#اختصاصی
به قلم: شکوفه محمدی، کارشناسی ارشد مطالعات روسیه دانشگاه تهران
واکنش عمومی کرملین به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات چندان گسترده نبود. اما به باور برخی تحلیلگران، کرملین از بازگشت ترامپ به عنوان یک امر مثبت برای مسکو استقبال خواهد کرد. گرچه، ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود همیشه انتظارات را در مسکو برآورده نکرد. در واقع، دولت او در حالی که مشتاق توسعه روابط گرمتر با مسکو بود، تحریمهای سختی را علیه روسیه گسترش داد (البته تحت فشار کنگره و تشکیلات امنیت ملی). علاوه بر این، پیشبینی ناپذیر بودن ترامپ برای مسکو و سایر کشورها چالش برانگیز است. این برای مسکو که به طور سنتی برای ثبات و پیشبینی پذیری در روابط خود با واشنگتن ارزش قائل است، چندان مطلوب نیست.
با این حال، پیروزی ترامپ در انتخابات خود یک پیروزی بزرگ برای مسکو است. انتخابات شدیداً قطبی شده، اختلافات در بدنه سیاست آمریکا را تأیید کرد. در واقع، تاثیرات اطلاعات نادرست مسکو از طریق رسانههای اجتماعی در پیش از انتخابات به ایجاد اضطراب و خشم و تشدید اختلاف کمک کرده است. کرملین از چنین اختلافات عمیقی در داخل کشوری که به عنوان دشمن اصلی خود میبیند، استقبال میکند. در سطح بینالمللی، کرملین از تلاطم و عدم اطمینان احتمالی که ترامپ در روابط واشنگتن با متحدان و شرکای آمریکا در اروپا و هند و اقیانوسیه ایجاد میکند، استقبال خواهد کرد. بدبینی ترامپ به ائتلافها و رویکرد معاملاتی او، که از متحدان آمریکا میخواهد هزینههای دفاعی خود را برای تقسیم بار افزایش دهند، باعث تنش مجدد با ناتو خواهد شد و شبهاتی را در مورد قابل اعتماد بودن تضمینهای امنیتی ایالات متحده ایجاد میکند. در همین حال، تهدید ترامپ برای اعمال تعرفهها میتواند جرقه جنگ تجاری با شرکای اروپایی و دیگر کشورها را برانگیزد. چنین اختلافی در ائتلاف غربی برای مسکو خوشایند خواهد بود.
کرملین انتظار ندارد دولت آینده ترامپ گامهای موثری در جهت بهبود روابط با مسکو بردارد. با این حال، بازگشت ترامپ احتمالاً ولادیمیر پوتین را جسور خواهد کرد. به نظر میرسد ترامپ، رهبر روسیه را به عنوان یک فرد قدرتمند تحسین میکند. کرملین رویکرد مبادلاتی ترامپ و تمایل به قطع توافقات را به عنوان یک فرصت خواهد دید.
اوکراین دلایل خاصی برای نگرانی دارد. ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی اعلام کرد که در عرض ۲۴ ساعت به جنگ پایان خواهد داد. اینکه او دقیقاً چگونه این کار را انجام دهد نامشخص است، اما بعید به نظر میرسد که این شرایط برای کییف قابل قبول باشد. اگر پوتین با مذاکره موافقت کند، مسکو موضع سختی اتخاذ خواهد کرد. به آتشبس که درگیری را متوقف کند و خطوط مقدم فعلی را حفظ کند، قانع نخواهد شد. حداقل، روسیه خواستار کنترل کامل بر چهار منطقه اوکراین است که پیشتر ضمیمه روسیه شده است (دونتسک، لوهانسک، زاپاروژیا و خرسون، به علاوه کریمه) و اینکه کییف از جاهطلبیهای خود برای عضویت در ناتو اجتناب کند. حتی در آن زمان، روسیه احتمالاً آن را به عنوان پایان کار نمیبیند. با این حال، تصورش سخت است که دولت ترامپ تضمینهای امنیتی به کشور غیر عضو ناتو را ارائه کند که اوکراین ضعیف برای تضمین حاکمیت طولانیمدت خود در برابر تجاوزات مجدد روسیه به آن نیاز دارد.
