با گذشت ۴۰۰ روز از منازعه اوکراین و تداوم فرسایشی شدن جنگ، طرفین منازعه و هواداران غربی زلنسکی گرایش بیشتری به مذاکره نشان می دهند، البته هر دو طرف شروط خاصی با هدف حفظ ظاهر و عدم انعکاس نوعی ناکامی در جنگ مطرح می کنند. از طرفی رئیس جمهوری اوکراین بر خواسته آزادی سرزمین های اشغال شده تاکید دارد و خواهان تداوم کمک های پیشرفته تر غرب برای این هدف است، از سوی دیگر وزیر امور خارجه روسیه می گوید هر مذاکره ای باید بر اساس در نظر گرفتن منافع روسیه و نگرانی های کشورش باشد که باید به اصولی اشاره کند که نظم نوین جهانی بر آن استوار است؛ چرا که روسیه دیگر با نظم جهانی تک قطبی به رهبری یک هژمون موافق نیست. به طور کلی مقامات روسی از مدت ها قبل گفته اند که در حال مبارزه با سلطه امریکا در صحنه بین المللی هستند و حمله به اوکراین بخشی از این مبارزه است. در عین حال که اخیرا سخنگوی کرملین اعلام کرد که چاره ای جز ادامه عملیات ویژه نیست زیرا راه حل دیپلماتیکی نمی بیند.
با طولانی شدن جنگ در اوکراین و آثار تخریبی آن بر اقتصاد جهانی و احتمال وقوع فاجعه وسیع تر؛ چینی ها از دو ماه پیش در این زمینه فعال شده اند و از محورهای مهم مذاکرات روسای جمهوری چین و روسیه در مسکو تبادل نظر در مورد طرح پیشنهادی پکن بوده است. البته وزیر امور خارجه روسیه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با مولود چاووش اوغلو، همتای ترکیه ای خود گفته بحث در مورد اصولی است که اساس نظم نوین جهانی خواهد بود. وی همچنین تهدید کرد که اگر کاری برای رفع موانع صادرات کود و مواد غذایی روسیه انجام نشود، توافقنامه صادرات غلات اوکراین را زیر سوال خواهد برد. و چنانچه هیچ پیشرفتی در رفع موانع بر سر راه صادرات کود و غلات روسیه حاصل نشود، در این صورت ما میپرسیم که آیا این توافق ضروری است یا خیر؟!
البته جناح غربی معتقد است با عملیات روسیه دوره جدیدی برای کل جهان آغاز شده و قدرت و پایداری اوکراین باعث هوشیاری و نجات امریکا، ناتو و اروپا از خطری بزرگ و نابودگر شده و اذعان دارند که جایگاه غرب در منطقه دریای سیاه و کل جهان امروز در موقعیت بسیار قوی تری نسبت به فوریه ۲۰۲۲ قرار دارند و جهان امروز به مفهوم غربی آن و کل منطقه قوی تر است زیرا روسیه ضعیف تر است؛ امری که مدیون مقاومت مردم و ارتش اوکراین است لذا غرب باید در تداوم کمک به این کشور مشارکت فعال داشته باشد. البته بر کسی پوشیده نیست که عملیات نظامی در اوکراین، اروپا را از تفکر خودمختاری راهبردی امنیتی و دفاعی فارغ کرده و وابستگی امنیتی به ناتو و آمریکا را دو چندان کرده، در عین حال که گرایش به تقویت قوای نظامی و افزایش بودجه دفاعی بیشتر دول اروپایی بویژه کشورهای شرق و مرکز و آلمان را افزایش داده است.
موضوع مهم دیگر این که با طولانی شدن جنگ اروپای امروز نوعی چند گانگی در موضوع اوکراین را شاهد است، از سویی کشورهایی چون مجارستان حتی فرانسه، آلمان و غیره خواهان توقف جنگ و حل و فصل اختلافات از طریق مذاکره هستند چرا که معتقدند مردم و نهادهای اروپایی بیش از این ظرفیت تداوم کمک بی حد و حصر به اوکراین را ندارند و نارضایتی از تورم و مشکلات اقتصادی سرایت عمومی پیدا کرده است؛ از سوی دیگر بسیاری از کشورهای اروپایی ترسان از مسکو معتقدند اوکراین باید در جنگ با روسیه پیروز شود چرا که همانطور که در جنگ دوم جهانی جنایات علیه بشریت در اواسط قرن بیستم در اروپا شکست خورد، پوتین نیز باید شکست بخورد و شرط شکست دادن روسیه به معنای بازپس گیری تمام قلمرو اوکراین بویژه تمام کریمه است.
در همین راستا اخیرا نشستی با عنوان کنفرانس امنیت منطقه دریای سیاه تحت حمایت پلت فرم بین المللی کریمه با همکاری وزارت دفاع رومانی به همراه وزارتخانه های امور خارجه و دفاع اوکراین، با مشارکت مرکز استراتژی های دفاعی اوکراین، در بخارست برگزار کردند که هدف آن تقویت سیاست عدم به رسمیت شناختن الحاق غیرقانونی شبه جزیره کریمه است. در این نشست هیات های تخصصی آمریکایی و اروپایی و وزرای امور خارجه رومانی، بوگدان آئورسکو و اوکراین، دیمیترو کولبا، به همراه وزیر دفاع دو کشور آنجل تیلوار و اولکسی رزنیکوف شرکت کردند.
جمع بندی: اگر چه صحبت از نتایج تلاش های میانجی گری چین با رویکرد اقدامات کاملا سنجیده و بدون هیاهو پکن در کوتاه مدت تا حدودی دشوار است ولی واقعیت این است که در حال حاضر هیچ نهادی نمی تواند تصور کند که جهان پس از پیروزی غرب با روسیه شکست خورده و یا کرملین موفق با شکست اوکراین چگونه خواهد بود؟ ولی بدون شک جهان پسا بحران اوکراین با خسارات ده ها هزار نفری انسانی و صدها میلیارد دلاری برای مسکو و کیف، نظم و قواعد جدیدی را شاهد خواهد بود که به نوعی گذر از وضعیت موجود به سمت نظمی با نقش آفرینی بیشتر چین و روسیه و کشورهایی چون هند، جمهوری اسلامی ایران و حتی عربستان خواهد بود. در عین حال که درس از بحران خانمان سوز منطقه پیرامونی دریای سیاه شاید تجربه رزمی ملموس برای طرفین درگیر باشد و نوعی بیلبورد برای هوشیاری بیشتر دیگر کشورهای منطقه و جهان در وجه المصالحه قرار نگرفتن نظیر اوکراین در منازعه قدرت های بزرگ باشد.
حرف آخر این که کشورهایی نظیر روسیه نیز به این تجربه برسند که شروع عملیات نظامی می تواند صرفا با خوش بینی و خوش باوری پیروزی سریع باشد ولی بدون لحاظ تمامی جوانب، عواقب خسارت بار انسانی و مالی خواهد داشت که آثار آن تا دهه ها در سرنوشت و توسعه اقتصادی و اجتماعی ملموس خواهد بود.