای چنین مجوزی به هند در آن زمان دارای منطقی استراتژیک بود. با توجه به حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان، نیاز به یک خط لجستیک مطمئن از مسیر دریا به مقصد افغانستان وجود داشت، و در این زمینه، به‌دلیل هم‌پیمانی نزدیک پاکستان با چین، بنادر پاکستانی به‌عنوان گزینه‌ای قابل‌اعتماد تلقی نمی‌شدند. همچنین، اعطای مجوز فعالیت به هند در بندر چابهار می‌توانست به‌عنوان کمکی از سوی آمریکا برای حمایت از هند در رقابت ژئوپلیتیک با پاکستان (که بندر گوادر را تحت یک توافق استراتژیک با چین توسعه می‌دهد) تفسیر شود. اما با خروج آمریکا از افغانستان و قدرت‌یافتن طالبان در آن کشور، این منطق ژئوپلیتیک کارکرد خود را از دست داده است و احتمالاً معافیت‌های قبلی آمریکا برای فعالیت هند در چابهار، دیگر در دسترس نخواهد بود[۲].

بندر چابهار از منظر ژئوپلیتیکی برای هند اهمیت ویژه‌ای دارد. هند با سرمایه‌گذاری در این بندر، به دنبال کاهش وابستگی خود به مسیرهای دریایی سنتی و دور زدن پاکستان برای دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی است. این بندر، هند را قادر می‌سازد تا نفوذ خود را در این منطقه تقویت کند و به نوعی توازن استراتژیک در برابر بندر گوادر پاکستان، که با حمایت چین توسعه یافته، ایجاد کند. از دیدگاه واقع‌گرایی، این اقدام هند به منظور مهار قدرت پاکستان و چین در منطقه است و به نوعی بیانگر تلاش هند برای گسترش نفوذ خود در منطقه‌ای است که به شدت تحت تأثیر رقابت قدرت‌های بزرگ قرار دارد[۳]. بندر چابهار به هند امکان می‌دهد تا به کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی، افغانستان و حتی اروپا دسترسی داشته باشد بدون اینکه از مسیر پاکستان عبور کند. این امر به خصوص برای توسعه روابط اقتصادی هند با افغانستان و کاهش نفوذ پاکستان در این کشور اهمیت دارد.

این بندر می‌تواند به یک مسیر تجاری مهم برای کشور هند تبدیل شود، که از طریق آن می‌تواند کالاهای خود را به آسیای مرکزی صادر و از این مناطق واردات داشته باشد. علاوه بر این،  بندر چابهار به ایران نیز فرصت می‌دهد تا از تحریم‌ها عبور کرده و با جذب سرمایه‌گذاری هند، زیرساخت‌های خود را توسعه دهد و از لحاظ اقتصادی تقویت شود، این نوع تعاملات می‌تواند به افزایش همکاری‌های اقتصادی و کاهش تنش‌های منطقه‌ای منجر شود، چرا که هر دو کشور از این پروژه منافع اقتصادی متقابل کسب می‌کنند[۴]. با توجه به تحریم‌های اقتصادی و بانکی علیه ایران، مشکلاتی در تأمین مالی و سرمایه‌گذاری‌های خارجی برای توسعه این بندر به وجود آمده است. تحلیل تأثیر تحریم‌ها بر همکاری‌های ایران و هند و همچنین بررسی راهکارهای دو کشور برای مقابله با این چالش‌ها می‌تواند مفید باشد.

از دیدگاه نظریه موازنه قوا، بندر چابهار ابزاری برای مقابله با نفوذ رو به رشد چین و پاکستان در منطقه است. حضور چین در بندر گوادر پاکستان به عنوان بخشی از طرح «کمربند و جاده» (BRI) نگرانی‌هایی را برای هند ایجاد کرده است. بندر گوادر در پاکستان که با کمک چین توسعه یافته، به عنوان رقیب بندر چابهار تلقی می‌شود. بندر چابهار این فرصت را به هند می‌دهد که نفوذ خود را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در جنوب آسیا و آسیای مرکزی تثبیت کند و یک مسیر تجاری جایگزین در برابر پروژه‌های چین ایجاد کند[۵].

با وجود اهمیت استراتژیک چابهار، این پروژه با چالش‌های متعددی روبه‌رو است. تحریم‌های آمریکا علیه ایران موجب کندی در اجرای پروژه و محدودیت در جذب سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی شده است. همچنین تغییرات در سیاست خارجی هند و تمایل این کشور به حفظ روابط با ایالات متحده نیز ممکن است چابهار را تحت تأثیر قرار دهد. از این منظر، وابستگی متقابل هند و ایران در این پروژه ممکن است در صورت بروز تغییرات سیاستی آسیب‌پذیر باشد[۶]. اما با توجه به نیاز هند به واردات انرژی و منابع معدنی، این بندر می‌تواند به عنوان یک نقطه ترانزیتی برای صادرات نفت، گاز و محصولات پتروشیمی از ایران به هند و دیگر بازارها عمل کند.

