تاریخ : جمعه, ۱۸ آبان , ۱۴۰۳ 7 جماد أول 1446 Friday, 8 November , 2024

چگونگی عملکرد شبکه‌های حمایتی در آسیای مرکزی

  • ۰۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۵
چگونگی عملکرد شبکه‌های حمایتی در آسیای مرکزی
سیستم‌های حمایت غیردولتی همچنان به پر کردن شکاف‌های خدماتی ادامه می‌دهند و به مهار نارضایتی کمک می‌کنند.

#اختصاصی

 

به قلم: مورگان لیو؛  دانشیار زبان‌ها و فرهنگ‌های خاور نزدیک و جنوب آسیا در دانشگاه اوهایو

از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، ناهماهنگی عجیبی در آنچه که دولت‌های مستبد در منطقه انجام‌ می‌دهند و یا نمی‌دهند، وجود دارد. در حالی که رهبران دولت‌ها در ایجاد سیستم‌های نظارتی گسترده و مؤثر برای تداوم حکومت خود موفق شده‌اند، آنها اغلب برای ارائه خدمات اجتماعی منظم و یکنواخت به همه شهروندان از جمله برق، گرمایش و مراقبت‌های بهداشتی و همچنین ایجاد فرصت‌های اقتصادی کافی برای جوانان و جمعیت در حال رشد با چالش مواجه بوده‌اند.

یکی از ویژگی‌های نادیده گرفته شده چشم‌انداز سیاسی آسیای مرکزی از اوایل دهه ۲۰۰۰، رواج کارگزاران قدرت محلی است که بازیگران غیردولتی هستند که وظایف دولتی را در مقیاس‌های کوچک انجام می‌دهند و دسترسی شهروندان را به مشاغل، کالاها، خدمات، حقوق بازنشستگی، کمک‌ها، آموزش و پرورش، سرگرمی و عبادت مذهبی فراهم می‌کنند. این حامیان کسب‌وکارهایی را ایجاد می‌کنند تا ثروت تولید کنند، مزایایی را برای حوزه‌های انتخابیه‌شان به ارمغان بیاورند و حلقه وفاداران خود را ایجاد کنند و از این طریق ضرورت حضور خود را تضمین کنند، و حمایت سیاسی بابت این تلاش‌ها را از مقامات دولتی به دست بیاورند.

 

شواهد حاکی از آن است که دلالان قدرت محلی، که خارج از چارچوب‌های رسمی دولتی عمل می‌کنند، نقش مهمی در جلوگیری از جوشش نارضایتی اجتماعی ایفا می‌کنند. سیستم‌هایی که آنها ایجاد می‌کنند اغلب فاسد و ناکارآمد هستند، اما با این وجود شکاف‌های خدمات دولتی را پر‌ می‌کنند. از نظر سیاسی، کارگزاران قدرت ممکن است مانند ماده تاریک در حفظ نظم به طور نامرئی برای ناظران خارجی عمل کنند. اما همانطور که اخترشناسان در رصد مستقیم ماده تاریک و عملکرد آن مشکل دارند، ترتیبات حمایتی غیررسمی در آسیای مرکزی چندان مستند یا مطالعه نشده است.

تحقیقات اولیه، از جمله مصاحبه با شهروندان آسیای مرکزی، نشان می‌دهد که شبکه‌های حمایتی غیردولتی در سراسر منطقه فعالیت می‌کنند، اگرچه تعیین مکان‌ها و حامیان خاص دشوار است. کارگزاران قدرت تمایل دارند بی سر و صدا کار کنند تا مبادا توجه نابجا از سوی مقامات یا رقبا در عملیات آنها دخالت کند.

ناظران محلی معمولاً دانش نادرستی از ترتیباتی دارند که شخصاً بر آنها تأثیر نمی‌گذارد. همچنین تشخیص اینکه مقامات دولتی در همه سطوح چگونه به این شبکه‌های حمایتی نگاه‌ می‌کنند دشوار است. آیا آنها‌ می‌خواهند آنها را سرکوب کنند زیرا دولت را ناکافی جلوه‌ می‌دهند؟ یا اینکه دلالان قدرت محلی موفق‌ می‌شوند مقامات را با هم همکاری داده و متقاعد کنند که فعالیت‌های آنها تهدیدی برای دولت نیست و حتی کار مقامات را آسان‌ می‌کند؟ سوال گسترده دیگری که نیاز به شفافیت دارد این است که آیا نیازهای جوامع محلی توسط مقامات دولتی، کارگزاران قدرت، هر دو برآورده‌ می‌شود یا هیچ کدام؟ اگر شهروندان با «خلأ خدمات» مواجه هستند، چه راه‌حلی دارند؟ تعیین پاسخ به این سؤالات و سایر سؤالات کلیدی در مورد کارگزاران قدرت به زمان و منابع برای گزارش تحقیقی و تحقیقات میدانی نیاز دارد.

 

چند نمونه از کارگزاران قدرت با نفوذ از اوایل دهه ۲۰۰۰ وجود دارد که نشان‌ می‌دهد چرا نباید چنین بازیگرانی نادیده گرفته شوند. یکی از آنها قدیرجان باتیروف، حامی بزرگ ازبک در جلال آباد، قرقیزستان است که در ایجاد زیرساخت‌های اساسی در آن شهر با اکثریت ازبک قبل از خشونت‌های بین قومی در سال ۲۰۱۰ که منجر به فروپاشی سریع خاندان او شد، نقش اساسی داشت.

