هر سه کشور همگی در سطوح مختلفی آمادگی خود را برای انتقال روان و مشارکت با مقامات طالبان اعلام کردهاند. اما بازگشت طالبان این نگرانی را در این کشورها ایجاد کرده است که افغانستان بار دیگر به پناهگاه سازمانهای تروریستی خارجی که میتوانند حملاتی را در خاک کشورهای خود انجام دهند، تبدیل شود.
عمران خان، نخست وزیر پاکستان، که مدتها متهم به کمک به طالبان افغانستان بود، گفت طالبان “زنجیر بردگی ذهنی را در افغانستان شکسته است”. رهبر یک حزب سیاسی مذهبی مهم هم گفت که “طالبان کشور خود را از ابرقدرتها آزاد کرده است”.
سخنگوی وزارت خارجه چین گفت که چین آماده است تا روابط “همسایگی خوب، دوستانه و همکاری با افغانستان” را توسعه دهد، اما در عین حال به وعدههای طالبان مبنی بر اینکه افغانستان به عنوان صحنهای برای “اقدامات مضر برای چین” عمل نخواهد کرد، اشاره کرد.
و روسیه که بیشتر سیاست خارجی خود را پیرامون مبارزه با تروریسم بین المللی تدوین کرده است، نسبت به بازگشت طالبان بر اساس سیاست واقعگرایانه واکنش نشان داد. ضمیر کابلوف، نماینده رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان در تلویزیون دولتی گفت: “اگر ما مذاکرهپذیری همکاران و شرکا را مقایسه کنیم، من مدتهاست به این نتیجه رسیدهام که طالبان بسیار بیشتر از دولت دست نشانده در کابل میتواند به توافق برسد.”
پاکستان
از میان همه همسایگان منطقهای، پاکستان در استقبال از حکومت طالبان در افغانستان پرشورتر ظاهر شد. امید پاکستان این است که تحت حکومت طالبان از نفوذ و اهرم بیشتر در کابل برخوردار باشد و به یک متحد منطقهای قوی با ارزشهای اسلامی برای این کشور تبدیل شود. عمران خان، که دلایل شخصی و سیاسی برای تشویق سقوط دولت افغانستان داشت، در نشان دادن پیروزی طالبان به عنوان یک دستاورد مهم تنها نبود. روحانیون مذهبی تأثیرگذار و ژنرالهای ارشد نظامی پاکستان نیز به طور عمومی این موضوع را جشن گرفتند.
سراج الحق، رئیس جماعت اسلامی پاکستان (JI)، یک حزب سیاسی اسلامی، در یک سخنرانی گفت که این “پیروزی تاریخی بر یک ابرقدرت” است و “یک دولت اسلامی نمونه در افغانستان” ایجاد خواهد کرد.
سالهاست که پاکستان که دارای مرز طولانی و نفوذپذیر با افغانستان استو در این سالها پاکستان پناهگاهی برای رهبران طالبان و خانوادههای آنها بوده است و در آنجا جنگجویان اغلب تحت آموزش و مراقبتهای پزشکی قرار میگیرند. پاکستان هرگونه کمک نظامی به طالبان افغانستان را رد کرده و گفته است که در جریان مذاکرات دوحه خواستار صلح شده است، اما بسیاری معتقدند که اولویت اصلی پاکستان حفظ طالبان در کنار خود بوده است.
با این حال، بسیاری میترسند که قدرت دوباره طالبان گروههای اسلامگرای رادیکال قدرتمند در پاکستان را بیشتر جسور کند و این کشور را در برابر جهادی ها آسیب پذیرتر کند. عایشه ایجاز خان، وکیل و نویسنده پاکستانی در توئیتر خود نوشت: “پاکستانی ها هنوز نمیدانند چه ضربهای به آنها زده شده است.”
روسیه
روسیه مدتهاست مداخله آمریکا در افغانستان را مورد انتقاد قرار داده است و شکست چشمگیر آن باعث ایجاد شادمانی در کرملین شده است. بیش از سه دهه پیش، اتحاد جماهیر شوروی آخرین تانکهای خود را در افغانستان از روی پل دوستی به ازبکستان تخلیه کرد. این هفته، جنگسالاران متحد آمریکا و جنگجویان آنها مجبور شدند از روی همین پل فرار کنند.
ولادیمیر پوتین مبارزه علیه تروریسم را سنگ بنای سیاست خارجی خود قرار داده و آن را با مبارزه با نازیسم مقایسه کرده است. در سوریه و لیبی، روسیه حمایت خود از رهبران خودکامه را توجیه کرد و گفت که آنها حصاری در برابر افزایش رادیکالیسم و هرج و مرج هستند.