سیاست ایالات متحده آمریکا در خصوص هند و توسعه بندرچابهار

سیاست آمریکا در خصوص کریدور ترانزیتی چابهار – که برای هند و ایران به عنوان مسیری استراتژیک برای دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی توسعه یافته – پیچیده و چندوجهی است. از یک سو، این کریدور از دید ایالات متحده آمریکا می‌تواند به عنوان ابزاری برای تضعیف نفوذ پاکستان و چین در منطقه مفید باشد؛ از سوی دیگر، آمریکا نسبت به روابط نزدیک هند و ایران و توسعه اقتصادی ایران نگران است، زیرا می‌تواند به افزایش منابع مالی ایران و کاهش اثرات تحریم‌های اقتصادی این کشور منجر شود.[۷]

در سال‌های اخیر، ایالات متحده سیاست دوگانه‌ای نسبت به کریدور چابهار اتخاذ کرده است. این کریدور در راستای منافع هند برای دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی و دور زدن پاکستان اهمیت دارد؛ بنابراین، آمریکا به‌طور کلی تلاش کرده است تا از این پروژه به عنوان ابزاری برای توسعه افغانستان و مقابله با نفوذ پاکستان در منطقه حمایت کند. به همین دلیل، در مواردی معافیت‌هایی برای هند در ارتباط با تحریم‌ها صادر کرده است تا توسعه این پروژه ادامه یابد[۸].

رشد چین و نفوذ آن در منطقه، به ویژه با اجرای طرح «کمربند و جاده» (BRI) و سرمایه‌گذاری عظیم چین در بندر گوادر پاکستان، سیاست آمریکا را پیچیده‌تر کرده است. ایالات متحده به دلیل رقابت استراتژیک با چین، نگران افزایش نفوذ این کشور در آسیای جنوبی و مرکزی است. در این راستا، ایالات متحده ممکن است توسعه چابهار را به عنوان مسیری برای توازن قوا در برابر نفوذ چین در نظر بگیرد، به ویژه اگر چابهار بتواند به یک جایگزین رقابتی در مقابل گوادر تبدیل شود.[۹] در آینده، سیاست آمریکا احتمالاً به دنبال یک تعادل خواهد بود.[۱۰] از یک طرف، ایالات متحده ممکن است همچنان به حمایت از توسعه کریدور چابهار برای هند به عنوان یک شریک استراتژیک خود در منطقه ادامه دهد و از آن به عنوان ابزاری برای تضعیف نفوذ چین و پاکستان استفاده کند. از طرف دیگر، چنانچه همکاری هند و ایران در این پروژه به گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی ایران منجر شود، ممکن است آمریکا مجدداً فشارهای خود را افزایش دهد تا مانع از تقویت ایران شود.

جمع­بندی

بندر چابهار نمونه‌ای از همکاری استراتژیک هند و ایران در منطقه و ترویج منافع اقتصادی و سیاسی مشترک است. از سوی دیگر، این پروژه به عنوان بخشی از سیاست‌های منطقه‌ای هند برای گسترش نفوذ در آسیای مرکزی و تقویت جایگاه خود در توازن قوا برای مقابله با نفوذ چین و پاکستان قابل توجه است. با این حال، آینده این پروژه به عواملی مانند تغییرات ژئوپلیتیکی، سیاست‌های داخلی و بین‌المللی هر دو کشور، و تحولات جهانی وابسته است.

بندر چابهار به‌عنوان یک پروژه استراتژیک برای ایران و هند، نقشی کلیدی در برنامه‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی هر دو کشور ایفا می‌کند. این بندر که در جنوب شرقی ایران و در کرانه دریای عمان واقع شده، نه‌تنها یک شاهراه تجاری برای ایران محسوب می‌شود بلکه به هند نیز فرصتی طلایی برای توسعه همکاری‌های تجاری و تقویت نفوذ خود در منطقه ارائه می‌دهد. در واقع، چابهار برای هند امکان دسترسی مستقیم به افغانستان و آسیای مرکزی را فراهم می‌آورد و به دهلی‌نو اجازه می‌دهد که این مسیر را بدون نیاز به عبور از پاکستان و با بهره‌گیری از موقعیت جغرافیایی و ظرفیت‌های اقتصادی این بندر به انجام رساند. اهمیت چابهار برای هند در سال‌های اخیر، به ویژه پس از امضای توافق‌نامه سال ۲۰۱۶ میان دو کشور، پررنگ‌تر شده است. بر اساس این توافق، هند متعهد به سرمایه‌گذاری و توسعه تجهیزات و زیرساخت‌های بندر چابهار شد. یکی از اهداف اصلی هند از سرمایه‌گذاری در این پروژه، ایجاد یک مسیر ترانزیتی قابل‌اطمینان و کوتاه‌تر به افغانستان و سپس به کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی است. با این پروژه، هند توانسته است به شکلی کارآمدتر و کم‌هزینه‌تر کالاهای خود را به این منطقه برساند و از سوی دیگر، نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را در منطقه گسترش دهد.