در همین حال، در ماههای آینده، روسیه تلاشهای خود را برای تحکیم دست برتری که در میدان نبرد در شرق اوکراین از آن برخوردار است، تشدید خواهد کرد و کمپین خود را برای نابودی زیرساختهای انرژی اوکراین افزایش خواهد داد تا موقعیت خود را قبل از بازگشت ترامپ تقویت کند.
در خاورمیانه، رویکرد دولت ترامپ چالشها و فرصتهایی را برای روسیه به همراه خواهد داشت. علیرغم روابط شخصی سرد با بنیامین نتانیاهو، رویکرد دولت ترامپ در قبال اسرائیل منعطف خواهد بود. این میتواند روابط واشنگتن با شرکای عرب را پیچیده کند و فضایی را برای مسکو ایجاد کند تا روابط خود را با عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت کند. ترامپ احتمالاً در مورد برنامه هستهای ایران و حمایت از گروههای نیابتیاش در منطقه – حماس، حزبالله و حوثیها، موضع سختگیری خواهد داشت. این می تواند تهران را به وابستگی بیشتر به روسیه (و چین) سوق دهد. مسکو مطمئناً از این مزیت استفاده خواهد کرد، اما در صورت حمله اسرائیل، از ایران دفاع نخواهد کرد. روسیه، در هر صورت، نگرانیهای غرب در مورد دستیابی ایران به توانایی تسلیحات هستهای را دارد.
هر گونه رویارویی بین دولت ترامپ و کره شمالی جسورتر نیز برای مسکو بدتر خواهد بود. با توجه به معاهده دفاعی متقابلی که پوتین در اوایل سال جاری با پیونگ یانگ امضا کرد، این به طور بالقوه میتواند بر روسیه تاثیرگذار باشد.
از طرف دیگر، مسکو ممکن است وخامت بیشتر روابط ایالات متحده و چین در دولت ترامپ را به عنوان فرصتی مناسب برای افزایش وابستگی چین به روسیه – حداقل از نظر سیاسی – ببیند. این امر میتواند وابستگی شدید مسکو به چین را کاهش دهد – با توجه به بیگانگی روسیه از غرب، این یک ضرورت استراتژیک برای روسیه است. گرچه خطراتی برای مسکو وجود دارد. برای مثال، اگر ترامپ قاطعانه برای افزایش تولید نفت و گاز آمریکا اقدام کند، این میتواند با کاهش قیمتهای جهانی به منافع روسیه آسیب برساند. با این حال، در مقابل آسیبهای گستردهتری که مسکو انتظار دارد ترامپ ممکن است به روابط واشنگتن با متحدان و شرکای خود وارد کند و اختلال در نظم بینالمللی لیبرال به رهبری ایالات متحده ایجاد شود، چنین خطراتی قابل تحمل است.
با این حال، به خاطر داشته باشید که هر اتفاقی که در چهار سال آینده بیفتد، دلایل اصلی رویارویی روسیه و آمریکا از بین نخواهند رفت. فقط مسئله اوکراین نیست، بلکه دشمنی با غرب به یک اصل از سیاست خارجی و عاملی برای مشروعیت بخشیدن به رژیم پوتین تبدیل شده است.
نحوه پاسخ ترامپ به جنگ روسیه در اوکراین میتواند لحن برنامههای واشنگتن را تعیین کند و نشان دهد که چگونه با ناتو و متحدان کلیدی ایالات متحده برخورد خواهد کرد. ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در شبکه اجتماعی ایکس به ترامپ تبریک گفت و رویکرد “صلح از طریق قدرت” ترامپ را به عنوان “اصولی که عملا میتواند صلح عادلانه را در اوکراین نزدیکتر کند” توصیف کرد. ترامپ سال گذشته تاکید کرد که اگر در کاخ سفید بود، هرگز روسیه در سال ۲۰۲۲ به اوکراین حمله نمیکرد و افزود: «هماکنون میتوانم آن را در ۲۴ ساعت حل کنم». اما او نگفته است که چگونه این کار را انجام خواهد داد. او از حمایت بایدن از اوکراین نیز انتقاد کرد و گفت که در دوران ریاست جمهوری او، ایالات متحده اساساً اهداف ناتو را بازنگری خواهد کرد.
