#اختصاصی
به قلم: الدار ممدوف
آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران در اول نوامبر از همه ملتهای مسلمان خواست تا در بحبوحه تشدید جنگ در غزه، همه روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود را با اسرائیل قطع کنند. رهبر ایران به ویژه بر «مسدود کردن مسیر صادرات نفت و مواد غذایی» به اسرائیل تأکید کرد. با این حال، این فراخوانها بیشتر منعکسکننده اهداف ایران برای رهبری مقاومت اسلامی ضد اسرائیلی است تا انتظار نتایج عملی ملموس.
زیرا دو عضو کنفرانس اسلامی سازمان (OIC) که بیش از نیمی از تقاضای نفت اسرائیل را پوشش میدهند آذربایجان و قزاقستان هستند. از میان این دو، آذربایجان شریک بسیار مهمتری برای اسرائیل است: آذربایجان حدود ۴۰ درصد نفت مورد نیاز اسرائیل را تامین میکند. در مقابل، آذربایجان دریافت کننده میلیاردها دلار تسلیحات پیشرفته از اسرائیل است. بر اساس گزارش موسسه صلح بین المللی استکهلم (SIPRI)، اسرائیل اکنون تأمین کننده تقریباً ۷۰ درصد تسلیحات آذربایجان است. آذربایجان همچنین از تلاشهای لابی گری گروههای طرفدار اسرائیل در واشنگتن بهره مند است.
این رابطه هم در خدمت اهداف استراتژیک آذربایجان و هم اسرائیل است: تسلیحات اسرائیلی باکو را قادر ساخت تا مناطق اشغالی خود را در اطراف منطقه قره باغ کوهستانی در طول جنگ ۴۴ روزه در سال ۲۰۲۰ بازپس گیرد. در سال ۲۰۲۳، آذربایجان با بازپس گیری منطقه قره باغ کوهستانی و پاکسازی قومی آن از جمعیت ارمنی این وظیفه را به پایان رساند.
از سوی دیگر، اسرائیل در آذربایجان جایگاه گستردهای برای فعالیتهای اطلاعاتی علیه دشمن اصلی خود ایران پیدا میکند. به عنوان یک عامل دیگر تشدید کننده اوضاع، پس از پیروزی بر ارمنستان، مقامات آذربایجان، با سردمداری الهام علی اف، رئیس جمهور این کشور، با لفاظیهای انحرافی ادعاهای خود را بر سرزمینهای شمال غربی ایران، که محل سکونت میلیونها آذربایجانی ایرانی است، مطرح کردند، که معمولاً در باکو از آنها با عنوان «آذربایجان جنوبی» نام برده میشود.
این واقعیت که برخی از اندیشکدههای جنگ طلب مستقر در واشنگتن دی سی، مانند بنیاد دفاع از دموکراسیها (که در تدوین سیاست دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا در قبال ایران نقش داشت) و مؤسسههادسون، به طور فعال ایده جدایی طلبی آذربایجان را به عنوان اسب تروا برای تجزیه ایران در امتداد خطوط قومی ترویج میکنند، تنها احساس نارضایتی تهران را نسبت به همسایه شمالی خود افزایش میدهد. ایران همچنین به دلیل ترس از دست دادن مرز خود با ارمنستان، به شدت به طرحهای آذربایجان برای ایجاد یک به اصطلاح “کریدور زنگزور” که سرزمین اصلی آذربایجان را به منطقه نخجوان از طریق ارمنستان متصل میکند، اعتراض کرده است.
این تنشها زمینه تخریب روابط ایران و آذربایجان را در سالهای اخیر فراهم کرده است. جنگ غزه و درخواست برای “تحریم نفت مسلمانان” را میتوان از جمله راه دیگری برای اعمال فشار تهران بر باکو دانست. با این حال، تردید وجود دارد که تهران اهرمی برای وادار کردن باکو به دست کشیدن از روابط سودآور امنیتی و انرژی خود با اسرائیل داشته باشد.
آذربایجان به دلیل اتحاد استراتژیک خود با ترکیه و تفاهم با روسیه، نیاز چندانی به تسلیم شدن به خواستهها و انتظارات ایران نمی بیند. برخلاف کشورهای عربی که با اسرائیل روابط دارند، در آذربایجان فشار داخلی قوی برای اتخاذ موضع سختتری در قبال اسرائیل وجود ندارد. اگرچه بسیاری از آذربایجانیها با مصیبت فلسطینیها همدردی میکنند، نقش اسرائیل در حمایت از آذربایجان در درگیری با ارمنستان به طور گسترده ای مورد قدردانی قرار میگیرد.
