تاریخ : یکشنبه, ۱۱ آذر , ۱۴۰۳ 30 جماد أول 1446 Sunday, 1 December , 2024

چین در یک‌وجبی تسخیر دریاها

  • ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۶
چین در یک‌وجبی تسخیر دریاها
تحلیلگران نظامی چین سناریوهای مربوط به پایگاه‌های خارجی چین را پس از راه‌اندازی «ابتکار کمربند و جاده» در سال۲۰۱۳ مورد مطالعه قرار دادند و تمام تحقیقات دفاعی چین نیز خواستار بهبود امکانات لجستیکی خارجی برای انجام وظایف مختلف و محوله نظامی چین و حمایت نیروهای چینی از «دریاهای آزاد چین و اقیانوس‌ها» (صادره در سال۲۰۱۹) شدند. «ارتش آزادی‌بخش خلق» در تعقیب این اهداف چین از استراتژی «دفاع فعال در نزدیکی سواحل چین» به استراتژی «عملیات مانور در دریاهای آزاد چین و اقیانوس‌ها»، معروف به «یونهای جدونگ زوزن نینگلی » روی آورد. ازاین‌رو، شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین به نیروی دریایی این کشور دستور داد تا تمام کاستی‌های موجود را برای افزایش قدرت نظامی دریایی چین تا سال۲۰۳۵ -زمانی که مرحله فعلی مدرن‌سازی نظامی دریایی چین تکمیل می‌شود- برطرف کند.

نادیا هلمی، دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه «بنی سویف» مصر در مقاله ۳۱ژوئیه در پایگاه اینترنتی «Modern Policy» نوشت، برای چین، قاره‌ی آفریقا میدان آزمایشی برای عملیات چین در منطقه دریاهای آزاد است. علاوه بر این، «ارتش آزادی‌بخش خلق» چین ترافیک بندری را برای آمادگی به‌منظور دسترسی به بهترین مکان‌های دریایی برای استقرار پایگاه‌های دریایی چین، به‌ویژه در قاره‌ آفریقا را زیر نظر دارد و «ارتش آزادی‌بخش خلق» در انجام بسیاری از رزمایش‌های نظامی مشترک و آموزش نظامی در خارج از کشور استقامت به خرج می‌دهد که قابلیت همکاری و آشنایی با نیروهای خارجی، نظارت و اطلاعات را با هزینه‌ی به نسبت کم بهبود می‌بخشد. می‌توان گفت که تجربه‌ انباشته‌ «ارتش آزادی‌بخش خلق» در آب‌های آفریقا، چینی‌ها را برای انجام وظایف پیچیده‌تری در آینده در راستای به‌دست آوردن پایگاه‌های دریایی بیشتر در سراسر جهان آماده می‌کند.

پس از تصویب طرح «ابتکار کمربند و جاده» چین در سال ۲۰۱۳، این کشور شروع به تضمین کنترل برای حفاظت از منافع خود در دریاها و در سطح جهانی کرد. بنابراین کمیته‌ عالی مرکزی حزب حاکم کمونیست در چین (طرح «گردنبند مروارید ») را صادر کرد که به معنای ضرورت ایجاد مجموعه‌ای از پایگاه‌های نظامی و دریایی چین در آسیا، اقیانوس هند و قاره‌ آفریقا برای اطمینان از حفظ منافع و سرمایه‌گذاری‌های مختلف چین در سراسر جهان است. در اینجا استراتژی گسترش («گردنبند مروارید» چینی برای طرح توسعه‌ دریایی در سراسر جهان) و رسیدن به جنوب اقیانوس اطلس به‌ویژه در اعماق قاره آفریقا و در وهله اول کشور نامیبیا مطرح است که این روزها شاهد فعالیت شدید چینی‌ها در بندر «خلیج والویس » نامیبیا است که در آب‌های عمیق نامیبیا در نزدیکی چند کشور آفریقایی دیگر قرار دارد و چین قصد دارد چندین پایگاه نظامی دریایی در آن ایجاد کند؛ به‌ویژه با اسکان بسیاری از اتباع چینی در چندین کشور آفریقایی و ورود اولین شهروند چینی‌الاصل به پارلمان نامیبیا. در اینجا چندین کشور آفریقایی مانند نامیبیا، کنیا، سیشل و تانزانیا در خط مقدم بسیاری از گمانه‌زنی‌ها و انتظارات چینی ظاهر شدند، به‌عنوان مکان‌های احتمالی برای ایجاد پایگاه‌های نظامی دریایی برای چین و حضور سنگین چین در بنادر سیشل منبع نگرانی آمریکا و غرب است که البته چین آن را رد کرد و توضیح داد که «حضور این کشور در سیشل به سطح یک پایگاه دریایی نظامی نخواهد رسید.» چین همیشه تاکید می‌کند که حضورش در بنادر آفریقا بیشتر برای اقدامات ضد دزدی دریایی و به‌منظور حفظ منافع دریایی‌اش است.انتظارات فزاینده‌ای وجود دارد که «ارتش آزادی‌بخش خلق» دومین پایگاه دریایی خود را در قاره‌ آفریقا در سواحل اقیانوس اطلس افتتاح کند، به‌عنوان بخشی از تلاش‌های چین برای تبدیل‌شدن به یک قدرت نظامی جهانی که قادر است قدرت خود را به‌دوراز سواحل خود نشان دهد. مکان‌هایی که انتظار می‌رود پایگاه‌های نظامی و دریایی چین در آنها باز شوند، عبارتند از: گینه استوایی، آنگولا و نامیبیا، با تلاش‌های فزاینده چین برای گسترش بیشتر قابلیت‌های «ارتش آزادی‌بخش خلق» در آفریقا. قاره آفریقا به‌تنهایی میزبان بیش از ۱۰هزار شرکت چینی، یک‌میلیون مهاجر چینی و حدود ۲۶۰هزار کارگر چینی است که بیشتر آنها در پروژه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های «ابتکار کمربند و جاده» کار می‌کنند؛ ابتکاری که اساسا یک استراتژی چینی برای پیوند بین اقتصاد جهانی و کریدورهای دریایی با چین است.