در افغانستان، حساب متفاوت است و یک سیاست واقعگرایانهتر در حال اجرا است. علیرغم نامگذاری طالبان به عنوان یک گروه تروریستی، به نظر میرسد که روسیه آماده است در صورتی که بتواند امنیت دیپلماتهای خود را تضمین کند و از حمله شبه نظامیان به متحدان آسیای مرکزی خود مانند ازبکستان و تاجیکستان جلوگیری کند، با طالبان همکاری کند.
ضمیر کابلوف، نماینده ریاست جمهوری روسیه در امور افغانستان، حتی این احتمال را مطرح کرد که روسیه ممکن است دولت طالبان را بر اساس “رفتار مقامات جدید” به رسمیت بشناسد. این موضوع که جایزه بزرگی برای طالبان است، نشان از تمایل مسکو برای تبدیل شدن به یک واسطه احتمالی به موازات خروج غرب است.
در حال حاضر، روس ها سر جای خود باقی ماندهاند. کابلوف روز دوشنبه گفت که نیروهای طالبان “محیط خارجی سفارت روسیه را تحت حفاظت قرار دادهاند” و دیمیتری ژیرنوف، سفیر روسیه در افغانستان نیز قول داده است که “حتی یک مو از سر دیپلماتهای روسی کم نخواهد شد.”
وی گفت که مذاکرات بیشتر برای سه شنبه برنامهریزی شده است. در صورت شکست این موارد، مسکو نیز خود را برای بیثباتی بیشتر در منطقه آماده کرده است.
در ماه گذشته، روسیه رزمایش نظامی با ازبکستان و تاجیکستان و همچنین رزمایشهای جداگانهای با چین انجام داد که هدف آنها “نشان دادن عزم و توانایی روسیه و چین در مبارزه با تروریسم” بود. زمانبندی این رزمایشها هنگامی که طالبان برای پیروزی پیش میرفتند اتفاقی نبود.
چین
در حالی که چین از حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان ناراحت بود، اما در مورد خروج “غیر مسئولانه” دیرهنگام آمریکا نیز انتقاد کرده است.
به گفته اندرو اسمال عضو اندیشکده آمریکایی بنیاد آلمانی مارشال، در سالهای اخیر، پکن ادامه حضور ایالات متحده در افغانستان را به عنوان یکی از دو شر کوچک تلقی کرده است. با این حال، به گفته وی”با توجه به دیدار ماه گذشته بین طالبان و وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، به نظر میرسد که پکن آمادگی خوبی برای این رویداد داشته است – شاید حتی بهتر از خود ایالات متحده.”
روز دوشنبه، آژانسهای تبلیغاتی چین از این فرصت استفاده کردند و سیاست خارجی آمریکا را بی اعتبار کردند، اما پکن در سیاست خود در قبال رژیم جدید طالبان به طور دقیق گام بر میدارد. این به این دلیل است که چین مسئله افغانستان را باتلاقی میبیند که در آن قدرتهای بزرگ گرفتار شدهاند؛ از انگلیس گرفته تا اتحاد جماهیر شوروی و اکنون ایالات متحده.
رسانههای دولتی چین افغانستان را “گورستان امپراتوریها” مینامند و پکن نمیخواهد در “بازی بزرگ” در مرکز قاره اوراسیا گرفتار شود.
چین همچنین عملگرایی خود را در رویکرد خود نشان میدهد. گلوبال تایمز روز یکشنبه به نقل از یک کارشناس ارشد دولت چین گفت: “کاری که چین میتواند انجام دهد مشارکت در بازسازی پس از جنگ و تامین سرمایه برای کمک به توسعه آینده این کشور است.”
هوآ چونیینگ، سخنگوی چین، روز دوشنبه گفت که پکن از وعده طالبان که “آنها به هیچ نیرویی اجازه نخواهند داد که از خاک افغانستان برای انجام اقدامات مضر علیه چین استفاده کند و ابراز امیدواری برای مشارکت بیشتر چین در صلح افغانستان و نقش وسیعتر در بازسازی و توسعه اقتصادی آینده این کشور” استقبال میکند.
سالهاست که چین نگران منطقه سین کیانگ است و از طالبان خواسته تا از میزبانی گروههای اویغوری در خاک خود خودداری کنند. به گفته اندرو اسمال “این موضوع دلیل اصلی ملاقات پکن با ملا محمد عمر در سال ۲۰۰۰ بود و پس از تسلط یکشنبه طالبان همچنان در صدر لیست نگرانیهای چین خواهد بود.”