چابهار همچنین فرصتی برای ایران به‌شمار می‌آید تا تحریم‌های اقتصادی آمریکا را دور بزند و با همکاری با هند، روابط تجاری خود را با بازارهای گسترده آسیایی تقویت کند. این بندر به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه خود، ایران را به یک پل ارتباطی میان آسیا و خاورمیانه تبدیل می‌کند و این کشور را به یکی از بازیگران اصلی در کریدورهای بین‌المللی ترانزیتی بدل می‌سازد. از این رو، ایران با توسعه چابهار می‌تواند به درآمدهای اقتصادی بیشتری دست یابد و در عرصه سیاست خارجی نیز نقش موثر‌تری ایفا کند. با این حال، پروژه چابهار همواره با چالش‌های متعددی مواجه بوده است. فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا، به‌ویژه پس از خروج این کشور از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸، یکی از موانع بزرگ بر سر راه این پروژه محسوب می‌شود. ایالات متحده با اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، تلاش می‌کند تا کشورهایی مانند هند را از همکاری اقتصادی با ایران منصرف سازد. با این‌ حال، در سال‌های گذشته هند توانسته است با دریافت معافیت‌های خاصی از سوی آمریکا، به همکاری در توسعه چابهار ادامه دهد. هرچند پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، این معافیت‌ها ممکن است محدودتر شوند و چالش‌هایی برای ادامه پروژه به وجود آید.

در نهایت، چابهار به‌عنوان یک پروژه چندبعدی، تنها یک بندر تجاری نیست بلکه بستری استراتژیک برای همکاری‌های منطقه‌ای به‌شمار می‌آید که پتانسیل تاثیرگذاری بر معادلات ژئوپلیتیک آسیای مرکزی و جنوب آسیا را داراست. سرمایه‌گذاری هند در چابهار به این کشور امکان می‌دهد که نفوذ خود در افغانستان و آسیای مرکزی را افزایش دهد و در عین حال، به ایران نیز در عبور از محدودیت‌های تحریمی کمک کند. این بندر می‌تواند به عنوان محوری برای همکاری‌های اقتصادی و راهبردی میان ایران و هند عمل کند و به هر دو کشور در دستیابی به اهداف اقتصادی و سیاسی خود در منطقه کمک نماید.

[۱] سفیر هند در تهران در گفت‌وگو با دنیای اقتصاد؛ چرا چابهار برای هند مهم است؟. ۱۴۰۳٫ https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-64/4084748-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%DA%86%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

 

[۲] چرا چابهار برای هند مهم نیست؟.۱۴۰۳٫ https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-64/4086118-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%DA%86%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%85%D9%87%D9%85-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA

 

[۳] Pant, H. V., & Mehta, M. (2021). India-Iran Relations and the Geopolitics of Chabahar. Observer Research Foundation. Retrieved from https://www.orfonline.org

[۴] Singh, M. (2020). India and Chabahar: Economic Prospects in the Face of U.S. Sanctions. Journal of Economic and Political Relations, 25(4), 345-362.

 

[۵] Palit, P. (2021). India’s Strategic Interests in Chabahar Amid China-Pakistan Cooperation in Gwadar. Institute of South Asian Studies. Retrieved from https://www.isas.nus.edu.sg

[۶] Singh, A. (2023). India-Iran Relations and the Challenges of Chabahar Development. Journal of South Asian Studies, 41(1), 89-103.

[۷] Katzman, K. (2021). U.S. Sanctions on Iran: Implications for Chabahar and Afghanistan Development Projects. Congressional Research Service. Retrieved from https://www.crsreports.congress.gov

[۸] Garver, J. (2021). The New Great Game: China, India, and U.S. Strategies in South Asia. Strategic Studies Quarterly, 15(4), 23-45

[۹] Lin, C. (2019). China’s Belt and Road Initiative and Its Geostrategic Implications in South Asia. Journal of Contemporary Asia, 49(4), 565-582.

[۱۰] Jones, L. (2023). Balancing Act: U.S. Strategies in the Chabahar Corridor amid Rising China-Pakistan Ties. Brookings Institution. Retrieved from https://www.brookings.edu

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=11442
  • نویسنده : حجت حدیدی-کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای- مطالعات آمریکای شمالی دانشگاه جامع امام حسین(ع)
  • منبع : موسسه مطالعات ایران و اوراسیا
  • 408 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.