از سوی دیگر، چین همچنین در تلاش است تا علاوه بر گسترش عظیم حضور خود در تمام بنادر آرژانتین در آمریکای لاتین، در بیشترین تعداد ممکن از بنادر اروپایی مانند آلمان، ایتالیا و یونان، امکانات دریایی را به‌دست آورد تا یک شبکه نظارتی بر دریانوردی آمریکا در اقیانوس اطلس جنوبی به‌وجود آورد آن هم با امکان مذاکره‌ چین بر سر بهره‌برداری از بیشترین تعداد بنادری که به تکرار توسط کشتی‌های چینی مورداستفاده قرار می‌گیرد، مانند بندر کراچی در پاکستان، بندر صلاله عمان، بنادر سیشل، و بنادر همسایه در کشورهای میانمار و سریلانکا.

ازاین‌رو، در سال۲۰۱۶، چین در واقع ساخت اولین پایگاه دریایی خود را در آفریقا و خارج از مرزهای خود در کشور جیبوتی آغاز کرد.ی کی از دلایلی که جیبوتی را برای چینی‌ها بسیار مهم کرده این است که این کشور یکی از قطب‌های اصلی تجارت جهانی است. بیش از ۸۰درصد از جابه‌جایی کالا و واردات تجاری توسط همسایه‌اش، اتیوپی، در بندر «دوراله» جیبوتی که یکی از بزرگ‌ترین بنادر عمیق در منطقه شرق آفریقا است، تخلیه می‌شود.

چین همچنین با توجه به اهمیتی که آفریقا برایش دارد، در حال حاضر در تلاش است تا پایگاه‌های دریایی زیادی در آفریقا بسازد؛ زیرا نزدیک به شبه‌جزیره‌ عربستان و منطقه خلیج‌فارس است که چین نیمی از نفت‌خام خود را در سراسر جهان از آنجا وارد می‌کند که چین در سال‌های اخیر مالک یک‌چهارم بندر جیبوتی بوده و همچنین در ساخت زیرساخت‌های بندری، تاسیسات انرژی و قطار شریک بوده و مسوولیت حرکت تجارت آزاد در جیبوتی و اتیوپی را هم بر عهده دارد.برای این منظور، استراتژی چین به دنبال کنترل نواحی بنادر و خطوط دریایی و بخش غربی به‌ویژه اقیانوس هند است تا موقعیت چین را در مقابل هند، قوی‌ترین رقابت آسیایی چین که کنترل موثری بر اقیانوس هند دارد، بهبود بخشد. در اینجا، اعتقاد بر این است که تلاش‌های هند برای ایجاد تاسیسات امنیتی در جزیره‌ «آگالاگا» در کشور آفریقایی موریس در واکنش به حضور رو به رشد چین در اقیانوس هند بود. استراتژی ایجاد پایگاه‌های چینی در اقیانوس هند تا حدودی به دنبال حل «معضل تنگه مالاکا» برای چین است تا ۸۰درصد واردات چین از خاورمیانه و آفریقا از طریق آن از خطوط دریایی در اقیانوس هند عبور کند که توسط دشمنان بالقوه چین، عمدتا نیروی دریایی ایالات‌متحده بر سرش، محافظت می‌شوند.

