#اختصاصی
به قلم: حسن بهشتی پور
روز چهارشنبه ۱۵ نوامبر (۲۴ آبان ۱۴۰۲) «شی جینپینگ» رئیس جمهوری چین در عمارت فیلولی سانفرانسیسکوی ایالات متحده با «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا دیدار کرد. آن گونه که در خبرها آمده است سران دو کشور پیرامون مسایل راهبردی، جامع و همجهت با روابط چین و آمریکا و مسایل بزرگ و مهم مرتبط به صلح و توسعه جهانی به طور عمیق و صریح تبادل نظر کردند.
خبرگزاری شین هوا به نقل از آقای شی جین پینگ میگوید او خطاب به بایدن گفته است:
« جهان امروز دستخوش تغییرات بزرگی است که در یک قرن گذشته دیده نشده است و چین و ایالات متحده دو گزینه دارند: یکی تقویت همبستگی و همکاری برای مقابله با چالشهای جهانی و پیشبرد امنیت و رفاه جهانی و دیگری پایبندی بر ذهنیت بازی مجموع صفر، تحریک به درگیریهای اردوگاهی و سوق دادن جهان به آشوب و تفرقه است. این دو انتخاب نشان دهنده دو جهت است که آینده بشریت و آینده کره زمین را تعیین میکند. روابط چین و آمریکا به عنوان مهمترین روابط دوجانبه در جهان باید در همین پس زمینه مورد اندیشه و برنامهریزی قرار بگیرد. در حالی که غیرممکن است چین و آمریکا با یکدیگر تعامل نداشته باشند، تلاش برای تغییر طرف مقابل نیز غیر عملی است، هیچ کس نمیتواند عواقب درگیری و رویارویی را تحمل کند. رقابت قدرتهای بزرگ نمیتواند مشکلات پیش روی چین، ایالات متحده و جهان را حل کند. کره زمین به اندازه کافی برای چین و ایالات متحده جا دارد و موفقیتهای چین و ایالات متحده میتواند با فرصتهایی برای طرف مقابل همراه باشد.»
سخنان رهبر چین در این دیدار برای کشورهای مختلف معانی خاص خود را دارد اما برای ما ایرانیهای آن بخش از سخنان شی بیشتر اهمیت دارد که میگوید: «توسعه چین منطق و قوانین خاص خود را دارد، چین به طور همه جانبه رستاخیز بزرگ ملت خود را همراه با مدرنیزاسیون به سبک چینی ترویج میکند، چین نه راه قدیمی چپاول استعماری را دنبال خواهد کرد و نه راه سلطه جویی همزمان با قویتر شدن را انتخاب میکند، چین ایدئولوژی خود را صادر نمیکند و با هیچ کشوری وارد تقابل ایدئولوژیک نمیشود. چین هیچ برنامهای برای پیشی گرفتن از و یا جایگزین شدن با ایالات متحده را ندارد و ایالات متحده نیز نباید هیچ گونه برنامهای برای سرکوب یا مهار چین داشته باشد.» این یعنی اینکه از چین نترسید میتوانید با چین رابطه داشته باشید، بدون نگرانی از سلطه چین اما مهم تر این پیام روشنی برای کسانی است که در ایران تصور میکنند میتوانند در اتحادی استراتژیک با روسیه وچین که اولی قدرت نظامی و دومی قدرت اقتصادی رقیب آمریکا است، متحد شوند و نظام جدیدی را در جهان برقرار کنند که هژمونی آمریکا مهارشده و جبهه جهانی مقاومت در برابر آن شکل بگیرد. در این جبهه مشترک مقاومت کشورها همه با هم علیه سلطه جویی آمریکا خواهند بود بدون آنکه ایدئولوژی واحدی داشته باشند. اما آقای شی در اینجا تاکید میکند دنبال تقابل ایدئولوژیک با آمریکا و هیچ کشوری نیست بنابراین از ایده اتحاد تمدنی اسلامی، کنفوسیوسی چینی و ارتدوکسی روسی علیه نظام شیطانی غرب حمایت نمیکند. آقای شی تا آنجا پیش میرود که امنیت نظام آینده دنیا را در سایه همکاری چین و آمریکا تعریف میکند. او به صراحت میگوید: «احترام متقابل، همزیستی مسالمت آمیز و همکاری برد-برد نه تنها بر پایه جمع بندی تجربه ۵۰ سال روابط چین و آمریکا بلکه با درس گرفتن از درگیری بین قدرتهای بزرگ در تاریخ به دست آمده و باید به جهت اصلی تلاشهای مشترک چین و ایالات متحده تبدیل شود. در صورتیکه هر دو طرف به احترام متقابل، همزیستی مسالمت آمیز و همکاری برد-برد پایبند باشند، میتوانند از اختلافات خود فراتر بروند و راهی بیابند تا دو کشور بزرگ به درستی همزیستی داشته باشند»
تایوان محلی برای اختلاف اما بهانه درگیری نیست
درس دیگری که این دیدار تاریخی برای تحلیلگران داخلی داشت این واقعیت است که چین نه میخواهد و نه میتواند برای حمایت از جنگ روسیه در اوکراین وارد جنگ جدیدی با آمریکا بر سر تایوان بشود. چینیها در این سفر به روسها در عمل نشان دادند چین به دنبال تامین منافع خود از طریق تعامل با آمریکا است. زیرا آنها میدانند آمریکا خط قرمز پکن را در مورد تایوان به خوبی درک کرده است همچنانکه بایدن در جریان نشست بالی در سال ۲۰۲۲، اعلام کرد که به دنبال تغییر نظام چین نیست، به دنبال «جنگ سرد جدید» نیست، به دنبال تقویت ائتلافات علیه چین نیست، از «جداییطلبی تایوان» حمایت نمیکند. هیچ قصدی برای درگیری با چین ندارد.»