 

باتیروف مجموعه وسیعی از مؤسسات را ساخت و رهبری کرد که شامل دانشگاه، روزنامه، انتشارات، مدرسه، درمانگاه پزشکی، مراکز فرهنگی، مغازه‌ها، بازارها، مسجد و تئاتر بود. دستاوردهای او در چشم‌انداز شهری جلال‌آباد در دهه ۲۰۰۰ به ویژه با توجه به تاریخ آشفته روابط قرقیزستان و ازبکستان در جنوب قرقیزستان چشمگیر به نظر‌ می‌رسید. او فعالیت‌های اقتصادی و حرفه‌ای پر جنب و جوشی را امکان پذیر کرد زیرا با کورمانبک باقی اف، رئیس جمهور وقت، قرقیزستانی اهل جلال آباد رابطه شخصی برقرار کرد. باتیروف همچنین با ایجاد تصویری عمومی از یک شهروند قرقیزستانی وفادار که برای منافع عمومی جمهوری کار‌ می‌کند، پوشش سیاسی برای خود ایجاد کرد. اما پس از درگیری‌های سال ۲۰۱۰، باتیروف احساس کرد مجبور به فرار از کشور و درخواست پناهندگی سیاسی در سوئد است. او تا زمان مرگ در سال ۲۰۱۸ در تبعید خودخواسته باقی ماند.

 

مشهورترین و بحث برانگیزترین مورد دلالی قدرت مربوط به اکرم یولداشف است که یک شبکه اسلام گرا به نام آکرومیا را در داخل و اطراف شهر اندیجان دره فرغانه در ازبکستان تأسیس و رهبری کرد. این گروه نقش اصلی را در تسریع سرکوب خشونت آمیز دولت در سال ۲۰۰۵ ایفا کرد که از آن به عنوان قتل عام اندیجان یاد‌ می‌شود. با کنار گذاشتن سؤالات در مورد آنچه که آکرومیا ممکن است قصد انجام آن را داشته باشد که خطری امنیتی برای دولت اسلام کریموف رهبر وقت ازبکستان محسوب‌ می‌شود، یک جنبه از فعالیت‌های این گروه مورد توجه کافی قرار نگرفته است: یولداشف بخشی از جامعه بازرگانان متدینی بود که اعتبار لازم برای مشاغل، معارف اسلامی و کمک به ساکنان شهر را تأمین‌ می‌کرد. فعالیت‌های آکرومیا از دهه ۲۰۰۰ به بعد شبیه شبکه‌های تجاری اسلامی مشابه در سراسر آسیای مرکزی بود که منافع مادی برای جوامع محلی را فراهم‌ می‌کرد. محبوبیت این گروه به حدی بود که انبوهی از اندیجانی‌ها ماه‌ها قبل از سرکوب سال ۲۰۰۵ به نمایندگی از آن در میدان مرکزی شهر تجمع کردند. این ممکن است نشان دهد که چرا رهبران سیاسی ازبکستان از سوی آکرومیا احساس خطر کردند: این گروه نیازهای اجتماعی-اقتصادی در شهر را برآورده می‌کرد و بر کاستی‌های دولت تأکید کرد. دولت که نتوانست این منبع رقیب اقتدار را از بین ببرد، در نهایت قاطعانه برای از بین بردن آن اقدام کرد.

 

اقتدار کارگزاران قدرت آسیای مرکزی، حتی کسانی که دارای نوعی منصب سیاسی هستند، ریشه در اعتماد شخصی و احساس تعهد دارد. اگر این شبکه‌های حمایتی ساختارهای دولتی نیستند، آن‌طور که تحلیل‌گران و محققان این اصطلاح را می‌فهمند، بخشی از جامعه مدنی نیز نیستند. این مدل آسیای مرکزی از اعمال قدرت بر جوامع، حوزه‌های خصوصی را ایجاد می‌کند که نفوذ را به حامی و منافعی را برای افراد وابسته به ارمغان می‌آورد. این ترتیبات پدرانه و جمعی هستند و با احساسات وفاداری شخصی بین حامی و مشتریان محدود‌ می‌شوند. این یک جامعه مدنی از شهروندان خودمختار در انجمن‌های داوطلبانه نیست. هیچ سازمان غیردولتی چنین الگویی را برای شکوفایی جمعی تصور نمی‌کند.

 

این اشتباه است که فرض کنیم شهروندان آسیای مرکزی به ترتیبات حامی محور به عنوان گزینه ارجح برای توسعه اجتماعی و اقتصادی منطقه‌ای رضایت دارند. مشکل این است که تصور اینکه شهروندان آسیای مرکزی به نحوی سازماندهی شوند تا جایگزین‌های بهتری برای سیستم‌های موجود شکل دهند، دشوار است. با این حال، هر مدل توسعه قابل دوام برای منطقه مستلزم مشارکت آنها در تدوین اصول اصلاحی مطابق با درک آنها در مورد جامعه است و در عین حال باید از پدرگرایی و حمایت‌گرایی پرهیز کرد.

لینک منبع اصلی

 

 

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=10839
  • نویسنده : مورگان لیو؛  دانشیار زبان‌ها و فرهنگ‌های خاور نزدیک و جنوب آسیا در دانشگاه اوهایو
  • منبع : https://eurasianet.org/perspectives-understanding-how-patronage-networks-function-in-central-asia
  • 86 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.