چین با این اقدام تلاش می‌کند تاثیر تقویت قدرت خود را در منطقه، دریاها و در کل جهان به محک آزمون بگذارد و در مقابل رقبای خود در منطقه و ابرقدرت‌ها، نیروی بازدارنده‌ای تشکیل دهد. تقویت نفوذ چین در چندین منطقه‌ جهان بخشی از استراتژی کلی وزارت امور خارجه‌ چین برای دستیابی به چشم‌انداز استراتژیک اقتصادی چین است که در حفظ ثبات در جهان نمایانگر است و ثبات بین‌المللی خطوط تجاری را برای چین تضمین می‌کند. بر این اساس، چین به دنبال ایجاد یک نیروی نظامی مدرن دریایی متناسب با منافع خود در زمینه‌های امنیت ملی و توسعه است و به دنبال توسعه توانایی خود برای حفاظت از سواحل و حفاظت از آب‌های آزاد و حفاظت از خطوط حمل‌ونقل استراتژیک است و منافع چین در این زمینه را فراتر از دریا و فراتر از نفوذ آمریکا گسترش می‌دهد. چین درحال‌توسعه یک استراتژی دریایی نظامی خاص با توجه به نیاز به حضور در بیشترین تعداد ممکن از بنادر و اردوگاه‌های نزدیک به آمریکا و غرب به نمایندگی از متحدان خود است. بنابراین، چین پایگاه پشتیبانی نیروی دریایی «ارتش آزادی‌بخش خلق» را در جیبوتی در شاخ آفریقا، به‌عنوان اولین پایگاه دریایی چین در خارج از کشور در سال۲۰۱۷، در مجاورت چندین پایگاه نظامی خارجی دیگر ساخت از جمله: کمپ لمونیه نیروی دریایی ایالات‌متحده، پایگاه ایریان ۱۸۸نیروی هوایی فرانسه و پایگاه نیروهای دفاع از خود ژاپن در جیبوتی.

چین در تلاش است تا حضور سنگین‌تری داشته باشد و پایگاه‌های دریایی نظامی بیشتری را در سرتاسر جهان، به‌ویژه در قاره‌ آفریقا، ایجاد کند تا پتانسیل چین برای نمایش قدرت خود در (شاخ آفریقا و اقیانوس هند) را افزایش دهد. ازاین‌رو، ساخت پایگاه دریایی چین در جیبوتی به‌دلیل اشغال موقعیت استراتژیکش در تنگه باب‌المندب که خلیج عدن را از دریای سرخ جدا می‌کند، رخ داد که دروازه‌ منتهی به کانال سوئز در غرب شهر جیبوتی، جنوب شهر دوراله تلقی می‌شود. به‌عنوان‌مثال، یکی از نتایج حضور یک پایگاه چینی در مجاورت یک پایگاه آمریکایی در جیبوتی، همانا تنش‌های متعدد ژئوپلیتیک [چین] با طرف آمریکایی بود و این دقیقا همان چیزی است که زمانی رخ داد که ایالات‌متحده یک پایگاه روسی را در سال۲۰۱۴ به‌دلیل ترس از هرگونه حضور چینی، افزون بر مدرن‌سازی کمپ لمونیه در جیبوتی، با هزینه‌ای بالغ بر یک‌میلیارد دلار بست تا مانع نفوذ و گسترش حضور چین -عمدتا در شاخ آفریقا- شود. بنابراین مقام‌های آمریکایی از موافقت جیبوتی برای ایجاد پایگاه چینی دو سال پس از مدرن‌سازی کمپ لمونیه توسط آمریکا اعتراض کردند و رئیس‌جمهور «اسماعیل عمر گوئله» هم اتهاماتی مطرح کرد مبنی بر تبعیض ایالات‌متحده‌ آمریکا علیه پایگاه چینی.در نهایت، می‌توان به این تحلیل رسید که بزرگ‌ترین ترس آمریکا از حضور نیروی دریایی چین در مجاورتش، همانا ترس از قرار گرفتن فناوری نظامی آمریکا در منطقه در معرض نظارت مستمر چینی‌هاست که غیرفعال کردن یا اختلال یا کپی‌برداری از آن فناوری را برای چینی‌ها آسان می‌کند. بنابراین آمریکا مجبور خواهد شد این فناوری‌ها را از هر منطقه‌ای که چینی‌ها در آن حضور دارد، خارج کند و در نتیجه کیفیت و توانایی نیروهای فعال آمریکایی را به نفع چینی‌ها (البته از دیدگاه آمریکا) کاهش دهد.

 

 

مترجم: محمدحسین باقی

لینک کوتاه : https://www.iras.ir/?p=8739
  • منبع : دنیای اقتصاد
  • 544 بازدید

برچسب ها

ثبت دیدگاه

انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.