در نشست سانفرانسیسکو، چین و ایالات متحده چشمانداز جدیدی را برای ایجاد پنج ستون روابط چین و ایالات متحده برای همکاری با یکدیگر را معرفی کردند: «اول، رسیدن به شناخت مشترک صحیح، دوم مدیریت مشترک و مؤثر تفاوتها، سوم، پیشبرد مشترک همکاریهای سودمند دوجانبه، برعهده گرفتن مسئولیت مشترک به عنوان قدرتهای بزرگ، پنجم، ترویج مشترک تبادلات انسانی و فرهنگی.»
این پنج اصل دقیقا همان محورهایی است که اگر ایران و آمریکا هم در نظر بگیرند میتوانند با وجود اختلافهای اساسی ایدئولوژیک به راحتی صفحات جدیدی را برای حل مشکلات روابط دو کشور باز کنند. یعنی به جای امید بستن به افزایش تعارضها بین روسیه و آمریکا و یا چین آمریکا و بدست آوردن موقعیتی که بتوانیم از این تعارضها برای تشکیل جبهه جهانی مقاومت در برابر استکبار جهانی استفاده کنیم. بیایم از الگوی چینی برای رفع اختلافهای خود با آمریکا استفاده کنیم؛ بی گمان این الگو هیچ تعارضی با تقویت جبهه مقاومت در برابر سلطه جویی ندارد. فقط باید هوشمندانه راههای رسیدن به این هدف را طراحی و از آن بهتر اجرایی کرد.
اختلافهایی که در سایه انگیزه برای همکاری بیشتر قرار دارند
شی جین پینگ در سخنرانی خود در ملاقات با بایدن خاطرنشان کرد :«ایالات متحده به طور مستمر اقداماتی را علیه چین در زمینه کنترل صادرات، بررسی سرمایه گذاری و تحریمهای یکجانبه انجام داده که به منافع مشروع چین آسیب جدی وارد کرده است. سرکوب علم و فناوری چین به منظور جلوگیری از توسعه کیفی چین و سلب حق توسعه از مردم چین انجام شده است. توسعه و رشد چین منطق درونزا دارد و نیروهای خارجی نمی توانند آن را متوقف کنند. امیدواریم که ایالات متحده با توجه جدی به نگرانیهای چین، دست از چنین اقداماتی بردارد و با لغو تحریمهای یکجانبه خود علیه چین، محیطی برابر، عادلانه و بدون تبعیض برای شرکتهای چینی فراهم کند.»
با این حال در پایان این دیدار سران دو کشور ضمن تأیید تلاشهای هر دو طرف برای گفتگو و ایجاد اصول راهنمای روابط چین و آمریکا از زمان دیدارشان در بالی و تأکید بر لزوم احترام متقابل، همزیستی مسالمت آمیز، حفظ ارتباطات، جلوگیری از درگیریها و رعایت منشور سازمان ملل، همکاری در زمینههای منافع مشترک، مدیریت مسئولانه عناصر رقابتی در روابط دوجانبه، از ادامه گفتگوهای دو کشور در این زمینه استقبال کردند. آنها همچنین موافقت خود را با ترویج و تقویت گفتوگو و همکاری بین چین و ایالات متحده در زمینههای مختلف از جمله برقراری گفتوگوهای در زمینه هوش مصنوعی، تشکیل کارگروه همکاری چین و آمریکا در زمینه مبارزه با مواد مخدر، احیای ارتباطات سطح بالا بین دو ارتش بر اساس برابری و احترام، از سرگیری دیدارهای وزارت دفاع چین و آمریکا اعلام کردند. ازسرگیری نشست سازوکار مشاوره امنیت نظامی دریایی دو کشور و گفتگوی مناطق جنگی ارتشهای دو کشور، افزایش قابل توجه تعداد پروازهای دو کشور از اوایل سال آینده، گسترش تبادلات در زمینه آموزش، دانشجویان بین المللی، جوانان، فرهنگ، ورزش، و محافل تجاری از جمله دیگر موارد مورد توافق میان رهبران چین و آمریکا بود.
نتیجه:
در این سالها ما همیشه گرفتار تحلیلهای صفر و صد بودهایم و عمده مشکلات ما در فهم نظام بین الملل این است که انچه را که تصور میکنیم، امر واقع میپنداریم. ما چینی را میخواهیم که در تعارض با آمریکا متحد ایران و روسیه و جبهه مقاومت باشد اما میبینیم که رهبر چین حداقل در بخش سیاست اعلامی و رسمی در عالیترین سطح دنبال همکاری در نظام بین الملل با آمریکا است و دائم تاکید بر تعامل به جای تقابل دارد این سخنان از این جهت اهمیت بیشتری دارد که جهان از یکسو شاهد درگیری شدید آمریکا و متحدانش با روسیه در اوکراین هستند و از سوی دیگر متحد استراتژیک امریکا یعنی اسرائیل در حال قتل عام مردم غزه است. خاورمیانه زیر تهدید جنگ و روسیه و اوکراین هم در حال جنگ، در چنین شرایطی رئیس جمهوری چین همچنان بر توسعه روابط دو کشور تاکید دارد. البته باید توجه داشت ممکن است سیاست اعمالی چین چیز دیگری باشد، اما حداقل تحلیل سخنان روز چهارشنبه گذشته رهبر چین در آمریکا باید برای کسانی که در رویاهایشان اتحاد ایران، روسیه و چین علیه آمریکا و متحدانش را جستجو میکنند، زنگ بیداری از خواب خوش باشد.