حتی وجود گروههای اسلامگرای طرفدار ایران مانند حسینیون، بیش از آنکه یک چالش واقعی برای رژیم باکو باشد، در خدمت خاموش کردن صدای مخالفان مذهبی به بهانه مبارزه با تروریسم است.
آذربایجان به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که خواستار آتش بس فوری بشردوستانه منجر به توقف درگیریها بین اسرائیل و حماس میشود، رای مثبت داد، اما این نهایت اقدامی است که آذربایجان آماده انجام آن است.
لفاظیهای آتشین ضد اسرائیلی ایران، با این حال، با منافع ملی آن متعادل است. در شرایطی که ایران فاقد روابط عملکردی با آمریکا و اتحادیه اروپا است، تقویت مجدد روابط با همسایگان یکی از اولویتهای کلیدی سیاست خارجی ایران است. این شامل آذربایجان نیز میشود. تنشها و لفاظیهای خصمانه مانع از آن نشد که باکو و تهران بی سر و صدا با یکدیگر در جبهه اقتصادی، به ویژه توسعه کریدور تجاری و حمل و نقل شمال-جنوب، که پس از تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ نیز مورد توجه روسیه است، با یکدیگر تماس بگیرند.
اگرچه ایران از برتری منطقهای آذربایجان در برایر ارمنستان رنجیده بود، اما چارهای جز تطبیق عملگرایانه خود با فضای ژئوپلیتیکی جدید در قفقاز جنوبی نداشت، و حتی بیشتر از آن، پس از اینکه ارمنستان از روسیه – شریک ایران – فاصله گرفت و به غرب نزدیکتر شد و از جمله رزمایش نظامی با ایالات متحده برگزار کرد، ایران همواره به شدت نسبت به حضور قدرتهای فرامنطقهای –چه رسد به آمریکا که دشمن اصلی ایران است- در نزدیکی مرزهای خود اعتراض کرده است.
بنابراین، باکو و تهران بر سر ایجاد «کریدور زنگزور» از طریق ایران و نه ارمنستان به توافق رسیدند و در حال حاضر نگرانی ایران در مورد از دست دادن مرز ارمنستان برطرف شده است. حکمت حاجی اف، دستیار رئیس جمهور علی اف، گفته است که «کریدور» از طریق ارمنستان به دلیل وجود جایگزین ایرانی، جذابیت خود را برای آذربایجان از دست داده است. بنابراین، ایران میتواند واقعیت رشد فزاینده قدرت آذربایجان در قفقاز را با این ادعا که هشدارهای مکرر این کشور در مورد غیرقابل پذیرش بودن هرگونه تغییر در مرزهای منطقهای، با پشتوانه تمرینهای نظامی در نزدیکی مرزهای آذربایجان، نتیجه مطلوب را به همراه داشته است، بپذیرد. بنابراین بعید است که تهران بخواهد این دستاوردها را با دشمنی با باکو بر سر موضوع غزه به خطر بیندازد – موضوعی که برای ایران اهمیت سیاسی و نمادین بالایی دارد، اما به روابط دوجانبه اش با آذربایجان بستگی دارد.
ایران، در تئوری، ممکن است حمایت بیشتری از موضع خود در ترکیه پیدا کند، جایی که رجب طیب اردوغان، رهبر آن، اقدامات اسرائیل در غزه را به شدت محکوم کرده است. ترکیه نیز نزدیکترین متحد آذربایجان است و نفت آذربایجان از طریق بندر جیهان ترکیه به اسرائیل میرسد. در همان روزی که آیتالله خامنهای درخواست خود را برای تحریم همهجانبه علیه اسرائیل صادر کرد، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران باهاکان فیدان، همتای ترکیهای خود در آنکارا دیدار کرد و به طور خاص بر لزوم تحریم نفت تاکید کرد. اما فیدان این درخواست را تکرار نکرد و تنها انتقادات کشورش از اسرائیل و تعهد به راه حل دو دولتی را تکرار کرد.
بنابراین در حال حاضر، فراخوانهای ایران برای منزوی کردن اسرائیل از نظر دیپلماتیک و اقتصادی باید بیشتر به عنوان پاسخی به نیاز جمهوری اسلامی برای عمل به شهرت خود به عنوان یک دشمن سرسخت اسرائیل تلقی شود تا یک استراتژی واقعبینانه که قادر به جمع کردن سایر ملل مسلمان باشد. حتی اگر تعداد کشتهشدگان فلسطینی افزایش یابد –موضوعی که بهطور غمانگیزی اجتنابناپذیر به نظر میرسد- واکنش کشورهایی مانند آذربایجان که روابط خود را با اسرائیل و ایران متعادل میکنند، احتمالاً از برخی انتقادات گذرا به اسرائیل فراتر نمیرود.