او سال گذشته به رویترز گفت که اوکراین ممکن است برای دستیابی به توافق صلح مجبور به واگذاری قلمرو شود، چیزی که اوکراینیها آن را رد میکنند و بایدن هرگز پیشنهاد نکرده است. ناتو که از اوکراین حمایت میکند نیز با جدیترین تهدید وجودی از زمان تأسیس خود مواجه خواهد شد. ترامپ که سالها علیه اعضای ناتو که نتوانستهاند به اهداف مورد توافق در هزینههای نظامی دست پیدا کنند، انتقاد کرده است، در طول مبارزات انتخاباتی هشدار داد که او نه تنها از دفاع از کشورهای «متخلف» در زمینه بودجه امتناع میکند، بلکه روسیه را تشویق میکند «هر کاری که میخواهند انجام دهد».
پایان دادن به جنگ اوکراین
در حالی که در ماههای اخیر به نظر میرسید حمایت غرب از اوکراین در حال کمرنگ شدن است، یک تغییر جدی در سیاست دولت فعلی آمریکا رخ داد؛ در حالی که کمتر از ۸ هفته به ریاست جمهوری جو بایدن باقی مانده است، اما وی در حال تشدید تنشها و درگیری با روسیه است. رئیسجمهور به اوکراین اجازه استفاده از موشکهای دوربرد آمریکایی برای حمله به خاک روسیه را داده است.
ولادیمیر پوتین قبلاً گفته بود که چنین اقدامی از “خط قرمز” عبور کرده و یک اقدام جنگی است. در واکنش به تصمیم بایدن، پوتین موشک اورشنیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای را در حملات جدید ارتش این کشور به خاک روسیه مورد استفاده قرار داد. همچنین وی در نطق ویدئویی جدید اذعان داشت: «تجاوز از سوی هر کشور غیر هستهای، اما با دخالت یا حمایت یک کشور هستهای، حمله مشترک به روسیه تلقی خواهد شد».
با تغییر سیاست غرب به سمت راست با پیروزی دونالد ترامپ در ایالات متحده، مذاکره مستقیم با روسیه دیگر یک ایده حاشیهای نیست. پس از انتخابات ریاست جمهوری به نظر میرسد مسکو در آستانه رسیدن به آنچه میخواهد است. با این حال، موقعیت واقعی روسیه بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. در واقع دلایل کمی برای خوشبینی در کرملین وجود دارد. پس از تقریباً سه سال جنگ در اوکراین، میتوان اقرار کرد که روسیه دست برتر را در میدان جنگ دارد. نیروهای روسیه به تدریج به جلو حرکت میکنند؛ سلاح و سرباز بیشتری دارند؛ و همچنین با حمله به زیرساختهای حیاتی کشور، کییف را تحت فشار قرار میدهند؛ و هیچ نشانهای از بحران سیاسی در روسیه نیز وجود ندارد.
بسیاری انتظار دارند که ریاست ترامپ منجر به از سرگیری تماسهای سطح بالا بین واشنگتن و مسکو و کاهش کمک به اوکراین و اختلاف ناتو با ایالات متحده شود.
با این حال، این به معنای پیروزی کرملین نیست. مشکل این است که هیچ یک از رهبران غربی – از جمله ترامپ – برنامهای برای پایان دادن به جنگ ندارند که برای پوتین قابل قبول باشد. هیچ یک از راهحلهای مطرح شده به خواستههای روسیه نزدیک نیست: این که هرگز اوکراین عضو ناتو نشود، یا دولت در کییف طرفدار روسیه باشد. در حالی که راههای مختلفی وجود دارد که کرملین میتواند برای دستیابی به این اهداف تلاش کند، به نظر نمیرسد هیچ یک از آنها موفقیتآمیز باشد. بدیهی است که اولین مسیر، مسیر نظامی است. اما کارشناسان موافقند که – علی رغم پیشرفتهای اخیر – روسیه سرباز یا تجهیزات کافی برای تصرف شهرهای اوکراین ندارد. ارتش روسیه برای تامین نیروی انسانی خود از سربازان کره شمالی استفاده خواهد کرد. طبق گزارشات، چندین هزار سرباز کره شمالی به منطقه کورسک در غرب روسیه منتقل شدهاند. این نیروها به احتمال زیاد تحت فرماندهی روسیه در جبهههای جنگ علیه اوکراین اعزام شدهاند.
راه دوم تسلیم شدن کییف است. به عبارت دیگر، ولادیمیر زلنسکی با یک رهبر مشروع متمایل به مسکو جایگزین شود. این نوع تسلیم کامل صرفاً مستلزم آتشبس نیست، بلکه تن دادن اوکراین به تمام خواستههای کرملین، از جمله وضعیت بیطرفی، کاهش چشمگیر تعداد ارتش این کشور، بازنویسی قانون اساسی به نفع گروههای طرفدار روسیه، و البته از دست دادن قلمرو است.
در واقع، مسکو در تلاش است تا هم اوکراین و هم غرب را متقاعد کند که زلنسکی را کنار بگذارند و یک رهبر انعطافپذیرتر انتخاب کنند. با این حال، علیرغم همه مشکلاتی که دولت در کییف با آن مواجه است، حرکت محسوسی در این راستا صورت نگرفته است. به نظر میرسد احتمال کمی برای تغییرات سیاسی در کییف وجود دارد که منجر به ظهور دولتی شود که آماده بررسی جدی خواستههای پوتین باشد.
راه سوم تغییرات سیاسی عمده در غرب است که منجر به فشار رهبران غربی به اوکراین برای تشکیل دولتی میشود که برای مسکو قابل قبول باشد. بسیاری بر این باورند که این سناریویی است که کرملین اکنون روی آن حساب باز میکند. با این حال، اگر واقعاً به آنچه رهبران غربی – از جمله ترامپ – میگویند نگاه کنید، واضح است که هیچ کس حتی به اعمال فشار برای تغییر دولت در کییف نزدیک نیست. حتی کسانی که ظاهراً از مذاکرات خوشحال هستند، تسلیم شدن اوکراین یا یک رژیم دست نشانده در کییف را نمیخواهند. کرملین ارتش روسیه را برای فشار نهایی در اوکراین آماده کرده است، به این امید که به یک پیشرفت استراتژیک دست یابد که منجر به مذاکرات درباره تسلیم شدن اوکراین شود. اگر این به زودی اتفاق نیفتد، روسیه موظف خواهد بود با همه خطرات سیاسی، بسیج نیروها را آغاز کند و به دنبال تشدید تنش در میدان نبرد باشد. مقامات روسیه بارها پاداش ثبت نام برای نیروهای جدید را افزایش دادهاند، اما کمبود نیروی انسانی روسیه همچنان رو به وخامت است. اگر تلفات قابل توجه افراد و تجهیزات ادامه یابد، حتی حفظ نرخ فعلی پیشرفت در اوکراین دشوار خواهد شد.
همه اینها به این معنی است که انتخاب ترامپ، کرملین را در موقعیت دشواری قرار میدهد. همانطور که دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین قبلا گفته بود، مقامات روسیه اقدامات رئیس جمهور منتخب را از نزدیک زیر نظر خواهند داشت. آنها میخواهند ببینند که اولین گامهای ترامپ چه خواهد بود تا بهتر بفهمند که آیا صحبت در مورد “پنجره فرصت” معقول است یا خیر.
در تئوری، این بازی انتظار میتواند به معنای خودداری روسیه از تشدید بیشتر باشد. کرملین حتی ممکن است فشار بر کییف را به عنوان سیگنالی برای پذیرفتن ایدههای جدید کاهش دهد. اما بسیاری از مقامات روسی نیز معتقدند اتلاف وقت برای بازی با ترامپ فایدهای ندارد. آنها استدلال میکنند که روسیه نباید مزیت میدان جنگ فعلی خود را به خاطر وعده پوچ گفتگو با واشنگتن هدر دهد.
در تحلیل نهایی، استراتژی روسیه برای پیروزی – مانند اوکراین – به فرآیندهایی بستگی دارد که کنترلی بر آنها ندارد. در نتیجه، مسکو بین احتمال آتشبس و تشدید بیشتر نظامی در نوسان است. هرگونه اقدام نادرست از سوی مسکو خطرات عظیمی را در پی خواهد داشت که شامل اجبار به راه اندازی دور جدیدی از بسیج، اتخاذ تدابیر رادیکالتر برای حفظ کنترل در داخل و رویارویی مستقیم با سربازان ناتو میشود. با وجود سردرگمی کنونی حاصل از پیروزی ترامپ، غرب همچنان نقش تعیین کنندهای در سرنوشت آینده اوکراین دارد.
منابع
- https://www.lowyinstitute.org/the-interpreter/what-does-trump-s-return-mean-america-s-relations-russia
- https://www.reuters.com/world/us/trumps-erratic-foreign-policy-meet-a-world-fire-2024-11-06/
- https://carnegieendowment.org/russia-eurasia/politika/2024/11/russia-usa-trump-win?lang=en